قتل چارلی کرک چه تاثیری بر مردم آمریکا میگذارد ؟ تایم تحلیل میکند
چارلی کرک در ابتدا حامی ترامپ نبود. در انتخابات درونحزبی جمهوریخواهان در ۲۰۱۶، او از اسکات واکر و تد کروز حمایت کرد تا اینکه نهایتاً به ترامپ پیوست. یکی از آشنایانش دیداری با دونالد ترامپ جونیور ترتیب داد، که همانجا کرک را به خدمت گرفت. از آن پس، او دستیار ترامپ جونیور شد، جایگاهی که او را به عمق دنیای ترامپ کشاند.

به گزارش گروه رسانهای شرق،
چارلی کرک در ابتدا حامی ترامپ نبود. در انتخابات درونحزبی جمهوریخواهان در ۲۰۱۶، او از اسکات واکر و تد کروز حمایت کرد تا اینکه نهایتاً به ترامپ پیوست. یکی از آشنایانش دیداری با دونالد ترامپ جونیور ترتیب داد، که همانجا کرک را به خدمت گرفت. از آن پس، او دستیار ترامپ جونیور شد، جایگاهی که او را به عمق دنیای ترامپ کشاند.
نشریه تایم نوشت: قتل چارلی کرک و خشونت سیاسی که آمریکا را تسخیر کرده است، بیماری مرگبار «حشره بوسهای» که در سراسر ایالات متحده در حال گسترش است، و موارد دیگر.
در ادامه این مطلب آمده است: چارلی کرک همان کاری را میکرد که اغلب انجام میداد — کار کردن با جمعیت دانشجویی، تحریک و به چالش کشیدن آنان در مناظره. این بنیانگذار ۳۱ ساله سازمان «نقطه عطف آمریکا» (Turning Point USA) در ۱۰ سپتامبر در دانشگاه «یوتا ولی» نزدیک سالتلیکسیتی حضور داشت، در میان هزاران دانشجو که در حیاط باز دانشگاه جمع شده بودند. این نخستین توقف تور پاییزه کرک در دانشگاهها بود. او زیر چادری نشسته بود که بر آن شعار «بازگشت آمریکا» نقش بسته بود. کرک در چنین فضاهایی به یک ستاره بدل شد. از وقتی در ۱۸ سالگی این سازمان راستگرای کنشگری را تأسیس کرد، بیهمتا بود در تبدیل نارضایتی جوانان به انرژی سیاسی و شکل دادن به جنبشی با دامنه ملی.
هنگامی که کرک به پرسشهای دانشجویان پاسخ میداد، ناگهان گلولهای شلیک شد و به گردنش اصابت کرد. دانشجویان هراسان پراکنده شدند. کرک به بیمارستان منتقل شد. تصاویر دلخراش تیراندازی به سرعت در شبکههای اجتماعی دست به دست شد. در کاخ سفید، کارکنان در سکوتی شوکآور روی تلفنها و صفحهنمایشهایشان اخبار تازه را دنبال میکردند. ساعت ۴:۴۰ بعدازظهر، ترامپ خبر مرگ کرک را در «تروث سوشال» اعلام کرد: «هیچکس در ایالات متحده بهتر از چارلی قلب و روح جوانان را درک نکرد.» او همسری و دو فرزند خردسال از خود به جا گذاشت.
در سالهای اخیر، چشمانداز یک ترور سیاسی از این دست، آن هم در برابر جمعیتی حیرتزده در روشنای روز، همچون سایهای بر سر کشوری گرفتار خشم جناحی سنگینی میکرد. سیاستمداران در پشت صحنهها و اتوبوسهای کارزار انتخاباتی آهسته از آن سخن میگفتند. وقتی لحظه فرا رسید، با دقتی هولناک رخ داد: یک صحنه دانشگاهی، یک میکروفن، یک شلیک. پرسش هولناک این است که این رویداد اکنون به کجا خواهد انجامید؟
کرک یکی از قدرتمندترین و تحریکآمیزترین چهرههای جناح راست آمریکا بود، نماینده خستگیناپذیر ارتش جوان ترامپ. برای هوادارانش، او مدافعی از آزادی بیان در سرزمین دشمن بود؛ برای مخالفانش، یک تحریکگر که از خصومت این دوران تغذیه میکرد. اندازه و شور جمعیت مخاطبانش جایگاه او را در آسمان سیاست محافظهکار نشان میداد. همانطور که الکس بروسیویتز، مشاور ترامپ و دوست خانوادگی، میگوید: «صدای تأثیرگذارترین فرد نسل من.»
