چرا روسها به ایران سوخو 35 نمی دهند؟
در حالی که تهران و مسکو در ادبیات رسمی خود از یک "شراکت استراتژیک" سخن میگویند که در میدانهای نبرد سوریه و اوکراین مستحکم شده است، آسمان ایران همچنان در حسرت جنگندههای موعود سوخو-۳۵ باقی مانده است. این تأخیر بیپایان، بیش از آنکه یک مشکل فنی یا مالی باشد، پرده از یک واقعیت تلخ برمیدارد: برای کرملین، خطوط تلفن قرمز تلآویو و مکانیزمهای حساس «عدم برخورد» در سوریه، از تعهد به تقویت پدافند هوایی شریک ایرانی خود استراتژیکتر است. داستان سوخو-۳۵، روایتی از یک اتحاد یکطرفه است که در آن ایران، پهپادهای حیاتی را تحویل میدهد اما در مقابل، تنها وعدههایی توخالی دریافت میکند.

به گزارش گروه رسانهای شرق،
این موضوع یکی از پیچیدهترین و چندلایهترین مسائل در روابط نظامی ایران و روسیه است. دلایل عدم تحویل سوخو-۳۵ به ایران یک موضوع صرفاً فنی یا تجاری نیست، بلکه یک کلاف سردرگم از مسائل ژئوپلیتیکی، فشارهای بینالمللی و اولویتهای استراتژیک خود روسیه است. هیچ دلیل رسمی و واحدی مبنی بر اینکه چرا روسیه هواپیمای سوخو-۳۵ را به ایران تحویل نمیدهد وجود ندارد اما پژوهش ما نشان داده است که تحلیلگران بر روی مجموعهای از دلایل زیر اتفاق نظر دارند:
1- چرا روسیه هواپیمای سوخو-۳۵ را به ایران تحویل نمیدهد؟
الف) فشارهای شدید بینالمللی، به ویژه از سوی اسرائیل و آمریکا
برای درک بهتر کمی در زمان به عقب برمیگردیم ، جایی که هنوز بشار اسد در راس قدرت در سوریه است.
نقش اسرائیل: این مهمترین عامل است. اسرائیل، تحویل جنگندههای پیشرفتهای مانند سوخو-۳۵ به ایران را "عبور از خط قرمز" خود می دانست ، میداند و خواهد دانست. این جنگندهها می توانست توازن هوایی در سوریه را به ضرر اسرائیل تغییر دهند. روسیه و اسرائیل یک "مکانیزم عدم برخورد" (Deconfliction Mechanism) بسیار حساس در سوریه داشته و دارند.
روسیه به اسرائیل اجازه می داد تا به اهداف مرتبط با ایران در سوریه حمله کند، و در مقابل، اسرائیل نیز به منافع و نیروهای روسی در سوریه کاری نداشت.و این توافق روس ها در سوریه بود و علت شهید شدن بسیاری از نیروهای مقیم یا مستشاران نظامی در سوریه همین توافق نانوشته بوده است ، در بسیاری موارد علی رغم حتی آگاه بودن نظامیان مستقر در سوریه از عملیات های اسرائیل ، هیچ اطلاعی به ایران نداده و اظهار بی اطلای میکردند.
تحویل سوخو-۳۵ به ایران طی این سالها می توانست این توافق نانوشته را به طور کامل از بین برده و به تقابل مستقیم اسرائیل با منافع روسیه در سوریه منجر شود که نشد و روس ها نقش خود را در سوریه خوب بازی کردند.
نقش آمریکا: آمریکا تحت قانون "مقابله با دشمنان آمریکا از طریق تحریم" (CAATSA)، هر کشوری را که از روسیه تجهیزات نظامی عمده خریداری کند، تحریم میکند. اگرچه ایران در حال حاضر تحت تحریمهای شدید قرار دارد، اما این قانون میتواند شامل افراد و نهادهای جدیدی شود و مبادلات مالی را پیچیدهتر کند.
ب) تغییر اولویتهای استراتژیک روسیه پس از جنگ اوکراین
نیاز خود روسیه: جنگ اوکراین به یک جنگ فرسایشی تبدیل شده و نیروی هوایی روسیه متحمل خساراتی شده است. در شرایطی که خطوط تولید صنایع دفاعی روسیه تحت فشار شدید برای تأمین نیازهای داخلی است، تحویل دادن پیشرفتهترین جنگنده عملیاتی خود به یک کشور دیگر، یک اولویت استراتژیک محسوب نمیشود. به بیان ساده، روسیه خود به این هواپیماها برای جنگ اوکراین و برای حفظ توان دفاعی خود در برابر ناتو نیاز فوری دارد.
