سيدمحمود دعايي مطرح كرد
روايت ديدار آيتالله سيستاني با امام خميني(ره)
حجتالاسلام سيدمحمود دعايي، از اعضاي دفتر حضرت امام خميني، در طول تبعيد ايشان در نجف اشرف است که سالها در خدمت امام و نهضت اصيل امام بود و پس از انقلاب به ترتيب در سمت سفير ايران در عراق و نماينده امام و سرپرست مؤسسه اطلاعات قرار گرفت. به گزارش «جماران»، محمود دعايي اخيرا به نجف اشرف سفر کرده و در ملاقاتي که با حضرت آيتاللهالعظمي سيستاني داشته است، روايتي بديع از رابطه گرم و صميمانه آيتالله سيستاني با امام را از زبان ايشان بازگو ميکند.
دعايي از چگونگي ديدار خود با آيتالله سيستاني اينگونه میگوید: «چندي پيش آقاي دکتر اياد الجبوري، رئيس سنديکاي روزنامهنگاران نجف اشرف، به همراه هيئتي مطبوعاتي و فرهنگي به ايران آمدند. از جمله ملاقاتها و بازديدهاي اين هيئت، ديدار از روزنامه اطلاعات بود. در ملاقاتي که ما با هم در روزنامه اطلاعات داشتيم بهدلیل سابقه حضور حضرت امام در نجف اشرف و حضور اينجانب در دفتر حضرت امام در آن سالها و شناختي که دوستان رسانهاي مستقل و غيربعثي عراقي از نهضت امام داشتند، صميميتي ميان ما ايجاد شد. آنها به من ابراز لطف کردند و من نيز معرفت و شناخت عميق آنها را از نهضت اصيل حضرت امام ستودم. اخيرا به مناسبت صدونهمين سالگرد آغاز انتشار نشريات سياسي، اجتماعي و علمي در نجف اشرف، سنديکاي روزنامهنگاران نجف جشنوارهاي برگزار کرد تا هم مانايي و پايداري رسانههاي اين شهر مقدس را به جشن بنشيند و هم فرصتي گرانقدر براي انتقال و تبادل تجربيات انباشته روزنامهنگاران مسلمان را بهوجود آورد و براي حصول همين مقصود از رئيس سنديکاي روزنامهنگاران عراق استاد مويداللامي و رؤساي سنديکاهاي روزنامهنگاران استانهاي عراق به اين جشن دعوت شده
بودند و نيز از روزنامهنگاران و مديران جرايد اصيل و استخواندار منطقه از جمله از کشورهايي چون سوريه، عراق، بحرين، عربستان، عمان، ايران و برخي ديگر از کشورهاي اسلامي».
دعايي در ادامه افزود: «مراسم باشکوهي بود و علاوهبر اهالي مطبوعات، مسئولان محلي و نمايندگان مجلس هم در آن حضور داشتند. از ايران من به اتفاق آقايان اميد شريفي و ميثم ايوبي، دعوت شديم و ما نيز وفق اين دعوت روز 28 فروردين به نجف اشرف مشرف شديم و فرصتي بود هم براي زيارت و هم شرکت در آن مراسم و برخي برنامههاي حاشيهاي از جمله بازديد از چند موزه مطبوعاتي. پنهان نميشود کرد که انگيزه اصلي من از پذيرش دعوت آنها توفيق تشرف به نجف اشرف و عتبات عاليات بود. مدتها مترصد بودم فرصتي پيش آيد و اين توفيق نصيبم شود که براي عرض ادب و زيارت عتبات مقدسه بروم؛ در عين حال، ميل داشتم که در حاشيه اين زيارتها بر سر مزار مادرم هم بروم و اين فرصت را بالاخره دست تقدير و مشيت الهي مهيا کرده بود».