آمریکا کشوری است شکلگرفته از خشونت سیاسی و درگیر پیامدهای آن. دهه ۱۹۶۰ با ترورهای سیاسی از کِنِدی تا کینگ داغدار شد. اما در سالهای اخیر، اقدامات خشونتآمیز آشکار، طبل شوم سیاست فروکاسته کشور را کوبیدهاند. در ۲۰۲۱، سالی که هواداران ترامپ به کنگره یورش بردند، بیش از ۹۶۰۰ تهدید علیه نمایندگان کنگره ثبت شد. سال بعد، یک مهاجم با چکش به همسر نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان، در خانهاش در سانفرانسیسکو حمله کرد و فردی دیگر تلاش کرد لی زلدین، نامزد فرمانداری نیویورک، را در کارزار انتخاباتی با چاقو بزند. در ۲۰۲۴، خود ترامپ دو بار هدف سوءقصد قرار گرفت، از جمله بعدازظهر تاریخی در باتلر پنسیلوانیا که او درست در لحظه شلیک سرش را چرخاند و گلوله فقط از گوشش گذشت.
امسال تهدیدها شدیدتر شد: اقامتگاه فرماندار پنسیلوانیا جاش شاپیرو به آتش کشیده شد؛ یک مسلح دو نماینده دموکرات ایالت مینهسوتا و همسرانشان را هدف قرار داد؛ دو کارمند سفارت اسرائیل در برابر موزه یهودی پایتخت در واشنگتن دی.سی. کشته شدند؛ مردی با فریاد «فلسطین آزاد» کوکتل مولوتوف به تظاهرات طرفداران اسرائیل در بولدر کلرادو پرتاب کرد که به زخمی شدن چند نفر و کشته شدن یک تن انجامید؛ و فردی که گفته میشود مخالف واکسن بود در مقر «CDC» در آتلانتا تیراندازی کرد.
«فکر میکنم شواهد روشن است که ما در نقطهای خطرناک از احتمال تشدید خشونت قرار داریم.» این را شانون هیلر، مدیر اجرایی طرح «پلسازی میان شکافها» در دانشگاه پرینستون که خشونت سیاسی در آمریکا را رصد میکند، میگوید. او مجموعهای از عوامل را برمیشمرد — گسترش زبان تحقیر و غیرانسانیسازی، دسترسی گسترده به سلاح گرم، انتشار اطلاعات نادرست، و از میان رفتن اعتماد به نهادها — که با هم مشکل پیچیدهای ساختهاند. او میگوید: «این همگرایی همه این عوامل است که ما در آن زندگی میکنیم. و به همین دلیل سخت است که یک راهحل واحد برای خروج از آن پیدا کنیم.»
مسیر کرک به سوی شهرت ملی متفاوت از دیگر چهرههای «مگا» بود. او در حومه شیکاگو به دنیا آمد و در محیطی عمدتاً لیبرال به سیاست محافظهکار گرایش یافت. در ۱۷ سالگی داوطلب کارزار انتخاباتی یک سناتور جمهوریخواه شد. با نگارش مقالهای برای وبسایت راستگرای «برایبارت» درباره گرایشهای لیبرالی در کتابهای درسی مدرسهاش توجهها را جلب کرد. شور او نگاه بیل مونتگومری، بازرگان و فعال تیپارتی، را به خود جلب کرد؛ کسی که او را ترغیب کرد دانشگاه نرود و خود را وقف سازماندهی سیاسی کند.
