آینه
جمهوری اسلامی
روی دیگر ماجرای اهواز
مسیح مهاجری: ... روی دیگر سکه را هم باید دید، همان عامل مهمی که اگر دیده و معالجه شود، ماجرا ریشهکن خواهد شد و اگر همچنان مغفول بماند چیزی تغییر نخواهد کرد. روی دیگر سکه این است که در خوزستان، برای اشتغال، برای رفع فقر، برای عمران و آبادانی، برای رفع تبعیض و برای حل مشکلات آبوهوایی و دهها مشکل ریزودرشت دیگر اقدام قابلتوجهی نشده و همین کوتاهی زمینه را برای گوشدادن به پیامهایی که از آن سوی مرزها بهویژه باندهای تبهکار سلفی و وهابی میرسد، آماده ساخته است. از جوانها و نوجوانهای از تحصیل بازمانده و جویای کاری که نه بودجهای برای ادامه تحصیل دارند، نه شغلی و نه درآمدی که شکم آنها را سیر کند، چه انتظاری غیر از تبدیلشدن به گوشهای شنوایی برای تبلیغات گمراهکننده بوقهای سلفی و وهابی آنهم هنگامی که با دلارهای بادآورده نفتی سرازیرشده از جیبهای گشاد آلسعود و آلنهیان و آلهای دیگر همراه است میتوان داشت؟ مگر به این فرموده معصوم که «کادالفقرانیکونکفراً» باور ندارید؟ اگر قبول دارید که وقتی فقر از یک در وارد خانهای شود، ایمان از در دیگر همان خانه خارج میشود، پس نباید حتی لحظهای در حل معضلات مردم
خوزستان بهویژه مسائلی از قبیل بیکاری و فقر و بازماندن از تحصیل تردید و غفلت و کوتاهی کنید. به آگاهی حضرات مسئولان نظام جمهوری اسلامی میرسانم که وهابیها و سلفیها با توزیع دلارهای نفتیشان سالهاست که درحال سربازگیری در خوزستان هستند. بدون تعارف باید این واقعیت را گوشزد کنم که ما نیز با غفلتهایمان و با کمکاریها و بیتوجهیهایمان به فقر و بیکاری و دیگر مشکلات مردم خوزستان، در موفقیت وهابیها و سلفیها برای سربازگیری از میان جوانان و نوجوانان بازمانده از تحصیل و جویای کار خوزستان سهیم بودهایم و هستیم. ما باید قبل از همه خود را سرزنش کنیم که چرا به این واقعیتها توجه نکرده و به وظایف خودمان در قبال این مردم عمل نکردهایم... تنها راه این است که برای ریشهکنساختن فقر و بیکاری و محرومیت از این استان اولویت
و فوریت قائل شویم.
اعتماد
گوش شورا و ناله ما
عباس عبدی: گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ماست/ آنچه البته بهجایی نرسد فریاد است. قضیه شورای محترم نگهبان و منتقدان آن مصداق روشن این بیت شعر است. سالهاست که همه نیروها نسبت به رفتارهای انتخاباتی این شورا در تأیید و ردصلاحیتها انتقادات گوناگونی داشتهاند، ولی به نظر میرسد که هیچ گوش شنوایی نباشد و در نتیجه هیچ پاسخ مستدلی نیز داده نمیشود. بهطوریکه اکنون منتقدان عملکرد این شورا از مجموعه اصلاحطلبان فراتر رفتهاند و اصولگرایان نیز وارد این میدان شدهاند و اخیرا یکی از نمایندگان شاخص این طیف اعلام کرده است که «مجلس محصول یک شرایط واقعی نیست، نظارت استصوابی پدر ما را درآورده است. آنهایی که از این نظارت طرفداری میکردند، امروز بیایند و نتیجه آن را ببینند»... . شورای نگهبان منشأ ترس و بزدلی نمایندگان شده است. ولی مهمتر از این مشکل، هنگامی است که بدانیم نامزدهایی که چنین ملاحظاتی را رعایت نمیکنند و حرف خود را میزنند، به همین علت ردصلاحیت شدهاند و فقط کسانی وارد مجلس میشوند که یا چندان در معرض افکار عمومی و اظهارنظر نبودهاند یا از ترس شورای نگهبان نهایت خودسانسوری را انجام دادهاند. نتیجه چنین
