برادر تکذیب میکند یاران حزبی تصدیق
چمران عضو نهضت آزادی بود یا نبود
شرق: مصطفی چمران عضو نهضت آزادی بود یا نبود؟ مناقشهای که گویا تمامی ندارد و وابسته به اقوال است. برادرش مهدی اصرار دارد که نبوده ولی امثال دکتر ابراهیم یزدی، دبیر کل درگذشته نهضت آزادی، چیز دیگری میگوید. آشنایی چمران با مهندس بازرگان به زمانی پیش از اعلام موجودیت رسمی نهضت و دهه 30 برمیگردد، آنگاه که چمران بهعنوان دانشجویی جوان در سال 1332 به دانشکده فنی دانشگاه تهران قدم گذاشت. بازرگان در آن سالها در دانشکده فنی کرسی تدریس داشت و طبیعتا چمران نیز مدتی در محضر استاد مطالبی درباره «ترمودینامیک» آموخت.
مهندس بازرگان درباره چمران میگوید: «یکی از دانشجویان ممتاز دانشکده، مصطفی چمران بود. استعداد کمنظیری داشت. در دروس تئوری و عملی بسیار قوی بود. خط زیبایی داشت، نقاشی او هم خوب بود، جزوهاش را برای نمونه به بچهها نشان میدادم. باعاطفه، صمیمی، عارفمسلک، متدین و دوستداشتنی بود. یک بار نمره امتحانش را 22 داده بودم! آنقدر کارش عالی بود که دیدم طلبکار است. گفتم این دو نمره طلبت را در امتحانات آخر سال حساب میکنم، اما این کار هرگز صورت نگرفت، زیرا همیشه در نمرهگرفتن، او طلبکار بود و من بدهکار ماندم». بعد از انقلاب سابقه دیرین آشنایی چمران و مهندس بازرگان و دوستی چندینساله چمران و دکتر یزدی در آمریکا زمینه را هموار کرد تا چمران با سمت معاونت نخستوزیر در امور انقلاب به ظاهر به اعضای نهضت آزادی در کابینه دولت موقت مهندس بازرگان نزدیک شود. اما مهدی چمران بهتازگی گفته است: «بهطورکلی باید بگویم دکتر چمران آنطورکه میگویند با نهضت آزادی نبود. نهضت آزادی در خارج از کشور بیشتر یک اسم بود تا اینکه فعالیت خاصی داشته باشد. دکتر چمران در آمریکا هم پیام جبهه ملی را چاپ و منتشر میکرد. وقتی که نهضت آزادی آغاز به کار
کرد، دکتر چمران از آن حمایت میکردند. دکتر یزدی و دکتر شریعتی و اینها خودشان از اعضای نهضت آزادی خارج از کشور به حساب میآمدند». این در حالی است که دکتر یزدی در مصاحبهای گفته بود اسنادی هست که نشان میدهد شهید چمران بهعنوان عضو شورای مرکزی صورتجلسات را امضا میکرده است. مهدی چمران معتقد است برادرش با اکراه آن صورتجلسات را امضا کرده است. «اسناد یکی روزنامه میزان بود که ماهها طول کشید چون دکتر نمیخواست امضا کند. یادم هست آقای صباغیان مرتب آن صورتجلسهها را میآورد و دکتر میگفت حالا باشد امضا میکنیم، تا بالاخره بعد از مدتها امضا کرد که به عقیده من از روی فشار امضا کرد. شمال سفارت روسیه شرکتی بود متعلق به نهضت آزادیها که در آن سیستم زنیت
[zenit] میساختند. دکتر سحابی و دکتر بازرگان و اینها آنجا بودند و ما به جلساتشان میرفتیم. برای این جلسات یک بار به اتفاق دکتر رفتیم خانه دکتر سحابی، یک بار رفتیم خانه دکتر تقی ابتکار، پدر همین خانم ابتکار. دکتر با آنها دوست و رفیق صمیمی بود، ولی اینکه اعلامیه بدهد و اینها نه. شهید چمران بهشدت به دکتر یزدی و مهندس بازرگان احترام میگذاشت. از دکتر چمران دستنوشته و فعالیتی به نام نهضت آزادی نداریم. زمانی هم که به ایران آمد یادم هست که دقیقا گفت دوران این احزاب سپری شده. این عین جمله اوست که تأکید داشت این احزاب خیلی خوب بودند و با اعضای آنها بسیار دوست و صمیمی بود. آقای بازرگان استاد او بود و مصطفی بسیار به او علاقه داشت و به او احترام میگذاشت».مرحوم ابراهیم یزدی با اشاره به اینکه اختلاف عقیده بین گروههای سیاسی- اجتماعی امری طبیعی است، اما بیانصافبودن دور از تقواست و افراد باید در حق مخالفان خودشان هم رعایت تقوا را بکنند، گفته بود: «چمران عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران و عضو هیئت امنای روزنامه میزان به نام محک بود. چمران تمام صورتجلسات محک را امضا کرده است. ایشان بهعنوان عضو شورای عالی دفاع به
