فرافکني تازه براي جاي خالي آژانس مدلينگ بزرگسالان
ستاره جاويد
در غياب آژانس مدلينگ بزرگسالان سخنگفتن از آژانس مدلينگ کودکان يک شوخي بامزه بيش نيست. هزينههاي مادي و رواني نبود آژانسهاي مدلينگ حرفهاي براي بزرگسالان بارها توسط رسانههاي مختلف از جمله گروه مد روزنامه «شرق» به صورت قانوني و رسمي اعلام شده و اين در حالي است که به نظر ميرسد برخي افراد از نهادهاي نيمهخصوصي که در اصل زير پرچم دولت قرار دارند گاهي با اظهارنظرهاي غيردقيق بر محدوديتهاي اين حوزه ميافزايند. برخي سنديکاهاي فعال در حوزه مد و لباس و برخي انجمنها که داعيه خصوصيبودن دارند اما از بودجه دولت و بودجه مد و لباس ارتزاق ميکنند با پيگيري و سهمخواهي، به نوعي مونوپول مدلينگ کودکان را از آن خود کردهاند و با برگزاري جشنوارههاي معدودي در اين زمينه، حق اظهار نظر درباره مسائل محدودشده بزرگسالان را هم براي خود محفوظ ميدانند. رويکرد دنياي حرفهاي در کشورهاي مهد مد و آژانسهاي فراسرزميني فعال در حوزه مدلينگ کودکان، شناسايي استعدادهاي موجود در اين زمينه، فراهمسازي زمينههاي آموزش براي اين کودکان بدون لطمهخوردن به زندگي تحصيلي آنان و اختصاص بودجه و حمايت مالي براي بهثمررساندن اين کودکان در دنياي حرفهاي
مدلينگ است. کمترين سن براي پذيرش اين کودکان از پايه 9سالگي آغاز ميشود و با دنبالکردن استراتژيهاي حسابشده که امتحان خود را پس دادهاند کودکان در کنار زندگي تحصيلي در دنياي مدلينگ هم آموزشهاي لازم را دريافت ميكنند و براي ورود به آژانسهاي مدلينگ نوجوانان و سپس بزرگسالان آماده ميشوند. قصه راهاندازي آژانس مدلينگ کودکان قصه بسيار حساس، پيچيده و حسابشدهاي است و از مديريت و انحصار يک انجمن يا نهاد بيرون است و شايسته نيست به شکل يک استراتژي شخصي يا مونوپول نگريسته شود. فراز و فرودهايي که دنياي حرفهاي مدلينگ کودکان در کشورهاي مهد مد پشت سر گذاشتهاند، ميتواند مانيفست روشن و کاربردي را براي فعالان حوزه کودک در ايران و براي بدنه سياستگذار در اين عرصه نمايان كند. تنها تفاوت راه در اين زمينه، مسئله بوميسازي و ايرانيزهکردن مدرسه و آژانس مدلينگ کودکان با هنجارهاي فرهنگ ايراني و اسلامي است که هيچ مغايرتي با دنياي حرفهاي ندارد و با دورانديشي و درايت حرفهاي قابليت تحقق و دستيابي را دارد. برخلاف پيشانينوشت نام «کودک» بر اين امر، مدلينگ حوزه کودکان اصلا موضوع شوخيبردار و سرگرمکنندهاي نيست و اتفاقا با
توجه به علاقه وافر مادران که تمايل دارند کودکانشان را به دنياي حرفهاي مد و مدلينگ معرفي کنند، لزوم راهاندازي اين آژانسها و نيازي که در جامعه معاصر ايران احساس ميشود بيش از گذشته است اما مسئله اساسي زماني پررنگ ميشود که در شرايطي که آژانسهاي مدلينگ بزرگسالان سلب مجوز شده و از فعاليت بازماندهاند و فعاليت علاقهمندان اين حوزه به علل مختلف مبتلا به ممنوعيت و تعليق شده و آينده نامعلومي را براي خود متصور است، سخنگفتن از آژانس مدلينگ کودکان، نمک بر زخم باز مد ايران پاشيدن است و به نوعي فرافکني براي بهفراموشيسپردن «حق فعاليت قانوني» براي فعالان اين حوزه در گروه سني بزرگسالان است. پيش از آنکه به فکر راهاندازي مراکزي باشيم که چندان بود و نبودشان براي افق 1404 کشور تعيينکننده نيست، به مواضعي انرژي بدهیم که تا افق 1404 قرار است وجهههایی مدرن از ايران اسلامي را به کشورهاي اسلامي نمايان كند. آرزوي دستيابي به «ايران، پايگاه مد کشورهاي اسلامي» بدون بهرسميتشناختن حق فعاليت قانوني مدلهاي بزرگسال - اعم از زن يا مرد - محلي از اعراب ندارد و خيالي دور از دسترس است. يکي از فعالان حوزه مد و لباس که دستي بر آتش
