بهزاد نبوي:
لیست «تکرار میکنم» از طریق فضای مجازی رأی آورد
بهزاد نبوي با سميرا عالمپناه، خبرنگار ايلنا، درباره شائبه رويكارآمدن يك رئيسجمهوري نظامي، فيلترينگ، احمدينژاد، فراكسيون اميد و استعفاي نجفي گفتوگو كرده است. گزيدهاي از سخنان او در ادامه ميآيد.
تصور میکنم بحث رئیسجمهور نظامی را اول بار آقای هوشنگ امیراحمدی در آمریکا مطرح کرد.
ممکن است افزایش قیمت ارز به شکلی بیارتباط با این مسئلهای که بحث کردیم (حضور یک نظامی به عنوان رئیس قوه مجریه) نباشد. شنیدهام صرافیهای هرات و اربیل در این بالارفتن یکشبه قیمت ارز نقش داشتهاند. جریانهای بسیار قدرتمندی به لحاظ اقتصادی وجود دارند؛ کافی است بخواهند تمام ارز موجود در بازار را جمع و برای دولت ایجاد بحران کنند.
علت پیشآمدن چنین فرضیهای در ذهن من این است که هیچ عامل خاص واقعی و حتی روانی، بعد از تعطیلات نوروزی وجود نداشت که بتواند یکشبه چنین جهشی در تقاضای ارز ایجاد کند. همه عوامل مؤثر در افزایش این تقاضا به صورت مستمر وجود داشته و نمیتوانستند مسبب ایجاد تقاضای ناگهانی و یکشبه شوند.
من در شرایط و مقامی نیستم که بگویم دولت چه کاری انجام دهد و چه کاری انجام ندهد، اما یک چیز را میدانم که وضع اقتصادی کشور بسیار بد است و این وضع نابسامان را نیز فقط مدیران شایستهتر نمیتوانند تغییر دهند. مدیریت مؤثر است اما مدیریت شایستهتر هم امکان معجزه ندارد.
به نظر میرسد تنها راه نجات اقتصاد از وضعی که در آن گرفتار شدهایم، سرمایهگذاری خارجی است. بنابراین تا هنگامی که این اتفاق نیفتد، بهترین مدیران هم کماکان دچار مشکل خواهند بود و مشکلات نیز روزبهروز بیشتر میشود؛ پس مشاهده میکنید که حل مشکلات تنها به دولت مربوط نمیشود.
بهترین راه برای توفیق بیشتر فراکسیون امید که متأسفانه به آن توجه نشد، تشکیل فراکسیون فراگیر «اعتدال و میانهرو» بود. اگر چنان فراکسیونی شکل میگرفت، حداقل در زمینه مسائل اقتصادی و سیاست خارجی که مهمترین مسائل فعلی کشور است، میشد به مجلس و فراکسیون امید، امید بیشتری داشت.
قطعا استعفای آقای نجفی نه به صلاح خود ایشان بود و نه به صلاح اصلاحطلبان، اما متأسفانه این اتفاق افتاد.
اگر من جای نجفی بودم، استعفا نمیدادم، ولی ایشان اهل درگیریهای آنچنانی نبود؛ او میخواست شهرداری باشد که صرفا به شهر خدمت کند و توان فشارهای وحشتناک را نداشت.
کسانی که طرفدار محدودکردن فضاي مجازی هستند و آن را مثبت تلقی میکنند، عمدتا خود را پشت سپر مسائل اخلاقی پنهان میکنند و اینگونه بیان میکنند که بحث فلیترینگ به خاطر این مسئله است، در حالی که مسئله اصلی آنان محدودکردن اطلاعرسانی آزاد و محدودکردن تغذیه مردم به اطلاعرسانی جهتدار و کنترل اعضای فضای مجازی است.
به عنوان مثال، وقتی برای رأیدادن انتخابات مجلس دهم به حوزه رأیگیری رفته بودم، میدیدم که در دست هیچکس تراکت یا لیستی نیست و همه از روی تلفن همراه خود اسامی را میخواندند و مینوشتند و «تکرار میکنم» که صرفا از طریق فضای مجازی منتشر شد، آنچنان تأثیری بر مردم گذاشت که برای اولین بار یک لیست به طور کامل در انتخابات رأی آورد.
من کاری به علل و انگیزه موضعگیریهای چند ماه اخیر آقای احمدینژاد ندارم، ولی معتقدم نقدهای دوستان عمدتا عکسالعملی یا خلاف مواضع خودشان است. اگر مواضع آقای احمدینژاد صحیح است، اولا چه اشکالی دارد که قبلا اتخاذ نشده و امروز مطرح شود. خود ما هم نظراتمان دستخوش تغییر میشود. ثانیا چرا باید از برخورد با ایشان استقبال و با طرح مسائلی نظیر «ساختارشکنانهبودن مواضع ایشان» برخورد با ایشان را تشویق و ترغیب کنیم. ما باید از آزادی حقوق همه حتی مخالفینمان دفاع کنیم. ضمنا من مواضع آقای احمدینژاد را بههیچوجه «ساختارشکنانه» نمیدانم.
من که به قول کیفرخواست دادستان در دادگاه گفتهام به موسوی خیانت نمیکنم، معلوم است که با حصر مخالفم ولی به این مسئله که آقای روحانی توان رفع حصر را دارد، اعتقادی ندارم اما میگویم روحانی باید تلاشش را بیشتر کند. حصر به دستور روحانی صورت نگرفته است که با دستور ایشان رفع شود.