جبهه رفت. طبق قانون اساسی رهبر باید دو نفر نماینده در شورای عالی دفاع انتخاب کند، ایشان به آقای خامنهای و چمران حکم دادند. چمران هر وقت از جبهه به تهران میآمد، با ما دیدار میکرد. مگر نهضت آزادی شرکت سهامی است که کسی سهامش را بفروشد؟ یا اگر افراد نهضت آزادی را بگیرند و به زندان بیندازند، نهضت تمام میشود؟ نهضت آزادی یک فکر است. آیا چمران از لحاظ فکری هم از نهضت بریده بود؟ نه. کسی دیده چمران حرفی خلاف بازرگان و نهضت آزادی بگوید یا انتقاد کند؟ چمران بهعنوان نماینده امام در شورای عالی دفاع به جبهه میرفت و طبیعی است که دراینباره باید به رهبر انقلاب گزارش بدهد. در یادنامه چمران آوردهام که چمران در اسفند ۱۳۵۹ به تهران آمد. وقتی همدیگر را دیدیم گله کرد که غرضی به ماشینهای ما بنزین نمیدهد. حاضر نشد به دیدن امام برود و شکایت کند. من رفتم پیش آقای خمینی و گفتم آقا، ما در مجلس گرفتار بازیهای سیاسی شدهایم. چمران بهعنوان نماینده شما در جبهه است. برای چه او را اذیت میکنند؟ امام گفت که به او بگویید به دیدن من بیاید. پاسخ دادم که چمران گفته است دیگر تهران نخواهد آمد و گفته یا آنجا میمانم و کشته میشوم یا اگر
صدام شکست خورد، از همانجا به لبنان خواهم رفت. آقای خمینی، احمد آقا را صدا کرد و گفت به دکتر مصطفی بگو بیاید، من کارش دارم. در فروردین ۶۰ دکتر چمران به دیدار آقا رفت. آقا استمالت کرد. او هم حرفهایش را گفت. چمران به جبهه رفت. اردیبهشت برگشت، خواست که برود و به امام گزارش بدهد، گفتند که آقا وقت ندارد. به من زنگ زد، گفت من به جبهه میروم، به آنها هم گفتهام اگر برگشتم، دوباره میآیم آقا را ببینم. این آخرین دیدار و تماس ما بود.
شرق: مصطفی چمران عضو نهضت آزادی بود یا نبود؟ مناقشهای که گویا تمامی ندارد و وابسته به اقوال است. برادرش مهدی اصرار دارد که نبوده ولی امثال دکتر ابراهیم یزدی، دبیر کل درگذشته نهضت آزادی، چیز دیگری میگوید. آشنایی چمران با مهندس بازرگان به زمانی پیش از اعلام موجودیت رسمی نهضت و دهه 30 برمیگردد، آنگاه که چمران بهعنوان دانشجویی جوان در سال 1332 به دانشکده فنی دانشگاه تهران قدم گذاشت. بازرگان در آن سالها در دانشکده فنی کرسی تدریس داشت و طبیعتا چمران نیز مدتی در محضر استاد مطالبی درباره «ترمودینامیک» آموخت.
مهندس بازرگان درباره چمران میگوید: «یکی از دانشجویان ممتاز دانشکده، مصطفی چمران بود. استعداد کمنظیری داشت. در دروس تئوری و عملی بسیار قوی بود. خط زیبایی داشت، نقاشی او هم خوب بود، جزوهاش را برای نمونه به بچهها نشان میدادم. باعاطفه، صمیمی، عارفمسلک، متدین و دوستداشتنی بود. یک بار نمره امتحانش را 22 داده بودم! آنقدر کارش عالی بود که دیدم طلبکار است. گفتم این دو نمره طلبت را در امتحانات آخر سال حساب میکنم، اما این کار هرگز صورت نگرفت، زیرا همیشه در نمرهگرفتن، او طلبکار بود و من بدهکار ماندم». بعد از انقلاب سابقه دیرین آشنایی چمران و مهندس بازرگان و دوستی چندینساله چمران و دکتر یزدی در آمریکا زمینه را هموار کرد تا چمران با سمت معاونت نخستوزیر در امور انقلاب به ظاهر به اعضای نهضت آزادی در کابینه دولت موقت مهندس بازرگان نزدیک شود. اما مهدی چمران بهتازگی گفته است: «بهطورکلی باید بگویم دکتر چمران آنطورکه میگویند با نهضت آزادی نبود. نهضت آزادی در خارج از کشور بیشتر یک اسم بود تا اینکه فعالیت خاصی داشته باشد. دکتر چمران در آمریکا هم پیام جبهه ملی را چاپ و منتشر میکرد. وقتی که نهضت آزادی آغاز به کار