پروژههاي دولتي مد دارد. درباره خلأهاي موجود براي راهاندازي آژانس مدلينگ کودکان در گفتوگويي با هنرآنلاين از دلايل عدم تحقق اين مسئله صحبت کرده است. شوربختانه اظهارنظرها غيرکارشناسانه و غيردقيق است و تنها بر محدوديت حوزه فعاليتها دامن ميزند. منحرفکردن توجه سياستگذاران دولتي از موضوع مدلينگ بزرگسالان و جلب توجه آنان به فقره مدلينگ کودکان در شرايط کنوني ايران معاصر، کارآمد نيست و نه تنها کمکي به حوزه مد در ايران نميکند بلکه افق 1404 را که قرار است «ايران پايگاه مد کشورهاي اسلامي» باشد، به چشماندازي دورتر و دورتر ميبرد.
«در بخشهايي از اين مصاحبه ميخوانيم:
چرا به فکر برپايي شوي زنده لباس کودکان نبوديد؟ بههرحال کودکان و نوجوانان مشمول خطوط قرمز و محدوديتهاي شوي زنده بزرگسالان نميشوند.
ما چنين پيشنهادي را مطرح کرديم، ولي سياست يا استراتژي اين بود که ما فعلا اين کار را در خط حوزه کودک نداشته باشيم. شايد اين فرهنگ هنوز براي مخاطب عام جاي نيفتاده باشد و براي مردم دور از ذهن باشد که بخواهند لباس را بهصورت يک شوي زنده ببينند. در هر صورت بايد يک آژانس مدلينگ باشد که روي بچهها کار کند و ما در گروه سنيهاي مختلف بايد يک سري بچه هم داشته باشيم. همانطورکه ميدانيد بچهها غيرقابلپيشبيني هستند و ممکن است وسط کار يکدفعه گريه کنند و برنامه را به هم بريزند.
يعني ما در ايران يک آژانس مدلينگ براي گروه سني کودکان نداريم؟
متأسفانه الان نداريم. البته در گذشته يکسري مؤسسهها وجود داشتند که در اين زمينه کار ميکردند، ولي به نظر من آنها هم چندان نتوانستند در حوزه کودک بهصورت حرفهاي کار کنند. نکته ديگري که وجود دارد اين است که بچهها بزرگ ميشوند؛ يعني بچهاي که امسال در يک گروه سني خاصي قرار گرفته است، مسلما يکي، دو سال ديگر بهخاطر رشد سني بايد تغيير کند و جاي خودش را به يک کودک ديگر بدهد.
يکي از رموز موفقيت خارجيها اين است که آنها آژانسهاي مدلينگ گروه سني کودک و نوجوان دارند، ولي ما در ايران چنين چيزي نداريم.
گاهي حتي در خارج از کشور هم ميبينيم صحنههايي پيش ميآيد که کودک راه خودش را کج ميکند و از سمت ديگري حرکت ميکند. واقعا بچهها پيشبينينشدنی هستند. البته همه مخاطبان چنين اتفاقهايي را ميپذيرند، چون از کودک نميشود انتظار زيادي داشت. شايد ما هنوز استانداردهاي لازم را نداريم که بتوانيم يک شوي زنده خوب و باکيفيت اجرا کنيم. بااينحال ما به فکر چنين کاري هستيم که ساختاري را پياده کنيم. برخي از بچهها احساس ميکنند مورد تمسخر قرار ميگيرند. حتي در دنيا يک عده مخالف مدلشدن کودکان هستند، چون معتقدند اين کار يک روحيه کاذب در بچهها به وجود ميآورد. به نظر من بايد يک واکاوي روي اين قضيه صورت بگيرد. درست است که بحث مدلينگ کودک يک بُعد تجاري دارد، ولي ما چون داريم کار فرهنگي انجام ميدهيم، بايد روي اين مسئله مکث بيشتري داشته باشيم. درحالحاضر مسئله ما آن خط قرمزها نيست. بحث ابتدايي ما اين است که استانداردهاي لازم به وجود بيايد و بسترسازيها انجام شود تا بتوانيم با يک ديدگاه مناسب و درست به اين قضيه بپردازيم.
