نوسازی نامهای اصولگرايي
شرق: اصولگرايان از بين نميروند، بلكه از جبههاي به جبههاي ديگر و از شورايي به شورايي ديگر منتقل ميشوند. آنها اصرار دارند در آستانه هر انتخابات با نام و عنواني جديد وارد عرصه انتخابات شوند. عنوان جديد اما لزوما به معني سازوكاري جديد يا تحول در شكل و شيوه سياستورزي آنها نيست. سيدمحمد حسيني، عضو شورای مرکزی جبهه مردمی نیروهای انقلاب يا همان جمنا كه در آستانه انتخابات رياستجمهوري 96 تشكيل شد، از شکلگیری شورای وحدت راهبردی در این جبهه در آستانه انتخابات مجلس خبر داده است. اين در حالي است كه همزمان نيز مجموعهاي تحت عنوان «شوراي وحدت اصولگرايان» مدتي است در ميان برخي چهرههاي شاخص اصولگرايي تشكيل شده؛ شورايي كه البته به نظر ميرسد وضعيتي گعدهوار دارد و تقريبا اخبار مشخصي از آن به بيرون درز نميكند. حالا مشخص نيست كه اين شوراي راهبردي همان شوراي وحدت است يا يك چيز جديد!
جبهه مردمي نيروهاي انقلاب
جمنا يا همان جبهه مردمي نيروهاي انقلاب آخرين تشكل انتخاباتي اصولگرايان بود كه حرفوحديث هم زياد به دنبال داشت؛ اينكه نتوانسته جامع همه جريانهاي اصولگرايي شود يا فرايند انتخابات و حضور در آن دموكراتيك نبوده و برخي جريانها دست بالاتري در آن داشتهاند. تشكل تازهمتولدشده از همان آغاز چندان با روي خوشي مواجه نشد. جبهه پايداري و چهرههاي راديكالتر اصولگرا چندان از تولد اين جبهه راضي نبودند. حزب كهنهكار مؤتلفه اسلامي نيز اگرچه تلويحا در جلسات و نشستها شركت داشت، اما صراحتا اعلام ميكرد كه از كانديداي حزبياش حمايت ميكند. سقف فراگير جمنا چنانكه مؤسسان و حاميانش اعلام ميكردند، در نظر كنشگران اصولگرا چندان مستحكم نبود و هر لحظه احتمال فروريختن آن وجود داشت. در حين شكلگيرياش انتقادات زيادي به آن شد تا جايي كه بعدها محمدرضا باهنر درباره آن گفته است: «جمنا اشکالاتی هم داشت؛ یکی از اشکالاتش همین بود؛ یعنی در افکار عمومی اینطور برداشت شد که اصلا جمنا ساختهوپرداخته سپاه است. علتش هم بیدقتی و کمدقتی دوستان بود؛ مثلا در یک منطقه کوچک ۱۰ نفر را بهعنوان عضو شورای جمنا انتخاب میکردند که یکی از آنها بازنشسته
سپاه بود. حال آنکه تعداد بازنشستههای سپاه در بدنه جمنا شاید دو درصد نبودند، اما چون پررنگ هستند، افکار عمومی فکر میکند اصلا بساط و مغازه و دکان همهاش دست آنهاست. این یکی از اشکالات جدی جمنا بود. قرار بود در جمنا تصمیمات از پایین به بالا و بر اساس رأیگیری باشد، اما این رأی بعضی جاها مهندسی شد. یک جریان خاص و رایحه ویژهای از مجموعه اصولگراها بیشتر رشد و نمو کرد؛ مثلا جمنا به تشکلهای سیاسی و احزاب قدیمی فعال خیلی بها نداد. البته آنها هم ادعاهایی داشتند و میگفتند ما باید سرمایههای اجتماعی را به میدان بیاوریم. سرمایههای اجتماعی هم آمدند، کار هم کردند، ولی بعضی جاها کاملا مشخص بود که آرا مهندسیشده است». جمنا از آن زمان بهبعد تقريبا به حالت اغما رفته و حالا مشخص نيست كه آيا اين شوراي وحدت قرار است جايگزين آن شود يا قرار است بهعنوان مغز متفكر آن عمل كند.
