اردشیر صالحپور خطاب به رئیس صداوسیما:
بختیاریها توقع دارند حقیقت به تصویر کشیده شود
گروه هنر: سریال «بانوی سردار» در ۱۰ قسمت به کارگردانی پرویز شیخطادی و تهیهکنندگی سعید مرادی اینروزها مراحل تولید را پشتسر گذاشته است. داستان این سریال درباره زندگی بیبی مریم، سردار بختیاری، است که تاریخ شاهد رشادتهای او بوده. با توجه به حساسیتهایی که پیش از این در دو سریال تلویزیونی نسبت به ترسیم تصاویر و نقش قوم لر و بختیاری به وجود آمده و اعتراضاتی به همراه داشت، اردشیر صالحپور، استاد دانشگاه و پژوهشگر تئاتر، نامههای سرگشاده خطاب به رئیس سازمان صداوسیما نوشته و در اختیار «شرق» قرار داد که به این شرح است:
«زان پیش که وصف حال گویم / از خالق ذوالجلال گویم
به نام خدا؛ جناب آقای علیعسکری، رئیس محترم سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، با سلام و احترام بیشک شما این حدیث و روایت را شنیدهاید که میگویند مومن کسی است که دو بار از یک سوراخ گزیده نمیشود... اجازه بدهید در همین مقدمه عرض کنم که نه برای دومینبار بلکه برای چندمینبار است که به لطف نیش زهرآگین مدیران و برنامهسازان بیتدبیر و سریالسازان کممایه و ناآگاه و شاید مغرض آن رسانه ملی افترا، توهین و اسائه ادب و تحریف نسبت به یکی از قدیمیترین و شریفترین قوم و تبار این سرزمین یعنی «لرهای بختیاری» که همواره در خدمت ایران و سرافرازی این مملکت بودهاند آن هم بیایجاد فرصت برابر رسانهای، روا داشته میشود که جای بسی شگفتی و دور از انتظار است.
باری، هنوز این قوم و مردمان نژاده و نجیب از آسیبهای سریال «سرزمین کهن» خلاصی نیافته بودند که پیامد آن پخش سریال «ایراندخت» صدمات دیگری را دامن زده و قلب میلیونها لر و بختیاری را که دغدغهای جز کیان و استقلال و وفاداری به ارزشهای این نظام و مملکت نداشتهاند شکست و اعتماد و اطمینان خود را از آن رسانه ملی گسست. جهت استحضار و یادآوری در آن سریال که اتفاقا در شبهای دهه مبارک فجر پخش میشد؛ به طور تحریکآمیزی، عامدا و یا سهوا دیگربار به تاریخ و عزت و کرامت بختیاری توهین شده و یک لر بختیاری در نقش و منزلت خدمه «ستارخان» ایفای نقش کرده که این امر هرگز سندیت تاریخی نداشته و به طور اهانتباری جعل مستقیم تاریخ و تحریف جایگاه حقیقی و حقوقی بختیاری بهویژه در دوران معاصر بوده است. قطعا طرح این موضوع یا هیچ اصول و اسناد تاریخی و حتی منطق دراماتیکی سریال سازگاری نداشته که چگونه یک لر بختیاری ساکن در جنوبیترین ناحیه غربی ایران به خدمت یکی از شخصیتهای تاریخی شمالغربی ایران درآمده باشد. این بُعد فاصله را کارگردان محترم، نویسندگان و مشاوران تاریخی چگونه و با کدام مستندات و مدرکات تاریخی توجیه میکنند؟! اصلا این دو
شخصیت تاریخی آن هم در صد سال پیش با دو زبان متفاوت «ترکی و لری» چگونه با هم تکلم میکردهاند؟! وانگهی چرا یکی در مقام «سرور و دیگری در مقام خادم» ظاهر شدهاند!
- ما هنوز در انتظار ارائه اسناد تاریخی در این زمینه هستیم؟!