در گروه سني کودک و نوجوان بحث حجاب و عفاف مطرح نيست. به نظرم شما اگر 10 جشنواره هم برگزار کنيد، شايد بهاندازه يک فشنشوی زنده نتواند بُرد لازم را داشته باشد.
ما يک سري برنامهريزيها کرده بوديم و حتي فراخوانمان هم آماده بود؛ اما بهخاطر يکسري تغيير و تحولات که ایجاد شد، مکث کرديم. برنامههايي در ذهنمان هست که بتوانيم گامهاي اول را برداريم و بعد در کنارش بياييم بحث آموزش را هم داشته باشيم».
مدلينگ کودکان به همان اندازه در دنيا جدي و مهم تلقي ميشود که مدلينگ بزرگسالان ساليان سال است راه خود را ميرود. امر آموزش و اختصاصدادن بودجه مشخص مالي براي حمايت از استعدادهايي که در سنين کودکي بروز مييابند، از اصول اساسي فعالان عرصه هنرصنعت مد در جهان است و يک شوخي گذرا و سرگرمي بامزه نيست. بلکه نکته مهم و باريکتر از مو اين است که اگر فقط قرار است آژانس مدلينگ کودکان فعاليت داشته باشد، اما هيچ آينده حرفهاي براي دنياي بزرگسالي تعريف نشود و محدوديت و خطقرمز و ... در انتظار اين کودکان باشد، اصلا چه نيازي هست به اتلاف بودجه مد و راهاندازي آژانسهاي مدلينگ کودکان که هيچ آتيهاي ندارند!
در غياب آژانس مدلينگ بزرگسالان سخنگفتن از آژانس مدلينگ کودکان يک شوخي بامزه بيش نيست. هزينههاي مادي و رواني نبود آژانسهاي مدلينگ حرفهاي براي بزرگسالان بارها توسط رسانههاي مختلف از جمله گروه مد روزنامه «شرق» به صورت قانوني و رسمي اعلام شده و اين در حالي است که به نظر ميرسد برخي افراد از نهادهاي نيمهخصوصي که در اصل زير پرچم دولت قرار دارند گاهي با اظهارنظرهاي غيردقيق بر محدوديتهاي اين حوزه ميافزايند. برخي سنديکاهاي فعال در حوزه مد و لباس و برخي انجمنها که داعيه خصوصيبودن دارند اما از بودجه دولت و بودجه مد و لباس ارتزاق ميکنند با پيگيري و سهمخواهي، به نوعي مونوپول مدلينگ کودکان را از آن خود کردهاند و با برگزاري جشنوارههاي معدودي در اين زمينه، حق اظهار نظر درباره مسائل محدودشده بزرگسالان را هم براي خود محفوظ ميدانند. رويکرد دنياي حرفهاي در کشورهاي مهد مد و آژانسهاي فراسرزميني فعال در حوزه مدلينگ کودکان، شناسايي استعدادهاي موجود در اين زمينه، فراهمسازي زمينههاي آموزش براي اين کودکان بدون لطمهخوردن به زندگي تحصيلي آنان و اختصاص بودجه و حمايت مالي براي بهثمررساندن اين کودکان در دنياي حرفهاي
مدلينگ است. کمترين سن براي پذيرش اين کودکان از پايه 9سالگي آغاز ميشود و با دنبالکردن استراتژيهاي حسابشده که امتحان خود را پس دادهاند کودکان در کنار زندگي تحصيلي در دنياي مدلينگ هم آموزشهاي لازم را دريافت ميكنند و براي ورود به آژانسهاي مدلينگ نوجوانان و سپس بزرگسالان آماده ميشوند. قصه راهاندازي آژانس مدلينگ کودکان قصه بسيار حساس، پيچيده و حسابشدهاي است