آینه
اعتماد
از توهم فراوانی آب عبور کنیم
در گفتوگو با محمد فاضلی: ...آقای اردکانیان از زمان حضور در وزارت نیرو بهصراحت جهتگیری جدیدی برای وزارتخانه مطرح کردهاند، مبنی بر اینکه ما باید از سمت مدیریت عرضه به سمت مصرف و در گام بعد مدیریت تقاضا حرکت کنیم... ما قبلا این خطا را داشتهایم که میان علوم فنی و علوم غیرفنی آب خطکشی کرده و گروه دوم را به اندازه کافی بهکار نگرفتهایم، اما الان نباید در میان علوم غیرفنی آب خطکشی کنیم، زیرا هرکدام از این دانشها شناختهایی عرضه میکنند که برای مدیریت پایدار منابع آب به آنها نیاز داریم. پس وقتی میگوییم ما به دانش اجتماعی در حوزه آب و انرژی نیاز داریم مقصودمان مجموعه رشتههای علوم اجتماعی است که هر یک میتوانند مسائل ما را از زاویهای علمی تبیین کنند. ما اگر امروز از تاریخ آب در ایران حرف بزنیم، جایگاه خاصی در آکادمی ندارد اما مجله «تاریخ آب» در جهان منتشر شده است. این مجله هدفش آن است که توضیح بدهد انسان و آب چگونه در تاریخ بر هم اثر گذاشتهاند. خلاصه و شفاف باید بگویم ما به درک بینرشتهای نیاز داریم تا همه ابعاد مسئله آب را بشناسیم. من هم مأموریت پیدا کردهام این مرکز [مرکز امور اجتماعی آب و انرژی
وزارت نیرو] را با همین هدف هدایت کنم... . وقتی سازمانی راضی شده یکی از منتقدانش وارد ساختار آن شود معنیاش این است که احساس نیاز کرده است. تأسیس مرکز جدید هم محصول همین استراتژی جدید سازمان است. تا یک سال پیش به ذهن کسی نمیرسید که وزارت نیرو بیاید مرکزی را برای حوزه اجتماعی آب و انرژی تأسیس کند... . حالا این فرصت پیش آمده یک نفر که از بیرون همیشه منتقد نادیده گرفتهشدن علوم اجتماعی بوده است؛ برای ساختن رویکرد جدید به کار گرفته شود... . امروز قطعا فهم من از انرژی و آب پیچیدهتر شده است. یعنی امروز بهتر از گذشته میفهمم که چه متغیرهایی بر این حوزه اثرگذار است. میشود گفت شاید قبلا با اعتمادبهنفس بیشتری میگفتم راهحل همانی است که من میگویم اما امروز با فروتنی بیشتری سخن میگویم. مسئلهشناسی من درست بوده فقط الان به این نتیجه رسیدهام که مسئله پیچیدهتر از آن است که از بیرون به نظر میرسید... مسئله آب در ایران از بدخیمی به فوق بدخیمی رسیده است. یکی از نشانههای مسائل فوق بدخیم را میتوان در تعداد زیاد ذینفعان آن دید.