سیاستی، همان مجلسی میشود که رئیسجمهور سابق آنان را در یکشنبه سیاه، سکه یک پول کرد و صدای هیچکس هم درنیامد!!... شورای نگهبان قادر به دفاع از عملکرد خود نیست... اصولا نامزد واقعی یا از این فیلترینگ رد نمیشوند یا اگر هم از فیلتر بسیار تنگ رد شود، چنان شیرهاش کشیده میشود که رمقی برای اقدام مؤثر از جانب او در مجلس باقی نمیماند. شورایی که خود را مفسر قانون اساسی، مرجع تشخیص انطباق یا عدم انطباق قوانین با شرع و قانون اساسی و نیز ناظر انتخابات آن هم به مفهوم استصوابی با تعبیر خودشان و غیرپاسخگو به هیچ مرجعی و غیرشفاف است، کارکرد و نتایجی بهتر از اینکه در کشور میبینیم، نخواهد داشت.
کیهان
کشور را عبرت کرهشمالی کردند خود عبرت نگرفتند
جعفر بلوری: معتقدیم، وضعیت اقتصادی امروز، حاصل برجام است. برجام فقط توان هستهای کشور را نگرفته، اراده برخی مسئولان را هم گرفته است. حقیقتا عجیب است که با وجود این همه خسارت، امید برخی هنوز به برجام است. امید به چیزی که مرده، نتیجهای بهتر از چیزی که در آنیم نباید داشته باشد. «انفعال» دولت شاید به دلیل همین امید واهی باشد. امید همیشه هم خوب نیست. باید دید به چه امید بستهایم؟
جمهوری اسلامی
روی دیگر ماجرای اهواز
مسیح مهاجری: ... روی دیگر سکه را هم باید دید، همان عامل مهمی که اگر دیده و معالجه شود، ماجرا ریشهکن خواهد شد و اگر همچنان مغفول بماند چیزی تغییر نخواهد کرد. روی دیگر سکه این است که در خوزستان، برای اشتغال، برای رفع فقر، برای عمران و آبادانی، برای رفع تبعیض و برای حل مشکلات آبوهوایی و دهها مشکل ریزودرشت دیگر اقدام قابلتوجهی نشده و همین کوتاهی زمینه را برای گوشدادن به پیامهایی که از آن سوی مرزها بهویژه باندهای تبهکار سلفی و وهابی میرسد، آماده ساخته است. از جوانها و نوجوانهای از تحصیل بازمانده و جویای کاری که نه بودجهای برای ادامه تحصیل دارند، نه شغلی و نه درآمدی که شکم آنها را سیر کند، چه انتظاری غیر از تبدیلشدن به گوشهای شنوایی برای تبلیغات گمراهکننده بوقهای سلفی و وهابی آنهم هنگامی که با دلارهای بادآورده نفتی سرازیرشده از جیبهای گشاد آلسعود و آلنهیان و آلهای دیگر همراه است میتوان داشت؟ مگر به این فرموده معصوم که «کادالفقرانیکونکفراً» باور ندارید؟ اگر قبول دارید که وقتی فقر از یک در وارد خانهای شود، ایمان از در دیگر همان خانه خارج میشود، پس نباید حتی لحظهای در حل معضلات مردم
خوزستان بهویژه مسائلی از قبیل بیکاری و فقر و بازماندن از تحصیل تردید و غفلت و کوتاهی کنید. به آگاهی حضرات مسئولان نظام جمهوری اسلامی میرسانم که وهابیها و سلفیها با توزیع دلارهای نفتیشان سالهاست که درحال سربازگیری در خوزستان هستند. بدون تعارف باید این واقعیت را گوشزد کنم که ما نیز با غفلتهایمان و با کمکاریها و بیتوجهیهایمان به فقر و بیکاری و دیگر مشکلات مردم خوزستان، در موفقیت وهابیها و سلفیها برای سربازگیری از میان جوانان و نوجوانان بازمانده از تحصیل و جویای کار خوزستان سهیم بودهایم و هستیم. ما باید قبل از همه خود را سرزنش کنیم که چرا به این واقعیتها توجه نکرده و به وظایف خودمان در قبال این مردم عمل نکردهایم... تنها راه این است که برای ریشهکنساختن فقر و بیکاری و محرومیت از این استان اولویت
و فوریت قائل شویم.