این امر البته هرگز به منزله اسائه ادب به مرتبت و خدمات ارزنده «ستارخان» بهعنوان «سردار ملی» نیست. بلکه بختیاریها ضمن احترام به رشادتهای ایشان بهویژه مقاومت تبریز و مشروطهخواهی علیه استبداد از این سردار رشید به نیکی یاد میکنند و جالب توجه آنکه در تاریخ 14 ربیعالاول سال 1327 ه. ق هنگامی که تبریز در محاصره است و سپاه بختیاری اصفهان را آزاد میکند ستارخان در پیام تلگرافی به مجاهدان بختیاری مشروطهخواه تبریک میگوید و از ضرغامالسلطنه بختیاری میخواهد که به سمت فتح طهران حرکت کند...
- اما ملاحظه بفرمایید که سریالسازان شما چگونه این وحدت، همدلی و وفاق ملی بین دو قوم بزرگ ایرانی یعنی «آذری» و «بختیاری» در تاریخ را به نمایش میگذارند؟!
در این سریال شخصیت لر بختیاری چکمههای ستارخان را واکس میزند و او را سردار خود قلمداد میکند، برای او چای میریزد و هیچ از زحمات و جانفشانی بختیاری برای آزادی و رفع استبداد به گاه مشروطه که بختیاری با سه هزار سوار دلیر تهران را آزاد میکند سخن نمیگوید!
- بیشک به شهادت تاریخ مشروطه مدیون و مرهون بختیاری است ولی این سریال این را نمیگوید!
باری، این کملطفیها و بیتوجهیهاست که مردمان بختیاری را نگران کرده و اعتماد خود نسبت به مدیران شما را از دست دادهاند و رسانه ملی را آینه حقیقتنمای خود نمیبینند.
بگذریم، پس از گذشت دو سال از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با بختیاریها و تحلیل دقیق و واقعبینانه ایشان در نقش بختیاریها در ازمنه تاریخ و تجلیل ایشان از مقام شامخ سردار «بیبیمریم بختیاری» و فرزند دلیرش «علیمردانخان بختیاری» علیه استبداد و دیکتاتوری و توصیه و تأکید به معرفی خدمات این چهرههای درخشان ملی سرانجام برنامهسازان شما به صرافت افتادهاند که سریالی در این خصوص و بهعنوان
جبران مافات بسازند.
و شگفتا که متاسفانه بیتوجهی به نقصانها و کاستیهای گذشته همان خطاهای همیشگی در حال تکرار است و گویی بار دیگر مدیران از همان سوراخ گزیده میشوند...
اولا، کارگردان انتخابی نه بختیاری است و نه هیچ شناخت و آگاهی از تاریخ و فرهنگ این قوم و قبیله دارد. ضمن آنکه از سوابق درخشان و افتخارآفرینی هم در عرصه سریالسازی برخوردار نیست. دوم آنکه نویسنده معلوم نیست که کیست و از کدام منابع و مدارک الهام گرفته است؟ نکته دیگر آنکه تا این لحظه گروه سازنده از مشاورت و همفکری اهالی فرهنگ ، تاریخ و ادب بختیاری و فعالان این رشته هیچ استفادهای نکرده و قطعا گروه اجرایی که خود اهلیت بختیاری ندارند از ظرافتها و حساسیتهای قومی و خطوط قرمز قومی بیاطلاعاند و بیم آن میرود که حسب سابقه و عدم مشاوره لازم اشتباهات تاریخی تکرار شود. البته این سخنان و دلواپسیها قصاص قبل از جنایت نیست. بلکه ناشی از عملکرد غیرمتعامل مدیران محلی استانی و سازندگان است که زمینه این نگرانیها را فراهم کرده است.
جای تعجب و شگفتی است که این سریال نه در لوکیشن و جغرافیای بختیاری، بلکه در اطراف تهران ساخته میشود و هنرمندان بختیاریتبار، خود در آن هیچ نقشی ندارند. اگر خلاف این است هرچه سریعتر به دستور شما سازندگان، نویسندگان و مشاوران آگاه به فرهنگ و تاریخ بختیاری را معرفی نمایند تا این تشویش برطرف گشته و اطمینان خاطر بختیاری حاصل گردد.