و از مديريت و انحصار يک انجمن يا نهاد بيرون است و شايسته نيست به شکل يک استراتژي شخصي يا مونوپول نگريسته شود. فراز و فرودهايي که دنياي حرفهاي مدلينگ کودکان در کشورهاي مهد مد پشت سر گذاشتهاند، ميتواند مانيفست روشن و کاربردي را براي فعالان حوزه کودک در ايران و براي بدنه سياستگذار در اين عرصه نمايان كند. تنها تفاوت راه در اين زمينه، مسئله بوميسازي و ايرانيزهکردن مدرسه و آژانس مدلينگ کودکان با هنجارهاي فرهنگ ايراني و اسلامي است که هيچ مغايرتي با دنياي حرفهاي ندارد و با دورانديشي و درايت حرفهاي قابليت تحقق و دستيابي را دارد. برخلاف پيشانينوشت نام «کودک» بر اين امر، مدلينگ حوزه کودکان اصلا موضوع شوخيبردار و سرگرمکنندهاي نيست و اتفاقا با
توجه به علاقه وافر مادران که تمايل دارند کودکانشان را به دنياي حرفهاي مد و مدلينگ معرفي کنند، لزوم راهاندازي اين آژانسها و نيازي که در جامعه معاصر ايران احساس ميشود بيش از گذشته است اما مسئله اساسي زماني پررنگ ميشود که در شرايطي که آژانسهاي مدلينگ بزرگسالان سلب مجوز شده و از فعاليت بازماندهاند و فعاليت علاقهمندان اين حوزه به علل مختلف مبتلا به ممنوعيت و تعليق شده و آينده نامعلومي را براي خود متصور است، سخنگفتن از آژانس مدلينگ کودکان، نمک بر زخم باز مد ايران پاشيدن است و به نوعي فرافکني براي بهفراموشيسپردن «حق فعاليت قانوني» براي فعالان اين حوزه در گروه سني بزرگسالان است. پيش از آنکه به فکر راهاندازي مراکزي باشيم که چندان بود و نبودشان براي افق 1404 کشور تعيينکننده نيست، به مواضعي انرژي بدهیم که تا افق 1404 قرار است وجهههایی مدرن از ايران اسلامي را به کشورهاي اسلامي نمايان كند. آرزوي دستيابي به «ايران، پايگاه مد کشورهاي اسلامي» بدون بهرسميتشناختن حق فعاليت قانوني مدلهاي بزرگسال - اعم از زن يا مرد - محلي از اعراب ندارد و خيالي دور از دسترس است. يکي از فعالان حوزه مد و لباس که دستي بر آتش
پروژههاي دولتي مد دارد. درباره خلأهاي موجود براي راهاندازي آژانس مدلينگ کودکان در گفتوگويي با هنرآنلاين از دلايل عدم تحقق اين مسئله صحبت کرده است. شوربختانه اظهارنظرها غيرکارشناسانه و غيردقيق است و تنها بر محدوديت حوزه فعاليتها دامن ميزند. منحرفکردن توجه سياستگذاران دولتي از موضوع مدلينگ بزرگسالان و جلب توجه آنان به فقره مدلينگ کودکان در شرايط کنوني ايران معاصر، کارآمد نيست و نه تنها کمکي به حوزه مد در ايران نميکند بلکه افق 1404 را که قرار است «ايران پايگاه مد کشورهاي اسلامي» باشد، به چشماندازي دورتر و دورتر ميبرد.
«در بخشهايي از اين مصاحبه ميخوانيم:
چرا به فکر برپايي شوي زنده لباس کودکان نبوديد؟ بههرحال کودکان و نوجوانان مشمول خطوط قرمز و محدوديتهاي شوي زنده بزرگسالان نميشوند.
