قادر دهقان فوتبالیست و مربی ملی و نام آشنای اردبیل:
شرایط کنونی فوتبال اردبیل شایسته نام آوران آن نیست
در دفتر سرپرستی روزنامه شرق گپ و گفتی فوتبالی و صمیمانه داشتیم با قادر دهقان، فوتبالیست و مربی توانمند فوتبال اردبیل و زندگی فوتبالی او را مرور کردیم برای انتقال تجربیات وی به نسل جدید فوتبال این شهر. دهقان فوتبالیست نام آشنای اردبیلی که در تیم های مطرحی چون تراکتور و ماشین سازی و راه آهن ، شهرداری و ذوب آهن اردبیل توپ زده و هم اکنون در کسوت مربیگری و استعدادیابی فوتبال فعالیت می کند
گفتگو از: سید امین موسوی و رضا علینژاد:در دفتر سرپرستی روزنامه شرق گپ و گفتی فوتبالی و صمیمانه داشتیم با قادر دهقان، فوتبالیست و مربی توانمند فوتبال اردبیل و زندگی فوتبالی او را مرور کردیم برای انتقال تجربیات وی به نسل جدید فوتبال این شهر. دهقان فوتبالیست نام آشنای اردبیلی که در تیم های مطرحی چون تراکتور و ماشین سازی و راه آهن ، شهرداری و ذوب آهن اردبیل توپ زده و هم اکنون در کسوت مربیگری و استعدادیابی فوتبال فعالیت می کند. وی مربی تیم ملی نوجوانان ایران در مسابقات قهرمانی آسیا و نیز مربی تیم ملی ناشنوایان ایران در المپیک ناشنوایان بود. او جزو بازیکنان جوان دهه 70 فوتبال اردبیل بود که خیلی زود و در جوانی نام خود را در آذربایجان و در فوتبال کشور بر سر زبان ها انداخت و مسیر پیشرفت را بدرستی طی کرد. دهقان متولد 1354 در اردبیل است و خودش معتقد است همسایگی اشان با استادیوم تختی و شور و شوق روزهای برگزاری بازی تیم های اردبیلی در ورزشگاه از مهم ترین دلایل علاقمندی اش به فوتبال است.
آغاز فوتبال
از تیم الماس اردبیل فوتبالم را به واسطه دوستانم در مدرسه راهنمایی آغازکردم. تمرینات تیم الماس در همتوار(حمیدآباد)و پیله سحران بود و من در آنجا فوتبال بازی کردم . بعد از دوسال مجددا به واسطه دوستانم در مدرسه مدرس مقطع دبیرستان ، به تیم جوانان صنعت نفت اردبیل آمدم و فوتبال ام را ادامه دادم . شرایط فوتبال در آن زمان به گونه ای بود که برای لباس تیم و ایاب و ذهاب پول جمع می کردیم و بازی می کردیم.
شروع فوتبال حرفه ای با 19 سال و شهرداری اردبیل
در سال ۷۳ بعد از تشکیل تیم شهرداری اردبیل با ایده زنده یاد مقصود بایرامی ، من با 19 سال سن به تیم شهرداری اردبیل پیوستم. یکی از بهترین تیم ها را تشکیل داده بودیم و در واقع منتخب اردبیل در تیم شهرداری بود. در آن زمان توانستیم از لیگ منطقه ای به لیگ 2 صعود کنیم و با تیم های قدر و قدرتمندی مثل سپیدرود رشت مسابقه دادیم . در لیگ 2 ، مقام سوم را بدست آوردیم و از گروهمان تیم های پلی اکریل اصفهان و ابومسلم خراسان به لیگ 1 صعود کردند( در آن زمان لیگ برتر نداشتیم). بعد از اتمام مسابقات از تیم پلی اکریل به همراه جناب آقای محمد قلیزاده و آقای میررضاحسینی به این تیم دعوت شدیم. به اصفهان رفتم و در تمرینات این تیم شرکت کردم اما متاسفانه با مخالفت پدرم به دلیل ادامه تحصیلاتم نتوانستم به این تیم بروم . در سال 74 به تیم جهاد سازندگی (که تیم جوان و یکدستی بود ) رفتم و با کسب قهرمانی در مسابقات استانی به عنوان نماینده استان در جام حذفی کشور شرکت کردیم. مجددا یک سال بعد به شهرداری اردبیل برگشتم. در سال ۷۷ توسط فدراسیون ، امتیاز لیگ ۲ به شهرداری اردبیل داده شد و سرمربیگری تیم هم بر عهده آقای مهدی دینورزاده بود. یک فصل خوب و قوی در لیگ داشتیم و با وجود تیم هایی مثل ملوان وآرارات و نساجی و...، توانستیم مقام چهار را کسب کنیم . این تیم بدلیل عدم حمایت های لازم ، فصل بعد در سال ۷۷ سقوط کرد.