قدرشناسي از آيتالله سيستاني
او ادامه داد: «من هر موقع که به نجف مشرف ميشدم سعي ميکردم محضر آيتاللهالعظمي سيستاني را درک کنم. من به ايشان ارادت و علاقه خاصي دارم. منش و روش ايشان، نقشي که ايشان در جهان تشيع و بلکه جهان اسلام دارند، نقش تعيينکنندهاي که در پايداري نظام حاکم بر عراق دارند، نقش ايشان در پيشگيري از فروپاشي حکومت عراق و پيشگيري از نفوذ داعش و به هر حال، پيشگيري از هرنوع توطئه و فتنهاي که عليه کيان شيعه در ميگرفت و ميگيرد، نقشي بسيار هوشمندانه و حياتي است. اقل حقشناسي ما، بهعنوان مسلمان شيعه ايراني، سپاسمندي و نشاندادن درک اين نقشآفريني ممتاز يک مرجع بزرگ شيعه ايراني است که مدتهاست پرتو نقشآفريني و اثرگذارياش در روندها و فرايندهاي سياسي و ايدئولوژيک، ابعاد منطقهاي و جهاني يافته است.
ايشان بدون ترديد يکي از نقشآفرينان کلان در محفوظنگهداشتن عراق از شر آمريکا، داعش، وهابيون و بعثيهاست. در اين سفر هم مشتاقانه به محضر ايشان رفتم و همان سادگي و بيآلايشي سابق و همان محيط بسيار صميمي و به دور از هرگونه تزيين و تشريفات را ديدم. آدم تصور ميکند شخصيتي در موقعيت مرجعيت جهان تشيع بايد دستگاه و ديوان و حاجب و دربان و سلسله مراتب و... داشته باشد، اما اين انسان بزرگ فارغ از همه اين مسائل، در خانه محقر و بهغايت سادهاي زندگي ميکند و همانجا پذيراي مراجعان است؛ جهاني است بنشسته در گوشهاي».
منزلي ساده و به دور از تشريفات
دعايي، منزل آيتالله سيستاني را اينگونه توصيف كرد: «ايشان در ملاقاتهايشان در همان منزل روي يک موکت دوزانو مينشستند و اينک براي رعايت حال میهمانان اجازه دادهاند که چهارپايههايي در آن اتاق تعبيه شود. مشابه چهارپايههاي چوبي که معمولا در قهوهخانههاي معمولي آنها را مشاهده ميکنيم؛ نه ظاهري دارد که بوي تشريفات دهد و نه ارزش مادي که شائبه اسراف و تبذير بگيرد. ساده، تميز و مهربانانه. من در ملاقات سعي کردم دستشان را ببوسم و ايشان از بوسيدن دست امتناع داشتند و با تواضع اجازه ندادند. عرض ادب کردم به محضرشان و در دل مراتب ادب، حقشناسي و شکرگزاري خودم را به پيشگاه الهي بهجا آوردم که اين کوه عظيم علم و تقوا را لنگرگاه ثقل و ثبات عراق قرار داده است».
نحوه مواجهه آيتالله سيستاني با حضرت امام
دعايي درباره چگونگي ديدار آيتالله سيستاني با امام چنين اظهار كرد: «در اين سفر، حضرت آيتاللهالعظمي سيستاني با لطف و عنايت خاصي که نسبت به همه مستقبلين و علاقهمندانشان داشتند، تفقدي به من داشتند و فرمودند که من تا به حال سعي کردهام مصاحبههاي تو را بخوانم و خواندهام و نکتهاي در مصاحبههاي شما بوده و من ميخواهم توضيح دهم که ذهن شما روشن شود. موضوع از اين قرار بود که من در گذشته، در رابطه با سفر مرحوم شهيد مطهري به عراق خاطرهاي را نقل کرده بودم که ما براي مرحوم شهيد مطهري در بيروني منزل امام جلوسي گذاشته بوديم. نشستي براي ايشان بود که دوستانشان بيايند و با ايشان ديدار داشته باشند.
