تلاشهای سخت مد ایران برای حضور در هزارتوی مد جهان
ستاره جاويد
مد ایران سالهاست میکوشد در هزارتوی مد جهانی، مسیری بگشاید و عرض اندامی کند. تلاشهای موفق و ناموفق متعددی چه از سوی اشخاص حقیقی و چه از سوی ارگانهای دولتی و گروههای حقوقی توسط فعالان ایرانی انجام شده است. این تلاشها توأم با صراحتها، صداقتها و حتی بزرگنماییهای ناصحیح و آکنده به تبلیغات کاذب بوده که اعتماد برخی طراحان را مخدوش کرده است. از حضور در هفته مد ایران در فلورانس که 10طراح ایرانی، کالکشنهایی را برای حضور ارسال کردند تا حضور ناکام برخی طراحان ایرانی در هفته مد پاریس که عملا به جز شوآف و تبلیغات متولی کار، عملا خروجی دیگری نداشته و پاسپورت طراحان را به مهر ریجکت سفارت فرانسه در تهران مزین کرده است. نتیجه این تلاشها، فارغ از کامیابیها و ناکامیها، بر یک موضوع صحه میگذارد و آن، تمایل و پتانسیلهای مد ایران برای حضور در رقابتهای جهانی است. به راستی مد ایران در چه اشل جهانی قرار دارد و آیا مد ایران میتواند به عنوان مدی خالق و پیشتاز و نه پیرو، در کلاس جهانی حضور یابد؟ توجه به این رغبت و میل وافر که در بخش خصوصی و در بخش دولتی برای حضور در هفتههای مد استانبول و اروپا وجود دارد، به تلاشهای ناکامی اشاره دارد که نیازمند آسیبشناسی مفصلی است و از حوصله این گزارش خارج. اما میتوان گفت علت ناکامیها را باید در خود پدیده جستوجو کرد. به واقع چرا با وجود تلاشهای متعدد و هزینههای هنگفت، حضور مد ایران در جهان، به نتایج خیلی کوچک و معدود، محدود شده و از آرمان تعریفشده خود فاصله گرفته است. فعالان مد پاسخ دادهاند:
خلأ حمایتی گریبان مد ایران را گرفته است
حسین مهدیزاده، طراح لباس آقایان میگوید: اگر بخواهیم نگاه جزئیتر و دقیقتري به حوزه مد در ایران داشته باشیم، باید به تلاشهای مستمری اشاره کنیم که در حوزه مد انجام شده اما حاصلی نداشته است و این رشته سر دراز دارد. اولا اینکه این موضوع را باید از بعد فرهنگی نگاه کرد و در وهله دوم از منظر اقتصادی مورد واکاوی قرار گیرد. بعد از درنظرگرفتن این دو جنبه، بررسی سلایق افراد و جوامع مردمی چه در ایران و چه در کشورهای دیگر و مقایسه آنها با هم است که تعیینکننده است. فرهنگ پوشش در ایران با فرهنگ پوشش در هر کشور دیگری متفاوت است. به فرض برای یک آمریکایی، راحتبودن لباس ملاک است اما در اروپا این قضیه کاملا برعکس است و به زیباییشناسی و طراحی و دیزاین لباس اهمیت داده میشود. ایران هم با خاستگاه تاریخیاي که دارد، به نظر من حداقل در خاورمیانه به عنوان یکی از کشورهای سرآمد مد محسوب میشود و ایرانیها بسیار سختپوش هستند و سلیقههای سختی در پوشش دارند و با اروپاییها قابل قیاس هستند. من فکر میکنم اگر حمایتهای دولتی شامل حال طراحان و فعالان مد باشد، مد ایران میتواند به نقطهای که تعریف کرده برسد و میتواند در منطقه
