آرایش قدرت در نیویورک دگرگون شد
ممدانی در تالار شهر
زهران ممدانی، سوسیالیست دموکرات و نماینده ۳۴ ساله کویینز، شهردار نیویورک شد؛ پیروزیای که نظم چند دههای قدرت در شهر را برهم زد و نخستین شهردار مسلمان را به تالار نیویورک رساند، با وعده اتوبوس رایگان، پوشش مراقبت کودک و مالیاتهای تازه بر پردرآمدها.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
زلزله سیاسی در نیویورک: ممدانی با عبور از اندرو کوومو و کرتیس اسلیوا قاعده بازی را عوض کرد؛ انتخابی که نهفقط شهرداری، که مسیر دموکراتها در قلب شهر را بیشتر به چپ کشاند و میدان کشمکش ملی تازهای ساخت.
اندکی پس از بستهشدن صندوقها، دیسیژندِسک و نیوزمکس پیروزی ممدانی را اعلام کردند. مشارکت، بنا به گزارشها، از مرز دو میلیون رای گذشت؛ بالاترین سطح در انتخابات شهری از ۱۹۶۹. نتیجه برای شهری که دههها تحت ائتلاف میانهروها و تکنوکراتها اداره میشد، معنای بازترسیم نقشه قدرت داشت. اعلام سریع نتیجه و دامنه مشارکت، تصویر «شهر بیتفاوت» را شکست و نشان داد موضوع معیشت و حملونقل ارزان چقدر توان بسیج دارد. برای اردوگاه رقیب، این سرعت و دامنه، نشانه آمادهبودن ائتلافی بود که ماهها روی محلات کمبرخوردار کار کرده بود.
نماد، پیامد و حساسیتها
پیروزی ممدانی، نیویورک را صاحب نخستین شهردار مسلمان کرد؛ نمادی پرمعنا در شهری که خود را آیینه تکثر میداند. سوی دیگر ماجرا اما آزمون سیاستورزیِ تحت حساسیتهای هویتی است: بخشی از رأیدهندگان از تعارضِ نمادگرایی با محدودیتهای بودجهای و امنیت شهری میگویند. ممدانی تلاش کرده روایت «نماد در کنار نانوکار» بسازد؛ یعنی هم معنای نمایندگی اقلیتها را پررنگ نگه دارد، هم آن را با دستاوردهای قابل لمس مانند حملونقل ارزان و مراقبت کودک عمومی پیوند بزند. مخالفان هشدار میدهند اگر پیوست مالی این وعده ها شفاف نباشد، خروج سرمایه و طبقهٔ متوسط شتاب میگیرد.
دستور کار معیشتی؛ سخاوتمند و پرهزینه
برنامهٔ شهردار تازه صریح است: اتوبوس رایگان و سریع، مراقبت کودک همگانی، فروشگاههای شهری در هر بخش، حداقلدستمزد ۳۰ دلار تا ۲۰۳۰ و مالیاتهای جدید بر شرکتها و پردرآمدها. ممدانی «قابلیت پرداخت» را محور شهر میخواند و میگوید حاکمیت باید هزینه زندگی را پایین بیاورد، نه اینکه فقط به بازار تکیه کند. منتقدان در پاسخ از فشار بر بودجهٔ عملیاتی، نسبت بدهی و نگاه منفی به سرمایهگذاری خصوصی میگویند. او میگوید با بازطراحی یارانههای پنهان، مقابله با اتلاف، و مالیاتهای هدفمند میتوان بار را عادلانه توزیع کرد. میدان واقعی این نبرد، کمیسیون بودجه و شورا و گفتوگو با اتحادیهها خواهد بود؛ جایی که هر وعده باید پشتوانه عددی داشته باشد.