- متاسفانه در زمستان سال گذشته درست دو ماه پس از آنکه مراحل فیلمبرداری در تهران آغاز و فیلم وارد مراحل تولید شده بود مدیرکل صداوسیمای استان چهارمحال و بختیاری جلسهای بدون حضور کارگردان و نویسنده و دستاندرکاران اصلی تشکیل داده و از 70 نفر فعالان و نخبگان و صاحبنظران فرهنگی و محلی دعوت به عمل آورد تا مورد مشاوره قرار گیرند... ملاحظه فرمایید زمان مشاوره دو ماه پس
از آغاز فیلمبرداری!
- حاصل جلسه مذکور بیانیهای هشتمادهای از سوی نخبگان شرکتکننده در آن جلسه بود که تماما تأکید موکد داشتهاند که نه سازندگان صلاحیت این امر را دارند و نه هیچ بختیاری مورد مشورت قرار گرفته است. تقاضا میکنم جهت صحت و سقم این موضوع بیانیه هشتمادهای را از مدیرکل چهارمحالوبختیاری که به امضای 70 نفر شرکتکننده رسیده است ملاحظه فرمایید که هیچکدام از بندها و مفاد و منویات آن مورد امعان نظر و توجه سازندگان قرار نگرفته و آرا و نظرات ایشان صرفا جهت گزارش تلویزیونی بوده است.
- آیا بختیاری حق ندارد که نسبت به این کملطفی و بیتوجهی نگران باشد گویی این بزرگان برای خالینبودن عریضه و به عنوان تشریفات آن هم در جلسهای فرمایشی، حضوری تشریفاتی داشتهاند! تاسف دیگر آنکه از نویسنده کتاب «بیبیمریم بختیاری» و پژوهشگران و اهالی تاریخ هم کوچکترین استفادهای نشده و ظاهرا اصرار بر آن بوده است که به عنوان رفع تکلیف و پرکردن کنداکتور برنامههای تلویزیونی با صرف شش میلیارد تومان از بودجه ملی کشور بیمشارکت بختیاریها، توسط دیگران برای آنان تاریخسازی شود!
جناب آقای علیعسکری در یک ماه اخیر «تبلیغی» از همین فیلم پخش شده که نگرانیها را افزون ساخته است. گویا نقش «بیبیمریم» را به بازیگری آماتور سپردهاند که هیچ سابقه و اشتهاری در امر بازیگری نداشته در حالی که توقع بختیاری آن بوده که این شخصیت والا و اسطورهای را به عنوان زنی که لقب سردار گرفته است و خود نویسنده و آگاه و صاحب هوش و درایت و مادر علیمردانخان شهید بختیاری بوده است توسط هنرپیشهای حرفهای و چهرهای نامآور و ایفای نقش گردد و این توقع بیهوده نیست!
بختیاری دوست دارد قهرمانانش توسط چهرههای مطرح و ستارهها به جامعه ایرانی معرفی شوند نه بازیگرانی درجه سه و چهار و تازهکار... .
جناب آقای علیعسکری! بختیاریها از جنابعالی به عنوان عالیترین مقام صداوسیمای جمهوری اسلامی توقع و انتظار دارند که هرچه سریعتر اوضاع این سریال را بررسی و مراحل شکلگیری و عدم مشاوره و همکاری بختیاری را در به نمایشگذاشتن تاریخ پرافتخار خود مورد توجه جدی قرار دهید و از بروز هرگونه اشکال تاریخی و ضعف در این سریال جلوگیری به عمل آورید. زیرا بختیاریها پس از دلشکستگی از سریالهای پیشین «سرزمین کهن» و «ستارخان» انتظار دارند که سیمای جمهوری اسلامی آینه حقیقتنمای تعلقات و اعتماد آنان باشد و به نوعی از آنان دلجویی شود و دیگر بار مدیران شما از همان سوراخ گزیده نشوند. باری علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد...
- برای جنابعالی و آن رسانه ملی آرزوی اعتماد و اطمینان ملت ایران و برای ایران عزیز آرزوی سرافرازی و وفاق ملی اقوام را در جهت تحکیم این مملکت دارم».