شاخصبودن خود را اثبات کند. حمایتهای مالی، تسهیلات بیمهای و مسائل مالیاتی خیلی دستوپاگیر است و متأسفانه کارخانجات نساجی و فعالان مد در ایران را محدود کرده است. برای مثال در ترکیه، شما اگر برای پنج نیروی کار، کارآفرینی کرده باشید، یک تعرفه پرداخت میکنید و اگر این تعداد به شش نفر برسد تعرفه مالیاتی شما کاهش مییابد و اگر به 15 یا 20 نفر نیروی کار برسد دولت به شما طرح تشویقی اعطا میکند که خیلی بهتر کار کنید. هزینه اشتغالزایی در صنعت مد و پوشاک در ایران بسیار ارزانتر از هر صنعت دیگری است. اشتغالآفرینی برای هر نیروی کار در صنعت نساجی و مد در ایران 50 میلیون تومان است اما همین هزینه در هر صنعت دیگری بالغ بر صد میلیون تومان است. من در مد ایران طراحان مبتکر بسیاری دیدم که خلاقیتهای شایان توجهی عرضه کردند. ایرانیها در صنعت اتومبیلرانی، در صنعت هوافضا یا هر حوزه دیگری در اروپا یا آمریکا بسیار حضور خلاقانهای دارند اما وقتی به حضور در کشور خودمان محدود میشوند به دلیل محدودیتها و قوانین دستوپاگیر خلاقیت آنان یا محقق نمیشود یا به دلیل نبود سازوکارهای حمایتی کافی، استعدادشان بروز نمییابد و برای رشد ترجیح
میدهند از ایران مهاجرت کنند.
لباسهای سنتی ایران، همواره مورد عنایت جهانیان قرار گرفته است. طراحان مد در برخی کشورها، المانهای مد سنتی ایران را در کارهایشان ادغام کردند و نگاه تازهای به عناصر لباس سنتی ایرانی داشتند. طراحانی هم که مهاجرت کردند، در معرفی جدیدی از مد ایران، بیتأثیر نبودند. طراحانی که سنتی کار میکنند و تعدادشان هم کم نیست، معتقد هستند طرحهای ایرانی حرفهای زیادی برای گفتن دارد. وقتی برندهای خارجی با الهام از مؤلفههای ایرانی کارهای جالبی ارائه میکنند چرا خود ما نتوانیم ارائه خلاق و جدیدی از سنت داشته باشیم.
مؤسسه یا سازمان حرفهای عامل نداریم
ابوالفضل رزمآرا، مربی مدلینگ، میگوید: مد ایران با پتانسیلهایی که دارد، هم از منظر فنی و هم از منظر هنری و زیباییشناسی، بسی حرف ناگفته برای عرضه در مد جهان دارد. بهخصوص اینکه پتانسیلهای مد ایران، در هر فصل متفاوت از فصل دیگر است و کشور چهارفصل ایران، در هر فصل، دنیای تازهای به روی مخاطب مد میگشاید اما مهم این است که مؤسسه یا سازمانی وجود ندارد که برای حضور در هفتههای مد جهان یا در مراکز مطرح مد و لباس جهان کالکشن طراحان مطرح ایرانی را به نمایش بگذارد. تلاشهای شخصی طراحانی هم که به صورت انفرادی اقدام کردند، ره به جایی نبرده و نتیجهاش در حد یک تلاش فرعی بوده است. چون هر حرکتی در این زمینه احتیاج به مجوز حضور در این گونه نمایشگاهها و هفتههای مد خارج از ایران دارد و میبینیم در برخی از این هفتههای مد، تعدادی از طراحان ایرانی شرکت میکنند که یا در ایران زندگی نمیکنند یا توان اقتصادی دارند ولی آثار آنها در مقابل آثار برخی از طراحان داخلی، ضعیف است و حرفی برای گفتن ندارد.
