ترکشهای کرونا بر حریم شخصی زنان خانهدار
دلتنگ نوشیدن یک لیوان چای در خلوت خانه خودم هستم
نیلوفر حامدی: صدایی به طور مداوم در گوشش میپیچید. بعد از مدتی همین صدا نمیگذاشت که زن بخوابد. چارهای ندید جز اینکه سراغ روانکاو برود. حالا قرص میخورد و از شر آن صداها خلاص شده اما حالش خوب نیست. همه دردسرها از روزی شروع شد که کرونا مدرسهها را تعطیل و شغل همسرش را تبدیل به کار در خانه کرد. از پنجم اسفند 98 به این طرف، دیگر حالش خوب نیست. یکسالو نیم از حضور ویروس کرونا در جهان میگذرد و هر بار ما را با بخشی نو از تغییرات در سبک زندگیمان مواجه میکند. ترکشهای کرونا، تنها در حوزه سلامت جسمی باقی نمانده و بر ابعاد متفاوت بهداشت روانی فردی و جمعی مردم در کشورهای مختلف تأثیر گذاشته است. زیروروشدن زندگی زنان خانهدار، بخشی از این تغییر است. شاید در ابتدا تصور شود که زن خانهدار که دیگر چیزی برایش تغییر نکرده است، قبلا هم در خانه بوده و حالا هم همینطور، اما اگر وضعیت زندگی این زنان را از زبان خودشان بشنویم، درخواهیم یافت که اوضاع تا چه اندازه دگرگون شده است. آنها حریم خصوصی و فضای امن خانه را که تا پیش از کرونا در ساعاتی از روز برای خود داشتهاند، از دست دادهاند و این تغییر بهظاهر ساده، تأثیر عمیقی در روند زندگی آنها گذاشته است. «مرجان»، یکی از همین زنان است. کسی که تا به امروز به این ویروس مبتلا نشده است، اما کرونا بدون ورود به بدن این زن، او را راهی دکتر و درمان کرده است. میگوید «در ماههای اخیر دیگر احساس میکردم فقط یک صدای ثابت در گوشم میپیچد. چیز دیگری جز همین صدا نبود. یک صدای ثابت، چیزی بین وزوز و پچپچ که خودم هم نمیتوانستم درست تشخیص دهم از کجا میآید. کار تا جایی پیش رفت که خوابم را مختل کرده بود و در نهایت تصمیم گرفتم از کمک روانکاو استفاده کنم. چند هفتهای قرص خوردم و اوضاع بهتر شد اما هنوز حس میکنم که حال درونی خوبی ندارم». او در تمام این مدت، خودش را شماتت میکند: «اگر روزی به من میگفتند که حضور بیشتر اعضای خانوادهات، شوهر و فرزندانت باعث میشود که مریض شوی، حتما یا خیلی از شنیدن این حرف به من برمیخورد و عصبانی میشدم یا اینکه میخندیدم و باور نمیکردم؛ اما الان و بعد از گذشت یکسالو نیم از این وضعیت، دقیقا همین بلا سرم آمده است. بیش از گذشته آنها را میبینم و همین هم بیمارم کرده است. همین موضوع هم باعث میشود خودم را سرکوفت کنم و حالم بدتر شود». پدر و پسر که رفتند، وسط هال دراز کشیدم و به آهنگ مورد علاقهام گوش دادم اوضاع برای «لیلا» به شکل دیگری است. او شوهر همراهتری دارد بااینحال از اینکه هیچ فرصتی برای خودش ندارد، همه توانش را گرفته است: «همه روز منتظر این هستم که اندازه 15 دقیقه هم که شده همه خانه برای من باشد، هیچکس دیگری جز خودم در خانه حضور نداشته باشد و بتوانم آن کاری را انجام دهم که دلم میخواهد. شاید باورتان نشود اما حتی برای آن شرایط برنامه خاصی هم ندارم. همین که بدانم فقط خودم هستم و این خانه و سکوتش، برایم کافی است». کار خانگی زنان بعد از کرونا بیشتر هم شده است «شاید اگر دستکم حضور بقیه افراد خانواده به مدت طولانیتر در خانه باعث میشد که وظایف خانه هم بیشتر تقسیم شود، باز اوضاع بهتر بود؛ اما مشکل آنجاست