مشکلات تولید: تحریمهای غرب علیه روسیه، دسترسی این کشور به قطعات الکترونیکی و نیمههادیهای پیشرفته (که در رادار و اویونیک سوخو-۳۵ به کار میروند) را دشوار کرده است. این موضوع میتواند سرعت تولید را کاهش داده باشد.
البته با توجه به تحویل 24 فروند سوخو 35 به الجزایر میتوان به ذخایر نسبتا بالای این جنگنده ها در روسیه پی برد و اینکه این کشور در حال حاضر کمبودی از لجاظ این جنگنده ها ندارد.
ج) مسائل مالی و نحوه پرداخت
ایران به دلیل تحریمها، برای پرداختهای دلاری با محدودیتهای جدی روبرو است و تمایل به معاملات تهاتری (مثلاً نفت در برابر جنگنده) دارد. در مقابل، روسیه در شرایط جنگی به شدت به "ارز سخت" (Hard Currency) برای تأمین مالی جنگ و اقتصاد خود نیاز دارد. این عدم تطابق در نحوه پرداخت، یکی از موانع جدی است.
د) استفاده روسیه از "کارت سوخو" به عنوان اهرم فشار بر ایران
روسیه با معلق نگه داشتن این قرارداد، از آن به عنوان یک اهرم فشار استراتژیک علیه ایران استفاده میکند. تا زمانی که این قرارداد نهایی نشده، روسیه میتواند در مسائل دیگر (مانند همکاری در سوریه، دریافت پهپاد از ایران، یا مسائل مربوط به دریای خزر) از ایران امتیاز بگیرد. تحویل دادن جنگندهها این اهرم را از دست مسکو خارج میکند.
۲. تهدیدهایی که در صورت تحویل دادن، روسیه را تهدید میکند
پایان همکاری با اسرائیل در سوریه: این بزرگترین تهدید است. اسرائیل ممکن است حملات خود را به منافع روسیه در سوریه گسترش دهد یا حمایتهای اطلاعاتی و فنی خود از اوکراین را (که تاکنون بسیار محدود بوده) افزایش دهد.
تیره شدن روابط با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس: کشورهایی مانند امارات و عربستان سعودی که در حال بهبود روابط با ایران هستند، تحویل سوخو-۳۵ را یک عامل بیثباتکننده میدانند. روسیه که در چارچوب اوپک پلاس (OPEC+) با این کشورها همکاری نزدیک دارد، نمیخواهد روابط خود با آنها را فدای این قرارداد کند.
تحریمهای بیشتر آمریکا: آمریکا میتواند تحریمهای هدفمند جدیدی علیه بخشهای باقیمانده از سیستم بانکی یا صنایع دفاعی روسیه وضع کند.
۳. با ندادن سوخوها به ایران چه چیزی نصیب روسیه میشود؟
حفظ روابط استراتژیک با اسرائیل: حفظ کانال باز با اسرائیل و ادامه مکانیزم عدم برخورد در سوریه.
حفظ روابط با قدرتهای عربی: اطمینان دادن به امارات و عربستان مبنی بر اینکه روسیه به دنبال برهم زدن توازن قوا در منطقه نیست.
حفظ اهرم فشار بر ایران: نگه داشتن ایران در حالت نیاز و وابستگی برای گرفتن امتیاز در حوزههای دیگر.
تقویت توان نظامی خود: استفاده از جنگندههای تولید شده در جنگ اوکراین یا برای دفاع از مرزهای خود.
۴. چرا ۲۴ فروند سوخو به الجزایر تحویل داده شد؟
مقایسه ایران با الجزایر کلید درک ماجراست. دلایل تحویل به الجزایر دقیقاً نقاط مقابل دلایل عدم تحویل به ایران است:
عدم حساسیت ژئوپلیتیکی: الجزایر در مرکز درگیریهای خاورمیانه قرار ندارد. خرید نظامی این کشور، تهدیدی مستقیم برای اسرائیل یا متحدان کلیدی آمریکا در منطقه محسوب نمیشود و توازن قوای حساس منطقه را بر هم نمیزند.
