جهان و روژآوا
سامان سلیمانی: آنچه این روزها در کردستان سوریه (روژآوا) میگذرد، علاوه بر اینکه از منظر حقوق بینالملل تعدی و تجاوز به خاک کشور دیگری است، از منظر حقوق بشر نیز جنایت علیه بشریت محسوب میشود و کردها میتوانند با استناد به مبانی حقوق بینالملل و حقوق بشر خواهان یاری و کمک هر کشور و دولت دیگری شوند؛ اما دراینمیان توجه به نکات زیر حائز اهمیت است.
1- زمانی که داعش ابتدا در سوریه و سپس در عراق پا گرفت، تهدیدی بزرگ علیه تمام منطقه به حساب میآمد. از میان کشورهای منطقه فقط ایران و عراق بودند که عزم خود را برای مبارزه عملی و علنی با این گروه تروریستی جزم کردند و با تمام وجود وارد صحنه مبارزه با این گروه شدند و البته نباید از یاد برد که این مبارزه، مبارزهای سهجانبه میان کردها، ایران و عراق بود که توانست داعش را به سمت نابودی و اضمحلال ببرد. آمریکا و همپیمانان جهانی و منطقهایاش مبارزه خود با داعش را براساس منافع کوتاهمدت و بلندمدت خود برنامهریزی میکردند و واضح است که در چنین مبارزهای هر لحظه سازی مینواختند و مسیر متفاوتی را در پیش میگرفتند. ترکیه نیز از همان ابتدا بارها به صورت مستقیم و غیرمستقیم متهم به همکاری و کمکرسانی به این گروه تروریستی بود؛ چراکه در پی تأمین منافع توسعهطلبانه و ضدانسانی خود هیچ حدومرزی برای مفاهیم انسانی و حقوقی قائل نبوده است. اکنون که کردها در کردستان سوریه با ناجوانمردانهترین شیوه ممکن مورد تهاجم ارتش ترکیه قرار گرفتهاند، انتظار میرود ایران نهتنها در اعلام رسمی؛ بلکه عملا وارد صحنه شده و این حرکت را که نهفقط
کشتار و آوارگی کردها را هدف گرفته؛ بلکه شروعی خطرناک برای هدفقراردادن امنیت و ثبات منطقه است، محکوم و از تمام سازوکارهای دیپلماتیک خود برای توقف این جریان استفاده کند.
2- واضح و مبرهن است که حضور ارتش ترکیه در کردستان سوریه تهدیدی بزرگ برای آینده صلح در منطقه خواهد بود. دولت سوریه متحد استراتژیک ایران است و مسلما در این شرایط اتخاذ هر سیاست و عملکردی از طرف سوریها میتواند موقعیت کردها را تقویت یا تضعیف کند. نزدیکی کردها نیز به هرکدام از دو قدرت منطقهای ایران و ترکیه در تحولات و معادلات آتی منطقه تأثیرگذار خواهد بود؛ همچنان که وجود سیستم فدرال در عراق و تشکیل حکومت اقلیم کردستان و حمایت ایران از همان روز اول از این سیستم، جایگاه و پایگاه مستحکمی برای ایران در عراق و نزد افکار عمومی کردها در تمام دنیا ایجاد کرد. اکنون نیز تأثیرگذاری ایران بر دولت سوریه و حمایت این دولت از کردها و استفاده از تمام سازوکارهای ممکن در چارچوب حقوق بینالملل و کمکرسانی به کردها میتواند جایگاه ایران را تقویت کند.
3- اتفاقات اخیر نشان میدهد که با وجود حمایت همزمان روسیه و آمریکا از دولت ترکیه که حتی اجازه صدور بیانیهای در شورای امنیت در محکومیت دولت ترکیه ندادند و فشار دولتهای اروپایی نیز در عمل کارساز نبوده است؛ اما ارتش ترکیه نتوانسته آنچنان که انتظار داشت و در رسانههایش آن را وعده میداد، به اهدافش برسد. از سویی دیگر موجی از حمایت افکار عمومی که در جهان در حمایت از کردها و محکومیت دولت ترکیه به راه افتاده، هم سیاستمداران را غافلگیر کرده و هم نشان داد که آنچنان که در مبارزه مردم کوبانی با داعش چنین موجی شکل گرفت، اینبار نیز افکار عمومی جهان به حمایت از کردها به پا خاسته است؛ اما با این تفاوت که در جنگ با داعش این حمایت پیشبینی میشد؛ چراكه مبارزه با یک گروه تروریستی بود؛ اما شاید برای اولین بار در تاریخ باشد که وقتی یک دولت به مبارزهای چنین دهشتناک با کردها دست زده، چنین حمایتی از کردها شده است. نباید از یاد برد که در دنیای کنونی افکار عمومی و قدرت شبکههای اجتماعی کم از قدرت و توان دولتها ندارد و دولتها نیز باید در محاسبات و معادلات خود به این نکته بهخوبی توجه کنند.