افق حضور در مد جهان، خیلی دور است
در چند سال اخیر، رویکرد برندهای جهانی نظیر هرمس، دیور و شنل و به تازگی برند فراکونار فرانسه به الهامگرفتن از مد ایران یا مؤلفههای ایرانی، توجه جامعه جهانی را به ارزشها و کانسپتهای موجود در فرهنگ ایران جلب کردهاست. به دلیل تمدن کهن و پارچههایی که از گذشتههای خیلی دور در ایران تولید میشده، پارچهبافی ایرانی مورد توجه و عنایت خارجیها قرار گرفته اما آنها با مدرنیزاسیون فرایند پارچهبافی و بهخدمتگرفتن تکنولوژی روزآمد، توانستند پارچهبافی را در چنته خود بگیرند و زیباییشناسی حاصل را در طراحیهای خود نشان دهند. فارغ از همه این اتفاقات و تلاشهای متعددی که در تمام زمینهها برای مد ایران انجام میشود، به نظر میرسد برای اینکه مد ایران بتواند در هزارتوی پیچیده و پررقابت مد جهان حضور یابد، نیازمند یک متولی دلسوز و بیطرف و رها از دغدغه آمارسازی و رزومهآفرینی است تا بتواند ابتدا پتانسیلها و استعدادهای صنعت مد در ایران را خوب ببیند و کشف کند و سپس کشف و شهود خود را با نگاهی جهانی و در یک اتاق فکر حرفهای، به روی کاغذ بیاورد و به عنوان مانیفست مد ایرانی اسلامی در اختیار فعالان مد قرار دهد. حضور یک متولی
حرفهای و دلسوز که وابسته به هیچ جناح سیاسی نباشد و از موازیکاری و باندبازی و سیاسیکاری پرهیز کند، بیشک میتواند در جذب اسپانسر و حامیان مالی مؤثر باشد و تعامل کارآمدی میان کنشگران و بازیگران خلق کند. مد ایران این روزها سخت درگیر تلاشهای تکمحور، انفرادی و متفرقه است و دچار سندرم هرجومرج شده است و افق حضور در مد جهانی بسیار دور از دسترس
جلوه میکند.
مد ایران سالهاست میکوشد در هزارتوی مد جهانی، مسیری بگشاید و عرض اندامی کند. تلاشهای موفق و ناموفق متعددی چه از سوی اشخاص حقیقی و چه از سوی ارگانهای دولتی و گروههای حقوقی توسط فعالان ایرانی انجام شده است. این تلاشها توأم با صراحتها، صداقتها و حتی بزرگنماییهای ناصحیح و آکنده به تبلیغات کاذب بوده که اعتماد برخی طراحان را مخدوش کرده است. از حضور در هفته مد ایران در فلورانس که 10طراح ایرانی، کالکشنهایی را برای حضور ارسال کردند تا حضور ناکام برخی طراحان ایرانی در هفته مد پاریس که عملا به جز شوآف و تبلیغات متولی کار، عملا خروجی دیگری نداشته و پاسپورت طراحان را به مهر ریجکت سفارت فرانسه در تهران مزین کرده است. نتیجه این تلاشها، فارغ از کامیابیها و ناکامیها، بر یک موضوع صحه میگذارد و آن، تمایل و پتانسیلهای مد ایران برای حضور در رقابتهای جهانی است. به راستی مد ایران در چه اشل جهانی قرار دارد و آیا مد ایران میتواند به عنوان مدی خالق و پیشتاز و نه پیرو، در کلاس جهانی حضور یابد؟ توجه به این رغبت و میل وافر که در بخش خصوصی و در بخش دولتی برای حضور در هفتههای مد استانبول و اروپا وجود دارد، به تلاشهای ناکامی اشاره دارد که نیازمند آسیبشناسی مفصلی است و از حوصله این گزارش خارج. اما میتوان گفت علت ناکامیها را باید در خود پدیده جستوجو کرد. به واقع چرا با وجود تلاشهای متعدد و هزینههای هنگفت، حضور مد ایران در جهان، به نتایج خیلی کوچک و معدود، محدود شده و از آرمان تعریفشده خود فاصله گرفته است. فعالان مد پاسخ دادهاند:
