شایعه؛ پلی تا واقعیت
در جامعهای که آگاهی عمومی مخرج مشترک بسیاری از معادلات و تعاملات سیاسی نیست، شایعه تنها راه برای بروز مواضع فکری و سیاسی است. شایعه براساس فرهنگ حاکم در هر جامعهای قابل بررسی است که از دل آن آمال، آرزوها و تمایلات اجتماعی، شکل مطالبه گرفته و تا حصول نتیجه نهایی در بطن جامعه ادامه مییابد.


در جامعهای که آگاهی عمومی مخرج مشترک بسیاری از معادلات و تعاملات سیاسی نیست، شایعه تنها راه برای بروز مواضع فکری و سیاسی است. شایعه براساس فرهنگ حاکم در هر جامعهای قابل بررسی است که از دل آن آمال، آرزوها و تمایلات اجتماعی، شکل مطالبه گرفته و تا حصول نتیجه نهایی در بطن جامعه ادامه مییابد. معمولا در جوامعی که دموکراسی در آنها کمرنگ است، شایعه بهعنوان ابزاری در جهت «رضایتمندی و ارضای اجتماعی» نقش ایفا کرده و نیازهای جامعه را هرچند
به صورت آنی و زودگذر مرتفع میکند. شایعه گرچه اغلب بر پایه خبرچینی استوار است، اما در بیشتر جوامع حکم خبر پیدا میکند. از سویی دیگر، زمانی که در جامعهای اعتماد و اطمینان به مبانی گفتوگو و عمل سیاسی و نیز نشر شفاف آن کمرنگ میشود، شایعه پرچمدار خلأ اجتماعی شده و در مقام «جستوجوگر» به دنبال کشف حقایق عمل میکند. شایعه، پدیدهای اجتماعی است که در بستر اضطراب با تمام تعاریف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی از خود چهرهای متفاوت با مسیر عادی زندگی نشان داده و چنانچه به کنترل و تثبیت اوضاع پیشآمده نینجامد، چهبسا به آسیبهای اجتماعی و نابهنجاریهای غیرقابل کنترل منتهی شود و این زمانی است که منافع گروهی و فردی و حتی سیاسی میتواند در معرض خطر جدی قرار گیرد. انتقال شایعه و پذیرش آن از سوی جامعه، فرایندی اجتماعی است که افراد آن نقشهای گوناگونی ایفا کرده، برخی تنها به تعبیر و تفسیر آن پرداخته و برخی براساس آن تصمیمگیری کرده که این هر دو نشان از عوامل گوناگونی است که جامعه را درگیر بیاعتمادی و عدم ارضای نیازها و محرومیتهای مختلف میکند.
در آن سوی این پدیده دولتها هستند که بسته به نوع نگرش، بینش و حتی زاویهای که به واقعیتهای اجتماعی دارند، با آن مواجه میشوند.
درواقع شایعه برای دولتهایی که کمتر در بطن واقعیت با شهروندان خود همسو و همگرا هستند، بیشتر شیوع پیدا کرده و ساختاری را بنا مینهد که افراد جامعه خود از منظر شایعهپراکنی به عمق حوادث و «واقعبینی اجتماعی» نائل آیند و این میتواند زنگ خطری برای اینگونه دولتها باشد.
حوادث و اتفاقات اخیر، بهویژه حادثه بندرعباس و بسیار حوادث دیگر در سالهای اخیر که در کنار آنها شایعه بهعنوان درپوشی بر واقعیتهای انکارناپذیر چه از سوی دولت و چه گروههای خاص سیاسی در بطن جامعه جاری میشود، در نقشی قوی از همین سلسله فرایندی است که بر دوش این پدیده سنگینی کرده و بار سیاستورزی را سنگینتر بر دولتمردان تحمیل میکند. واسط این امر، نگاه ویژه اجتماع و مطالباتی است که افکار عمومی در روشننمایی و روشنگری در انعکاس واقعی اخبار از ایندست حوادث را طلب میکند، تا جایی که تردید خبری از بدنه جامعه زدوده شود.