که حالا ما زنان خانهدار کارمان بیشتر هم شده است». این را محبوبه میگوید. زنی که به گفته خودش از آغاز پاندمی کرونا تا به امروز، یک روز هم خوشحال نبوده است: «من خوشحال نیستم. این بزرگترین مشکلم است. از صبح که بیدار میشوم تا خود شب کار دارم. تازه از 40سالگی افتادهام به نوشتن درس و مشق فرزندم چون آنقدر کار زیاد است و با این روش تدریس چیزی یاد نمیگیرند که باید خودم کارها را انجام دهم. شوهرم هم که تصورش این است این محبوبه همان زن خانهدار دیروز است که چیزی برایش فرقی نکرده است». او میگوید دلش برای چند دقیقه چایخوردن بدون حضور بقیه اعضای خانواده لک زده است: «همه این سختیها را به امید پاییز امسال تحمل میکنم. گفتهاند دیگر قرار است مدارس باز شود. روز اولی که پسرم به مدرسه و شوهرم به سر کار برود، بعد از صبحانه، وقتی ظرفها را شستم، ناهار را آماده کردم و گردگیری خانه را هم به اتمام رساندم، میخواهم یک لیوان چای برای خودم بریزم، روی مبل لم بدهم و تلویزیون تماشا کنم. بدون اینکه لازم باشد وسطش سامانه شاد را چک کنم یا به سؤال همسرم جواب بدهم. فقط خودم باشم و خودم». زنان خانهدار باید شبکهسازی کنند این وضعیت سبب شده که برخی از زنان هم احساس نیاز به شبکهسازی کنند. «سحر» در خلال حرفهایش به این نکته اشاره میکند و معتقد است شبکهسازی میتواند در شرایط حساس، به داد زنان برسد: «حرف ما زنان خانهدار را فقط خودمان درک میکنیم. امکان ندارد که شما یک زن شاغل باشید و بدانید ما چه چیزی را تجربه میکنیم. تصورها بر این است که ما اساسا هیچگونه نقش اجتماعی نداریم و کار خانه هم که خیلی ساده است. این مسئله بعد از کرونا، تشدید هم شد. همه اعضای خانواده با تغییر عینی روبهرو شدند. بچهها مدرسههایشان تعطیل شد و مردها یا دورکار شدند یا حداقل ساعت کارشان کاهش پیدا کرد؛ اما برای ما اینطور به نظر رسید که همه چیز زندگیمان شیبه گذشته است، حال آنکه نبود. برای همین هم باید شبکهسازی کنیم. ما زنان خانهدار باید یکدیگر را پیدا کنیم، با هم حرف بزنیم و درباره مشکلاتمان گفتوگو کنیم و راهحل بدهیم. اگر در خانه کسی ما را درک نمیکند، نه شوهر و نه بچهها، باید خودمان همدیگر را درک کنیم». سحر میگوید بخش زیادی از این وضعیت به خاطر نگاهی است که به کار خانگی به طور کلی وجود دارد: «کار خانگی، کاری بیارزش تلقی میشود. شاید در تبلیغات تلویزیونی و شعر و کتابها از اهمیت نقش زن خانهدار بگویند اما در نهایت تصور این است که کار مهم را شوهر میکند که پول درمیآورد. تازه کسی حواسش نیست که اگر مثلا من بشخصه بیرون از خانه کار نمیکنم به این خاطر نیست که مهارتی نداشته باشم، بلکه از همان ابتدای زندگی محکوم شدم در خانه بمانم و مسئولیت خانه و بچه را برعهده بگیرم. شاید نتوانم آن تصمیم را تغییر دهم و همیشه به خاطرش اندوهگین باشم اما شخصا سعی میکنم خودم را از نگاههایی که زن را به نقشهای سنتیاش محدود میکند دور نگه دارم. قبل از کرونا به کلاسهای مختلف میرفتم، کتاب میخواندم و تلاشم بر این بود که راکد نمانم. به زنان اطرافم هم میگویم که خودشان را روشن و آگاه دارند و اجازه ندهند هیچکسی، حتی فرزند و شوهرشان هم تحقیرشان کند. به نظرم آگاهی از تحصیلات هم مهمتر است». از کار خانگی بعد از کرونا تا زنکشی