خلأ حمایتی گریبان مد ایران را گرفته است
حسین مهدیزاده، طراح لباس آقایان میگوید: اگر بخواهیم نگاه جزئیتر و دقیقتري به حوزه مد در ایران داشته باشیم، باید به تلاشهای مستمری اشاره کنیم که در حوزه مد انجام شده اما حاصلی نداشته است و این رشته سر دراز دارد. اولا اینکه این موضوع را باید از بعد فرهنگی نگاه کرد و در وهله دوم از منظر اقتصادی مورد واکاوی قرار گیرد. بعد از درنظرگرفتن این دو جنبه، بررسی سلایق افراد و جوامع مردمی چه در ایران و چه در کشورهای دیگر و مقایسه آنها با هم است که تعیینکننده است. فرهنگ پوشش در ایران با فرهنگ پوشش در هر کشور دیگری متفاوت است. به فرض برای یک آمریکایی، راحتبودن لباس ملاک است اما در اروپا این قضیه کاملا برعکس است و به زیباییشناسی و طراحی و دیزاین لباس اهمیت داده میشود. ایران هم با خاستگاه تاریخیاي که دارد، به نظر من حداقل در خاورمیانه به عنوان یکی از کشورهای سرآمد مد محسوب میشود و ایرانیها بسیار سختپوش هستند و سلیقههای سختی در پوشش دارند و با اروپاییها قابل قیاس هستند. من فکر میکنم اگر حمایتهای دولتی شامل حال طراحان و فعالان مد باشد، مد ایران میتواند به نقطهای که تعریف کرده برسد و میتواند در منطقه
شاخصبودن خود را اثبات کند. حمایتهای مالی، تسهیلات بیمهای و مسائل مالیاتی خیلی دستوپاگیر است و متأسفانه کارخانجات نساجی و فعالان مد در ایران را محدود کرده است. برای مثال در ترکیه، شما اگر برای پنج نیروی کار، کارآفرینی کرده باشید، یک تعرفه پرداخت میکنید و اگر این تعداد به شش نفر برسد تعرفه مالیاتی شما کاهش مییابد و اگر به 15 یا 20 نفر نیروی کار برسد دولت به شما طرح تشویقی اعطا میکند که خیلی بهتر کار کنید. هزینه اشتغالزایی در صنعت مد و پوشاک در ایران بسیار ارزانتر از هر صنعت دیگری است. اشتغالآفرینی برای هر نیروی کار در صنعت نساجی و مد در ایران 50 میلیون تومان است اما همین هزینه در هر صنعت دیگری بالغ بر صد میلیون تومان است. من در مد ایران طراحان مبتکر بسیاری دیدم که خلاقیتهای شایان توجهی عرضه کردند. ایرانیها در صنعت اتومبیلرانی، در صنعت هوافضا یا هر حوزه دیگری در اروپا یا آمریکا بسیار حضور خلاقانهای دارند اما وقتی به حضور در کشور خودمان محدود میشوند به دلیل محدودیتها و قوانین دستوپاگیر خلاقیت آنان یا محقق نمیشود یا به دلیل نبود سازوکارهای حمایتی کافی، استعدادشان بروز نمییابد و برای رشد ترجیح
میدهند از ایران مهاجرت کنند.
لباسهای سنتی ایران، همواره مورد عنایت جهانیان قرار گرفته است. طراحان مد در برخی کشورها، المانهای مد سنتی ایران را در کارهایشان ادغام کردند و نگاه تازهای به عناصر لباس سنتی ایرانی داشتند. طراحانی هم که مهاجرت کردند، در معرفی جدیدی از مد ایران، بیتأثیر نبودند. طراحانی که سنتی کار میکنند و تعدادشان هم کم نیست، معتقد هستند طرحهای ایرانی حرفهای زیادی برای گفتن دارد. وقتی برندهای خارجی با الهام از مؤلفههای ایرانی کارهای جالبی ارائه میکنند چرا خود ما نتوانیم ارائه خلاق و جدیدی از سنت داشته باشیم.