زمان آن نشست را شبي تعيين کرده بوديم که امام به بيروني تشريف نميآوردند. معمولا عصر جمعه امام به بيروني تشريف نميآوردند و معروف بود که آن شب را مطالعه درسي داشتند. ما از اين فرصت استفاده کرديم و سعي کرديم جلسهاي ترتيب دهيم که آقاي مطهري جلوسي داشته باشند و دوستانشان براي ديدار و ملاقات ايشان بيايند. تصادفا، امام وقتي مطلع شدند که آقاي مطهري آنجا نشست دارند، به احترام آقاي مطهري و علاقهاي که به ايشان داشتند به بيروني آمدند و از اول تا آخر در آن جلسه نشستند. من در خاطراتم نقل کرده بودم که يکي از شاگردان حضرت آيتالله سيستاني که از ياران حضرت امام بود به اطلاع ايشان رسانده بود که آقاي مطهري در آنجا جلوس دارند و ايشان سؤال کرده بودند که آيا خود آقاي خميني هم ميآيند و مينشينند؟ و آن شاگرد گفته بود كه نه، امشب شبي است که ايشان معمولا به بيروني تشريف نميآورند.
آقاي سيستاني هم براي ملاقات با آقاي مطهري آمده بودند و ملاقات خوبي هم بود؛ و رفتند. تلقي دوست ما اين بود که آقاي سيستاني گمان ميکردند که امام نميآيند و وقتي آمدند ديدند امام هستند، پس بنابراین ملاقات با امام به شکلي به ايشان تحميل شد. در صورتي که آقاي سيستاني، هم نسبت به امام و هم نسبت به آقاي مطهري علاقه ويژهاي داشتند و از اين فرصتي که پيش آمده بوده طبيعتا ميتوانستند شادمان باشند».
تحميلينبودن ديدار با امام
مديرمسئول روزنامه اطلاعات با بيان اينكه ملاقات آيتالله سيستاني با امام تحميلي نبوده است، گفت: «من در مصاحبهاي اين داستان را از آن دوست نقل کرده بودم و درواقع روايت آن دوست را بازنشر داده بودم که انگار به بهانه ملاقات با آقاي مطهري، ملاقات با امام به حضرت آيتالله سيستاني تحميل شد و ايشان، شايد در برابر يک عمل انجامشده قرار گرفتند، اما ايشان با بزرگواري بسيار، به من فرمودند که آن ملاقات آقاي مطهري را آقاي احمديشاهرودي به من اطلاع داد؛ به من گفت که آقاي مطهري آمدهاند و در بيروني منزل آقاي خميني نشست دارند. وقتي ايشان گفت، من بدون توجه به اينکه آقاي خميني هستند يا نيستند به ملاقات ايشان رفتم.
همچنين حضرت آيتالله سيستاني تصريح داشتند كه من نسبت به آيتالله آقاي خميني قدسسرهشريف، علاقه ديرينهاي داشتم و متوالي و متعدد خدمت ايشان رسيده بودم و با ايشان ملاقاتها و مذاکراتي داشتم. حتي اگر مواردي پيش ميآمد که ضرورتي اقتضا ميکرد پيامي را بين ايشان و آقاي خويي منتقل کنيم، من اين خدمت را انجام ميدادم و اين نقش را ايفا ميکردم و از علاقهمندان ديرينه ايشان بودم. اينکه نقل شده اگر من ميدانستم ايشان آنجا بودهاند نميآمدم، قطعا واقعيت ندارد و من دلم ميخواهد که اين ذهنيت را شما تصحيح کنيد. اينک از اين فرصت استفاده ميکنم و ضمن پوزش از پيشگاه بزرگوارانه ايشان، نظر قاطع ايشان نسبت به مرحوم امام را بيان ميکنم و اميدوار هستم که خداوند سايه اين عالم بزرگ را که با دقت و ريزبيني مسائل ريزودرشت جهان اسلام و عراق و ايران را زير نظر دارند، بر سر همه شيعيان و ملتهاي مسلمان برقرار و پايدار بدارد».
