نمایش محیطزیستی
اسماعیل کهرم
در میانه رقابتهای انتخاباتی در ایران جنگلهای زاگرس مانند سالهای قبل در آتش سوختند. آنسوتر در خوزستان هم در یکی، دو ماه اخیر خبر رسیده که آلودگیهای نفتی آب مردم غیزانیه را آلوده کرده و در جای دیگری منجر به تلفشدن دام شده است. میزان حساسیت کاندیداها در مرکز به این مسئله را شاید بتوان ملاک و شاخصی برای باور واقعی چهرههای سیاسی به مسائل محیطزیستی دانست. برای نمونه نگاهی داریم به مسئله آلودهشدن آب در غیزانیه؛ جایی که نامش به آب و درد نداشتن آب آشامیدنی گره خورده است. در این منطقه آلودگیهای نفتی یک شرکت پتروشیمی اعتراضهای مردمی را در پی داشته است؛ آنهم در روزگاری که چنین شرکتهایی با انواع و اقسام گواهینامهها و مجوزهای بامسمای خارجی، خودشان را در مقام یک شرکت حافظ محیط زیست نشان میدهند. چه چیزی موجب میشود که آنها با داشتن و دانستن انواع و اقسام دستورالعملها دست به چنین جنایتهای محیطزیستی بزنند؟ چه مسئلهای موجب میشود تا اسکلههای دولتی با مدیریت دولتی خودشان عامل آلودگیهای نفتی در خلیج فارس شوند و کسی دلش برای آن نسوزد؟ چه چیزی موجب میشود تا در تهران کاندیداهایی برای رقابتهای انتخاباتی با هم مبارزه کنند اما کسی حتی حاضر نشود برای نمایش هم که شده به زاگرس آتشگرفته سر بزند و کاری بکند؟ همه اینها از نظر من به این مسئله بر میگردد که در ایران نگاه محیطزیستی وجود ندارد. این نگاه در وزارت نفت وجود ندارد و در ادامه آن در شرکتهای زیرمجموعهاش هم وجود ندارد. در سیاستهای کلی مملکت ما جایی ندارد و در نتیجه آن در مدیریت یک اسکله نفتی دولتی هم جایی ندارد. محیط زیست زینتالمجالس سیاسیون است. هر دستگاه و ارگانی که پول و قدرت داشته باشد، ابایی از نابودی محیط زیست ندارد؛ چه اینکه میبینیم نتیجه فعالیتهای آنان آلودگی آب کشاورز و دامدار است.