مؤسسه یا سازمان حرفهای عامل نداریم
ابوالفضل رزمآرا، مربی مدلینگ، میگوید: مد ایران با پتانسیلهایی که دارد، هم از منظر فنی و هم از منظر هنری و زیباییشناسی، بسی حرف ناگفته برای عرضه در مد جهان دارد. بهخصوص اینکه پتانسیلهای مد ایران، در هر فصل متفاوت از فصل دیگر است و کشور چهارفصل ایران، در هر فصل، دنیای تازهای به روی مخاطب مد میگشاید اما مهم این است که مؤسسه یا سازمانی وجود ندارد که برای حضور در هفتههای مد جهان یا در مراکز مطرح مد و لباس جهان کالکشن طراحان مطرح ایرانی را به نمایش بگذارد. تلاشهای شخصی طراحانی هم که به صورت انفرادی اقدام کردند، ره به جایی نبرده و نتیجهاش در حد یک تلاش فرعی بوده است. چون هر حرکتی در این زمینه احتیاج به مجوز حضور در این گونه نمایشگاهها و هفتههای مد خارج از ایران دارد و میبینیم در برخی از این هفتههای مد، تعدادی از طراحان ایرانی شرکت میکنند که یا در ایران زندگی نمیکنند یا توان اقتصادی دارند ولی آثار آنها در مقابل آثار برخی از طراحان داخلی، ضعیف است و حرفی برای گفتن ندارد.
افق حضور در مد جهان، خیلی دور است
در چند سال اخیر، رویکرد برندهای جهانی نظیر هرمس، دیور و شنل و به تازگی برند فراکونار فرانسه به الهامگرفتن از مد ایران یا مؤلفههای ایرانی، توجه جامعه جهانی را به ارزشها و کانسپتهای موجود در فرهنگ ایران جلب کردهاست. به دلیل تمدن کهن و پارچههایی که از گذشتههای خیلی دور در ایران تولید میشده، پارچهبافی ایرانی مورد توجه و عنایت خارجیها قرار گرفته اما آنها با مدرنیزاسیون فرایند پارچهبافی و بهخدمتگرفتن تکنولوژی روزآمد، توانستند پارچهبافی را در چنته خود بگیرند و زیباییشناسی حاصل را در طراحیهای خود نشان دهند. فارغ از همه این اتفاقات و تلاشهای متعددی که در تمام زمینهها برای مد ایران انجام میشود، به نظر میرسد برای اینکه مد ایران بتواند در هزارتوی پیچیده و پررقابت مد جهان حضور یابد، نیازمند یک متولی دلسوز و بیطرف و رها از دغدغه آمارسازی و رزومهآفرینی است تا بتواند ابتدا پتانسیلها و استعدادهای صنعت مد در ایران را خوب ببیند و کشف کند و سپس کشف و شهود خود را با نگاهی جهانی و در یک اتاق فکر حرفهای، به روی کاغذ بیاورد و به عنوان مانیفست مد ایرانی اسلامی در اختیار فعالان مد قرار دهد. حضور یک متولی
حرفهای و دلسوز که وابسته به هیچ جناح سیاسی نباشد و از موازیکاری و باندبازی و سیاسیکاری پرهیز کند، بیشک میتواند در جذب اسپانسر و حامیان مالی مؤثر باشد و تعامل کارآمدی میان کنشگران و بازیگران خلق کند. مد ایران این روزها سخت درگیر تلاشهای تکمحور، انفرادی و متفرقه است و دچار سندرم هرجومرج شده است و افق حضور در مد جهانی بسیار دور از دسترس
جلوه میکند.