با سرمایه اولیه مونتگومری، کرک در نوجوانی «نقطه عطف آمریکا» را بنیان گذاشت. او استعداد جذب حامیان ثروتمند را داشت. فاستر فریس، میلیاردر جمهوریخواه، یکی از نخستین کسانی بود که چکی ۱۰ هزار دلاری برای شروع کار نوپای او نوشت. مایکل بیوندو، استراتژیست جمهوریخواه، میگوید کرک از همان ابتدا اعتماد به نفس بالایی داشت و از تازهکار بودن یا جوانترین فرد در جمع بودن هراسی نداشت. بیوندو میگوید: «من چارلی را از همان آغاز فعالیتش میشناختم. او همیشه عاشق تغییر دادن دل و ذهن جوانان بود. او آنان را آینده و نقطه عطفی برای پیشبرد سیاستها و اصول محافظهکاری میدید. او نبرد را مستقیماً به دانشگاهها برد، با سخنانش و سبک مناظرهاش. تأثیر او در این حوزه قابل اغراق نیست.»
آنچه به عنوان تلاشی جوانانه برای سازماندهی دانشجویان علیه ارتدوکسی لیبرالی آغاز شد، به چیزی بسیار بزرگتر بدل شد. کرک با «لیست تحتنظر اساتید» سرخط خبرها شد؛ فهرستی از استادان متهم به سرکوب سخنان محافظهکاران یا تبلیغ پروپاگاندای چپ. او از تحریکاتی که راستگرایان را خوشحال و چپگرایان را خشمگین میکردند، لذت میبرد. کرک استدلال میکرد که برخی مرگهای ناشی از خشونت مسلحانه بهایی معقول برای حفظ متمم دوم قانون اساسی است، خواستار آزادی مهاجم همسر پلوسی شد، شایعات بیاساسی درباره اینکه مهاجران هائیتی در اوهایو حیوانات خانگی مردم را میخورند منتشر کرد، و حتی قانون حقوق مدنی را «اشتباهی بزرگ» خواند. فهرست کسانی که او رنجانده بود — اغلب عامدانه — به بلندی فهرست هوادارانش بود.
به مرور، «نقطه عطف» به سازمانی چندوجهی و ثروتمند تبدیل شد: رسانهای مستقل، ماشینی برای بسیج رأیدهندگان، و مرکزی برای شاخههای دانشجویی در هزاران دبیرستان و دانشگاه. او چند هفته پیش به من گفت: «همه این بخشها همافزا هستند. هر کدام دیگری را تغذیه میکند.»
کرک در ابتدا حامی ترامپ نبود. در انتخابات درونحزبی جمهوریخواهان در ۲۰۱۶، او از اسکات واکر و تد کروز حمایت کرد تا اینکه نهایتاً به ترامپ پیوست. یکی از آشنایانش دیداری با دونالد ترامپ جونیور ترتیب داد، که همانجا کرک را به خدمت گرفت. از آن پس، او دستیار ترامپ جونیور شد، جایگاهی که او را به عمق دنیای ترامپ کشاند.
پس از پیروزی ترامپ در ۲۰۱۶، کرک دوباره تمرکز خود را بر «نقطه عطف» گذاشت و به سرعت به یکی از پرشورترین مدافعان رئیسجمهور بدل شد. او از بقایای لیبرتاریانیسم ریگانی فاصله گرفت و چارچوب ملیگرایانه ـ پوپولیستی ترامپ را در آغوش کشید: محدود کردن مهاجرت، اعمال تعرفهها، و پرهیز از درگیریهای خارجی. او به من گفته بود: «این یک دگرگونی نیست، یک سفر است.»
در ۲۰۱۹، کرک «اکشن نقطه عطف» را راهاندازی کرد، گروهی سیاسی برای شکست دموکراتها و تقویت جمهوریخواهان نزدیک به ترامپ. همهگیری کووید-۱۹ او را به سطحی تازه از شهرت رساند. کرک روزانه چندین پادکست ضبط میکرد و علیه ماسک و تعطیلی مدارس میتاخت. او به چهره ثابت شبکه فاکسنیوز بدل شد، جایی که خشمهایش توجه ترامپ را جلب کرد. شبی کرک عبارتی گفت که خشم محافظهکاران را خلاصه میکرد: «درمان نباید بدتر از بیماری باشد.» ترامپ آن را شنید، پسندید، و بارها تکرار کرد.
