به بهانه توییت حسامالدین آشنا
مشاور روحاني سياسيون را به تماشاي «چرنوبيل» دعوت كرد
شرق: حسامالدين آشنا سياسيون را به ديدن يك سريال آمريكايي سياسي دعوت كرده است. مينيسريال چرنوبيل كه اين روزها بين مخاطبان سريالهاي آمريكايي معروف شده است. تا به حال ديده نشده بود كه يك چهره سياسي، همتايان خود را دعوت به ديدن يك سريال خارجي سياسي كند. در بين چهرههاي سياسي مطرح، احتمالا اين تنها حسن خميني است كه هم به سينما و فيلم علاقه دارد و هم آن را دنبال ميكند. خودش به اشكال مختلف گفته كه سينماي آمريكا و كارگردانانش را ميشناسد. سياستمداران ايراني اصولا خيلي با مقوله فيلم و سينما از نوع هاليوودياش عجين نيستند؛ اگر هم باشند اصولا تقيه پيشه ميكنند و تمايلي به افشاي آن ندارند. برعكس سياسيون داخلي، رسانهها اطلاعات زيادي از تمايلات سريالي سياسيون خارجي دارند. مثلا اوباما از بين سريالهاي سياسي، خانه مادري يا (homeland) را ميپسندد. هيلاري و بيل كلينتون گفتهاند كه خانه پوشالي (house of (cards را ميپسندند.
اما چرا حسامالدین آشنا اهالي سياست، دولت و حكومت را به ديدن يك سريال آمريكايي توصيه كرده است؟ او در توضيح اضافهتري در باب اين توصيه خود نوشته است: «وقتی نوشتم تماشا و عبرتگرفتن از مینیسریال چرنوبیل برای اهالی سیاست و دولت و حکومت بسیار مناسب است. عصارهاش این سوال تکاندهنده است: تاوان دروغها چیست؟ برخی این توصیه را نادیده و برخی دیگر آن را به سخره گرفتند... حرف این است که برای پیشگیری از بحران و در حین مدیریت بحران بیش از هر چیز با مشکلات ارتباطی مواجه خواهیم شد و تنها تدبیر کارگشا مشورت، صراحت، دقت و خوبگوشدادن به کسانی است که از دانش و تجربه کافی برخوردارند... در حوادث ریز و درشتی چون زلزلهها، آتشسوزی پلاسکو، سیلاب اخیر و در جریان تصمیمات بزرگ دوران جنگ یا مذاکرات هستهای، سیاستهای ارزی و اختلافات انتخاباتی همواره مواجه با کسانی هستیم که تلاش میکنند با چاپلوسی، تأمین رضایت یا آرامش مقامات بالاتر، جایگاه یا قدرت خود را تضمین کنند و در این مسیر حاضر میشوند راست و دروغ را به هم ببافند و البته دیگرانی را هم میبینیم که بدون توجه به منافع کوتاهمدت و با التزام به مصالح بلندمدت حرف حق میزنند ولو
آنکه نادیده و ناشنیده گرفته شده و متهم یا حتی طرد شوند.چرنوبیل یک مینیسریال تلویزیونی پنجقسمتی بریتانیایی-آمریکایی در ژانر درام تاریخی است. این مجموعه ششم مي ۲۰۱۹ در ایالات متحده و هفتم مي ۲۰۱۹ در بریتانیا به نمایش درآمد. این سریال فاجعه هستهای چرنوبیل که در آوریل ۱۹۸۶ در جمهوری شوروی سوسیالیستی اوکراین رخ داد و تلاشهای پاکسازی بیسابقهای که به دنبال آن انجام شد را به تصویر میکشد. چرنوبیل ماجرایی واقعی از یکی از فجایع انسانی در تاریخ است. روايتي از زنان و مردانی که شجاعانه خود را در این راه قربانی کردند تا اروپا را از فاجعه غیرقابل تصوری نجات دهند. این سریال کوتاه روی نقطه عمیق احساسات پا گذاشته و از نزدیک روی فاجعه نیروگاه هستهای که در آوریل ۱۹۸۶ در اوکراین شوروی رخ داد، متمرکز است و آشکار میكند که چرا و چگونه این حادثه رخ داد و به دیگر داستانهای تکاندهنده و قابل توجه قهرمانان که در این راه مبارزه کردند و جانشان را از دست دادند اشاره میکند. یکی دیگر از نکات جالب توجه خودبزرگبینی، غرور و تعصب بیش از اندازه حزب کمونیست و سردمداران وقت شوروی است که در ابتدا سعی میکنند از نشت خبر این انفجار به