حجتالاسلام سيدمحمود دعايي، از اعضاي دفتر حضرت امام خميني، در طول تبعيد ايشان در نجف اشرف است که سالها در خدمت امام و نهضت اصيل امام بود و پس از انقلاب به ترتيب در سمت سفير ايران در عراق و نماينده امام و سرپرست مؤسسه اطلاعات قرار گرفت. به گزارش «جماران»، محمود دعايي اخيرا به نجف اشرف سفر کرده و در ملاقاتي که با حضرت آيتاللهالعظمي سيستاني داشته است، روايتي بديع از رابطه گرم و صميمانه آيتالله سيستاني با امام را از زبان ايشان بازگو ميکند.
دعايي از چگونگي ديدار خود با آيتالله سيستاني اينگونه میگوید: «چندي پيش آقاي دکتر اياد الجبوري، رئيس سنديکاي روزنامهنگاران نجف اشرف، به همراه هيئتي مطبوعاتي و فرهنگي به ايران آمدند. از جمله ملاقاتها و بازديدهاي اين هيئت، ديدار از روزنامه اطلاعات بود. در ملاقاتي که ما با هم در روزنامه اطلاعات داشتيم بهدلیل سابقه حضور حضرت امام در نجف اشرف و حضور اينجانب در دفتر حضرت امام در آن سالها و شناختي که دوستان رسانهاي مستقل و غيربعثي عراقي از نهضت امام داشتند، صميميتي ميان ما ايجاد شد. آنها به من ابراز لطف کردند و من نيز معرفت و شناخت عميق آنها را از نهضت اصيل حضرت امام ستودم. اخيرا به مناسبت صدونهمين سالگرد آغاز انتشار نشريات سياسي، اجتماعي و علمي در نجف اشرف، سنديکاي روزنامهنگاران نجف جشنوارهاي برگزار کرد تا هم مانايي و پايداري رسانههاي اين شهر مقدس را به جشن بنشيند و هم فرصتي گرانقدر براي انتقال و تبادل تجربيات انباشته روزنامهنگاران مسلمان را بهوجود آورد و براي حصول همين مقصود از رئيس سنديکاي روزنامهنگاران عراق استاد مويداللامي و رؤساي سنديکاهاي روزنامهنگاران استانهاي عراق به اين جشن دعوت شده
بودند و نيز از روزنامهنگاران و مديران جرايد اصيل و استخواندار منطقه از جمله از کشورهايي چون سوريه، عراق، بحرين، عربستان، عمان، ايران و برخي ديگر از کشورهاي اسلامي».
دعايي در ادامه افزود: «مراسم باشکوهي بود و علاوهبر اهالي مطبوعات، مسئولان محلي و نمايندگان مجلس هم در آن حضور داشتند. از ايران من به اتفاق آقايان اميد شريفي و ميثم ايوبي، دعوت شديم و ما نيز وفق اين دعوت روز 28 فروردين به نجف اشرف مشرف شديم و فرصتي بود هم براي زيارت و هم شرکت در آن مراسم و برخي برنامههاي حاشيهاي از جمله بازديد از چند موزه مطبوعاتي. پنهان نميشود کرد که انگيزه اصلي من از پذيرش دعوت آنها توفيق تشرف به نجف اشرف و عتبات عاليات بود. مدتها مترصد بودم فرصتي پيش آيد و اين توفيق نصيبم شود که براي عرض ادب و زيارت عتبات مقدسه بروم؛ در عين حال، ميل داشتم که در حاشيه اين زيارتها بر سر مزار مادرم هم بروم و اين فرصت را بالاخره دست تقدير و مشيت الهي مهيا کرده بود».