در سالهای بعد، کرک به یکی از وفادارترین متحدان ترامپ بدل شد. او ادعاهای نادرست ترامپ درباره دزدیده شدن انتخابات ۲۰۲۰ را تکرار کرد و برای انتخاب جِی.دی. ونس به عنوان معاون ترامپ فشار آورد. تا ۲۰۲۴، «نقطه عطف» مسئول بسیج رأیدهندگان در آریزونا بود، تلاشی که به بازگشت این ایالت کلیدی به ستون ترامپ کمک کرد. در آن زمان، کرک میلیونها دنبالکننده در شبکههای اجتماعی داشت و برنامه «نمایش چارلی کرک» یکی از محبوبترین پادکستهای سیاسی کشور شده بود. او کمپینی تکنفره برای متقاعد کردن جوانان به نفع ترامپ بود و کمک کرد جمهوریخواهان در نوامبر گذشته عملکردی غافلگیرکننده در میان جوانان داشته باشند.
پس از تضمین بازگشت ترامپ به کاخ سفید، کرک به آپارتمان یکی از حامیان در «وست پالم بیچ» رفت تا در روند انتقال قدرت کمک کند، نامزدهای مناصب دولتی را از نظر وفاداری بررسی کند. وقتی ترامپ سوگند یاد میکرد، کرک چند قدمی او ایستاده بود.
سه هفته پیش، من با کرک در فینیکس دیدار کردم. ساعتها با هم صحبت کردیم و او مرا در مقر اصلی «نقطه عطف» گرداند؛ مجموعهای ششساختمانی در محوطه استراحتگاه «آریزونا گرند». هر ساختمان به بخشی از این سازمان پیچیده اختصاص یافته بود. وقتی وارد شدم، او تیشرت و شلوار ورزشی به تن داشت و با جوراب در ساختمان قدم میزد و با نگرانی نتیجه بازی تیم بیسبال «کابز شیکاگو» را دنبال میکرد. او و دستیارانش سرگرم برنامهریزی برای تور سخنرانی پاییزه بودند.
کرک در فکر نگارش کتابی درباره اصول اساسی «مگا» بود. اما تمرکز اصلیاش همچنان ساختن جنبشی ماندگار بود. او به من گفت: «اگر جِی.دی. بخواهد نامزد شود، من تمامقد پشت او هستم. هر کاری بتوانم میکنم تا او رئیسجمهور شود. ردیف اول، روز اول.
برای دوستان و همپیمانان کرک، ترور او تکاندهنده است — هم به خاطر فقدان شخصی و هم برای آنچه میترسند در آینده به دنبال داشته باشد. آنا پولینا لونا، نماینده جمهوریخواه فلوریدا و نخستین فارغالتحصیل «نقطه عطف» که وارد کنگره شد، میگوید: «متأسفانه فکر نمیکنم این آخرین مورد باشد، و همین آن را وحشتناک میکند.» سخنان او حاکی از درکی آشنا بود: در زندگی سیاسی آمریکا، اعمال خشونت به ندرت منحصر به فرد بودهاند. قتل مارتین لوتر کینگ جونیور به شورشهای سراسری دامن زد؛ تیراندازی به گابریل گیفوردز فضای بدگمانی و بیاعتمادی را تشدید کرد؛ حمله ششم ژانویه با صحنه مردان مسلح در کنگره، چپها را خشمگین کرد و شکافهای عمیق راست را آشکار ساخت.
مرگ ناگهانی و علنی کرک خطر آن را دارد که به حلقهای دیگر در این زنجیره بدل شود. قتل او میتواند نه فقط یک تراژدی، بلکه یک کاتالیزور باشد — رویدادی که آمریکاییهای بیشتری را رادیکالیزه کند؛ کمتر یک استثنا و بیشتر نشانهای از سیاست ملی روزبهروز پرخطرتر کشور.
آخرین اخبار جهان را از طریق این لینک پیگیری کنید.