دنیا به دولتمرد جهانی نیاز دارد
محمد درویش
گزارش اخیر و تکاندهنده روزنامه گاردین آشکارا نشان میدهد تبعات و عقوبتهای تغییر اقلیم دارد همان بلایی را سر آمریکا میآورد که پیشتر سر عراق و سوریه آورد! درواقع از هزاران نفر مهاجران آمریکای مرکزی که کشانکشان از طریق مکزیک در جهت ایالات متحده در حرکت هستند، معمولا بهعنوان کسانی یاد میشود که از خشونت گروههای اراذلواوباش یا از فقر مفرط فرار میکنند، اما یک دلیل وادارنده مهم دیگر در پشت کاروان مهاجران وجود دارد که شاید بهسادگی قابل دریافت نباشد و آن تغییر اقلیم است! همان دلیلی که ترامپ آن را بهشدت انکار میکند.
اغلب افراد کاروان مهاجران از گواتمالا، هندوراس و السالوادور هستند؛ سه کشوری که با خشونت، جنایات سازمانیافته و فساد سیستماتیک ویران شده و ریشههای آن را میتوان در درگیریهای دوران جنگ سرد دنبال کرد. آنها هشدار میدهند که در طول دهههای آینده احتمالا میلیونها مهاجر بیشتر در جهت ایالات متحده ناچار به حرکت خواهند بود. رابرت آلبرو، یک پژوهشگر از مرکز مطالعاتی آمریکایلاتین دانشگاه آمریکن میگوید: «تمرکز بر خشونت تصویر بزرگ را - از اینکه مردم به دنبال برخی از دلایل ناامنی غذایی جابهجا میشوند-تحتالشعاع قرار میدهد. دلیل اصلی مهاجرت مردم به این خاطر است که آنها چیزی برای خوردن ندارند. این ارتباط قاطعی با تغییرات اقلیمی دارد. خسوس کانان، شرح میدهد که چگونه در یک هکتار زمین نزدیک خرابههای باستانی Copán در غرب هندوراس ذرت و لوبیا میکاشته است. او زمینش را امسال پس از نابودی محصولش برای چندمینبار به دنبال خشکسالی و تغییر الگوی آبوهوا، ترک کرده است. او میگوید: «قبلا اینجور نبود. این ما را مجبور به مهاجرت میکند. پیشتر باران بهموقع میبارید. گیاهان من محصول بهبار میآوردند، اما اکنون هیچ الگویی (برای
آبوهوا) وجود ندارد». به گفته استفانی لوترت، متخصص در زمینه امنیت و مهاجرت در آمریکای مرکزی از دانشگاه تگزاس، دادههای گمرک و گشت مرزی ایالات متحده افزایش مهاجرت به بیرون از غرب هندوراس، یک منطقه تولیدکننده قهوه درجهیک، را نشان میدهد. یکسوم نیروی کار در آمریکای مرکزی با کشاورزی در ارتباط است، ازاینرو هر اختلالی در فعالیتهای کشاورزی میتواند عواقب ویرانکنندهای داشته باشد. از سال ٢٠١٢ گیاه قهوه در سراسر آمریکای مرکزی به یک اپیدمی به نام زنگار (قارچ) مبتلا شده که بنا بر محاسباتی، ٧٠ درصد از مزارع را متأثر کرده است. به گفته یک پژوهشگر از دانشگاه مریلند، معمولا این قارچ شبها، با پایینآمدن درجه حرارت از بین میرود، اما شبهای گرم به آن اجازه رشد میدهد. تأثیر تغییر اقلیم بر قارچها همچنان موضوعی برای بحث است، اما این پژوهشگر میگوید که شرایط در گواتمالا نشان میدهد که حتی بدون ارتباط مستقیم با تغییرات اقلیمی چه اتفاقی میافتد؛ مثلا زمانی که کالاهای کشاورزی از بین میروند. او اضافه میکند: «یکی از نکاتی که من دریافت کردم آن است که مردم، اغلب به مهاجرت دست میزنند، زمانی که دیگر قادر نیستند بدهیهای خود
را بپردازند و پول برای تهیه خوراک به دست بیاورند. مردم پیش از اپیدمی زنگار به من میگفتند که حاضر به مهاجرت نیستند، اما اکنون این کار را میکنند». این ماجرا درباره کشت موز هم دارد رخ میدهد. بنا بر گزارش اداره گشت مرزی و گمرک ایالات متحده، بیم آن میرود بیش از ٥٠ هزار خانواده از گواتمالا تلاش کنند تا اکتبر امسال از مرز ایالات متحده عبور کنند؛ دوبرابر بیشتر از سال گذشته!