دنیای اقتصاد
دنیا به کام خودکامگان
هفتهنامه اشپیگل در گزارش تفصیلی به بررسی تأثیر خودکامگان جدید بر جهان امروز پرداخت. به اعتقاد این هفتهنامه آلمانی پوتین، ترامپ، اردوغان و شیجینپینگ مردانی هستند که این روزها در مرکز قدرت جهانی قرار دارند و آنها کسانی هستند که از لیبرالدموکراسی دوری میکنند و در مقابل بهدنبال قدرت مطلق هستند؛ چه در سیاست، چه در اقتصاد و حتی دستگاه قضائی و رسانهها. این چهرهها افراد اصلی سیاست در دنیای فعلی هستند که تصمیماتشان میتواند آینده ما را دستخوش تغییر کند. آنها میتوانند در قرن بیستویکم تغییرات زیادی را بهوجود آورند... . در دنیای امروز میانهروی جای خود را به اقتدارگرایی داده است. این با فرهنگ خوشبینانه غرب در حوزه فرهنگی کاملا متفاوت است. بنا به گزارش واحد اطلاعات اکونومیست بریتانیا تحقیقاتی که از سوی بنیاد برتلسمان صورت گرفته نشان میدهد که در حدود ۳/۳میلیارد نفر از مردم دنیا در حوزه حکومتهای خودکامه زندگی میکنند و تنها ۵/۴ درصد مردم، یعنی رقمی در حدود ۳۵۰میلیون نفر در حکومتهایی با دموکراسی کامل زندگی میکنند که بیشترشان نیز در کشورهای اروپای غربی است. همزمان سازمان غیردولتی خانه آزادی در گزارش اخیر
خود هشدار داده است که دموکراسی بدترین دوران خود را در دهههای اخیر تجربه میکند. آنها در گزارش خود آوردهاند که انتخابات آزاد و عادلانه، رسانههای آزاد و حکومت قانون بهشدت تحت فشار و حمله قرار گرفته است... . در تمام دنیا بهدنبال دموکراسیهای کوتاهمدت احتمال تغییر فاز به سوی حکومتهای اقتدارگرا وجود داشته است. نمونه برجسته این گزاره میتواند مصر، تایلند، ونزوئلا و نیکاراگوئه باشد. همزمان لیبرالدموکراسی در بسیاری از کشورهای غربی نیز در حال فرسودهشدن است. رشد این امر، شاید واقعیترین خطر باشد، چراکه نهتنها به تعداد اتوکراتهای جهان میافزاید، بلکه موجب میشود اروپاییها نیز جذب تفکر اقتدارگرایی شوند. درحالحاضر عناصر اصلی دموکراسی مانند احزاب و احترام به اقلیتها تحقیر میشوند.
کیهان
وظیفه دولت حل مشکلات است نه تعیین محل تجمع!
در شرایطی که مردم زیر فشار مشکلات معیشتی قرار دارند و هرازگاهی به دولت - بهعنوان مسئول این وضعیت- اعتراض میکنند، هیئت دولت بهجای اصلاح رویههای مخرب دستگاه اجرائی و حل ریشهای مشکلات، به تعیین محل تجمعات مشغول است.
اعتماد
از توهم فراوانی آب عبور کنیم
در گفتوگو با محمد فاضلی: ...آقای اردکانیان از زمان حضور در وزارت نیرو بهصراحت جهتگیری جدیدی برای وزارتخانه مطرح کردهاند، مبنی بر اینکه ما باید از سمت مدیریت عرضه به سمت مصرف و در گام بعد مدیریت تقاضا حرکت کنیم... ما قبلا این خطا را داشتهایم که میان علوم فنی و علوم غیرفنی آب خطکشی کرده و گروه دوم را به اندازه کافی بهکار نگرفتهایم، اما الان نباید در میان علوم غیرفنی آب خطکشی کنیم، زیرا هرکدام از این دانشها شناختهایی عرضه میکنند که برای مدیریت پایدار منابع آب به آنها نیاز داریم. پس وقتی میگوییم ما به دانش اجتماعی در حوزه آب و انرژی نیاز داریم مقصودمان مجموعه رشتههای علوم اجتماعی است که هر یک میتوانند مسائل ما را از زاویهای علمی تبیین کنند. ما اگر امروز از تاریخ آب در ایران حرف بزنیم، جایگاه خاصی در آکادمی ندارد اما مجله «تاریخ آب» در جهان منتشر شده است. این مجله هدفش آن است که توضیح بدهد انسان و آب چگونه در تاریخ بر هم اثر گذاشتهاند. خلاصه و شفاف باید بگویم ما به درک بینرشتهای نیاز داریم تا همه ابعاد مسئله آب را بشناسیم. من هم مأموریت پیدا کردهام این مرکز [مرکز امور اجتماعی آب و انرژی
وزارت نیرو] را با همین هدف هدایت کنم... . وقتی سازمانی راضی شده یکی از منتقدانش وارد ساختار آن شود معنیاش این است که احساس نیاز کرده است. تأسیس مرکز جدید هم محصول همین استراتژی جدید سازمان است. تا یک سال پیش به ذهن کسی نمیرسید که وزارت نیرو بیاید مرکزی را برای حوزه اجتماعی آب و انرژی تأسیس کند... . حالا این فرصت پیش آمده یک نفر که از بیرون همیشه منتقد نادیده گرفتهشدن علوم اجتماعی بوده است؛ برای ساختن رویکرد جدید به کار گرفته شود... . امروز قطعا فهم من از انرژی و آب پیچیدهتر شده است. یعنی امروز بهتر از گذشته میفهمم که چه متغیرهایی بر این حوزه اثرگذار است. میشود گفت شاید قبلا با اعتمادبهنفس بیشتری میگفتم راهحل همانی است که من میگویم اما امروز با فروتنی بیشتری سخن میگویم. مسئلهشناسی من درست بوده فقط الان به این نتیجه رسیدهام که مسئله پیچیدهتر از آن است که از بیرون به نظر میرسید... مسئله آب در ایران از بدخیمی به فوق بدخیمی رسیده است. یکی از نشانههای مسائل فوق بدخیم را میتوان در تعداد زیاد ذینفعان آن دید.