شوراي وحدت اصولگرايان
مهرماه سال گذشته كه خبر رسيده بود «شورای وحدت اصولگرایان در مهرماه آغاز به کار کرده»، گفته میشد علیرضا زاکانی بهعنوان بازوی اجرائی این شورا وظیفه جمعکردن اصولگرایان را برعهده گرفته است و حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی، محمدباقر قالیباف، سعید جلیلی و محسن رضایی نقش محوری جلسات را برعهده دارند. زاكاني همان كسي است كه در فرايند شكلگيري جمنا هم بهشدت از سوي برخي ديگر از چهرههاي اصولگرايي مورد انتقاد قرار گرفته بود كه جمنا را با چهرهها، افراد و نزديكان خود پر كرده و سهم اندكي به ديگران رسيده است. زاكاني درباره شوراي وحدت هم گفته بود كه قرار است بهعنوان بازوی اجرائی، وظیفه جمعکردن اصولگرایان را برعهده بگيرد. اگرچه زماني برخي اخبار هم حاكي از اين بودند كه برگزاري اين جلسات متوقف شده است.
جامعه روحانيت مبارز
جامعه روحانيت مبارز اگرچه يك تشكل صرفا انتخاباتي نيست و با هدف انتخابات هم شكل نگرفته، بلكه هسته شكلگيري اوليهاش به سالهاي آخر حكومت پهلوي بازميگردد، اما در دهه 60 به محور اصلي فعاليتهاي انتخاباتي جناح راست آن زمان يا اصولگراي فعلي بدل شده بود. اما عمر انتخاباتي اين تشكل با انتخابات دولت هفتم و مجلس ششم به پايان رسيد. بعد از آن اصولگرايان هربار يك تشكل و جبهه و شورايي جديد را تجربه كردهاند.
جبهه پيروان خط امام و رهبري
جبهه پيروان خط امام و رهبري به تقليد از جريان نيروهاي خط امام متعلق به جريان چپ مذهبي دهه ٦٠، در دهه ٨٠ و پس از رويكارآمدن دولت اصلاحات تشكيل شد. اصولگرايان در خلأ حضور در قدرت نياز به همگرايي داشتند و جبهه پيروان را با رياست حبيبالله عسگراولادي تشكيل دادند. جبهه پيروان هيچوقت در جريان اصولگرايي، تبديل به مركز ثقل نشد و همان ميزان اثرگذارياش هم وابسته به شخصيت دبيركلش؛ يعني حبيبالله عسگراولادي بود. بعد از فوت او اين سمت به محمدرضا باهنر رسيد. درحاليكه جبهه پيروان خط امام و رهبري مدعي بزرگترين جبهه اصولگرايي با شموليت ١٧ حزب و گروه اصولگراست، اما در بزنگاههاي سياسي هيچوقت منشأ اثر نبوده و اصولگرايان در آستانه هر انتخاباتي دستبهدامان سازوكاري ديگر شدهاند.
شورای هماهنگی نیروهای انقلاب
بعد از رویکارآمدن دولت اصلاحات و تحولات ناشی از بهقدرترسیدن اصلاحطلبان از سال ۱۳۷۹ فعالیت خود را آغاز کرد تا تحرکات سیاسی اصولگرایان را ساماندهی کند. این شورا در انتخابات شورای شهر دوم با تابلوی ائتلاف آبادگران ایران اسلامی وارد عرصه شد که اکثریت کرسیهای شوراها در اختیار اصولگرایان قرار گرفت و در انتخابات مجلس هفتم نیز در تهران با همین تابلو و در شهرستانها با عناوینی همچون «آفتاب» و «سهند» وارد میدان شد که اکثریت کرسیهای مجلس را به خود اختصاص داد. اما بزرگترين ناکامی شورای هماهنگی در انتخابات رياستجمهوري سال 84 رقم خورد كه نتوانست به وحدت میان اصولگرایان منجر شود و آنها در آن انتخابات با چند نامزد وارد عرصه شدند. رياست اين شورا با ناطقنوري بود كه ميخواست نقش زعيم اصولگرايان را ايفا كند و در پشت صحنه به سياستورزي بپردازد. اما مشخصا جامعه روحانيت مبارز كه تا پيش از اين محوريت انتخابات را برعهده داشت و ناطق هم عضوي از آنها بود، چندان از اين اتفاق خشنود نبود. اختلافات ناطقنوري و جامعه روحانيت مبارز هم از همانجا آغاز شد. ناكامي شوراي هماهنگي در نهمین انتخابات ریاستجمهوری، باعث شد فعالیت شورا در
