مرد همسرکش جسد زنش را آرایش کرد و گریخت
مرد عصبانی بعد از اینکه همسرش را به قتل رساند، جسد او را آرایش کرد و با موهای سشوارکشیده روی صندلی نشاند و خودش گریخت.

به گزارش گروه رسانهای شرق،
مرد عصبانی بعد از اینکه همسرش را به قتل رساند، جسد او را آرایش کرد و با موهای سشوارکشیده روی صندلی نشاند و خودش گریخت.
مرد عصبانی بعد از اینکه همسرش را به قتل رساند، جسد او را آرایش کرد و با موهای سشوارکشیده روی صندلی نشاند و خودش گریخت.
متهم که شوهر دوم مقتول بود، او را با پتو خفه کرد و جسدش را مانند مهمان روی صندلی نشاند.
سال ۱۴۰۳ بود که خانواده زنی به نام مهناز در پاکدشت خبر مفقودی او را اعلام کردند. با حضور پلیس در خانه زن جوان باز شد و پلیس جسد او را در حالی که خیلی مرتب روی مبل نشسته بود، پیدا کرد. با انتقال جسد به پزشکی قانونی تحقیقات در این خصوص آغاز شد.
ماموران متوجه شدند فردی که مرتکب این قتل شده، احتمالاً شوهر مهناز به نام پدرام است، چرا که همزمان با مرگ مهناز، این مرد هم از دسترش خارج شده بود.
چند روز بعد ماموران پدرام را بازداشت کردند. او به قتل اعتراف کرد و گفت همسرش به او خیانت میکرد. به همین دلیل هم او را کشت.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد. در جلسه رسیدگی، شوهر سابق مقتول به عنوان قیم دخترش به صورت ویدیویی در جلسه شرکت کرد، چرا که خودش در زندان بود. این مرد گفت: «من درخواست دیه دارم. برای من مهم این است که دخترم زندگی خوبی داشته باشد، به همین دلیل درخواست قصاص ندارم. من خودم در زندان هستم و جرمم مواد مخدر است.»
او درباره اینکه چرا از همسرش جدا شد، گفت: «درگیری ما به خاطر مواد بود. من اعتیاد داشتم و به خاطر مواد بود که زنم از من جدا شد.»
در ادامه، با توجه به اینکه پدر و مادر مقتول در جلسه دادگاه حاضر نشده بودند، متهم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: «من شوهر دوم مهناز بودم. ما دو سال بود با هم زندگی میکردیم. در این مدت متوجه شده بودم مهناز به من خیانت میکند. مواد میکشیدم، مهناز من را دوست نداشت. تلفنهای مشکوک داشت و جاهایی میرفت و به من نمیگفت. روز حادثه دیدم گردنش کبود شده است. دلیلش را پرسیدم، گفت به کابینت برخورد کرده است. حرفش را باور نکردم، چون مواد هم مصرف کرده بودم، خیلی عصبی بودم از اتاق یک پتو آوردم، روی سر مهناز انداختم و خفهاش کردم. خیلی سر و وضعش آشفته شده بود، به همین خاطر صورتش را مرتب کردم. موهایش را سشوار کشیدم و کمی برایش آرایش کردم. لباسش را تمیز کردم و او را روی مبل نشاندم و بعد از خانه بیرون رفتم. دلم نمیخواست مهناز نامرتب باشد!»
او گفت: «من اشتباه بزرگی کردم، چون مهناز را خیلی دوست داشتم. حالا هم برای جبران اشتباهم هر کاری لازم باشد میکنم، حتی برای دختر مهناز یک خانه بزرگ در پاکدشت خریدم تا پدرش راضی شود برای من قصاص نخواهد. حالا هم از دادگاه درخواست کمک دارم.»
در ادامه، وکیل متهم در جایگاه قرار گرفت و دفاعیات خودش را مطرح کرد. در پایان، قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.
آخرین اخبار جامعه را از طریق این لینک پیگیری کنید.