راه دشوار رسانههای غیردولتی
مهدی رحمانیان . مدیرمسئول
همکاران همدل و فرهیخته من در رسانههای ایران زمین، خالصانهترين سلامها و گرمترين درودها خطاب به شما که روز گذشته در مرحله دوم انتخابات مهم نماينده مديران مسئول در هيئت نظارت بر مطبوعات، نقطه عطفي در تاريخ انتخابات اين حوزه ترسيم کرديد که حاوي پيامهاي روشن و تأملبرانگیزی براي همگان بهويژه مسئولان دولتي برگزارکننده اين انتخابات است. اگرچه نتيجه ظاهري با تعداد آرايي مشابه مرحله اول، نامزد دولتي اين انتخابات را بهعنوان برگزيده نشان داد، اما افزايش دو و نيم برابري آراي نامزد مستقل شما نسبت به مرحله اول و ثابتماندن آراي نامزد دولت نشان داد مسيري که با هم آغاز کردهايم سرانجام نتيجه داده و روزگاري نه چندان دور، نمايندهاي مستقل از دل رسانههاي غيردولتي براي حمايت از حقوق آنان بر كرسي هيئت نظارت بر مطبوعات خواهد نشست. پيشتر در پيامها و گفتوگوهايي که ميان من و شما ردوبدل شد، اين انتخابات را به حرکت در زمين شيبدار تشبيه کرده بودم، دليل آن هم براي تمام اهالي مطبوعات و حتي ناظران بيروني روشن است. در سالهاي دور و نزديک، فردي بهصورت مادامالعمر با حمايت دولتهاي مختلف، اين کرسي را در اختيار خود نگه داشته و چندين سال در دولتهاي مختلف نيز در شيوهاي نادر در سامانههاي تصميمگيري رسمي، هم پست دولتي در معاونت مطبوعاتي داشته که بهطور طبيعي فرصتهايي منحصربهفرد در اختيار او قرار داده و هم نماينده صنف در هيئت نظارت بوده است. از سوي ديگر آييننامه انتخابات بهقدري مبهم و غيرحقوقي تدوين شده که مسير را براي برنامهريزي بسيار سخت کرده و راه تفسير به رأي را براي برگزارکنندگان انتخابات فراهم کرده است؛ وقتي در يك بدعت آشكار و عجيب، در انتخاباتي كه به مرحله دوم رفته اجازه داده ميشود همه كانديداها مجددا حضور يابند، انتخاباتي كه بايد با حضور شخص مديرمسئول در جلسهای به شكل الکترونیک برگزار شود اما با تفسیر به رأی، مجازي برگزار شد؛ وقتي چنين مسيري پيشروي انسان باشد، حضور در آن جز با مساعي و همدلي ياراني آگاه و همدل، امکانپذير نخواهد بود و الحق، چنين لطفي از سوي شما شامل حال من شد که با هيچ زبان و بياني، قابل وصف و تقدير نيست. براي نخستينبار در تاريخ اين هيئت، انتخابات به يک کنش جمعي در صنف ما تبديل و از حالت حياطخلوت سابق خارج شد. همين مسئله فرصتي فراهم کرد که ايرادهای درخور توجه ساختاري اين انتخابات، به بحث و تبادل نظر گذاشته شود تا مشخص شود صنفي که پل ارتباطي دولت و جامعه و طلبکننده حق مردم شناخته ميشود، در مسائل خود با چه ضعفهايي مواجه است. در اين فرصت، چند نکته را با شما در ميان ميگذارم تا با همين انسجام فعلي، با استفاده از ظرفيتهاي رسانهاي و دعوت از نخبگان و استادان، خواستار اصلاح آن شويم:
1- ميدانيم فلسفه چرخش نخبگان در نظامهاي حکومتي، در راستاي پرهيز از حضور يک چهره بهصورت مادامالعمر در يک مسئوليت است. در سمتهاي رسمي، براي حضور يک فرد در يک سمت، سقف زماني در نظر گرفته ميشود تا با حضور چهرههاي جديد، ايدهها و افکار نو در چرخه تصميمگيري و تصميمسازي به کار انداخته شده و از جمود و رکود، جلوگيري شود؛ اين مسئله گرچه در آييننامه انتخابات نماينده مديران مسئول پيشبيني شده بود، اما ناگهان حذف و به دولت ارسال و در نهایت بدون چنین بندی تصويب و راه براي نمايندگي مادامالعمر باز ميشود.
2- عملکرد نماينده مديران مسئول در هيئت نظارت بر مطبوعات و خبرگزاريها در جريان رسيدگي به پروندههاي تخلفات رسانهاي يا اعطاي امتياز به نشريات، بايد روشن و قابل رصدکردن باشد. اين مسئله حتما نيازمند ايجاد يک سازوکار مشخص است و پاسخگويي بايد يک اصل خدشهناپذير در رفتار هر فردي باشد که بر اين کرسي تکيه زده است.
