تقاضای کمک برای نجات جوانی که ناخواسته مرتکب قتل شد
شرق: پسری جوان که به اتهام قتل تازهداماد در آستانه اجرای حکم قصاص قرار داشت، با بخشش مشروط اولیایدم یک قدم از مرگ فاصله گرفت اما او و خانوادهاش باید مبلغی را که اولیایدم خواستهاند، فراهم کنند. به گزارش خبرنگار ما، این قتل در جریان نزاع خیابانی اتفاق افتاد و متهم پرونده که در آن زمان حدود 18 سال داشت، در مدت رسیدگی به پرونده بارها گفت قصد قتل نداشت. براساس مستندات پرونده، مأموران کلانتری ۱۱ کرمان ازطریق مرکز پیام از وقوع نزاع منجر به چاقوکشی در خیابان شریعتی مطلع شدند و به محل رفتند. آنها مشاهده کردند مقدار زیادی خون روی زمین ریخته است. حاضران در محل گفتند خون متعلق به فردی بهنام مهرالله ۱۹ ساله است که چند جوان با او درگیر شدند و او از ناحیه گردن مورد جراحت شدید قرار گرفت و با تاکسی به بیمارستان رفت. شاهدان همچنین گفتند ضارب پس از درگیری متواری شد. مأموران بعد از اطلاع از ماجرا با توجه به شواهد موجود، فردی به نام حمیدرضا را بهعنوان متهم دستگیر کردند و به کلانتری بردند. سپس مأموران متوجه شدند تلاش کادر پزشکی برای احيای مهرالله بینتیجه بوده و او فوت شده است. یکی از همراهان مقتول که او را به
بیمارستان رسانده بود، ماجرا را اینگونه تعریف کرد: «جشن ازدواج مهرالله نزدیک بود و ما برای خرید عروسی به بازار رفته بودیم. در آنجا زنی به من و خالهام ناسزا گفت. خالهام به مهرالله گفت تو داماد هستی و خوب نیست اینجا باشی. مهرالله هم دور شد و ما تلاش کردیم دعوا ادامه پیدا نکند اما بعد از چند دقیقه صدای دویدن افرادی را شنیدیم و دیدیم کسانی ما را دنبال میکنند. یکی از آنها وقتی به مهرالله رسید با سر به صورت او زد و کارد را از داخل تیشرتش بیرون آورد. ما التماس کردیم و گفتیم دعوا نداریم و میخواهیم برای خرید عروسی برویم. من آن جوان را گرفتم و از او خواستم ماجرا را تمام کند اما اصلا گوش نکرد. او من را زد. به زمین افتادم. وقتی بلند شدم آن جوان چاقو را به گردن مرحوم فرو کرد». در ادامه تحقیقات مظنون دستگیرشده تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: «من جلوی در خانه بودم و میخواستم به باشگاه بروم. یکی از بچههای محل گفت دارند مادرت را کتک میزنند. من با موتور بهسمت محلی که گفته بودند راه افتادم و آنجا مادرم را دیدم که خاکی و خونآلود روی زمین افتاده بود. مادرم فردی را که او را زده بود نشان داد و گفت من به او اعتراض کردم اما
او مرا هل داد و روی زمین انداخت، بعد هم من را زدند. از شنیدن این حرفها خیلی ناراحت شدم و بهطرف کسانی که با مادرم درگیر شده بودند، رفتم. دراینمیان، افرادی که مرا میشناختند به حمایت از من جلو آمدند و دعوا شروع شد. من در بازار ذرت میفروشم و بعضی از مغازهداران مرا میشناسند، برای همین به حمایت من آمدند. درپی تکمیل تحقیقات، مادر مقتول در شعبه بازپرسی حاضر شد و گفت: «شوهرم فوت کرده است و من بهعنوان ولیدم پسرم تقاضای قصاص قاتل را دارم».
مادر متهم به نام معصومه کوهستانی نیز که راننده آژانس بانوان است، گفت: «با تاکسی بیسیم ۱۳۳ سر کار میرفتم که چندنفر راهم را بستند. همین که دو،سه بوق زدم، مقتول و همراهانش که کمی جلوتر بودند و من اصلا برای آنها بوق نزده بودم، به سمتم آمدند و با من درگیر شدند و کتکم زدند. خیلی ترسیده بودم. بهسرعت از آنجا دور شدم اما نمیدانم پسرم ماجرا را از کجا شنید و به بازار آمد که این اتفاق افتاد».