سراسر کشور تعطیل اعلام شود. در همان سال، سازوکار جدیدی به جای شورای هماهنگی تهیه شده و در سال ۱۳۸۶ با نام جبهه متحد اصولگرایان تأسیس شد
جبهه متحد اصولگرايان
بعد از شكست شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب در انتخابات رياستجمهوري ٨٤ و در آستانه انتخابات مجلس هشتم به پيشنهاد حبيبالله عسگراولادي و با دعوت محمود احمدينژاد، جبهه متحد اصولگرايان شروع به فعاليت كرد. اين جبهه متشکل از سه ضلع جبهه پيروان خط امام و رهبري، جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي و ائتلاف رايحه خوش خدمت بود. منتقدان جبهه متحد اصولگرايان، همواره از دولتيبودن و انحصارطلبي آن انتقاد ميکردند. جبهه متحد بار ديگر پيش از انتخابات مجلس نهم هم تشكيل شد. از يک سال پيش از آن، اقداماتي از سوي جامعه روحانيت مبارز تهران و جامعه مدرسين حوزه علميه قم براي تعيين سازوکاري براي ايجاد وحدت رويه در بين اصولگرايان در انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي صورت پذيرفت. نتيجه اين اقدامات با محوريت آيتالله مهدويکني، دبيرکل جامعه روحانيت، منجر به شکلگيري جبهه متحد با فرمول ۷+۸ شد که در آن هفت نفر به عنوان کميته داوري و هشت نفر به عنوان نمايندگان گروههاي مختلف سياسي در آن حضور داشتند تا از طريق جلسات اين کميته، فهرست انتخاباتي اصولگرايان در شهرستانهاي مختلف کشور تعيين شود. علياكبر ولايتي سخنگوي اين جبهه بود. تقريبا نزديك
به ٧٠ درصد فهرست اين جبهه موفق به ورود به انتخابات مجلس نهم شد. شكاف در جبهه اين بار هم خودش را نشان داد و در فاصله زماني دو ماه مانده به انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي و درحالي که اخبار خوشي از وحدت ميان جريانات اصولگرايي از طرفين جبهه متحد و جبهه پايداري به گوش ميرسيد، بهناگاه انتشار فهرستي با عنوان جعلي نامزدهاي جبهه متحد اصولگرايان در شماره سيوهفتم نشريه ٩ دي متعلق به حميد رسايي، عضو جبهه پايداري، باعث شدتگرفتن شکاف دوباره ميان اصولگرايان شد.
جبهه يكتا
جبهه يكتا خردادماه ٨٤ با ياران و وزیران سابق احمدينژاد رونمايي شد؛ مشخص بود كه دورنمايش تسخير مجلس دهم است. همه آنهايي که ميراث هشت سال گذشته را براي احمدينژاد گذاشتند و به نام او ثبت کردند، دوباره پا به ميدان گذاشتند از حسيني، وزير ارشاد احمدينژاد كه بعدا خودش عضو جبهه مردمي نيروهاي انقلاب يا همان جمنا شد تا زاهدي و دانشجو وزیران علوم احمدينژاد، حاجيبابايي، وزير آموزش و پرورش، نجار وزير کشورش، محمدعلي رامين، معاون مطبوعاتياش، ميرتاجالديني، بذرپاش، زريبافان و خيليهاي ديگر در اين جمع حضور داشتند. آنها آن روز اصرار داشتند كه «يكتا» ارتباطي به احمدينژاد ندارد. جبهه يكتا همه تلاشش را كرد تا در انتخابات مجلس گذشته سهمي از فهرست اصولگرايان ببرد. در تهران سهمي به آنها نرسيد اما برخي اعضايش از شهرستانها به مجلس راه يافتند. بسياري از اعضاي يكتا بعدا به جمنا پيوستند. دبيركل يكتا، حميدرضا حاجيبابايي و سخنگويش، حميدرضا حسيني بود. مدتهاست از جبهه يكتا خبري نيست و اصولا گويا كاملا به محاق انحلال رفته است.