3- آييننامه انتخابات اشکالات قابل توجهي دارد که جديشدن اين دوره از انتخابات باعث شد حقوقدانان شاخص کشور، آن را نقد کنند. بايد از دولت خواسته شود نسبت به اصلاح آن با استفاده از نظرات چهرههاي باسابقه رسانه و حقوق بهگونهاي اقدام شود كه تفسيربردار نباشد.
4- موضوع حمايت دولتي از يک نامزد و ورود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و مديران کل استاني آن به عرصه يک انتخابات صنفي، نشان داد چه مسير دشوار و صعبالعبوري براي کنشمندشدن حرکات صنفي و کاهش تصديگري دولت بهعنوان فعال مايشاء همه عرصهها در پيشرو است. آگاهان، خردمندان و ما تکتک اهالي رسانه اعم از خبرنگاران، دبيران، سردبيران و مديران مسئول روزنامهها و نشريات محلي و سراسري، خبرگزاريها و پايگاههاي خبري و اطلاعرساني، همه و همه بايد نسبت به دولتيشدن اصناف و تشکلهاي مدني و مردمنهاد، حساس باشيم و اين حساسيت را به يک تصميم براي جلوگيري از گسترش و تکرار آن بدل کنيم.
در خاتمه بار ديگر از همکاران، دوستان و برادران و خواهراني که خالصانه و دوستانه، به نشر برنامهها و ديدگاههاي اينجانب در سطح کشور همت گماشتند، بهويژه اعضاي انجمنها و تشكلهاي رسانهاي، استادان دانشگاه، حقوقدانان، فعالان اجتماعي و فرهنگي، تکتک اعضاي خانواده بزرگ رسانهاي کشور اعم از خبرنگاران عزيز، دبيران گرانقدر، سردبيران گرانمايه و مديران مسئول ارجمند به گرمي سپاسگزاري ميكنم و همت عالي آنان را ميستايم. از همکاران ارجمندي که براساس استنباط شخصي خود، به رقباي من رأي دادند نيز تشکر فراوان دارم و حضور آنان در يک حرکت صنفي را براي روند نهادينهسازي مردمسالاري در ايران، به فال نيک ميگيرم. همچنين ضمن تبريک به نامزد پيروز انتخابات، آقاي حسين انتظامي، اميدوارم در جلسات هيئت نظارت بر مطبوعات، در نقش وکيلمدافع رسانهها ظاهر شود چه با آن رسانه، همراهي فکري داشته باشد چه نداشته باشد.
و العاقبه للمتقين.
همکاران همدل و فرهیخته من در رسانههای ایران زمین، خالصانهترين سلامها و گرمترين درودها خطاب به شما که روز گذشته در مرحله دوم انتخابات مهم نماينده مديران مسئول در هيئت نظارت بر مطبوعات، نقطه عطفي در تاريخ انتخابات اين حوزه ترسيم کرديد که حاوي پيامهاي روشن و تأملبرانگیزی براي همگان بهويژه مسئولان دولتي برگزارکننده اين انتخابات است. اگرچه نتيجه ظاهري با تعداد آرايي مشابه مرحله اول، نامزد دولتي اين انتخابات را بهعنوان برگزيده نشان داد، اما افزايش دو و نيم برابري آراي نامزد مستقل شما نسبت به مرحله اول و ثابتماندن آراي نامزد دولت نشان داد مسيري که با هم آغاز کردهايم سرانجام نتيجه داده و روزگاري نه چندان دور، نمايندهاي مستقل از دل رسانههاي غيردولتي براي حمايت از حقوق آنان بر كرسي هيئت نظارت بر مطبوعات خواهد نشست. پيشتر در پيامها و گفتوگوهايي که ميان من و شما ردوبدل شد، اين انتخابات را به حرکت در زمين شيبدار تشبيه کرده بودم، دليل آن هم براي تمام اهالي مطبوعات و حتي ناظران بيروني روشن است. در سالهاي دور و نزديک، فردي بهصورت مادامالعمر با حمايت دولتهاي مختلف، اين کرسي را در اختيار خود نگه داشته و چندين سال در دولتهاي مختلف نيز در شيوهاي نادر در سامانههاي تصميمگيري رسمي، هم پست دولتي در معاونت مطبوعاتي داشته که بهطور طبيعي فرصتهايي منحصربهفرد در اختيار او قرار داده و هم نماينده صنف در هيئت نظارت بوده است. از سوي ديگر آييننامه انتخابات بهقدري مبهم و غيرحقوقي تدوين شده که مسير را براي برنامهريزي بسيار سخت کرده و راه تفسير به رأي را براي برگزارکنندگان انتخابات فراهم کرده است؛ وقتي در يك بدعت آشكار و عجيب، در انتخاباتي كه به مرحله دوم رفته اجازه داده ميشود همه كانديداها مجددا حضور يابند، انتخاباتي كه بايد با حضور شخص مديرمسئول در