در نهایت پس از تکمیل تحقیقات در شعبه بازپرسی، آخرین دفاع از حمیدرضا اخذ شد. او اظهاراتش را تکرار و اضافه کرد: «من قصد کشتن کسی را نداشتم و اگر مادرم را در آن وضعیت خونآلود نمیدیدم، هرگز این کار را نمیکردم، انسان جایزالخطاست تقاضای عفو و بخشش دارم. امیدوارم خدا من را ببخشد و مهرالله هم مرا عفو کند».
پس از آن، پرونده برای طی مراحل قانونی به شعبه اول دادگاه کیفری استان کرمان ارجاع شد. متهم در جلسه دادگاه گفت: «اصل قتل را قبول دارم ولی عمدیبودن را قبول ندارم. من میخواستم مادرم را از زیر دستوپای آن افراد بیرون بیاورم، اما درگیری بالا گرفت و در یک لحظه دیدم گردن مقتول خونی شد». در پایان محاکمه، با توجه به اظهارات طرفین درگیری و سایر ادله دادرسان دادگاه کیفری استان کرمان اتهام انتسابی به حمیدرضا را محرز دانستند و حکم به قصاص او دادند. در ادامه وکیل متهم به حکم اعتراض کرد و پرونده به شعبه اول دیوان عالی کشور ارسال و حکم قصاص تأیید شد.
درنهایت درپی ابراز پشیمانی متهم و تقاضای عفو و بخشش او، اولیایدم گفتند حاضرند درازای دریافت مبلغ300 میلیون تومان، از قصاص متهم گذشت کنند. آنها به متهم و خانوادهاش مهلت دادهاند تا این مبلغ را فراهم کنند اما مادر متهم در گفتوگو با خبرنگار «شرق» گفت: «ما با همه تلاشی که کردهایم فقط توانستهایم 30 میلیون تومان فراهم کنیم. من برای بخشش جان تنها پسرم از اولیایدم متشکرم و از هموطنان هم میخواهم به من در فراهمکردن مبلغ یاری کنند و مبالغ کمک خود را به شماره کارت 6037997437360184 و شماره حساب 0300988171004 هر دو نزد بانک ملی بهنام معصومه کوهستانی واریز کنند».
شرق: پسری جوان که به اتهام قتل تازهداماد در آستانه اجرای حکم قصاص قرار داشت، با بخشش مشروط اولیایدم یک قدم از مرگ فاصله گرفت اما او و خانوادهاش باید مبلغی را که اولیایدم خواستهاند، فراهم کنند. به گزارش خبرنگار ما، این قتل در جریان نزاع خیابانی اتفاق افتاد و متهم پرونده که در آن زمان حدود 18 سال داشت، در مدت رسیدگی به پرونده بارها گفت قصد قتل نداشت. براساس مستندات پرونده، مأموران کلانتری ۱۱ کرمان ازطریق مرکز پیام از وقوع نزاع منجر به چاقوکشی در خیابان شریعتی مطلع شدند و به محل رفتند. آنها مشاهده کردند مقدار زیادی خون روی زمین ریخته است. حاضران در محل گفتند خون متعلق به فردی بهنام مهرالله ۱۹ ساله است که چند جوان با او درگیر شدند و او از ناحیه گردن مورد جراحت شدید قرار گرفت و با تاکسی به بیمارستان رفت. شاهدان همچنین گفتند ضارب پس از درگیری متواری شد. مأموران بعد از اطلاع از ماجرا با توجه به شواهد موجود، فردی به نام حمیدرضا را بهعنوان متهم دستگیر کردند و به کلانتری بردند. سپس مأموران متوجه شدند تلاش کادر پزشکی برای احيای مهرالله بینتیجه بوده و او فوت شده است. یکی از همراهان مقتول که او را به
بیمارستان رسانده بود، ماجرا را اینگونه تعریف کرد: «جشن ازدواج مهرالله نزدیک بود و ما برای خرید عروسی به بازار رفته بودیم. در آنجا زنی به من و خالهام ناسزا گفت. خالهام به مهرالله گفت تو داماد هستی و خوب نیست اینجا باشی. مهرالله هم دور شد و ما تلاش کردیم دعوا ادامه پیدا نکند اما بعد از چند دقیقه صدای دویدن افرادی را شنیدیم و دیدیم کسانی ما را دنبال میکنند. یکی از آنها وقتی به مهرالله رسید با سر به صورت او زد و کارد را از