شرق: اصولگرايان از بين نميروند، بلكه از جبههاي به جبههاي ديگر و از شورايي به شورايي ديگر منتقل ميشوند. آنها اصرار دارند در آستانه هر انتخابات با نام و عنواني جديد وارد عرصه انتخابات شوند. عنوان جديد اما لزوما به معني سازوكاري جديد يا تحول در شكل و شيوه سياستورزي آنها نيست. سيدمحمد حسيني، عضو شورای مرکزی جبهه مردمی نیروهای انقلاب يا همان جمنا كه در آستانه انتخابات رياستجمهوري 96 تشكيل شد، از شکلگیری شورای وحدت راهبردی در این جبهه در آستانه انتخابات مجلس خبر داده است. اين در حالي است كه همزمان نيز مجموعهاي تحت عنوان «شوراي وحدت اصولگرايان» مدتي است در ميان برخي چهرههاي شاخص اصولگرايي تشكيل شده؛ شورايي كه البته به نظر ميرسد وضعيتي گعدهوار دارد و تقريبا اخبار مشخصي از آن به بيرون درز نميكند. حالا مشخص نيست كه اين شوراي راهبردي همان شوراي وحدت است يا يك چيز جديد!
جبهه مردمي نيروهاي انقلاب
جمنا يا همان جبهه مردمي نيروهاي انقلاب آخرين تشكل انتخاباتي اصولگرايان بود كه حرفوحديث هم زياد به دنبال داشت؛ اينكه نتوانسته جامع همه جريانهاي اصولگرايي شود يا فرايند انتخابات و حضور در آن دموكراتيك نبوده و برخي جريانها دست بالاتري در آن داشتهاند. تشكل تازهمتولدشده از همان آغاز چندان با روي خوشي مواجه نشد. جبهه پايداري و چهرههاي راديكالتر اصولگرا چندان از تولد اين جبهه راضي نبودند. حزب كهنهكار مؤتلفه اسلامي نيز اگرچه تلويحا در جلسات و نشستها شركت داشت، اما صراحتا اعلام ميكرد كه از كانديداي حزبياش حمايت ميكند. سقف فراگير جمنا چنانكه مؤسسان و حاميانش اعلام ميكردند، در نظر كنشگران اصولگرا چندان مستحكم نبود و هر لحظه احتمال فروريختن آن وجود داشت. در حين شكلگيرياش انتقادات زيادي به آن شد تا جايي كه بعدها محمدرضا باهنر درباره آن گفته است: «جمنا اشکالاتی هم داشت؛ یکی از اشکالاتش همین بود؛ یعنی در افکار عمومی اینطور برداشت شد که اصلا جمنا ساختهوپرداخته سپاه است. علتش هم بیدقتی و کمدقتی دوستان بود؛ مثلا در یک منطقه کوچک ۱۰ نفر را بهعنوان عضو شورای جمنا انتخاب میکردند که یکی از آنها بازنشسته
سپاه بود. حال آنکه تعداد بازنشستههای سپاه در بدنه جمنا شاید دو درصد نبودند، اما چون پررنگ هستند، افکار عمومی فکر میکند اصلا بساط و مغازه و دکان همهاش دست آنهاست. این یکی از اشکالات جدی جمنا بود. قرار بود در جمنا تصمیمات از پایین به بالا و بر اساس رأیگیری باشد، اما این رأی بعضی جاها مهندسی شد. یک جریان خاص و رایحه ویژهای از مجموعه اصولگراها بیشتر رشد و نمو کرد؛ مثلا جمنا به تشکلهای سیاسی و احزاب قدیمی فعال خیلی بها نداد. البته آنها هم ادعاهایی داشتند و میگفتند ما باید سرمایههای اجتماعی را به میدان بیاوریم. سرمایههای اجتماعی هم آمدند، کار هم کردند، ولی بعضی جاها کاملا مشخص بود که آرا مهندسیشده است». جمنا از آن زمان بهبعد تقريبا به حالت اغما رفته و حالا مشخص نيست كه آيا اين شوراي وحدت قرار است جايگزين آن شود يا قرار است بهعنوان مغز متفكر آن عمل كند.