جدال با ترامپ
دونالد ترامپ رئیسجمهور امریکا، ممدانی را «کمونیست صددرصد» نامید و از احتمال قطع یا حداقلیکردن کمکهای فدرال به نیویورک سخن گفت. ممدانی در پاسخ، از «جایگاه شهردار» و مسیر قضایی برای استیفای حقوق شهروندان حرف زد و تاکید کرد این پول «حق شهر» است و باید وصول شود. نتیجه این جدال، پروندهای حقوقی و سیاسی است که از روز اول، شهرداری را وارد سطح ملی میکند. هر تصمیم در واشنگتن درباره بودجههای مسکن، حملونقل و امنیت شهری، مستقیماً روی برنامههای نیویورک اثر میگذارد؛ ممدانی میخواهد از سخنگویی شهر برای فشار متقابل بهره بگیرد.
تنشهای هویتی
نیویورک بزرگترین جمعیت یهودی خارج از اسرائیل را دارد. مواضع سالهای دانشجویی ممدانی در حمایت از عدالت برای فلسطینیها از همان ابتدا زیر ذرهبین رفت. او حتی گفته در قبال حکم احتمالی یک مرجع قضایی بینالمللی درباره نخست وزیر اسرائیل، از ظرفیتهای پلیس و نظام حقوقی برای اجرای قانون استفاده میکند. موافقان این صراحت را نشانه تساوی حقوقی میدانند؛ مخالفان آن را پرهزینه و خارج از اختیارات حوزه مدیریت شهری تلقی میکنند. در شهری با شبکه متکثر نهادهای دینی و مدنی، نحوه گفتوگو و اعتمادسازی در این حوزه آزمون بزرگ شهردار جدید خواهد بود.
جنگ داخلی دموکراتها
پیروزی ممدانی، شکاف درونحزبی دموکراتها را عیان کرد. اندرو کومو ــ فرماندار سابق ــ پس از شکست درونحزبی، با پرچم مستقل وارد کارزار شد و ممدانی را «پرچمدار چپ رادیکال» خواند. چاک شومر از اعلام حمایت علنی پرهیز کرد، در حالیکه هاکیم جفریز در لحظه آخر پشت ممدانی ایستاد. این آرایش نشان میدهد میانهروها میان حفظ پیوند با رای دهندگان شهری و نگرانی از برچسب «سوسیالیسم» مرددند. همزمان، برنی سندرز و الکساندریا اوکاسیو-کورتز با کمپین میدانی و پیام معیشتی، ائتلاف پیشروها را پای صندوق آوردند؛ ائتلافی که ستون فقرات پیروزی شد.
جنگ روایتها
یک نظرسنجی جنجالی ادعا کرد نزدیک به هشتصد هزار نفر در صورت پیروزی ممدانی قصد ترک شهر را دارند؛ رقمی که موافقان، هشدار درباره سرمایهٔ گریزان میخوانند و مخالفان، بزرگنمایی رسانهای. از سوی دیگر، کمپین ممدانی با اتکا به تجربه کویینز و شبکههای محلی، رضایت از حملونقل و دسترسی به مراقبت کودک را شاخصهای ملموس موفقیت معرفی میکند. به بیان ساده، اگر شهروند طبقه کارگر و متوسط، در دو سال آینده تغییرِ محسوس در جیب و زمان رفتوآمد حس کند، روایت «هراس از فرار» جای خود را به «امید به ماندن» میدهد.
از وعده تا اجرا؛ چهار شاخص قضاوت
آیا نیویورک میتواند «آزمایشگاه سوسیالدموکراسی شهری» باشد؟ چهار شاخص زودهنگام تصویر روشنی میدهد: اول، تراز بودجه و نسبت بدهی: آیا منابع پایدار، بار وعدهها را میکشد یا کسری مزمن تشدید میشود؟ دوم، روند اشتغال و ثبت شرکتها: سرمایه کوچک و متوسط میماند یا تحت فشار مالیاتی و مقرراتی مهاجرت میکند؟ سوم، امنیت و احساس امنیت: اعداد جرایم خشن و خرد با خواسته مردم همسو میشود و کاهش می یابد؟ و چهارم، پوشش مراقبت کودک، زمان سفرِ درون شهری و رضایت از اتوبوسهای سریع و رایگان. موفقیت در این چهارگانه، روایت پیروزی را تحکیم میکند؛ شکست در آنها، به مخالفان امکان میدهد از «رفاه بدون پشتوانه» سخن بگویند.
آخرین اخبار جهان را از طریق این لینک پیگیری کنید.