بیرون و بهخصوص جهان بیرون از شوروی جلوگیری کنند ولی وقتی یک نیروگاه هستهای در سوئد خبر از بالارفتن سطح تشعشعات مواد رادیواکتیو چرنوبیل میدهد آنها ناچارند این فاجعه را اعلام کنند ولی باز تا چند سال بعد حاضر نمیشوند از آژانس انرژی اتمی یا غرب کمکی دریافت کنند!ساخت اين سريال اما گويا چندان به مذاق روسها خوش نيامده؛ براي همين روسیه هم اعلام کرده یک سریال تلویزیونی درباره ماجرای چرنوبیل در دست تولید دارد. اطلاعات بیشتری درباره این سریال ارائه نشده به جز اینکه این سریال درباره گروهی از مأموران «کاگب» شوروی است که وظیفهشان کشف گروهی از مأموران سیاست که در چرنوبیل در حال جاسوسی هستند. این خط داستانی در حالی منتشر شده است که روایت آمریکایی ماجرای چرنوبیل بر پنهانکاری مأموران کاگب در این ماجرا و تلاش آنها برای جلوگیری از انتشار واقعیتها متمرکز بود.ساخت سريالهاي سياسي در دنيا به ويژه در آمريكا مسبوق به سابقه است و اصولا پرمخاطب هم هستند. برخلاف ايران كه سريالهاي سياسي اصولا به مقاطع تاريخي پيش از انقلاب
باز ميگردد اما در كشورهاي ديگر به راحتي درباره زمان حال به ويژه واقعيتهاي بيروني، سريال سياسي انتقادي ساخته ميشود. يك نمونه آن خانه پوشالي يا خانه كارتها (هم نسخه بيبيسي دهه 90 و هم نسخه آمريكايي اخيرش) است. نسخه اول آن درباره روابط قدرت در بريتانيا از شبكه دوم سيما در دهه 70 پخش شد. نسخه متأخر اما روايت بازي قدرت در كاخ سفيد است؛ رقابتهاي سياسي عجيب و گاه غريب براي حذف رقيب به هر قيمت. نمونه ديگر آن سريال سرزمين مادري (homeland) است كه به ماجراي روابط آمريكا با گروههاي تروريستي در خاورميانه ميپردازد. بیشتر اتفاقات این سریال در سازمان CIA رخ میدهد و شخصیتهای اصلی این فیلم جاسوسان و مدیران این سازمان اطلاعاتی هستند. در فصل سوم این داستان، یک داستان جدید شروع میشود که نقطه عطفش مربوط به مسائل ایران است.
شرق: حسامالدين آشنا سياسيون را به ديدن يك سريال آمريكايي سياسي دعوت كرده است. مينيسريال چرنوبيل كه اين روزها بين مخاطبان سريالهاي آمريكايي معروف شده است. تا به حال ديده نشده بود كه يك چهره سياسي، همتايان خود را دعوت به ديدن يك سريال خارجي سياسي كند. در بين چهرههاي سياسي مطرح، احتمالا اين تنها حسن خميني است كه هم به سينما و فيلم علاقه دارد و هم آن را دنبال ميكند. خودش به اشكال مختلف گفته كه سينماي آمريكا و كارگردانانش را ميشناسد. سياستمداران ايراني اصولا خيلي با مقوله فيلم و سينما از نوع هاليوودياش عجين نيستند؛ اگر هم باشند اصولا تقيه پيشه ميكنند و تمايلي به افشاي آن ندارند. برعكس سياسيون داخلي، رسانهها اطلاعات زيادي از تمايلات سريالي سياسيون خارجي دارند. مثلا اوباما از بين سريالهاي سياسي، خانه مادري يا (homeland) را ميپسندد. هيلاري و بيل كلينتون گفتهاند كه خانه پوشالي (house of (cards را ميپسندند.