شوراي وحدت اصولگرايان
مهرماه سال گذشته كه خبر رسيده بود «شورای وحدت اصولگرایان در مهرماه آغاز به کار کرده»، گفته میشد علیرضا زاکانی بهعنوان بازوی اجرائی این شورا وظیفه جمعکردن اصولگرایان را برعهده گرفته است و حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی، محمدباقر قالیباف، سعید جلیلی و محسن رضایی نقش محوری جلسات را برعهده دارند. زاكاني همان كسي است كه در فرايند شكلگيري جمنا هم بهشدت از سوي برخي ديگر از چهرههاي اصولگرايي مورد انتقاد قرار گرفته بود كه جمنا را با چهرهها، افراد و نزديكان خود پر كرده و سهم اندكي به ديگران رسيده است. زاكاني درباره شوراي وحدت هم گفته بود كه قرار است بهعنوان بازوی اجرائی، وظیفه جمعکردن اصولگرایان را برعهده بگيرد. اگرچه زماني برخي اخبار هم حاكي از اين بودند كه برگزاري اين جلسات متوقف شده است.
جامعه روحانيت مبارز
جامعه روحانيت مبارز اگرچه يك تشكل صرفا انتخاباتي نيست و با هدف انتخابات هم شكل نگرفته، بلكه هسته شكلگيري اوليهاش به سالهاي آخر حكومت پهلوي بازميگردد، اما در دهه 60 به محور اصلي فعاليتهاي انتخاباتي جناح راست آن زمان يا اصولگراي فعلي بدل شده بود. اما عمر انتخاباتي اين تشكل با انتخابات دولت هفتم و مجلس ششم به پايان رسيد. بعد از آن اصولگرايان هربار يك تشكل و جبهه و شورايي جديد را تجربه كردهاند.
جبهه پيروان خط امام و رهبري
جبهه پيروان خط امام و رهبري به تقليد از جريان نيروهاي خط امام متعلق به جريان چپ مذهبي دهه ٦٠، در دهه ٨٠ و پس از رويكارآمدن دولت اصلاحات تشكيل شد. اصولگرايان در خلأ حضور در قدرت نياز به همگرايي داشتند و جبهه پيروان را با رياست حبيبالله عسگراولادي تشكيل دادند. جبهه پيروان هيچوقت در جريان اصولگرايي، تبديل به مركز ثقل نشد و همان ميزان اثرگذارياش هم وابسته به شخصيت دبيركلش؛ يعني حبيبالله عسگراولادي بود. بعد از فوت او اين سمت به محمدرضا باهنر رسيد. درحاليكه جبهه پيروان خط امام و رهبري مدعي بزرگترين جبهه اصولگرايي با شموليت ١٧ حزب و گروه اصولگراست، اما در بزنگاههاي سياسي هيچوقت منشأ اثر نبوده و اصولگرايان در آستانه هر انتخاباتي دستبهدامان سازوكاري ديگر شدهاند.
شورای هماهنگی نیروهای انقلاب
بعد از رویکارآمدن دولت اصلاحات و تحولات ناشی از بهقدرترسیدن اصلاحطلبان از سال ۱۳۷۹ فعالیت خود را آغاز کرد تا تحرکات سیاسی اصولگرایان را ساماندهی کند. این شورا در انتخابات شورای شهر دوم با تابلوی ائتلاف آبادگران ایران اسلامی وارد عرصه شد که اکثریت کرسیهای شوراها در اختیار اصولگرایان قرار گرفت و در انتخابات مجلس هفتم نیز در تهران با همین تابلو و در شهرستانها با عناوینی همچون «آفتاب» و «سهند» وارد میدان شد که اکثریت کرسیهای مجلس را به خود اختصاص داد. اما بزرگترين ناکامی شورای هماهنگی در انتخابات رياستجمهوري سال 84 رقم خورد كه نتوانست به وحدت میان اصولگرایان منجر شود و آنها در آن انتخابات با چند نامزد وارد عرصه شدند. رياست اين شورا با ناطقنوري بود كه ميخواست نقش زعيم اصولگرايان را ايفا كند و در پشت صحنه به سياستورزي بپردازد. اما مشخصا جامعه روحانيت مبارز كه تا پيش از اين محوريت انتخابات را برعهده داشت و ناطق هم عضوي از آنها بود، چندان از اين اتفاق خشنود نبود. اختلافات ناطقنوري و جامعه روحانيت مبارز هم از همانجا آغاز شد. ناكامي شوراي هماهنگي در نهمین انتخابات ریاستجمهوری، باعث شد فعالیت شورا در