بانک جهانی تخمین میزند افزایش دما و آبوهوای مفرط در طول 30 سال آینده نزدیک به 3.9 میلیون نفر مهاجر اقلیمی را ناچار به فرار از آمریکای مرکزی میکند. این جابهجایی توده مردم خطری برای بیثباتکردن کشورهای زادگاه آنهاست و چالشی برای کشورهای مقصد مانند ایالات متحده. کنوانسیون پناهجویی سازمان ملل از سال ١٩٥١ معیارهای شفافی را برای دریافت پناهجویی معین میکند، مانند شکنجه و جنگ، اما تغییر اقلیم در این سیاهه وجود ندارد. با ١٥٠ تا ٣٠٠ میلیون مهاجر اقلیمی که تا سال ٢٠٥٠ در سراسر دنیا انتظار میرود، به یک چارچوب بینالمللی جدید برای وفقدادن آنها نیاز است. اما هرگونه اصلاح توافقنامه پناهجویی درحالحاضر، به دلیل پیچیدگی یک قرارداد جدید و همینطور با خیزش دولتهای ناسیونالیست در نقاطی مانند ایالات متحده و برزیل، بعید به نظر میرسد. رئیسجمهور ایالات متحده از مورد کاروان مهاجران بهعنوان موضوعی سیاسی استفاده میکند تا دوباره انتخاب شود. اگر ما کنوانسیون ١٩٥١ را دوباره باز کنیم، احتمالا آن را بیشتر تضعیف میکنیم تا تقویت. ما در شرایطی نیستیم که رفرمها، هر اندازه حساس، بتوانند انجام بگیرند. درحالحاضر یک دولتمرد
جهانی وجود ندارد، هیچکجا، نه آن دورها و نه این دوروبرها!
گزارش اخیر و تکاندهنده روزنامه گاردین آشکارا نشان میدهد تبعات و عقوبتهای تغییر اقلیم دارد همان بلایی را سر آمریکا میآورد که پیشتر سر عراق و سوریه آورد! درواقع از هزاران نفر مهاجران آمریکای مرکزی که کشانکشان از طریق مکزیک در جهت ایالات متحده در حرکت هستند، معمولا بهعنوان کسانی یاد میشود که از خشونت گروههای اراذلواوباش یا از فقر مفرط فرار میکنند، اما یک دلیل وادارنده مهم دیگر در پشت کاروان مهاجران وجود دارد که شاید بهسادگی قابل دریافت نباشد و آن تغییر اقلیم است! همان دلیلی که ترامپ آن را بهشدت انکار میکند.
اغلب افراد کاروان مهاجران از گواتمالا، هندوراس و السالوادور هستند؛ سه کشوری که با خشونت، جنایات سازمانیافته و فساد سیستماتیک ویران شده و ریشههای آن را میتوان در درگیریهای دوران جنگ سرد دنبال کرد. آنها هشدار میدهند که در طول دهههای آینده احتمالا میلیونها مهاجر بیشتر در جهت ایالات متحده ناچار به حرکت خواهند بود. رابرت آلبرو، یک پژوهشگر از مرکز مطالعاتی آمریکایلاتین دانشگاه آمریکن میگوید: «تمرکز بر خشونت تصویر بزرگ را - از اینکه مردم به دنبال برخی از دلایل ناامنی غذایی جابهجا میشوند-تحتالشعاع قرار میدهد. دلیل اصلی مهاجرت مردم به این خاطر است که آنها چیزی برای خوردن ندارند. این ارتباط قاطعی با تغییرات اقلیمی دارد. خسوس کانان، شرح میدهد که چگونه در یک هکتار زمین نزدیک خرابههای باستانی Copán در غرب هندوراس ذرت و لوبیا میکاشته است. او زمینش را امسال پس از نابودی محصولش برای چندمینبار به دنبال خشکسالی و تغییر الگوی آبوهوا، ترک کرده است. او میگوید: «قبلا اینجور نبود. این ما را مجبور به مهاجرت میکند. پیشتر باران بهموقع میبارید. گیاهان من محصول بهبار میآوردند، اما اکنون هیچ الگویی (برای
