حسن بيادي:
با وجود پدرخواندهها، نميتوان درد مردم را دوا کرد
شرق: حسن بيادي نايبرئيس پيشين شوراي شهر تهران درباره سازماندهي انتخاباتي اصولگرايان با «شرق» گفتوگو كرده است.
چرا نزديک انتخابات، اصولگرايان و تشکلهاي اصولگرا به اين مسئله رسيدهاند که شورايي به نام شوراي وحدت آن هم با رياست غلامعلي حدادعادل تشکيل دهند؟
متأسفانه در كشور ما به دليل بىتوجهي تصميمسازان و تصميمگيران به حقوق مردم در زمينههاي مختلف از جمله نحوه برگزاري انتخابات و عدم همکاري جهت شکلگيري احزاب فراگير و مؤثر و همچنين مشارکت واقعي مردم، همواره نزديک انتخابات، جناحها و شخصيتهاي سياسي به منظور پرشورکردن انتخابات و تصاحب کرسيهاي مختلف نمايندگي از جمله مجلس شوراي اسلامي به تشريک مساعي با يکديگر در قالب شوراهاي وحدت ميپردازند. اغلب آنها در راستاي تفکرات حزبي، قومي و باندي خود تلاش ميکنند مردم را براي شرکت و حضور گسترده و پرشور در انتخابات تشويق کرده و خود براي بهدستآوردن صندوقهاي رأي بيشتر، به تشکيل شوراهايي در قالب چهرههاي مطرح اقدام ميکنند.
كارايي اين شوراها را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
با توجه به دلايلي که گفته شد، در اين مورد خاص فرقي ميان تفکرات اصلاحطلب و اصولگرا نيست. نکته مهم اين است که از اينگونه تفکرات و اقدامات تاکنون چيزي نصيب مردم و جامعه نشده و واقعيت آن چيزي است که مشاهده ميکنيم. درواقع اين گروهها و جناحها هيچ پاسخ و توجيه منطقيای درباره عملکرد نامزدهاي منتسب به خود براي مردم ندارند بلکه بعضا از مردم طلبکار هم هستند.
ميگوييد دو جناح عملکرد يکساني داشتهاند؟
اگر بخواهيم منصفانه دراينباره قضاوت کنيم، عدهاي معدود هم در ميان اين جناحها هستند که به صورت صادقانه فعاليت ميکنند. بنابراين هم به نظام و رهبري و اوامر ايشان معتقد و هم به رعايت حقوق مردم متعهد هستند اما متأسفانه همين عده معدود هم به دليل تماميتخواهي برخي از اين باندهاي قدرت و ثروت جايگاه شايستهاي ندارند و از طريق اين باندها کنار زده ميشوند و تلاشهاي آنها نيز تحتالشعاع نفوذ و قدرت بيحدواندازه اين باندها قرار ميگيرد.
آيا ميتوان با تغيير در نحوه برگزاري انتخابات از نفوذ اين باندهاي قدرت و ثروت کاست؟
نکتهاي که بايد در اينجا در نظر گرفت، اين است که قوانين مربوط به انتخابات بهويژه ساختار اجرائي و مديريتي کشور داراي نواقص جدي است. متأسفانه در بازنگريهاي متعدد و حتي همين طرح جديد مجلس درباره استانيشدن انتخابات هم درد برگزاري انتخابات درمان نشده است. بنابراين همچنان بايد شاهد مديريتهاي باندي و جزيرهاي در جامعه و کشور باشيم و از مديريت يکپارچه خبري نيست. چه باند جمنا بر سر کار باشد و چه پايداري يا حتي اصلاحطلبان، اوضاع تفاوت چشمگيري نميکند.