حضور در ماشین سازی تبریز
در سال ۷۵ از دانشگاه تبریز قبول شدم. همزمان با تحصیل در تبریز، در فصل ۷۷ در ماشین سازی با سرمربیگری آقای ناصر ابراهیمی توپ زدم اما با توجه به تغییر سرمربی و دیگر اتفاقات فسخ قرارداد کردم و به اردبیل برگشتم. امتیاز شهرداری در سال ۷۷ به نوشا اردبیل واگذار شده بود و من نیز به عضویت این تیم در نیم فصل دوم درآمدم. اما به دلایل مشکلات مدیریتی ، نتیجه خوبی کسب نشد .در سال ۷۸ تیم همیاری اردبیل بعنوان نماینده استان به سرمربی گری آقای مرسل وقری تشکیل شد و ما توانستیم در مرحله اول لیگ مناطق بسیار خوب ظاهر شویم و بعنوان تیم اول به مرحله بعد صعود کنیم اما در مرحله دوم حذف شدیم.
حضور در راه آهن
در مرحله اول مسابقات لیگ مناطق، با توجه به بازی هایم در تیم همیاری مورد توجه مسعود اقبالی سرمربی وقت تیم راه آهن تهران قرار گرفتم و بعد از اتمام مسابقات لیگ مناطق ، با راه آهن قرارداد دوساله بستم . در این تیم در فصل اول با بازی هایی که انجام دادم در چندین هفته به عنوان بازیکن منتخب هفته مسابقات انتخاب شدم. اما متاسفانه در سال دوم قراردادم ( سال۸۰ ) ، بدلیل مخالفت شدید پدرم ومشکلاتی که بواسطه حضورم در تهران در تحصیلم در دانشگاه ایجاد می شد ، با وجود اینکه به گفته سرپرست تیم اگر در تیم راه آهن می ماندم قطعا در تیم های بزرگتری بازی می کردم اما به توجه به درخواست پدرم به اردبیل برگشتم.
حضور در تراکتور
در سال ۸۰ اولین دوره لیگ برترکشور برگزار شد که درپایان فصل تیم تراکتور تبریز که به تازگی از لیگ برتر به لیگ یک سقوط کرده بود خواهان من شد (سرمربی تراکتور آقای احد شیخ لاری بود) که منجربه عضویتم در تیم تراکتور گردید. در اواخر فصل بدلیل مصدومیت و ۲ بار عمل جراحی ازبازی در ادامه فصل بازماندم. در همان فصل بدلیل مصدومیت شدید ؛دعوت به اردوی تیم ملی فوتبال دانشجویان را نیز از دست دادم.
حضور در ذوب آهن اردبیل
اتمام قراردادم باتراکتور همزمان شد با اتمام تحصیلاتم در دانشگاه و بایستی برای خدمت سربازی اقدام میکردم .طی صحبتهایی که باباشگاه ملوان و فجرسپاسی داشتم قرار شد به یکی از این دو تیم بروم که با عفو مقام معظم رهبری از خدمت سربازی معاف شدم.