جلسهای به شكل الکترونیک برگزار شود اما با تفسیر به رأی، مجازي برگزار شد؛ وقتي چنين مسيري پيشروي انسان باشد، حضور در آن جز با مساعي و همدلي ياراني آگاه و همدل، امکانپذير نخواهد بود و الحق، چنين لطفي از سوي شما شامل حال من شد که با هيچ زبان و بياني، قابل وصف و تقدير نيست. براي نخستينبار در تاريخ اين هيئت، انتخابات به يک کنش جمعي در صنف ما تبديل و از حالت حياطخلوت سابق خارج شد. همين مسئله فرصتي فراهم کرد که ايرادهای درخور توجه ساختاري اين انتخابات، به بحث و تبادل نظر گذاشته شود تا مشخص شود صنفي که پل ارتباطي دولت و جامعه و طلبکننده حق مردم شناخته ميشود، در مسائل خود با چه ضعفهايي مواجه است. در اين فرصت، چند نکته را با شما در ميان ميگذارم تا با همين انسجام فعلي، با استفاده از ظرفيتهاي رسانهاي و دعوت از نخبگان و استادان، خواستار اصلاح آن شويم:
1- ميدانيم فلسفه چرخش نخبگان در نظامهاي حکومتي، در راستاي پرهيز از حضور يک چهره بهصورت مادامالعمر در يک مسئوليت است. در سمتهاي رسمي، براي حضور يک فرد در يک سمت، سقف زماني در نظر گرفته ميشود تا با حضور چهرههاي جديد، ايدهها و افکار نو در چرخه تصميمگيري و تصميمسازي به کار انداخته شده و از جمود و رکود، جلوگيري شود؛ اين مسئله گرچه در آييننامه انتخابات نماينده مديران مسئول پيشبيني شده بود، اما ناگهان حذف و به دولت ارسال و در نهایت بدون چنین بندی تصويب و راه براي نمايندگي مادامالعمر باز ميشود.
2- عملکرد نماينده مديران مسئول در هيئت نظارت بر مطبوعات و خبرگزاريها در جريان رسيدگي به پروندههاي تخلفات رسانهاي يا اعطاي امتياز به نشريات، بايد روشن و قابل رصدکردن باشد. اين مسئله حتما نيازمند ايجاد يک سازوکار مشخص است و پاسخگويي بايد يک اصل خدشهناپذير در رفتار هر فردي باشد که بر اين کرسي تکيه زده است.
3- آييننامه انتخابات اشکالات قابل توجهي دارد که جديشدن اين دوره از انتخابات باعث شد حقوقدانان شاخص کشور، آن را نقد کنند. بايد از دولت خواسته شود نسبت به اصلاح آن با استفاده از نظرات چهرههاي باسابقه رسانه و حقوق بهگونهاي اقدام شود كه تفسيربردار نباشد.
4- موضوع حمايت دولتي از يک نامزد و ورود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و مديران کل استاني آن به عرصه يک انتخابات صنفي، نشان داد چه مسير دشوار و صعبالعبوري براي کنشمندشدن حرکات صنفي و کاهش تصديگري دولت بهعنوان فعال مايشاء همه عرصهها در پيشرو است. آگاهان، خردمندان و ما تکتک اهالي رسانه اعم از خبرنگاران، دبيران، سردبيران و مديران مسئول روزنامهها و نشريات محلي و سراسري، خبرگزاريها و پايگاههاي خبري و اطلاعرساني، همه و همه بايد نسبت به دولتيشدن اصناف و تشکلهاي مدني و مردمنهاد، حساس باشيم و اين حساسيت را به يک تصميم براي جلوگيري از گسترش و تکرار آن بدل کنيم.
در خاتمه بار ديگر از همکاران، دوستان و برادران و خواهراني که خالصانه و دوستانه، به نشر برنامهها و ديدگاههاي اينجانب در سطح کشور همت گماشتند، بهويژه اعضاي انجمنها و تشكلهاي رسانهاي، استادان دانشگاه، حقوقدانان، فعالان اجتماعي و فرهنگي، تکتک اعضاي خانواده بزرگ رسانهاي کشور اعم از خبرنگاران عزيز، دبيران گرانقدر، سردبيران گرانمايه و مديران مسئول ارجمند به گرمي سپاسگزاري ميكنم و همت عالي آنان را ميستايم. از همکاران ارجمندي که براساس استنباط شخصي خود، به رقباي من رأي دادند نيز تشکر فراوان دارم و حضور آنان در يک حرکت صنفي را براي روند نهادينهسازي مردمسالاري در ايران، به فال نيک ميگيرم. همچنين ضمن تبريک به نامزد پيروز انتخابات، آقاي حسين انتظامي، اميدوارم در جلسات هيئت نظارت بر مطبوعات، در نقش وکيلمدافع رسانهها ظاهر شود چه با آن رسانه، همراهي فکري داشته باشد چه نداشته باشد.
و العاقبه للمتقين.