با عصا پاسخ آن مدیر را میدهم
فریدون مجلسی
اگر و مگر ادامه یافت تا خوشبختانه مطرحشدن نامزدی قالیباف برای ریاستجمهوری به کارها سرعت بخشید. پس از بارها تأخیر سرانجام ساختمان آجر قرمزی تکخروجی ایستگاه هفت مترو ساخته شد؛ اما نتوانستند آن را بهموقع به افتتاح قبل از انتخابات برسانند. سرانجام با چند روز تأخیر و انجام تست سرد و گرم، خط مترو با چهار، پنج ایستگاه با حرکت نیمساعت به نیمساعت افتتاح و قرار شد تکمیل کارها بهتدریج انجام شود. یکی، دو سفر هم با این داشتم. با رویکارآمدن شهردار جدید، اعلام شد خط نواقصی دارد و در آبان 1396 تعطیل شد. دو روز قبل در گردش روزانهام که نومیدانه سری هم به کارگاه تعطیل مترو میزنم، دیدم آقایی جوان و برومند و بلندقد و ستبر، رو به میانسالی با کتوشلوار مشکی، با سر بالاگرفته به هشت نفر ملتزمان از بازدید ایستگاه تعطیل صنعت، رو به کارگاه تعطیل شمالی میآمد. صبر کردم، وقتی مقابل من قرار گرفت، بدون مقدمه با لحنی جدی و بلند گفتم: «بالاخره راه خواهد افتاد؟». ایشان پاسخ داد: «انشاءالله!». گفتم: «تا سال آینده؟». یکی از همراهانش گفت: «تا پایان شهریور!». 35 سال پیش را به یاد آوردم که در کارگاه میدان امام که مرکز آغاز کار مترو بود، به تقاضای مترو، در لایههای اتصال اِلِمنتهای بتنی با دیواره انژکسیون سیمان انجام میدادیم و منتظر بودیم چهار، پنج سال بعد کار پنج خط اصلی به پایان برسد. نمیدانم چند هزار میلیارد در این سالها هزینه شده است تا تونل و خطی آماده شود و به غفلت بیاستفاده بماند؛ اما میدانم راهاندازی دوباره بدون اراده و احساس مسئولیت، به شهریور امسال هم نخواهد رسید. از ساخت متروی لندن 120 سال و از متروی پاریس بیش از یک قرن میگذرد؛ تجهیزات امروزی را هم نداشتند. اگر نمیتوانستید ترمیم کنید، چرا تعطیل کردید؟ مترو را در همین وضع که کار میکرد، دوباره راهاندازی کنید و هزاران میلیارد هزینه را راکد نگذارید. هزاران میلیارد تومان ثروت کشور هزینه شده است؛ اما یک سایت اطلاعرسانی مرتب و مسئول ندارند که هر روز پاسخگوی هزاران مراجعکننده باشد و اخبار پیشرفت کار و دلایل تعطیل و کندی آن را به آگاهی مردم که صاحب کار هستند، برساند. من اگر یک بار دیگر آن آقای سیاهپوش «انشاءالله» را ببینم، با عصایم پاسخش را میدهم.
اگر و مگر ادامه یافت تا خوشبختانه مطرحشدن نامزدی قالیباف برای ریاستجمهوری به کارها سرعت بخشید. پس از بارها تأخیر سرانجام ساختمان آجر قرمزی تکخروجی ایستگاه هفت مترو ساخته شد؛ اما نتوانستند آن را بهموقع به افتتاح قبل از انتخابات برسانند. سرانجام با چند روز تأخیر و انجام تست سرد و گرم، خط مترو با چهار، پنج ایستگاه با حرکت نیمساعت به نیمساعت افتتاح و قرار شد تکمیل کارها بهتدریج انجام شود. یکی، دو سفر هم با این داشتم. با رویکارآمدن شهردار جدید، اعلام شد خط نواقصی دارد و در آبان 1396 تعطیل شد. دو روز قبل در گردش روزانهام که نومیدانه سری هم به کارگاه تعطیل مترو میزنم، دیدم آقایی جوان و برومند و بلندقد و ستبر، رو به میانسالی با کتوشلوار مشکی، با سر بالاگرفته به هشت نفر ملتزمان از بازدید ایستگاه تعطیل صنعت، رو به کارگاه تعطیل شمالی میآمد. صبر کردم، وقتی مقابل من قرار گرفت، بدون مقدمه با لحنی جدی و بلند گفتم: «بالاخره راه خواهد افتاد؟». ایشان پاسخ داد: «انشاءالله!». گفتم: «تا سال آینده؟». یکی از همراهانش گفت: «تا پایان شهریور!». 35 سال پیش را به یاد آوردم که در کارگاه میدان امام که مرکز آغاز کار مترو بود، به تقاضای مترو، در لایههای اتصال اِلِمنتهای بتنی با دیواره انژکسیون سیمان انجام میدادیم و منتظر بودیم چهار، پنج سال بعد کار پنج خط اصلی به پایان برسد. نمیدانم چند هزار میلیارد در این سالها هزینه شده است تا تونل و خطی آماده شود و به غفلت بیاستفاده بماند؛ اما میدانم راهاندازی دوباره بدون اراده و احساس مسئولیت، به شهریور امسال هم نخواهد رسید. از ساخت متروی لندن 120 سال و از متروی پاریس بیش از یک قرن میگذرد؛ تجهیزات امروزی را هم نداشتند. اگر نمیتوانستید ترمیم کنید، چرا تعطیل کردید؟ مترو را در همین وضع که کار میکرد، دوباره راهاندازی کنید و هزاران میلیارد هزینه را راکد نگذارید. هزاران میلیارد تومان ثروت کشور هزینه شده است؛ اما یک سایت اطلاعرسانی مرتب و مسئول ندارند که هر روز پاسخگوی هزاران مراجعکننده باشد و اخبار پیشرفت کار و دلایل تعطیل و کندی آن را به آگاهی مردم که صاحب کار هستند، برساند. من اگر یک بار دیگر آن آقای سیاهپوش «انشاءالله» را ببینم، با عصایم پاسخش را میدهم.