در همان زمان که سال دوم تشکیل تیم ذوب آهن اردبیل ( سال ۸۲) بود ، من به این تیم ملحق شدم و توانستیم با قهرمانی در لیگ استان به مسابقات لیگ دسته سوم راه پیدا کنیم و حتی در مسابقات جام حذفی با شکست تیم لیگ برتری صنعت نفت آبادان نیز شگفتی ساز بشویم . در سال ۸۳ با وجود اینکه پیشنهاد بسیار خوبی از شهید قندی یزد حاضر در لیگ دسته اول را دریافت کرده بودم اما با مخالفت مدیریت شرکت ذوب آهن ، در این تیم ماندگار شدم و علاوه بر بازیکنی به استخدام شرکت درآمدم. در سال ۸۳ با تیم ذوب آهن توانستیم با عبور از لیگ ۳ به همراه ۴ تیم برتر به مسابقات لیگ دسته دوم ایران صعود کنیم. تا سال ۸۶ من با عنوان بازیکن با ذوب آهن ادامه دادم. و در سال ۸۷ و بعد از حدود ۲۰ سال دوران بازیکنی ، از فوتبال خداحافظی کردم. و با تصمیم مدیریت شرکت ذوب آهن بعنوان مدیر بلشگاه ذوب آهن منصوب شدم و با همکاری همه عوامل باشگاه ، در فصل ۸۷ موفقیتهای خوبی را برای تیمهای باشگاه بدست آوردیم. تیم بزرگسالان ذوب آهن با ارائه بازیهای خوب تا یک قدمی صعود به لیگ دسته اول رسید و در مرحله دوم و در گام آخر از صعود بازماند . در همان فصل تیمهای نوجوانان و جوانان ذوب آهن به لیگ برتر صعود کردند. تیم بانوان به لیگ برتر ضعود کرد . تیم ژیمناستیک سوم ایران شد. در سال ۸۸ برخی مشکلات مالی و مدیریتی در راس شرکت روند موفقیتهای تیمهارا مختل کرد .بطوریکه تیم بزرگسالان را با وجود انواع مشکلات توانستیم در لیگ ۲ نگه داریم و برای فصل بعد امتیاز این تیم با صلاحدید مدیریت شرکت ذوب آهن به تیم شهرداری اردبیل واگذار شد و فقط فعالیت باشگاه ذوب آهن اردبیل مختص رده های سنی پایه شد. شهرداری نیز بعد از چندین سال حضور در لیگ دسته دوم در فصل ۹۲به لیگ ۱ ایران صعود کرد.
مسیر مربیگری
مربیگری را از سال ۸۹ بطور رسمی از تیم نوجوانان ذوب آهن آغاز کردم و بعد از طی دوره های مربیگری A,B,C بعنوان نفر اول و مربیگری در تیمهای نوجوانان و جوانان شهرداری اردبیل در سالهای ۹۱و ۹۲، در فصل ۹۳ بعد از صعود تیم شهرداری اردبیل به لیگ دسته اول، از سوی سرمربی وقت آقای دینورزاده بعنوان مربی به این تیم ملحق شدم. اما بعد از گذشت نه هفته از لیگ دسته یک و برکناری آقای دینورزاده ، بنده نیز از تیم جدا شدم. سال ۹۴بعد از برکناری آقای ربیعی ، به درخواست آقای محمد احمدزاده سرمربی تیم از هفته بیست و دوم ، مجددا به کادرفنی شهرداری اردبیل ملحق شدم. در اواخر سال ۹۵ از طرف فدراسیون فوتبال، بعنوان استعدادیاب برگزیده شدم و جهت استعدادیابی به نقاط مختلف ایران می رفتم .
مربی تیم ملی نوجوانان ایران
در سال ۹۶ از سوی فدراسیون فوتبال بعنوان مربی (دستیار اول) تیم ملی فوتبال نوجوانان ایران به سرمربیگری آقای عباس چمنیان انتخاب شدم و با کسب قهرمانی در دور مقدماتی ( شهریور ۹۶ ) به مسابقات نهایی در مالزی صعود کردیم و تا مهرماه ۹۷ افتخار خدمت به تیم ملی نوجوانان ایران را داشتم .