دنیای اقتصاد
دنیا به کام خودکامگان
هفتهنامه اشپیگل در گزارش تفصیلی به بررسی تأثیر خودکامگان جدید بر جهان امروز پرداخت. به اعتقاد این هفتهنامه آلمانی پوتین، ترامپ، اردوغان و شیجینپینگ مردانی هستند که این روزها در مرکز قدرت جهانی قرار دارند و آنها کسانی هستند که از لیبرالدموکراسی دوری میکنند و در مقابل بهدنبال قدرت مطلق هستند؛ چه در سیاست، چه در اقتصاد و حتی دستگاه قضائی و رسانهها. این چهرهها افراد اصلی سیاست در دنیای فعلی هستند که تصمیماتشان میتواند آینده ما را دستخوش تغییر کند. آنها میتوانند در قرن بیستویکم تغییرات زیادی را بهوجود آورند... . در دنیای امروز میانهروی جای خود را به اقتدارگرایی داده است. این با فرهنگ خوشبینانه غرب در حوزه فرهنگی کاملا متفاوت است. بنا به گزارش واحد اطلاعات اکونومیست بریتانیا تحقیقاتی که از سوی بنیاد برتلسمان صورت گرفته نشان میدهد که در حدود ۳/۳میلیارد نفر از مردم دنیا در حوزه حکومتهای خودکامه زندگی میکنند و تنها ۵/۴ درصد مردم، یعنی رقمی در حدود ۳۵۰میلیون نفر در حکومتهایی با دموکراسی کامل زندگی میکنند که بیشترشان نیز در کشورهای اروپای غربی است. همزمان سازمان غیردولتی خانه آزادی در گزارش اخیر
خود هشدار داده است که دموکراسی بدترین دوران خود را در دهههای اخیر تجربه میکند. آنها در گزارش خود آوردهاند که انتخابات آزاد و عادلانه، رسانههای آزاد و حکومت قانون بهشدت تحت فشار و حمله قرار گرفته است... . در تمام دنیا بهدنبال دموکراسیهای کوتاهمدت احتمال تغییر فاز به سوی حکومتهای اقتدارگرا وجود داشته است. نمونه برجسته این گزاره میتواند مصر، تایلند، ونزوئلا و نیکاراگوئه باشد. همزمان لیبرالدموکراسی در بسیاری از کشورهای غربی نیز در حال فرسودهشدن است. رشد این امر، شاید واقعیترین خطر باشد، چراکه نهتنها به تعداد اتوکراتهای جهان میافزاید، بلکه موجب میشود اروپاییها نیز جذب تفکر اقتدارگرایی شوند. درحالحاضر عناصر اصلی دموکراسی مانند احزاب و احترام به اقلیتها تحقیر میشوند.
کیهان
وظیفه دولت حل مشکلات است نه تعیین محل تجمع!
در شرایطی که مردم زیر فشار مشکلات معیشتی قرار دارند و هرازگاهی به دولت - بهعنوان مسئول این وضعیت- اعتراض میکنند، هیئت دولت بهجای اصلاح رویههای مخرب دستگاه اجرائی و حل ریشهای مشکلات، به تعیین محل تجمعات مشغول است.