ايرادات و انتقادات وارده به اجماع قبلي اصولگرايان را چه ميدانيد و آيا در اين شورا قابل رفع خواهد بود؟
از خروجي تصميمات شش سال گذشته اين آقايان کاملا مشهود است که چه اتفاقاتي رخ داده است. ميزان رضايتمندي مردم، وضعيت معيشتي، نرخ بيکاري، پايينآمدن ارزش پول ملي و توسعه روزافزون آسيبهاي اجتماعي واقعيتهاي آشکاري در اين مورد است. بنابراين در اين راستا اتفاق خطرناک جديدي که رخ داده و بسيار مهم است، اين مسئله است که بسياري از مردم با وجود داشتن امکانات معقول، دچار احساس فقر شدهاند. يعني بسياري حس ميکنند فقير هستند. از دلايل عمده اين مشکلات، فقدان تدبير در ميان مديران اقتصادي بهويژه فساد خانمانبرانداز اداري است که نتيجه آن کاهش مشارکت عمومي مردم در انتخابات آينده خواهد شد.
راهکار شما براي برونرفت از اين شرايط چيست تا مردم بتوانند به صورت آگاهانهتري دست به انتخاب بزنند؟
از همه دستاندرکاران تقاضا دارم به خاطر برونرفت از اين پيچ خطرناک سياسي و اجتماعي تلاش کنند از تفرقه، باندبازي و تبارگرايي اجتناب کنند و کمي هم به فکر مردم باشند. به نظرم بايد با ترامپهاي داخلي برخورد انقلابي شود بهويژه اينکه از نظرات کارشناسان دلسوز و خبره غفلت شده است. حتي اگر اين نظرات مخالف تفکرات جناحي و باندي جريانهاي صاحب قدرت باشد، نبايد، همه را برانند و محدود کنند. بنابراين هشدار جدي و اساسي قاطبه مردم اين است که با رنگعوضکردن، تغييردادن نام باندها و همچنين شعارهاي توخالي و فريبنده به ويژه با دخالت سياستگردانان ثابت پشت پرده اصولگرا و پدرخواندههاي دو جناح و با اين مجلس بسيار ضعيف که خروجي تبارگرايي و عملکرد باندي است، دردي از مشکلات عديده مردم دوا نخواهد شد.
شرق: حسن بيادي نايبرئيس پيشين شوراي شهر تهران درباره سازماندهي انتخاباتي اصولگرايان با «شرق» گفتوگو كرده است.
چرا نزديک انتخابات، اصولگرايان و تشکلهاي اصولگرا به اين مسئله رسيدهاند که شورايي به نام شوراي وحدت آن هم با رياست غلامعلي حدادعادل تشکيل دهند؟
متأسفانه در كشور ما به دليل بىتوجهي تصميمسازان و تصميمگيران به حقوق مردم در زمينههاي مختلف از جمله نحوه برگزاري انتخابات و عدم همکاري جهت شکلگيري احزاب فراگير و مؤثر و همچنين مشارکت واقعي مردم، همواره نزديک انتخابات، جناحها و شخصيتهاي سياسي به منظور پرشورکردن انتخابات و تصاحب کرسيهاي مختلف نمايندگي از جمله مجلس شوراي اسلامي به تشريک مساعي با يکديگر در قالب شوراهاي وحدت ميپردازند. اغلب آنها در راستاي تفکرات حزبي، قومي و باندي خود تلاش ميکنند مردم را براي شرکت و حضور گسترده و پرشور در انتخابات تشويق کرده و خود براي بهدستآوردن صندوقهاي رأي بيشتر، به تشکيل شوراهايي در قالب چهرههاي مطرح اقدام ميکنند.
كارايي اين شوراها را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
با توجه به دلايلي که گفته شد، در اين مورد خاص فرقي ميان تفکرات اصلاحطلب و اصولگرا نيست. نکته مهم اين است که از اينگونه تفکرات و اقدامات تاکنون چيزي نصيب مردم و جامعه نشده و واقعيت آن چيزي است که مشاهده ميکنيم. درواقع اين گروهها و جناحها هيچ پاسخ و توجيه منطقيای درباره عملکرد نامزدهاي منتسب به خود براي مردم ندارند بلکه بعضا از مردم طلبکار هم هستند.