کرد، دکتر چمران از آن حمایت میکردند. دکتر یزدی و دکتر شریعتی و اینها خودشان از اعضای نهضت آزادی خارج از کشور به حساب میآمدند». این در حالی است که دکتر یزدی در مصاحبهای گفته بود اسنادی هست که نشان میدهد شهید چمران بهعنوان عضو شورای مرکزی صورتجلسات را امضا میکرده است. مهدی چمران معتقد است برادرش با اکراه آن صورتجلسات را امضا کرده است. «اسناد یکی روزنامه میزان بود که ماهها طول کشید چون دکتر نمیخواست امضا کند. یادم هست آقای صباغیان مرتب آن صورتجلسهها را میآورد و دکتر میگفت حالا باشد امضا میکنیم، تا بالاخره بعد از مدتها امضا کرد که به عقیده من از روی فشار امضا کرد. شمال سفارت روسیه شرکتی بود متعلق به نهضت آزادیها که در آن سیستم زنیت
[zenit] میساختند. دکتر سحابی و دکتر بازرگان و اینها آنجا بودند و ما به جلساتشان میرفتیم. برای این جلسات یک بار به اتفاق دکتر رفتیم خانه دکتر سحابی، یک بار رفتیم خانه دکتر تقی ابتکار، پدر همین خانم ابتکار. دکتر با آنها دوست و رفیق صمیمی بود، ولی اینکه اعلامیه بدهد و اینها نه. شهید چمران بهشدت به دکتر یزدی و مهندس بازرگان احترام میگذاشت. از دکتر چمران دستنوشته و فعالیتی به نام نهضت آزادی نداریم. زمانی هم که به ایران آمد یادم هست که دقیقا گفت دوران این احزاب سپری شده. این عین جمله اوست که تأکید داشت این احزاب خیلی خوب بودند و با اعضای آنها بسیار دوست و صمیمی بود. آقای بازرگان استاد او بود و مصطفی بسیار به او علاقه داشت و به او احترام میگذاشت».مرحوم ابراهیم یزدی با اشاره به اینکه اختلاف عقیده بین گروههای سیاسی- اجتماعی امری طبیعی است، اما بیانصافبودن دور از تقواست و افراد باید در حق مخالفان خودشان هم رعایت تقوا را بکنند، گفته بود: «چمران عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران و عضو هیئت امنای روزنامه میزان به نام محک بود. چمران تمام صورتجلسات محک را امضا کرده است. ایشان بهعنوان عضو شورای عالی دفاع به
جبهه رفت. طبق قانون اساسی رهبر باید دو نفر نماینده در شورای عالی دفاع انتخاب کند، ایشان به آقای خامنهای و چمران حکم دادند. چمران هر وقت از جبهه به تهران میآمد، با ما دیدار میکرد. مگر نهضت آزادی شرکت سهامی است که کسی سهامش را بفروشد؟ یا اگر افراد نهضت آزادی را بگیرند و به زندان بیندازند، نهضت تمام میشود؟ نهضت آزادی یک فکر است. آیا چمران از لحاظ فکری هم از نهضت بریده بود؟ نه. کسی دیده چمران حرفی خلاف بازرگان و نهضت آزادی بگوید یا انتقاد کند؟ چمران بهعنوان نماینده امام در شورای عالی دفاع به جبهه میرفت و طبیعی است که دراینباره باید به رهبر انقلاب گزارش بدهد. در یادنامه چمران آوردهام که چمران در اسفند ۱۳۵۹ به تهران آمد. وقتی همدیگر را دیدیم گله کرد که غرضی به ماشینهای ما بنزین نمیدهد. حاضر نشد به دیدن امام برود و شکایت کند. من رفتم پیش آقای خمینی و گفتم آقا، ما در مجلس گرفتار بازیهای سیاسی شدهایم. چمران بهعنوان نماینده شما در جبهه است. برای چه او را اذیت میکنند؟ امام گفت که به او بگویید به دیدن من بیاید. پاسخ دادم که چمران گفته است دیگر تهران نخواهد آمد و گفته یا آنجا میمانم و کشته میشوم یا اگر
صدام شکست خورد، از همانجا به لبنان خواهم رفت. آقای خمینی، احمد آقا را صدا کرد و گفت به دکتر مصطفی بگو بیاید، من کارش دارم. در فروردین ۶۰ دکتر چمران به دیدار آقا رفت. آقا استمالت کرد. او هم حرفهایش را گفت. چمران به جبهه رفت. اردیبهشت برگشت، خواست که برود و به امام گزارش بدهد، گفتند که آقا وقت ندارد. به من زنگ زد، گفت من به جبهه میروم، به آنها هم گفتهام اگر برگشتم، دوباره میآیم آقا را ببینم. این آخرین دیدار و تماس ما بود.