اما چرا حسامالدین آشنا اهالي سياست، دولت و حكومت را به ديدن يك سريال آمريكايي توصيه كرده است؟ او در توضيح اضافهتري در باب اين توصيه خود نوشته است: «وقتی نوشتم تماشا و عبرتگرفتن از مینیسریال چرنوبیل برای اهالی سیاست و دولت و حکومت بسیار مناسب است. عصارهاش این سوال تکاندهنده است: تاوان دروغها چیست؟ برخی این توصیه را نادیده و برخی دیگر آن را به سخره گرفتند... حرف این است که برای پیشگیری از بحران و در حین مدیریت بحران بیش از هر چیز با مشکلات ارتباطی مواجه خواهیم شد و تنها تدبیر کارگشا مشورت، صراحت، دقت و خوبگوشدادن به کسانی است که از دانش و تجربه کافی برخوردارند... در حوادث ریز و درشتی چون زلزلهها، آتشسوزی پلاسکو، سیلاب اخیر و در جریان تصمیمات بزرگ دوران جنگ یا مذاکرات هستهای، سیاستهای ارزی و اختلافات انتخاباتی همواره مواجه با کسانی هستیم که تلاش میکنند با چاپلوسی، تأمین رضایت یا آرامش مقامات بالاتر، جایگاه یا قدرت خود را تضمین کنند و در این مسیر حاضر میشوند راست و دروغ را به هم ببافند و البته دیگرانی را هم میبینیم که بدون توجه به منافع کوتاهمدت و با التزام به مصالح بلندمدت حرف حق میزنند ولو
آنکه نادیده و ناشنیده گرفته شده و متهم یا حتی طرد شوند.چرنوبیل یک مینیسریال تلویزیونی پنجقسمتی بریتانیایی-آمریکایی در ژانر درام تاریخی است. این مجموعه ششم مي ۲۰۱۹ در ایالات متحده و هفتم مي ۲۰۱۹ در بریتانیا به نمایش درآمد. این سریال فاجعه هستهای چرنوبیل که در آوریل ۱۹۸۶ در جمهوری شوروی سوسیالیستی اوکراین رخ داد و تلاشهای پاکسازی بیسابقهای که به دنبال آن انجام شد را به تصویر میکشد. چرنوبیل ماجرایی واقعی از یکی از فجایع انسانی در تاریخ است. روايتي از زنان و مردانی که شجاعانه خود را در این راه قربانی کردند تا اروپا را از فاجعه غیرقابل تصوری نجات دهند. این سریال کوتاه روی نقطه عمیق احساسات پا گذاشته و از نزدیک روی فاجعه نیروگاه هستهای که در آوریل ۱۹۸۶ در اوکراین شوروی رخ داد، متمرکز است و آشکار میكند که چرا و چگونه این حادثه رخ داد و به دیگر داستانهای تکاندهنده و قابل توجه قهرمانان که در این راه مبارزه کردند و جانشان را از دست دادند اشاره میکند. یکی دیگر از نکات جالب توجه خودبزرگبینی، غرور و تعصب بیش از اندازه حزب کمونیست و سردمداران وقت شوروی است که در ابتدا سعی میکنند از نشت خبر این انفجار به
بیرون و بهخصوص جهان بیرون از شوروی جلوگیری کنند ولی وقتی یک نیروگاه هستهای در سوئد خبر از بالارفتن سطح تشعشعات مواد رادیواکتیو چرنوبیل میدهد آنها ناچارند این فاجعه را اعلام کنند ولی باز تا چند سال بعد حاضر نمیشوند از آژانس انرژی اتمی یا غرب کمکی دریافت کنند!ساخت اين سريال اما گويا چندان به مذاق روسها خوش نيامده؛ براي همين روسیه هم اعلام کرده یک سریال تلویزیونی درباره ماجرای چرنوبیل در دست تولید دارد. اطلاعات بیشتری درباره این سریال ارائه نشده به جز اینکه این سریال درباره گروهی از مأموران «کاگب» شوروی است که وظیفهشان کشف گروهی از مأموران سیاست که در چرنوبیل در حال جاسوسی هستند. این خط داستانی در حالی منتشر شده است که روایت آمریکایی ماجرای چرنوبیل بر پنهانکاری مأموران کاگب در این ماجرا و تلاش آنها برای جلوگیری از انتشار واقعیتها متمرکز بود.ساخت سريالهاي سياسي در دنيا به ويژه در آمريكا مسبوق به سابقه است و اصولا پرمخاطب هم هستند. برخلاف ايران كه سريالهاي سياسي اصولا به مقاطع تاريخي پيش از انقلاب
باز ميگردد اما در كشورهاي ديگر به راحتي درباره زمان حال به ويژه واقعيتهاي بيروني، سريال سياسي انتقادي ساخته ميشود. يك نمونه آن خانه پوشالي يا خانه كارتها (هم نسخه بيبيسي دهه 90 و هم نسخه آمريكايي اخيرش) است. نسخه اول آن درباره روابط قدرت در بريتانيا از شبكه دوم سيما در دهه 70 پخش شد. نسخه متأخر اما روايت بازي قدرت در كاخ سفيد است؛ رقابتهاي سياسي عجيب و گاه غريب براي حذف رقيب به هر قيمت. نمونه ديگر آن سريال سرزمين مادري (homeland) است كه به ماجراي روابط آمريكا با گروههاي تروريستي در خاورميانه ميپردازد. بیشتر اتفاقات این سریال در سازمان CIA رخ میدهد و شخصیتهای اصلی این فیلم جاسوسان و مدیران این سازمان اطلاعاتی هستند. در فصل سوم این داستان، یک داستان جدید شروع میشود که نقطه عطفش مربوط به مسائل ایران است.