سراسر کشور تعطیل اعلام شود. در همان سال، سازوکار جدیدی به جای شورای هماهنگی تهیه شده و در سال ۱۳۸۶ با نام جبهه متحد اصولگرایان تأسیس شد
جبهه متحد اصولگرايان
بعد از شكست شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب در انتخابات رياستجمهوري ٨٤ و در آستانه انتخابات مجلس هشتم به پيشنهاد حبيبالله عسگراولادي و با دعوت محمود احمدينژاد، جبهه متحد اصولگرايان شروع به فعاليت كرد. اين جبهه متشکل از سه ضلع جبهه پيروان خط امام و رهبري، جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي و ائتلاف رايحه خوش خدمت بود. منتقدان جبهه متحد اصولگرايان، همواره از دولتيبودن و انحصارطلبي آن انتقاد ميکردند. جبهه متحد بار ديگر پيش از انتخابات مجلس نهم هم تشكيل شد. از يک سال پيش از آن، اقداماتي از سوي جامعه روحانيت مبارز تهران و جامعه مدرسين حوزه علميه قم براي تعيين سازوکاري براي ايجاد وحدت رويه در بين اصولگرايان در انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي صورت پذيرفت. نتيجه اين اقدامات با محوريت آيتالله مهدويکني، دبيرکل جامعه روحانيت، منجر به شکلگيري جبهه متحد با فرمول ۷+۸ شد که در آن هفت نفر به عنوان کميته داوري و هشت نفر به عنوان نمايندگان گروههاي مختلف سياسي در آن حضور داشتند تا از طريق جلسات اين کميته، فهرست انتخاباتي اصولگرايان در شهرستانهاي مختلف کشور تعيين شود. علياكبر ولايتي سخنگوي اين جبهه بود. تقريبا نزديك
به ٧٠ درصد فهرست اين جبهه موفق به ورود به انتخابات مجلس نهم شد. شكاف در جبهه اين بار هم خودش را نشان داد و در فاصله زماني دو ماه مانده به انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي و درحالي که اخبار خوشي از وحدت ميان جريانات اصولگرايي از طرفين جبهه متحد و جبهه پايداري به گوش ميرسيد، بهناگاه انتشار فهرستي با عنوان جعلي نامزدهاي جبهه متحد اصولگرايان در شماره سيوهفتم نشريه ٩ دي متعلق به حميد رسايي، عضو جبهه پايداري، باعث شدتگرفتن شکاف دوباره ميان اصولگرايان شد.
جبهه يكتا
جبهه يكتا خردادماه ٨٤ با ياران و وزیران سابق احمدينژاد رونمايي شد؛ مشخص بود كه دورنمايش تسخير مجلس دهم است. همه آنهايي که ميراث هشت سال گذشته را براي احمدينژاد گذاشتند و به نام او ثبت کردند، دوباره پا به ميدان گذاشتند از حسيني، وزير ارشاد احمدينژاد كه بعدا خودش عضو جبهه مردمي نيروهاي انقلاب يا همان جمنا شد تا زاهدي و دانشجو وزیران علوم احمدينژاد، حاجيبابايي، وزير آموزش و پرورش، نجار وزير کشورش، محمدعلي رامين، معاون مطبوعاتياش، ميرتاجالديني، بذرپاش، زريبافان و خيليهاي ديگر در اين جمع حضور داشتند. آنها آن روز اصرار داشتند كه «يكتا» ارتباطي به احمدينژاد ندارد. جبهه يكتا همه تلاشش را كرد تا در انتخابات مجلس گذشته سهمي از فهرست اصولگرايان ببرد. در تهران سهمي به آنها نرسيد اما برخي اعضايش از شهرستانها به مجلس راه يافتند. بسياري از اعضاي يكتا بعدا به جمنا پيوستند. دبيركل يكتا، حميدرضا حاجيبابايي و سخنگويش، حميدرضا حسيني بود. مدتهاست از جبهه يكتا خبري نيست و اصولا گويا كاملا به محاق انحلال رفته است.