گروه هنر: سریال «بانوی سردار» در ۱۰ قسمت به کارگردانی پرویز شیخطادی و تهیهکنندگی سعید مرادی اینروزها مراحل تولید را پشتسر گذاشته است. داستان این سریال درباره زندگی بیبی مریم، سردار بختیاری، است که تاریخ شاهد رشادتهای او بوده. با توجه به حساسیتهایی که پیش از این در دو سریال تلویزیونی نسبت به ترسیم تصاویر و نقش قوم لر و بختیاری به وجود آمده و اعتراضاتی به همراه داشت، اردشیر صالحپور، استاد دانشگاه و پژوهشگر تئاتر، نامههای سرگشاده خطاب به رئیس سازمان صداوسیما نوشته و در اختیار «شرق» قرار داد که به این شرح است:
«زان پیش که وصف حال گویم / از خالق ذوالجلال گویم
به نام خدا؛ جناب آقای علیعسکری، رئیس محترم سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، با سلام و احترام بیشک شما این حدیث و روایت را شنیدهاید که میگویند مومن کسی است که دو بار از یک سوراخ گزیده نمیشود... اجازه بدهید در همین مقدمه عرض کنم که نه برای دومینبار بلکه برای چندمینبار است که به لطف نیش زهرآگین مدیران و برنامهسازان بیتدبیر و سریالسازان کممایه و ناآگاه و شاید مغرض آن رسانه ملی افترا، توهین و اسائه ادب و تحریف نسبت به یکی از قدیمیترین و شریفترین قوم و تبار این سرزمین یعنی «لرهای بختیاری» که همواره در خدمت ایران و سرافرازی این مملکت بودهاند آن هم بیایجاد فرصت برابر رسانهای، روا داشته میشود که جای بسی شگفتی و دور از انتظار است.
باری، هنوز این قوم و مردمان نژاده و نجیب از آسیبهای سریال «سرزمین کهن» خلاصی نیافته بودند که پیامد آن پخش سریال «ایراندخت» صدمات دیگری را دامن زده و قلب میلیونها لر و بختیاری را که دغدغهای جز کیان و استقلال و وفاداری به ارزشهای این نظام و مملکت نداشتهاند شکست و اعتماد و اطمینان خود را از آن رسانه ملی گسست. جهت استحضار و یادآوری در آن سریال که اتفاقا در شبهای دهه مبارک فجر پخش میشد؛ به طور تحریکآمیزی، عامدا و یا سهوا دیگربار به تاریخ و عزت و کرامت بختیاری توهین شده و یک لر بختیاری در نقش و منزلت خدمه «ستارخان» ایفای نقش کرده که این امر هرگز سندیت تاریخی نداشته و به طور اهانتباری جعل مستقیم تاریخ و تحریف جایگاه حقیقی و حقوقی بختیاری بهویژه در دوران معاصر بوده است. قطعا طرح این موضوع یا هیچ اصول و اسناد تاریخی و حتی منطق دراماتیکی سریال سازگاری نداشته که چگونه یک لر بختیاری ساکن در جنوبیترین ناحیه غربی ایران به خدمت یکی از شخصیتهای تاریخی شمالغربی ایران درآمده باشد. این بُعد فاصله را کارگردان محترم، نویسندگان و مشاوران تاریخی چگونه و با کدام مستندات و مدرکات تاریخی توجیه میکنند؟! اصلا این دو
شخصیت تاریخی آن هم در صد سال پیش با دو زبان متفاوت «ترکی و لری» چگونه با هم تکلم میکردهاند؟! وانگهی چرا یکی در مقام «سرور و دیگری در مقام خادم» ظاهر شدهاند!
- ما هنوز در انتظار ارائه اسناد تاریخی در این زمینه هستیم؟!