آبوهوا) وجود ندارد». به گفته استفانی لوترت، متخصص در زمینه امنیت و مهاجرت در آمریکای مرکزی از دانشگاه تگزاس، دادههای گمرک و گشت مرزی ایالات متحده افزایش مهاجرت به بیرون از غرب هندوراس، یک منطقه تولیدکننده قهوه درجهیک، را نشان میدهد. یکسوم نیروی کار در آمریکای مرکزی با کشاورزی در ارتباط است، ازاینرو هر اختلالی در فعالیتهای کشاورزی میتواند عواقب ویرانکنندهای داشته باشد. از سال ٢٠١٢ گیاه قهوه در سراسر آمریکای مرکزی به یک اپیدمی به نام زنگار (قارچ) مبتلا شده که بنا بر محاسباتی، ٧٠ درصد از مزارع را متأثر کرده است. به گفته یک پژوهشگر از دانشگاه مریلند، معمولا این قارچ شبها، با پایینآمدن درجه حرارت از بین میرود، اما شبهای گرم به آن اجازه رشد میدهد. تأثیر تغییر اقلیم بر قارچها همچنان موضوعی برای بحث است، اما این پژوهشگر میگوید که شرایط در گواتمالا نشان میدهد که حتی بدون ارتباط مستقیم با تغییرات اقلیمی چه اتفاقی میافتد؛ مثلا زمانی که کالاهای کشاورزی از بین میروند. او اضافه میکند: «یکی از نکاتی که من دریافت کردم آن است که مردم، اغلب به مهاجرت دست میزنند، زمانی که دیگر قادر نیستند بدهیهای خود
را بپردازند و پول برای تهیه خوراک به دست بیاورند. مردم پیش از اپیدمی زنگار به من میگفتند که حاضر به مهاجرت نیستند، اما اکنون این کار را میکنند». این ماجرا درباره کشت موز هم دارد رخ میدهد. بنا بر گزارش اداره گشت مرزی و گمرک ایالات متحده، بیم آن میرود بیش از ٥٠ هزار خانواده از گواتمالا تلاش کنند تا اکتبر امسال از مرز ایالات متحده عبور کنند؛ دوبرابر بیشتر از سال گذشته!
بانک جهانی تخمین میزند افزایش دما و آبوهوای مفرط در طول 30 سال آینده نزدیک به 3.9 میلیون نفر مهاجر اقلیمی را ناچار به فرار از آمریکای مرکزی میکند. این جابهجایی توده مردم خطری برای بیثباتکردن کشورهای زادگاه آنهاست و چالشی برای کشورهای مقصد مانند ایالات متحده. کنوانسیون پناهجویی سازمان ملل از سال ١٩٥١ معیارهای شفافی را برای دریافت پناهجویی معین میکند، مانند شکنجه و جنگ، اما تغییر اقلیم در این سیاهه وجود ندارد. با ١٥٠ تا ٣٠٠ میلیون مهاجر اقلیمی که تا سال ٢٠٥٠ در سراسر دنیا انتظار میرود، به یک چارچوب بینالمللی جدید برای وفقدادن آنها نیاز است. اما هرگونه اصلاح توافقنامه پناهجویی درحالحاضر، به دلیل پیچیدگی یک قرارداد جدید و همینطور با خیزش دولتهای ناسیونالیست در نقاطی مانند ایالات متحده و برزیل، بعید به نظر میرسد. رئیسجمهور ایالات متحده از مورد کاروان مهاجران بهعنوان موضوعی سیاسی استفاده میکند تا دوباره انتخاب شود. اگر ما کنوانسیون ١٩٥١ را دوباره باز کنیم، احتمالا آن را بیشتر تضعیف میکنیم تا تقویت. ما در شرایطی نیستیم که رفرمها، هر اندازه حساس، بتوانند انجام بگیرند. درحالحاضر یک دولتمرد
جهانی وجود ندارد، هیچکجا، نه آن دورها و نه این دوروبرها!