این روایات شاید در نگاه اول ساده به نظر برسند، اما رفتن به عمق این تغییرات در سبک زندگی یک زن و تأثیراتش میتواند عواقب جدیتری به همراه داشته باشد. آنچنان که «فاطیما باباخانی»، کارشناس حقوق و فعال حقوق زنان درباره یک پرونده زنکشی در گفتوگو با «شرق» به آن اشاره میکند: «همین چند روز پیش یک پرونده زنکشی را بررسی میکردیم. شبیه به بسیاری از ماجراهای دیگر، مرد، همسرش را با تصور اینکه به او خیانت میکند، کشته بود. زن چهار فرزند داشت. پسر 18ساله بعد از این ماجرا از خانه فرار کرده بود. دختر و پسر هفت و هشت ساله چندان چیزی متوجه نمیشدند اما وقتی با پسر 14ساله حرف زدم، چیزهایی گفت که برای خودم هم عجیب بود. با لحن کودکانه خودش گفت که مامان مدام با تلفن حرف میزد، من هم این موضوع را به بابا گفتم و آنها دعوا کردند. از پسر پرسیدم مگر مادرت قبلا با تلفن حرف نمیزد؟ جواب داد که قبلا مدرسه بوده و این تماسها را نمیدیده اما یک سال اخیر در خانه بوده و میدیده که مادرش همیشه تلفن را برمیدارد و برای گفتوگو به اتاق میرود». همین ماجرای بهظاهر ساده، قتل زن توسط شوهر را به همراه میآورد: «مرد هم که متوجه تماسهای تلفنی میشود، پرینت همه تماسها را میگیرد و به یک شماره شک میکند و وسط دعوا و جلوی بچهها، زن را با روسری خفه میکند و میکشد. زنی که به خاطر حضور مداوم فرزندان در خانه هیچ حریم امنی برای خودش حس نمیکند. هرجا که میرود دیگرانی حضور دارند. حتی پنج دقیقه هم نمیتواند برای خودش باشد. تازه زمانی که تصمیم میگیرد به طور مثال در اتاقی خلوت تلفنی صحبت کند، بهراحتی و با حرفهای فرزند 14ساله خودش، متهم به داشتن رابطه خارج از ازدواج میشود و حکم دادگاه خانگی خیلی زود، زن را به کام مرگ میفرستد». فضای خصوصی زنان در خانه کوچکتر از قبل شده است باباخانی با اشاره به افزایش آمار خشونت خانگی با شیوع کرونا ادامه میدهد: «آمار بهخوبی گواه آن است که بعد از کرونا، خشونت خانگی تا چه اندازه فزونی یافت. زنان هم جزء اصلیترین قربانیان خشونت خانگی هستند. باید تکرار کنیم که خشونت، همیشه نباید کتکزدن زن باشد. همین که زن بهعنوان یک انسان در خانه از شأن انسانی خودش بهرهمند نباشد، به شکل موجودی درآید که مدام باید از صبح تا شب به شوهر و فرزندانش سرویس دهد و حتی نتواند چند دقیقه برای خودش در اتاقی خلوت کند، قطعا مصداق بارز خشونت به حساب خواهد آمد. همچنین مسئولیت زنان بیشتر از قبل هم شد. زنی که تا پیش از این باید بخشی از روز را از فرزندش نگهداری میکرد، حالا باید تمام وقت مراقب او باشد. حواسش باشد که کلاسهای درس را از دست ندهد. برخی زنان شوهرشان در خانه کار میکند و همین هم باعث میشود آن فضای خصوصی دوباره کوچکتر از قبل شود. این در شرایطی است که مدام در گوش زنان خواندهاند که مادری نخستین و مهمترین وظیفه زندگی شماست و به هر مسئولیت دیگری میچربد. همه این موارد، باعث تحمیل فشار فراوان بر زنان میشود». این فعال حقوق زنان معتقد است تنها در صورت همکاری در خانه و خانواده و افزایش آگاهی درباره نقشها و ازبینبردن کلیشههای جنسیتی میتوان با این مسئله مقابله کرد: «برای عبور از این مرحله زنان بهتنهایی نمیتوانند کاری کنند و حتما باید مردان آگاهی هم در کنارشان حضور داشته باشند».