ما چنين پيشنهادي را مطرح کرديم، ولي سياست يا استراتژي اين بود که ما فعلا اين کار را در خط حوزه کودک نداشته باشيم. شايد اين فرهنگ هنوز براي مخاطب عام جاي نيفتاده باشد و براي مردم دور از ذهن باشد که بخواهند لباس را بهصورت يک شوي زنده ببينند. در هر صورت بايد يک آژانس مدلينگ باشد که روي بچهها کار کند و ما در گروه سنيهاي مختلف بايد يک سري بچه هم داشته باشيم. همانطورکه ميدانيد بچهها غيرقابلپيشبيني هستند و ممکن است وسط کار يکدفعه گريه کنند و برنامه را به هم بريزند.
يعني ما در ايران يک آژانس مدلينگ براي گروه سني کودکان نداريم؟
متأسفانه الان نداريم. البته در گذشته يکسري مؤسسهها وجود داشتند که در اين زمينه کار ميکردند، ولي به نظر من آنها هم چندان نتوانستند در حوزه کودک بهصورت حرفهاي کار کنند. نکته ديگري که وجود دارد اين است که بچهها بزرگ ميشوند؛ يعني بچهاي که امسال در يک گروه سني خاصي قرار گرفته است، مسلما يکي، دو سال ديگر بهخاطر رشد سني بايد تغيير کند و جاي خودش را به يک کودک ديگر بدهد.
يکي از رموز موفقيت خارجيها اين است که آنها آژانسهاي مدلينگ گروه سني کودک و نوجوان دارند، ولي ما در ايران چنين چيزي نداريم.
گاهي حتي در خارج از کشور هم ميبينيم صحنههايي پيش ميآيد که کودک راه خودش را کج ميکند و از سمت ديگري حرکت ميکند. واقعا بچهها پيشبينينشدنی هستند. البته همه مخاطبان چنين اتفاقهايي را ميپذيرند، چون از کودک نميشود انتظار زيادي داشت. شايد ما هنوز استانداردهاي لازم را نداريم که بتوانيم يک شوي زنده خوب و باکيفيت اجرا کنيم. بااينحال ما به فکر چنين کاري هستيم که ساختاري را پياده کنيم. برخي از بچهها احساس ميکنند مورد تمسخر قرار ميگيرند. حتي در دنيا يک عده مخالف مدلشدن کودکان هستند، چون معتقدند اين کار يک روحيه کاذب در بچهها به وجود ميآورد. به نظر من بايد يک واکاوي روي اين قضيه صورت بگيرد. درست است که بحث مدلينگ کودک يک بُعد تجاري دارد، ولي ما چون داريم کار فرهنگي انجام ميدهيم، بايد روي اين مسئله مکث بيشتري داشته باشيم. درحالحاضر مسئله ما آن خط قرمزها نيست. بحث ابتدايي ما اين است که استانداردهاي لازم به وجود بيايد و بسترسازيها انجام شود تا بتوانيم با يک ديدگاه مناسب و درست به اين قضيه بپردازيم.
در گروه سني کودک و نوجوان بحث حجاب و عفاف مطرح نيست. به نظرم شما اگر 10 جشنواره هم برگزار کنيد، شايد بهاندازه يک فشنشوی زنده نتواند بُرد لازم را داشته باشد.
ما يک سري برنامهريزيها کرده بوديم و حتي فراخوانمان هم آماده بود؛ اما بهخاطر يکسري تغيير و تحولات که ایجاد شد، مکث کرديم. برنامههايي در ذهنمان هست که بتوانيم گامهاي اول را برداريم و بعد در کنارش بياييم بحث آموزش را هم داشته باشيم».
مدلينگ کودکان به همان اندازه در دنيا جدي و مهم تلقي ميشود که مدلينگ بزرگسالان ساليان سال است راه خود را ميرود. امر آموزش و اختصاصدادن بودجه مشخص مالي براي حمايت از استعدادهايي که در سنين کودکي بروز مييابند، از اصول اساسي فعالان عرصه هنرصنعت مد در جهان است و يک شوخي گذرا و سرگرمي بامزه نيست. بلکه نکته مهم و باريکتر از مو اين است که اگر فقط قرار است آژانس مدلينگ کودکان فعاليت داشته باشد، اما هيچ آينده حرفهاي براي دنياي بزرگسالي تعريف نشود و محدوديت و خطقرمز و ... در انتظار اين کودکان باشد، اصلا چه نيازي هست به اتلاف بودجه مد و راهاندازي آژانسهاي مدلينگ کودکان که هيچ آتيهاي ندارند!