اعتماد
گوش شورا و ناله ما
عباس عبدی: گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ماست/ آنچه البته بهجایی نرسد فریاد است. قضیه شورای محترم نگهبان و منتقدان آن مصداق روشن این بیت شعر است. سالهاست که همه نیروها نسبت به رفتارهای انتخاباتی این شورا در تأیید و ردصلاحیتها انتقادات گوناگونی داشتهاند، ولی به نظر میرسد که هیچ گوش شنوایی نباشد و در نتیجه هیچ پاسخ مستدلی نیز داده نمیشود. بهطوریکه اکنون منتقدان عملکرد این شورا از مجموعه اصلاحطلبان فراتر رفتهاند و اصولگرایان نیز وارد این میدان شدهاند و اخیرا یکی از نمایندگان شاخص این طیف اعلام کرده است که «مجلس محصول یک شرایط واقعی نیست، نظارت استصوابی پدر ما را درآورده است. آنهایی که از این نظارت طرفداری میکردند، امروز بیایند و نتیجه آن را ببینند»... . شورای نگهبان منشأ ترس و بزدلی نمایندگان شده است. ولی مهمتر از این مشکل، هنگامی است که بدانیم نامزدهایی که چنین ملاحظاتی را رعایت نمیکنند و حرف خود را میزنند، به همین علت ردصلاحیت شدهاند و فقط کسانی وارد مجلس میشوند که یا چندان در معرض افکار عمومی و اظهارنظر نبودهاند یا از ترس شورای نگهبان نهایت خودسانسوری را انجام دادهاند. نتیجه چنین
سیاستی، همان مجلسی میشود که رئیسجمهور سابق آنان را در یکشنبه سیاه، سکه یک پول کرد و صدای هیچکس هم درنیامد!!... شورای نگهبان قادر به دفاع از عملکرد خود نیست... اصولا نامزد واقعی یا از این فیلترینگ رد نمیشوند یا اگر هم از فیلتر بسیار تنگ رد شود، چنان شیرهاش کشیده میشود که رمقی برای اقدام مؤثر از جانب او در مجلس باقی نمیماند. شورایی که خود را مفسر قانون اساسی، مرجع تشخیص انطباق یا عدم انطباق قوانین با شرع و قانون اساسی و نیز ناظر انتخابات آن هم به مفهوم استصوابی با تعبیر خودشان و غیرپاسخگو به هیچ مرجعی و غیرشفاف است، کارکرد و نتایجی بهتر از اینکه در کشور میبینیم، نخواهد داشت.
کیهان
کشور را عبرت کرهشمالی کردند خود عبرت نگرفتند
جعفر بلوری: معتقدیم، وضعیت اقتصادی امروز، حاصل برجام است. برجام فقط توان هستهای کشور را نگرفته، اراده برخی مسئولان را هم گرفته است. حقیقتا عجیب است که با وجود این همه خسارت، امید برخی هنوز به برجام است. امید به چیزی که مرده، نتیجهای بهتر از چیزی که در آنیم نباید داشته باشد. «انفعال» دولت شاید به دلیل همین امید واهی باشد. امید همیشه هم خوب نیست. باید دید به چه امید بستهایم؟