قدرشناسي از آيتالله سيستاني
او ادامه داد: «من هر موقع که به نجف مشرف ميشدم سعي ميکردم محضر آيتاللهالعظمي سيستاني را درک کنم. من به ايشان ارادت و علاقه خاصي دارم. منش و روش ايشان، نقشي که ايشان در جهان تشيع و بلکه جهان اسلام دارند، نقش تعيينکنندهاي که در پايداري نظام حاکم بر عراق دارند، نقش ايشان در پيشگيري از فروپاشي حکومت عراق و پيشگيري از نفوذ داعش و به هر حال، پيشگيري از هرنوع توطئه و فتنهاي که عليه کيان شيعه در ميگرفت و ميگيرد، نقشي بسيار هوشمندانه و حياتي است. اقل حقشناسي ما، بهعنوان مسلمان شيعه ايراني، سپاسمندي و نشاندادن درک اين نقشآفريني ممتاز يک مرجع بزرگ شيعه ايراني است که مدتهاست پرتو نقشآفريني و اثرگذارياش در روندها و فرايندهاي سياسي و ايدئولوژيک، ابعاد منطقهاي و جهاني يافته است.
ايشان بدون ترديد يکي از نقشآفرينان کلان در محفوظنگهداشتن عراق از شر آمريکا، داعش، وهابيون و بعثيهاست. در اين سفر هم مشتاقانه به محضر ايشان رفتم و همان سادگي و بيآلايشي سابق و همان محيط بسيار صميمي و به دور از هرگونه تزيين و تشريفات را ديدم. آدم تصور ميکند شخصيتي در موقعيت مرجعيت جهان تشيع بايد دستگاه و ديوان و حاجب و دربان و سلسله مراتب و... داشته باشد، اما اين انسان بزرگ فارغ از همه اين مسائل، در خانه محقر و بهغايت سادهاي زندگي ميکند و همانجا پذيراي مراجعان است؛ جهاني است بنشسته در گوشهاي».
منزلي ساده و به دور از تشريفات
دعايي، منزل آيتالله سيستاني را اينگونه توصيف كرد: «ايشان در ملاقاتهايشان در همان منزل روي يک موکت دوزانو مينشستند و اينک براي رعايت حال میهمانان اجازه دادهاند که چهارپايههايي در آن اتاق تعبيه شود. مشابه چهارپايههاي چوبي که معمولا در قهوهخانههاي معمولي آنها را مشاهده ميکنيم؛ نه ظاهري دارد که بوي تشريفات دهد و نه ارزش مادي که شائبه اسراف و تبذير بگيرد. ساده، تميز و مهربانانه. من در ملاقات سعي کردم دستشان را ببوسم و ايشان از بوسيدن دست امتناع داشتند و با تواضع اجازه ندادند. عرض ادب کردم به محضرشان و در دل مراتب ادب، حقشناسي و شکرگزاري خودم را به پيشگاه الهي بهجا آوردم که اين کوه عظيم علم و تقوا را لنگرگاه ثقل و ثبات عراق قرار داده است».
نحوه مواجهه آيتالله سيستاني با حضرت امام
دعايي درباره چگونگي ديدار آيتالله سيستاني با امام چنين اظهار كرد: «در اين سفر، حضرت آيتاللهالعظمي سيستاني با لطف و عنايت خاصي که نسبت به همه مستقبلين و علاقهمندانشان داشتند، تفقدي به من داشتند و فرمودند که من تا به حال سعي کردهام مصاحبههاي تو را بخوانم و خواندهام و نکتهاي در مصاحبههاي شما بوده و من ميخواهم توضيح دهم که ذهن شما روشن شود. موضوع از اين قرار بود که من در گذشته، در رابطه با سفر مرحوم شهيد مطهري به عراق خاطرهاي را نقل کرده بودم که ما براي مرحوم شهيد مطهري در بيروني منزل امام جلوسي گذاشته بوديم. نشستي براي ايشان بود که دوستانشان بيايند و با ايشان ديدار داشته باشند.