بهزاد نبوي با سميرا عالمپناه، خبرنگار ايلنا، درباره شائبه رويكارآمدن يك رئيسجمهوري نظامي، فيلترينگ، احمدينژاد، فراكسيون اميد و استعفاي نجفي گفتوگو كرده است. گزيدهاي از سخنان او در ادامه ميآيد.
تصور میکنم بحث رئیسجمهور نظامی را اول بار آقای هوشنگ امیراحمدی در آمریکا مطرح کرد.
ممکن است افزایش قیمت ارز به شکلی بیارتباط با این مسئلهای که بحث کردیم (حضور یک نظامی به عنوان رئیس قوه مجریه) نباشد. شنیدهام صرافیهای هرات و اربیل در این بالارفتن یکشبه قیمت ارز نقش داشتهاند. جریانهای بسیار قدرتمندی به لحاظ اقتصادی وجود دارند؛ کافی است بخواهند تمام ارز موجود در بازار را جمع و برای دولت ایجاد بحران کنند.
علت پیشآمدن چنین فرضیهای در ذهن من این است که هیچ عامل خاص واقعی و حتی روانی، بعد از تعطیلات نوروزی وجود نداشت که بتواند یکشبه چنین جهشی در تقاضای ارز ایجاد کند. همه عوامل مؤثر در افزایش این تقاضا به صورت مستمر وجود داشته و نمیتوانستند مسبب ایجاد تقاضای ناگهانی و یکشبه شوند.
من در شرایط و مقامی نیستم که بگویم دولت چه کاری انجام دهد و چه کاری انجام ندهد، اما یک چیز را میدانم که وضع اقتصادی کشور بسیار بد است و این وضع نابسامان را نیز فقط مدیران شایستهتر نمیتوانند تغییر دهند. مدیریت مؤثر است اما مدیریت شایستهتر هم امکان معجزه ندارد.
به نظر میرسد تنها راه نجات اقتصاد از وضعی که در آن گرفتار شدهایم، سرمایهگذاری خارجی است. بنابراین تا هنگامی که این اتفاق نیفتد، بهترین مدیران هم کماکان دچار مشکل خواهند بود و مشکلات نیز روزبهروز بیشتر میشود؛ پس مشاهده میکنید که حل مشکلات تنها به دولت مربوط نمیشود.
بهترین راه برای توفیق بیشتر فراکسیون امید که متأسفانه به آن توجه نشد، تشکیل فراکسیون فراگیر «اعتدال و میانهرو» بود. اگر چنان فراکسیونی شکل میگرفت، حداقل در زمینه مسائل اقتصادی و سیاست خارجی که مهمترین مسائل فعلی کشور است، میشد به مجلس و فراکسیون امید، امید بیشتری داشت.
قطعا استعفای آقای نجفی نه به صلاح خود ایشان بود و نه به صلاح اصلاحطلبان، اما متأسفانه این اتفاق افتاد.
اگر من جای نجفی بودم، استعفا نمیدادم، ولی ایشان اهل درگیریهای آنچنانی نبود؛ او میخواست شهرداری باشد که صرفا به شهر خدمت کند و توان فشارهای وحشتناک را نداشت.
کسانی که طرفدار محدودکردن فضاي مجازی هستند و آن را مثبت تلقی میکنند، عمدتا خود را پشت سپر مسائل اخلاقی پنهان میکنند و اینگونه بیان میکنند که بحث فلیترینگ به خاطر این مسئله است، در حالی که مسئله اصلی آنان محدودکردن اطلاعرسانی آزاد و محدودکردن تغذیه مردم به اطلاعرسانی جهتدار و کنترل اعضای فضای مجازی است.
به عنوان مثال، وقتی برای رأیدادن انتخابات مجلس دهم به حوزه رأیگیری رفته بودم، میدیدم که در دست هیچکس تراکت یا لیستی نیست و همه از روی تلفن همراه خود اسامی را میخواندند و مینوشتند و «تکرار میکنم» که صرفا از طریق فضای مجازی منتشر شد، آنچنان تأثیری بر مردم گذاشت که برای اولین بار یک لیست به طور کامل در انتخابات رأی آورد.
من کاری به علل و انگیزه موضعگیریهای چند ماه اخیر آقای احمدینژاد ندارم، ولی معتقدم نقدهای دوستان عمدتا عکسالعملی یا خلاف مواضع خودشان است. اگر مواضع آقای احمدینژاد صحیح است، اولا چه اشکالی دارد که قبلا اتخاذ نشده و امروز مطرح شود. خود ما هم نظراتمان دستخوش تغییر میشود. ثانیا چرا باید از برخورد با ایشان استقبال و با طرح مسائلی نظیر «ساختارشکنانهبودن مواضع ایشان» برخورد با ایشان را تشویق و ترغیب کنیم. ما باید از آزادی حقوق همه حتی مخالفینمان دفاع کنیم. ضمنا من مواضع آقای احمدینژاد را بههیچوجه «ساختارشکنانه» نمیدانم.
من که به قول کیفرخواست دادستان در دادگاه گفتهام به موسوی خیانت نمیکنم، معلوم است که با حصر مخالفم ولی به این مسئله که آقای روحانی توان رفع حصر را دارد، اعتقادی ندارم اما میگویم روحانی باید تلاشش را بیشتر کند. حصر به دستور روحانی صورت نگرفته است که با دستور ایشان رفع شود.