4- نکته مهم دیگر دراینمیان قربانیشدن تعداد زیادی از کودکان و زنانی است که از هر منظر و منطقی به آن نگریسته شود، حمایت از آنان وظیفهای انسانی و اخلاقی است. در خاورمیانهای که قدرتهای جهانی براساس محاسبات سود و زیان خود آن را مکانی برای تسویهحسابهای خود قرار میدهند و خشونت روزبهروز در حال گسترش است و قربانی میگیرد، کودکان نقشی مهم دارند تا با خروج از این چرخه خشونت، دستکم نسل آینده بهدور از تکرار آن قرار گیرند. اهمیتدادن و توجه مضاعف به امنیت و آرامش کودکان خاورمیانه چه در یمن و سوریه و چه در روژآوا وظیفه تکتک شهروندان مسئول و بهویژه دولتهای منطقه است و تداوم این چرخه آینده منطقه را با تهدیدات بیشتر و مضاعفتری مواجه خواهد کرد.
5- کردها در مبارزه با داعش ثابت کردند که شکست را در قاموس آنان معنایی نیست. کردها معتقدند دوستانی غیر از کوهستانها ندارند، اکنون میبینیم که دستکم میان افکار عمومی جهان دوستان فراوانی دارند، دولت ایران نیز با محکومیت اقدامات ترکیه خود را کنار کردها قرار داده است. لازم است این حمایتها تقویت شود تا نهفقط کردها دوستان فراوانتری داشته باشند؛ بلکه با تعمیق این دوستی میان ملل منطقه صلح و آشتی را بیشازپیش تقویت کنیم. ارتباط تاریخی و فرهنگی کردها در هر جای جهان که باشند، با ایران ارتباطی ویژه است، پس مسئولیت نهتنها سیاسیون ایرانی؛ بلکه روشنفکران و هنرمندان ایران نیز دراینمیان بیش از دیگران است. شکی نیست که اردوغان و دولتهای حامی او سرنوشتی جز شکست نخواهند داشت؛ اما این حرکت آنان میتواند مسیر خطرناکی را برای اهداف منطقهای آنان بگشاید، مقابله با این هدف از هماکنون میتواند تمام نقشههای آتی آنان را با شکست مواجه کند و تضمینی باشد بر گسترش صلح در منطقه یا دستکم جلوگیری از آتشافروزی بیشتر.
سامان سلیمانی: آنچه این روزها در کردستان سوریه (روژآوا) میگذرد، علاوه بر اینکه از منظر حقوق بینالملل تعدی و تجاوز به خاک کشور دیگری است، از منظر حقوق بشر نیز جنایت علیه بشریت محسوب میشود و کردها میتوانند با استناد به مبانی حقوق بینالملل و حقوق بشر خواهان یاری و کمک هر کشور و دولت دیگری شوند؛ اما دراینمیان توجه به نکات زیر حائز اهمیت است.
1- زمانی که داعش ابتدا در سوریه و سپس در عراق پا گرفت، تهدیدی بزرگ علیه تمام منطقه به حساب میآمد. از میان کشورهای منطقه فقط ایران و عراق بودند که عزم خود را برای مبارزه عملی و علنی با این گروه تروریستی جزم کردند و با تمام وجود وارد صحنه مبارزه با این گروه شدند و البته نباید از یاد برد که این مبارزه، مبارزهای سهجانبه میان کردها، ایران و عراق بود که توانست داعش را به سمت نابودی و اضمحلال ببرد. آمریکا و همپیمانان جهانی و منطقهایاش مبارزه خود با داعش را براساس منافع کوتاهمدت و بلندمدت خود برنامهریزی میکردند و واضح است که در چنین مبارزهای هر لحظه سازی مینواختند و مسیر متفاوتی را در پیش میگرفتند. ترکیه نیز از همان ابتدا بارها به صورت مستقیم و غیرمستقیم متهم به همکاری و کمکرسانی به این گروه تروریستی بود؛ چراکه در پی تأمین منافع توسعهطلبانه و ضدانسانی خود هیچ حدومرزی برای مفاهیم انسانی و حقوقی قائل نبوده است. اکنون که کردها در کردستان سوریه با ناجوانمردانهترین شیوه ممکن مورد تهاجم ارتش ترکیه قرار گرفتهاند، انتظار میرود ایران نهتنها در اعلام رسمی؛ بلکه عملا وارد صحنه شده و این حرکت را که نهفقط
کشتار و آوارگی کردها را هدف گرفته؛ بلکه شروعی خطرناک برای هدفقراردادن امنیت و ثبات منطقه است، محکوم و از تمام سازوکارهای دیپلماتیک خود برای توقف این جریان استفاده کند.
