بایدن و آرزوی محققنشده کشورهای عربی
نصرتالله تاجیک- دیپلمات سابق
با تغییراتی که در عرصه قدرت در آمریکا پیش آمد، بسیاری معتقد بودند که ممکن است تغییراتی هم در منطقه بهویژه درباره رابطه ایران و کشورهای عربی رخ بدهد؛ روابطی که در چند سال اخیر به اوج تنشهایش رسیده و هنوز هم به سمت بهبود نرفته است. برای تحلیل این مسئله اول از همه باید این نکته را بدانیم که رئیسجمهور آمریکا چه کسی باشد و چه سیاستی را در خاورمیانه در پیش بگیرد. شاید یکی از پارامترها و متغیرهای ضعیف یا نهایتا متوسط در رابطه ایران و کشورهای عربی باشد. بیشترین چیزی که دراینمیان میتواند تأثیرگذار باشد، روابط منطقهای ایران و عربستان است. اتفاقاتی که در منطقه رخ داده و تحولاتی که صورت گرفته، منجر به تغییر چهره ژئوپلیتیکی منطقه شده و توازن را بر هم زده است و بیشتر از آنچه در قارهای دیگر رخ داده، بر روابط ایران و عربستان تأثیر گذاشته و میگذارد.
البته نباید فراموش کنیم که ترامپ با اهداف سیاسی و اقتصادی توازن را در منطقه به هم زد و شرایطی را بر منطقه تحمیل کرد که کشورهای عربی هم در منطقه دچار توهماتی شدند. در واقع کشورهای عربی تصور کردند که میتوانند از نمد دشمنی ترامپ با ایران برای خودشان کلاهی بدوزند. در واقع کشورهای عربی به دنبال این بودند که با استفاده از فشار حداکثری ترامپ بر ایران هم برای خودشان امتیازاتی در منطقه بگیرند و هم اینکه وزن خودشان را در معادلات منطقهای و بینالمللی افزایش دهند. اگرچه اشتباهات محاسباتی زیادی داشتند. هم تأثیر اقدامات ترامپ بر سرنوشت ایران را بهاضافه برآورد محاسبه کرده بودند و هم واکنش ایران به این اقدامات را با کاهش برآورد حساب کرده بودند. مجموعه اینها موجب شد آرزوهایشان محقق نشود. آنها تصور میکردند در دوران ترامپ میتوانند سنگهایشان را با ایران وا بکنند و مشکلاتشان را با ایران حل کنند که همانطور که گفتم، خوشبینانه بود. در رابطه با کشورهای عربی نباید این نکته را فراموش کنیم که مهمتر از ترامپ یا بایدن این مسائل منطقهای است که میتواند تعیینکننده باشد. ایران با دو هزار کیلومتر مرز در خلیج فارس همه مرزهای شمالی این پهنه آبی را در اختیار دارد و از تاریخ هم درسهایی گرفته که رویکرد جدید ایران و کشورهای عربی منطقه را ایجاد کرده است. یکی از این درسها جنگ تحمیلی و حمایت کشورهای عربی از صدام در این جنگ است که ایران را بعد از جنگ به سمت توسعه سختافزاری نظامی پیش برد. این رویکرد موجب شده که ایران اکنون صاحب توانمندیهایی شود که کشورهای منطقه نمیتوانند آن را قبول کنند. همین توضیح نشان میدهد که وزن سیاستهای آمریکا در حل مناقشه میان ایران و عربستان تا چه حد است و وزن مسائل درونمنطقهای چگونه است. نکته پایانی اینکه بایدن دراینمیان احتمالا چه نقشی را ایفا خواهد کرد. درباره آقای بایدن هم باید گفت که انتظاری که از ایشان و سیاستهایش میرود، این است که بتواند تنشها را در منطقه تخفیف دهد. بههرحال آقای بایدن نشان داده که به اندازه آقای ترامپ اهل حرکات جنجالی و نمایش نیست و اگرچه سیاست کلی آمریکا در منطقه تغییر کلی نمیکند؛ ولی میتوان انتظار داشت که دیگر از آن تصمیمات یکباره که موجب تنشآفرینیهای آنی در منطقه میشد، خبری نباشد. به این معنی که احتمالا دیگر از چک سفیدامضای ترامپ به عربستان برای حل مسئله یمن خبری نیست. طبیعی است که این تغییر رویکرد موجب میشود که در روابط آمریکا و کشورهای عربی شکافی ایجاد شود که ایران میتواند از این شکاف در راستای منافع خودش بهره ببرد؛ اما آنچه مشخص است، این است که مسائل منطقه در منطقه و با نقشآفرینی کشورهای منطقه حل خواهد شد و نیروهای خارجی وزن تأثیرگذاری در آن ندارند.