حضور در فوتبال کاشان
در سال ۹۹ به دعوت مسئولان فوتبال کاشان جهت سرمربیگری تیم لیگ برتری نونهالان ستارگان کاشان به این شهر رفتم و مدت یک فصل در آنجا فعالیت کردم و برای اولین بار در تاریخ فوتبال کاشان در لیگ برتر نونهالان کشور مقام سوم در گروه را کسب کردیم.
مربی تیم ملی فوتبال ناشنوایان ایران
در سال ۱۴۰۰ ، به دعوت فدراسیون ناشنوایان ایران و سرمربی تیم ملی ناشنوایان ایران آقای قادر تیموری به عنوان مربی تیم ملی فوتبال ناشنوایان ایران در خدمت این تیم بودم و درسال ۱۴۰۱ در المپیک ناشنوایان در برزیل حضور یافتم و توانستیم با این تیم به مقام هفتمی فوتبال المپیک ناشنوایان برسیم .
هیات فوتبال استان و حق پایمال شده تیم شهرداری اردبیل در لیگ دسته اول
هیات فوتبال استان باید در راستای احقاق حق فوتبال اردبیل ، پیگیر حق پایمال شده تیم فوتبال شهرداری اردبیل می شد، در زمانی که با سوت اشتباه آقای حق وردی با تیم خونه به خونه در اردبیل مساوی کردیم. الان هم هیات فوتبال استان می تواند با مکاتبه با فدراسیون فوتبال شفاف سازی کند که چرا یک سال بعد از آن ماجرا ، آقای حق وردی مادام العمر از داوری محروم شد؟
خاطره از مقصود بایرامی
همراه با تیم شهرداری اردبیل و هنگام بازی با پلی اکریل در اصفهان ، قرار شد که در دقایل آخر به زمین برم . این بازی را مرحوم ناصر حجازی سرمربی وقت ذوب آهن اصفهان از جایگاه تماشا می کرد و برای من انگیزه مضاعفی ایجاد شده بود. بنده برای تعویض لب خط ایستادم و بعد از چند دقیقه اما اصلا توپ به بیرون نرفت و متاسفانه من نتوانستم حتی برای لحظه ای در بازی شرکت کنم. بشدت ناراحت شدم و تا شب نتوانستم از حال خودم رها شوم. هنگام برگشت به اردبیل در اتوبوس، آقا مقصود بایرامی از جلو اتوبوس من را صدا کرد. پیشش رفتم و نشستم. گفت نباید ناراحت باشی، منم قرار بود که همراه تیم ملی ایران به مسابقات آسیایی هیروشیما اعزام شوم اما صبح روز اعزام اسمم از تیم ملی خط خورد. مرحوم به من قوت قلب داد و تا حدود زیادی ناراحتی ام از ذهنم بیرون رفت. وی شخصیت ستودنی و بی نظیری داشت.
تجربه ای تلخ
یکی از تجربیات تلخی که در کسوت مربیگری داشتم ، مربوط به مربیگری در تیم زیر ۱۳ سال منتخب اردبیل بود که قرار بود در مسابقات کشوری در کرج شرکت کنیم . پس از استعدادیابی و ۱۵ روز تمرین صبح و بعد از ظهر ، روز آخر تمرینات از حضور تیم در استادیوم تختی جلوگیری کردند و همچنین اعزام این تیم دو روز قبل از زمان پذیرش تیم در کردان کرج بود که متاسفانه بدلیل اشتباه و اهمال کاری هیئت فوتبال مجبور شدیم بعد از رسیدن به کرج مجددا به اردبیل برگردیم.
دیدگاه و نظر در مورد فوتبال اردبیل
به نظرم اردبیل سهم مهمی در کسب افتخارات فوتبال ملی دارد و شرایط فعلی آن شایسته تاریخ ورزشی و نام آوران آن نیست.همین الان که در رده پایه مشغول مربیگری هستم استعدادهای زیادی را
می بینم که هرکدام می توانند جای دایی ها را بگیرند.
این فوتبال از نبود مدیریت مدرن و اخلاقمدار رنج می برد و تنها راه برون رفت آن از وضعیت فعلی مدیریت دلسوزانه، همدلی و بهره گیری از تمام ظرفیتهای فوتبالی و بالاخص فرهنگی است.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.