داخل تیشرتش بیرون آورد. ما التماس کردیم و گفتیم دعوا نداریم و میخواهیم برای خرید عروسی برویم. من آن جوان را گرفتم و از او خواستم ماجرا را تمام کند اما اصلا گوش نکرد. او من را زد. به زمین افتادم. وقتی بلند شدم آن جوان چاقو را به گردن مرحوم فرو کرد». در ادامه تحقیقات مظنون دستگیرشده تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: «من جلوی در خانه بودم و میخواستم به باشگاه بروم. یکی از بچههای محل گفت دارند مادرت را کتک میزنند. من با موتور بهسمت محلی که گفته بودند راه افتادم و آنجا مادرم را دیدم که خاکی و خونآلود روی زمین افتاده بود. مادرم فردی را که او را زده بود نشان داد و گفت من به او اعتراض کردم اما
او مرا هل داد و روی زمین انداخت، بعد هم من را زدند. از شنیدن این حرفها خیلی ناراحت شدم و بهطرف کسانی که با مادرم درگیر شده بودند، رفتم. دراینمیان، افرادی که مرا میشناختند به حمایت از من جلو آمدند و دعوا شروع شد. من در بازار ذرت میفروشم و بعضی از مغازهداران مرا میشناسند، برای همین به حمایت من آمدند. درپی تکمیل تحقیقات، مادر مقتول در شعبه بازپرسی حاضر شد و گفت: «شوهرم فوت کرده است و من بهعنوان ولیدم پسرم تقاضای قصاص قاتل را دارم».
مادر متهم به نام معصومه کوهستانی نیز که راننده آژانس بانوان است، گفت: «با تاکسی بیسیم ۱۳۳ سر کار میرفتم که چندنفر راهم را بستند. همین که دو،سه بوق زدم، مقتول و همراهانش که کمی جلوتر بودند و من اصلا برای آنها بوق نزده بودم، به سمتم آمدند و با من درگیر شدند و کتکم زدند. خیلی ترسیده بودم. بهسرعت از آنجا دور شدم اما نمیدانم پسرم ماجرا را از کجا شنید و به بازار آمد که این اتفاق افتاد».
در نهایت پس از تکمیل تحقیقات در شعبه بازپرسی، آخرین دفاع از حمیدرضا اخذ شد. او اظهاراتش را تکرار و اضافه کرد: «من قصد کشتن کسی را نداشتم و اگر مادرم را در آن وضعیت خونآلود نمیدیدم، هرگز این کار را نمیکردم، انسان جایزالخطاست تقاضای عفو و بخشش دارم. امیدوارم خدا من را ببخشد و مهرالله هم مرا عفو کند».
پس از آن، پرونده برای طی مراحل قانونی به شعبه اول دادگاه کیفری استان کرمان ارجاع شد. متهم در جلسه دادگاه گفت: «اصل قتل را قبول دارم ولی عمدیبودن را قبول ندارم. من میخواستم مادرم را از زیر دستوپای آن افراد بیرون بیاورم، اما درگیری بالا گرفت و در یک لحظه دیدم گردن مقتول خونی شد». در پایان محاکمه، با توجه به اظهارات طرفین درگیری و سایر ادله دادرسان دادگاه کیفری استان کرمان اتهام انتسابی به حمیدرضا را محرز دانستند و حکم به قصاص او دادند. در ادامه وکیل متهم به حکم اعتراض کرد و پرونده به شعبه اول دیوان عالی کشور ارسال و حکم قصاص تأیید شد.
درنهایت درپی ابراز پشیمانی متهم و تقاضای عفو و بخشش او، اولیایدم گفتند حاضرند درازای دریافت مبلغ300 میلیون تومان، از قصاص متهم گذشت کنند. آنها به متهم و خانوادهاش مهلت دادهاند تا این مبلغ را فراهم کنند اما مادر متهم در گفتوگو با خبرنگار «شرق» گفت: «ما با همه تلاشی که کردهایم فقط توانستهایم 30 میلیون تومان فراهم کنیم. من برای بخشش جان تنها پسرم از اولیایدم متشکرم و از هموطنان هم میخواهم به من در فراهمکردن مبلغ یاری کنند و مبالغ کمک خود را به شماره کارت 6037997437360184 و شماره حساب 0300988171004 هر دو نزد بانک ملی بهنام معصومه کوهستانی واریز کنند».