چشم باز و گوش باز و باقی قضایا!
احمد پورنجاتی
یکی از کلیشههای تکرارشونده در ادعاهای دشمنان و مخالفان نظام این است: «این نظام، بقای خود را در بحران میجوید». لابد مقصودشان این است که اگر شرایط سیاسی داخلی و خارجی و وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور به گونهای نرمال باشد، فاتحه نظام خوانده است و خلاص! از سوی دیگر، یکی از گزارههای تکرارشونده در اظهارنظرهای مقامات و اهالی سیاست و هواداران و دلسوزان نظام این است: «حفظ همدلی و همبستگی و آرامش اجتماعی با وجود تفاوت دیدگاهها، سلیقهها و انتقادها، همواره یک امر ضروری، عقلانی و سودمند برای کشور و ملت است». لابد مقصودشان این است که تنها در شرایط همدلی، همگرایی و آرامش همراه با پذیرش و تحمل یکدیگر، موجودیت و منافع و مصالح نظام و کشور، تأمین و تضمین میشود. حالا میدانید نکته جالب قضیه کجاست؟ اینکه در هر دو گروه، رفتارها به کلی خلاف گفتارها و گويي در خدمت مهندسی معکوس نظریات خودشان است. نقشه بحران برای این نظام را همان طرفی طراحی و سعی در پیادهکردنش میکند که شعار میدهد: راز بقای این نظام، در بحران است! در این سوی قضیه نیز متأسفانه بسیاری از خردهعلتها یا حتی زمینهسازیها برای خدشهواردكردن به کالبد و روح همدلی و همگرایی ملی را برخی از همانها که شعارش را سر میدهند، با گفتار و رفتارهای کژ و کوژ و گاه فرصتطلبانه سیاسیشان فراهم میکنند. از آن گروه اول که هیچ توقعی نیست. بگذارید پنبهشان را حلاجی کنند و حلوای سر گورشان را بپزند.
اما به گمانم برای مردم ایران که بار اصلی همه فرازونشیبها، چالشها و ناهمواریها را به دوش کشیده و میکشند، بسیاری از این رفتارهای بیقاعده و خودخواسته و گاه هردمبیل و ناموجه - از سوی هر شخص حقیقی یا جریان سیاسی و بهویژه شخصیت حقوقی وابسته به نهادهای حاکمیتی- پذيرفتني نیست و از آن مهمتر، چهبسا موجب ناامیدی، سرخوردگی و وادادگی میشود. برخی واکنشهای عجیبوغریب و احساسی یا حتی از موضع عقدهگشایی و تسویهحساب سیاسی در این روزها به بهانه اقدام عهدشکنانه و سخیف ترامپ درباره برجام، نمونهای از این رفتارها بود. نمیدانم چرا برخی نمیخواهند حتی اندکی واقعیتها را ببینند. ملت و کشور، همواره و این روزها بیش از همیشه به بازسازی و تحکیم اعتماد، همدلی و پرهیز از رفتارهای بهانهجویانه و تنگنظرانه نياز دارد. افتخار ما این است که حتی در پیچیدهترین شرایط امنیتی و جنگی در کشور، برخلاف رویه معمول در بسیاری از کشورها، وضعیت ویژه و فوقالعاده امنیتی اعلام و اجرا نکردیم. البته مقصودم توجیه و پاککردن ردپای برخی روشهای افراطی ناسزاوار در برهههای خاص نیست. بهعنوان یک رویکرد کلی میگویم. حواسمان باشد که مصداق این گفته
مولوی نشویم که:
چشم باز و گوش باز و این عمی
حیرتم از چشمبندی خدا!
یکی از کلیشههای تکرارشونده در ادعاهای دشمنان و مخالفان نظام این است: «این نظام، بقای خود را در بحران میجوید». لابد مقصودشان این است که اگر شرایط سیاسی داخلی و خارجی و وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور به گونهای نرمال باشد، فاتحه نظام خوانده است و خلاص! از سوی دیگر، یکی از گزارههای تکرارشونده در اظهارنظرهای مقامات و اهالی سیاست و هواداران و دلسوزان نظام این است: «حفظ همدلی و همبستگی و آرامش اجتماعی با وجود تفاوت دیدگاهها، سلیقهها و انتقادها، همواره یک امر ضروری، عقلانی و سودمند برای کشور و ملت است». لابد مقصودشان این است که تنها در شرایط همدلی، همگرایی و آرامش همراه با پذیرش و تحمل یکدیگر، موجودیت و منافع و مصالح نظام و کشور، تأمین و تضمین میشود. حالا میدانید نکته جالب قضیه کجاست؟ اینکه در هر دو گروه، رفتارها به کلی خلاف گفتارها و گويي در خدمت مهندسی معکوس نظریات خودشان است. نقشه بحران برای این نظام را همان طرفی طراحی و سعی در پیادهکردنش میکند که شعار میدهد: راز بقای این نظام، در بحران است! در این سوی قضیه نیز متأسفانه بسیاری از خردهعلتها یا حتی زمینهسازیها برای خدشهواردكردن به کالبد و روح همدلی و همگرایی ملی را برخی از همانها که شعارش را سر میدهند، با گفتار و رفتارهای کژ و کوژ و گاه فرصتطلبانه سیاسیشان فراهم میکنند. از آن گروه اول که هیچ توقعی نیست. بگذارید پنبهشان را حلاجی کنند و حلوای سر گورشان را بپزند.
اما به گمانم برای مردم ایران که بار اصلی همه فرازونشیبها، چالشها و ناهمواریها را به دوش کشیده و میکشند، بسیاری از این رفتارهای بیقاعده و خودخواسته و گاه هردمبیل و ناموجه - از سوی هر شخص حقیقی یا جریان سیاسی و بهویژه شخصیت حقوقی وابسته به نهادهای حاکمیتی- پذيرفتني نیست و از آن مهمتر، چهبسا موجب ناامیدی، سرخوردگی و وادادگی میشود. برخی واکنشهای عجیبوغریب و احساسی یا حتی از موضع عقدهگشایی و تسویهحساب سیاسی در این روزها به بهانه اقدام عهدشکنانه و سخیف ترامپ درباره برجام، نمونهای از این رفتارها بود. نمیدانم چرا برخی نمیخواهند حتی اندکی واقعیتها را ببینند. ملت و کشور، همواره و این روزها بیش از همیشه به بازسازی و تحکیم اعتماد، همدلی و پرهیز از رفتارهای بهانهجویانه و تنگنظرانه نياز دارد. افتخار ما این است که حتی در پیچیدهترین شرایط امنیتی و جنگی در کشور، برخلاف رویه معمول در بسیاری از کشورها، وضعیت ویژه و فوقالعاده امنیتی اعلام و اجرا نکردیم. البته مقصودم توجیه و پاککردن ردپای برخی روشهای افراطی ناسزاوار در برهههای خاص نیست. بهعنوان یک رویکرد کلی میگویم. حواسمان باشد که مصداق این گفته
مولوی نشویم که:
چشم باز و گوش باز و این عمی
حیرتم از چشمبندی خدا!