2- واضح و مبرهن است که حضور ارتش ترکیه در کردستان سوریه تهدیدی بزرگ برای آینده صلح در منطقه خواهد بود. دولت سوریه متحد استراتژیک ایران است و مسلما در این شرایط اتخاذ هر سیاست و عملکردی از طرف سوریها میتواند موقعیت کردها را تقویت یا تضعیف کند. نزدیکی کردها نیز به هرکدام از دو قدرت منطقهای ایران و ترکیه در تحولات و معادلات آتی منطقه تأثیرگذار خواهد بود؛ همچنان که وجود سیستم فدرال در عراق و تشکیل حکومت اقلیم کردستان و حمایت ایران از همان روز اول از این سیستم، جایگاه و پایگاه مستحکمی برای ایران در عراق و نزد افکار عمومی کردها در تمام دنیا ایجاد کرد. اکنون نیز تأثیرگذاری ایران بر دولت سوریه و حمایت این دولت از کردها و استفاده از تمام سازوکارهای ممکن در چارچوب حقوق بینالملل و کمکرسانی به کردها میتواند جایگاه ایران را تقویت کند.
3- اتفاقات اخیر نشان میدهد که با وجود حمایت همزمان روسیه و آمریکا از دولت ترکیه که حتی اجازه صدور بیانیهای در شورای امنیت در محکومیت دولت ترکیه ندادند و فشار دولتهای اروپایی نیز در عمل کارساز نبوده است؛ اما ارتش ترکیه نتوانسته آنچنان که انتظار داشت و در رسانههایش آن را وعده میداد، به اهدافش برسد. از سویی دیگر موجی از حمایت افکار عمومی که در جهان در حمایت از کردها و محکومیت دولت ترکیه به راه افتاده، هم سیاستمداران را غافلگیر کرده و هم نشان داد که آنچنان که در مبارزه مردم کوبانی با داعش چنین موجی شکل گرفت، اینبار نیز افکار عمومی جهان به حمایت از کردها به پا خاسته است؛ اما با این تفاوت که در جنگ با داعش این حمایت پیشبینی میشد؛ چراكه مبارزه با یک گروه تروریستی بود؛ اما شاید برای اولین بار در تاریخ باشد که وقتی یک دولت به مبارزهای چنین دهشتناک با کردها دست زده، چنین حمایتی از کردها شده است. نباید از یاد برد که در دنیای کنونی افکار عمومی و قدرت شبکههای اجتماعی کم از قدرت و توان دولتها ندارد و دولتها نیز باید در محاسبات و معادلات خود به این نکته بهخوبی توجه کنند.
4- نکته مهم دیگر دراینمیان قربانیشدن تعداد زیادی از کودکان و زنانی است که از هر منظر و منطقی به آن نگریسته شود، حمایت از آنان وظیفهای انسانی و اخلاقی است. در خاورمیانهای که قدرتهای جهانی براساس محاسبات سود و زیان خود آن را مکانی برای تسویهحسابهای خود قرار میدهند و خشونت روزبهروز در حال گسترش است و قربانی میگیرد، کودکان نقشی مهم دارند تا با خروج از این چرخه خشونت، دستکم نسل آینده بهدور از تکرار آن قرار گیرند. اهمیتدادن و توجه مضاعف به امنیت و آرامش کودکان خاورمیانه چه در یمن و سوریه و چه در روژآوا وظیفه تکتک شهروندان مسئول و بهویژه دولتهای منطقه است و تداوم این چرخه آینده منطقه را با تهدیدات بیشتر و مضاعفتری مواجه خواهد کرد.
5- کردها در مبارزه با داعش ثابت کردند که شکست را در قاموس آنان معنایی نیست. کردها معتقدند دوستانی غیر از کوهستانها ندارند، اکنون میبینیم که دستکم میان افکار عمومی جهان دوستان فراوانی دارند، دولت ایران نیز با محکومیت اقدامات ترکیه خود را کنار کردها قرار داده است. لازم است این حمایتها تقویت شود تا نهفقط کردها دوستان فراوانتری داشته باشند؛ بلکه با تعمیق این دوستی میان ملل منطقه صلح و آشتی را بیشازپیش تقویت کنیم. ارتباط تاریخی و فرهنگی کردها در هر جای جهان که باشند، با ایران ارتباطی ویژه است، پس مسئولیت نهتنها سیاسیون ایرانی؛ بلکه روشنفکران و هنرمندان ایران نیز دراینمیان بیش از دیگران است. شکی نیست که اردوغان و دولتهای حامی او سرنوشتی جز شکست نخواهند داشت؛ اما این حرکت آنان میتواند مسیر خطرناکی را برای اهداف منطقهای آنان بگشاید، مقابله با این هدف از هماکنون میتواند تمام نقشههای آتی آنان را با شکست مواجه کند و تضمینی باشد بر گسترش صلح در منطقه یا دستکم جلوگیری از آتشافروزی بیشتر.