این امر البته هرگز به منزله اسائه ادب به مرتبت و خدمات ارزنده «ستارخان» بهعنوان «سردار ملی» نیست. بلکه بختیاریها ضمن احترام به رشادتهای ایشان بهویژه مقاومت تبریز و مشروطهخواهی علیه استبداد از این سردار رشید به نیکی یاد میکنند و جالب توجه آنکه در تاریخ 14 ربیعالاول سال 1327 ه. ق هنگامی که تبریز در محاصره است و سپاه بختیاری اصفهان را آزاد میکند ستارخان در پیام تلگرافی به مجاهدان بختیاری مشروطهخواه تبریک میگوید و از ضرغامالسلطنه بختیاری میخواهد که به سمت فتح طهران حرکت کند...
- اما ملاحظه بفرمایید که سریالسازان شما چگونه این وحدت، همدلی و وفاق ملی بین دو قوم بزرگ ایرانی یعنی «آذری» و «بختیاری» در تاریخ را به نمایش میگذارند؟!
در این سریال شخصیت لر بختیاری چکمههای ستارخان را واکس میزند و او را سردار خود قلمداد میکند، برای او چای میریزد و هیچ از زحمات و جانفشانی بختیاری برای آزادی و رفع استبداد به گاه مشروطه که بختیاری با سه هزار سوار دلیر تهران را آزاد میکند سخن نمیگوید!
- بیشک به شهادت تاریخ مشروطه مدیون و مرهون بختیاری است ولی این سریال این را نمیگوید!
باری، این کملطفیها و بیتوجهیهاست که مردمان بختیاری را نگران کرده و اعتماد خود نسبت به مدیران شما را از دست دادهاند و رسانه ملی را آینه حقیقتنمای خود نمیبینند.
بگذریم، پس از گذشت دو سال از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با بختیاریها و تحلیل دقیق و واقعبینانه ایشان در نقش بختیاریها در ازمنه تاریخ و تجلیل ایشان از مقام شامخ سردار «بیبیمریم بختیاری» و فرزند دلیرش «علیمردانخان بختیاری» علیه استبداد و دیکتاتوری و توصیه و تأکید به معرفی خدمات این چهرههای درخشان ملی سرانجام برنامهسازان شما به صرافت افتادهاند که سریالی در این خصوص و بهعنوان
جبران مافات بسازند.
و شگفتا که متاسفانه بیتوجهی به نقصانها و کاستیهای گذشته همان خطاهای همیشگی در حال تکرار است و گویی بار دیگر مدیران از همان سوراخ گزیده میشوند...
اولا، کارگردان انتخابی نه بختیاری است و نه هیچ شناخت و آگاهی از تاریخ و فرهنگ این قوم و قبیله دارد. ضمن آنکه از سوابق درخشان و افتخارآفرینی هم در عرصه سریالسازی برخوردار نیست. دوم آنکه نویسنده معلوم نیست که کیست و از کدام منابع و مدارک الهام گرفته است؟ نکته دیگر آنکه تا این لحظه گروه سازنده از مشاورت و همفکری اهالی فرهنگ ، تاریخ و ادب بختیاری و فعالان این رشته هیچ استفادهای نکرده و قطعا گروه اجرایی که خود اهلیت بختیاری ندارند از ظرافتها و حساسیتهای قومی و خطوط قرمز قومی بیاطلاعاند و بیم آن میرود که حسب سابقه و عدم مشاوره لازم اشتباهات تاریخی تکرار شود. البته این سخنان و دلواپسیها قصاص قبل از جنایت نیست. بلکه ناشی از عملکرد غیرمتعامل مدیران محلی استانی و سازندگان است که زمینه این نگرانیها را فراهم کرده است.
جای تعجب و شگفتی است که این سریال نه در لوکیشن و جغرافیای بختیاری، بلکه در اطراف تهران ساخته میشود و هنرمندان بختیاریتبار، خود در آن هیچ نقشی ندارند. اگر خلاف این است هرچه سریعتر به دستور شما سازندگان، نویسندگان و مشاوران آگاه به فرهنگ و تاریخ بختیاری را معرفی نمایند تا این تشویش برطرف گشته و اطمینان خاطر بختیاری حاصل گردد.