زمان آن نشست را شبي تعيين کرده بوديم که امام به بيروني تشريف نميآوردند. معمولا عصر جمعه امام به بيروني تشريف نميآوردند و معروف بود که آن شب را مطالعه درسي داشتند. ما از اين فرصت استفاده کرديم و سعي کرديم جلسهاي ترتيب دهيم که آقاي مطهري جلوسي داشته باشند و دوستانشان براي ديدار و ملاقات ايشان بيايند. تصادفا، امام وقتي مطلع شدند که آقاي مطهري آنجا نشست دارند، به احترام آقاي مطهري و علاقهاي که به ايشان داشتند به بيروني آمدند و از اول تا آخر در آن جلسه نشستند. من در خاطراتم نقل کرده بودم که يکي از شاگردان حضرت آيتالله سيستاني که از ياران حضرت امام بود به اطلاع ايشان رسانده بود که آقاي مطهري در آنجا جلوس دارند و ايشان سؤال کرده بودند که آيا خود آقاي خميني هم ميآيند و مينشينند؟ و آن شاگرد گفته بود كه نه، امشب شبي است که ايشان معمولا به بيروني تشريف نميآورند.
آقاي سيستاني هم براي ملاقات با آقاي مطهري آمده بودند و ملاقات خوبي هم بود؛ و رفتند. تلقي دوست ما اين بود که آقاي سيستاني گمان ميکردند که امام نميآيند و وقتي آمدند ديدند امام هستند، پس بنابراین ملاقات با امام به شکلي به ايشان تحميل شد. در صورتي که آقاي سيستاني، هم نسبت به امام و هم نسبت به آقاي مطهري علاقه ويژهاي داشتند و از اين فرصتي که پيش آمده بوده طبيعتا ميتوانستند شادمان باشند».
تحميلينبودن ديدار با امام
مديرمسئول روزنامه اطلاعات با بيان اينكه ملاقات آيتالله سيستاني با امام تحميلي نبوده است، گفت: «من در مصاحبهاي اين داستان را از آن دوست نقل کرده بودم و درواقع روايت آن دوست را بازنشر داده بودم که انگار به بهانه ملاقات با آقاي مطهري، ملاقات با امام به حضرت آيتالله سيستاني تحميل شد و ايشان، شايد در برابر يک عمل انجامشده قرار گرفتند، اما ايشان با بزرگواري بسيار، به من فرمودند که آن ملاقات آقاي مطهري را آقاي احمديشاهرودي به من اطلاع داد؛ به من گفت که آقاي مطهري آمدهاند و در بيروني منزل آقاي خميني نشست دارند. وقتي ايشان گفت، من بدون توجه به اينکه آقاي خميني هستند يا نيستند به ملاقات ايشان رفتم.
همچنين حضرت آيتالله سيستاني تصريح داشتند كه من نسبت به آيتالله آقاي خميني قدسسرهشريف، علاقه ديرينهاي داشتم و متوالي و متعدد خدمت ايشان رسيده بودم و با ايشان ملاقاتها و مذاکراتي داشتم. حتي اگر مواردي پيش ميآمد که ضرورتي اقتضا ميکرد پيامي را بين ايشان و آقاي خويي منتقل کنيم، من اين خدمت را انجام ميدادم و اين نقش را ايفا ميکردم و از علاقهمندان ديرينه ايشان بودم. اينکه نقل شده اگر من ميدانستم ايشان آنجا بودهاند نميآمدم، قطعا واقعيت ندارد و من دلم ميخواهد که اين ذهنيت را شما تصحيح کنيد. اينک از اين فرصت استفاده ميکنم و ضمن پوزش از پيشگاه بزرگوارانه ايشان، نظر قاطع ايشان نسبت به مرحوم امام را بيان ميکنم و اميدوار هستم که خداوند سايه اين عالم بزرگ را که با دقت و ريزبيني مسائل ريزودرشت جهان اسلام و عراق و ايران را زير نظر دارند، بر سر همه شيعيان و ملتهاي مسلمان برقرار و پايدار بدارد».