مشتری سنتی و قابل اعتماد: الجزایر دهههاست که یکی از بزرگترین و خوشحسابترین مشتریان تسلیحات روسی است. آنها هزینه را به صورت نقدی و ارزی پرداخت میکنند.
عدم وجود رقیب منطقهای حساس: رقبای منطقهای الجزایر (مانند مراکش) از نظر ژئوپلیتیکی برای روسیه در اولویت اسرائیل یا عربستان سعودی نیستند. به طور خلاصه، معامله با الجزایر یک معامله تجاری-نظامی کلاسیک و کمدردسر برای روسیه بود، در حالی که معامله با ایران یک باتلاق ژئوپلیتیکی است.
۵. نقش سوخو-۳۵ در تقابل اخیر با اسرائیل
اگر ایران در آن زمان ۲۴ فروند سوخو-۳۵ در اختیار داشت، وضعیت به شکل قابل توجهی متفاوت میبود. کارهایی که سوخو-۳۵ میتوانست انجام دهد:
رهگیری و درگیری با جنگندههای مهاجم: (Air-to-Air Interception) نقش اصلی سوخو-۳۵ شکار جنگندههای دشمن است. در صورت حمله هوایی اسرائیل، جنگندههای F-35، F-15 و F-16 اسرائیلی برای اسکورت بمبافکنها یا شلیک موشکهای دوربرد وارد عمل میشوند. سوخو-۳۵ با رادار قدرتمند "ایربیس-ئی" و موشکهای هوا به هوای دوربرد R-77، میتوانست به طور جدی برای این جنگندهها ایجاد مزاحمت کرده و حتی آنها را سرنگون کند. این امر ریسک عملیات را برای نیروی هوایی اسرائیل به شدت بالا میبرد.
ایجاد یک لایه دفاعی متحرک و تهاجمی: پدافند زمینی (مثل باور-۳۷۳ و S-300) ماهیتی ثابت دارد. اما سوخو-۳۵ یک پلتفرم متحرک است که میتواند صدها کیلومتر دورتر از مرزها به گشتزنی بپردازد و تهدید را قبل از رسیدن به حریم هوایی ایران منهدم کند. این جنگندهها میتوانستند "بازوی بلند" شبکه یکپارچه پدافند هوایی ایران باشند.
ایجاد بازدارندگی استراتژیک: صرفِ داشتن یک اسکادران جنگنده نسل ۴.۵ پیشرفته، محاسبات طرف مقابل را تغییر میدهد. دشمن دیگر نمیتواند با خیال راحت از "برتری هوایی مطلق" خود صحبت کند. این بازدارندگی روانی ممکن بود اسرائیل را در نوع و گستردگی پاسخ خود محتاطتر کند.
شکار هواپیماهای پشتیبانی: سوخو-۳۵ میتوانست هواپیماهای حیاتی پشتیبانی مانند هواپیماهای سوخترسان یا آواکس (هشدار زودهنگام هوابرد) را هدف قرار دهد که انهدام آنها کل عملیات هوایی دشمن را فلج میکند.
وجود سوخو-۳۵ به معنای ضدضربه شدن آسمان ایران نبود، اما به معنای افزایش چشمگیر هزینه و ریسک تهاجم هوایی برای هر دشمنی بود. این جنگندهها میتوانستند با ایجاد یک چالش جدی در آسمان، بخشی از فشار را از روی سامانههای پدافند زمینی بردارند و یک دفاع عمیقتر و موثرتر را شکل دهند.تعداد کشته و زخمی ها نیر کاهش چشمگیری در این 12 روز داشت. عدم تحویل آنها، آسمان ایران را در برابر جنگندههای پیشرفته نسل پنجم (مانند F-35) آسیبپذیرتر نگه داشته است.
آری معنی مکث پوتین در زمان پاسخ به سوال خبرنگار ترک در کنفرانس مطبوعاتی که پرسید شما چه کمکی به ایران خواهید کرد به این گستردگی بود.و صرفا وجود داشتن چند صد نفر را در نیروگاه اتمی بوشهر را بهانه کرد و گفت : که چه حمایتی بیشتر از این.. حالا برگردید و توافق نانوشته روسیه و اسرائیل را دوباره بخوانید و پاسخ پوتین را تحلیل کنید.
آخرین اخبار جهان را از طریق این لینک پیگیری کنید.