- متاسفانه در زمستان سال گذشته درست دو ماه پس از آنکه مراحل فیلمبرداری در تهران آغاز و فیلم وارد مراحل تولید شده بود مدیرکل صداوسیمای استان چهارمحال و بختیاری جلسهای بدون حضور کارگردان و نویسنده و دستاندرکاران اصلی تشکیل داده و از 70 نفر فعالان و نخبگان و صاحبنظران فرهنگی و محلی دعوت به عمل آورد تا مورد مشاوره قرار گیرند... ملاحظه فرمایید زمان مشاوره دو ماه پس
از آغاز فیلمبرداری!
- حاصل جلسه مذکور بیانیهای هشتمادهای از سوی نخبگان شرکتکننده در آن جلسه بود که تماما تأکید موکد داشتهاند که نه سازندگان صلاحیت این امر را دارند و نه هیچ بختیاری مورد مشورت قرار گرفته است. تقاضا میکنم جهت صحت و سقم این موضوع بیانیه هشتمادهای را از مدیرکل چهارمحالوبختیاری که به امضای 70 نفر شرکتکننده رسیده است ملاحظه فرمایید که هیچکدام از بندها و مفاد و منویات آن مورد امعان نظر و توجه سازندگان قرار نگرفته و آرا و نظرات ایشان صرفا جهت گزارش تلویزیونی بوده است.
- آیا بختیاری حق ندارد که نسبت به این کملطفی و بیتوجهی نگران باشد گویی این بزرگان برای خالینبودن عریضه و به عنوان تشریفات آن هم در جلسهای فرمایشی، حضوری تشریفاتی داشتهاند! تاسف دیگر آنکه از نویسنده کتاب «بیبیمریم بختیاری» و پژوهشگران و اهالی تاریخ هم کوچکترین استفادهای نشده و ظاهرا اصرار بر آن بوده است که به عنوان رفع تکلیف و پرکردن کنداکتور برنامههای تلویزیونی با صرف شش میلیارد تومان از بودجه ملی کشور بیمشارکت بختیاریها، توسط دیگران برای آنان تاریخسازی شود!
جناب آقای علیعسکری در یک ماه اخیر «تبلیغی» از همین فیلم پخش شده که نگرانیها را افزون ساخته است. گویا نقش «بیبیمریم» را به بازیگری آماتور سپردهاند که هیچ سابقه و اشتهاری در امر بازیگری نداشته در حالی که توقع بختیاری آن بوده که این شخصیت والا و اسطورهای را به عنوان زنی که لقب سردار گرفته است و خود نویسنده و آگاه و صاحب هوش و درایت و مادر علیمردانخان شهید بختیاری بوده است توسط هنرپیشهای حرفهای و چهرهای نامآور و ایفای نقش گردد و این توقع بیهوده نیست!
بختیاری دوست دارد قهرمانانش توسط چهرههای مطرح و ستارهها به جامعه ایرانی معرفی شوند نه بازیگرانی درجه سه و چهار و تازهکار... .
جناب آقای علیعسکری! بختیاریها از جنابعالی به عنوان عالیترین مقام صداوسیمای جمهوری اسلامی توقع و انتظار دارند که هرچه سریعتر اوضاع این سریال را بررسی و مراحل شکلگیری و عدم مشاوره و همکاری بختیاری را در به نمایشگذاشتن تاریخ پرافتخار خود مورد توجه جدی قرار دهید و از بروز هرگونه اشکال تاریخی و ضعف در این سریال جلوگیری به عمل آورید. زیرا بختیاریها پس از دلشکستگی از سریالهای پیشین «سرزمین کهن» و «ستارخان» انتظار دارند که سیمای جمهوری اسلامی آینه حقیقتنمای تعلقات و اعتماد آنان باشد و به نوعی از آنان دلجویی شود و دیگر بار مدیران شما از همان سوراخ گزیده نشوند. باری علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد...
- برای جنابعالی و آن رسانه ملی آرزوی اعتماد و اطمینان ملت ایران و برای ایران عزیز آرزوی سرافرازی و وفاق ملی اقوام را در جهت تحکیم این مملکت دارم».