ميگوييد دو جناح عملکرد يکساني داشتهاند؟
اگر بخواهيم منصفانه دراينباره قضاوت کنيم، عدهاي معدود هم در ميان اين جناحها هستند که به صورت صادقانه فعاليت ميکنند. بنابراين هم به نظام و رهبري و اوامر ايشان معتقد و هم به رعايت حقوق مردم متعهد هستند اما متأسفانه همين عده معدود هم به دليل تماميتخواهي برخي از اين باندهاي قدرت و ثروت جايگاه شايستهاي ندارند و از طريق اين باندها کنار زده ميشوند و تلاشهاي آنها نيز تحتالشعاع نفوذ و قدرت بيحدواندازه اين باندها قرار ميگيرد.
آيا ميتوان با تغيير در نحوه برگزاري انتخابات از نفوذ اين باندهاي قدرت و ثروت کاست؟
نکتهاي که بايد در اينجا در نظر گرفت، اين است که قوانين مربوط به انتخابات بهويژه ساختار اجرائي و مديريتي کشور داراي نواقص جدي است. متأسفانه در بازنگريهاي متعدد و حتي همين طرح جديد مجلس درباره استانيشدن انتخابات هم درد برگزاري انتخابات درمان نشده است. بنابراين همچنان بايد شاهد مديريتهاي باندي و جزيرهاي در جامعه و کشور باشيم و از مديريت يکپارچه خبري نيست. چه باند جمنا بر سر کار باشد و چه پايداري يا حتي اصلاحطلبان، اوضاع تفاوت چشمگيري نميکند.
ايرادات و انتقادات وارده به اجماع قبلي اصولگرايان را چه ميدانيد و آيا در اين شورا قابل رفع خواهد بود؟
از خروجي تصميمات شش سال گذشته اين آقايان کاملا مشهود است که چه اتفاقاتي رخ داده است. ميزان رضايتمندي مردم، وضعيت معيشتي، نرخ بيکاري، پايينآمدن ارزش پول ملي و توسعه روزافزون آسيبهاي اجتماعي واقعيتهاي آشکاري در اين مورد است. بنابراين در اين راستا اتفاق خطرناک جديدي که رخ داده و بسيار مهم است، اين مسئله است که بسياري از مردم با وجود داشتن امکانات معقول، دچار احساس فقر شدهاند. يعني بسياري حس ميکنند فقير هستند. از دلايل عمده اين مشکلات، فقدان تدبير در ميان مديران اقتصادي بهويژه فساد خانمانبرانداز اداري است که نتيجه آن کاهش مشارکت عمومي مردم در انتخابات آينده خواهد شد.
راهکار شما براي برونرفت از اين شرايط چيست تا مردم بتوانند به صورت آگاهانهتري دست به انتخاب بزنند؟
از همه دستاندرکاران تقاضا دارم به خاطر برونرفت از اين پيچ خطرناک سياسي و اجتماعي تلاش کنند از تفرقه، باندبازي و تبارگرايي اجتناب کنند و کمي هم به فکر مردم باشند. به نظرم بايد با ترامپهاي داخلي برخورد انقلابي شود بهويژه اينکه از نظرات کارشناسان دلسوز و خبره غفلت شده است. حتي اگر اين نظرات مخالف تفکرات جناحي و باندي جريانهاي صاحب قدرت باشد، نبايد، همه را برانند و محدود کنند. بنابراين هشدار جدي و اساسي قاطبه مردم اين است که با رنگعوضکردن، تغييردادن نام باندها و همچنين شعارهاي توخالي و فريبنده به ويژه با دخالت سياستگردانان ثابت پشت پرده اصولگرا و پدرخواندههاي دو جناح و با اين مجلس بسيار ضعيف که خروجي تبارگرايي و عملکرد باندي است، دردي از مشکلات عديده مردم دوا نخواهد شد.