امارات بیسروصدا به پروژه مشترک گازی اسرائیل، مصر و اروپا پیوست
دورزدن آنکارا و مسکو در مدیترانه شرقی
اقدام اخیر امارات متحده عربی در پیوستن به مجمع گاز مدیترانه شرقی بهعنوان عضو ناظر، گام ویژهای است که «محمد بنزاید»، ولیعهد این کشور، با زیرکی برداشته است. این همکاری به آن معناست که اگر آنکارا بخواهد با استفاده از قطر نقش ویژهای در میان اعراب خلیج فارس بازی کند، در آنسو، ابوظبی با پیوستن به این مجمع منطقهای، ایفاگر نقش جدیدی در مدیترانه شرقی خواهد بود؛ منطقهای که نهتنها برای «رجب طیب اردوغان»، رئیسجمهوری ترکیه، اهمیت گستردهای دارد، بلکه برای «ولادیمیر پوتین»، همتای روس او نیز منطقه پرچالشی است. به گزارش روزنامه ایندیپندنت، مجمع گاز مدیترانه شرقی (EMGF) ازسوی مصر، اسرائیل، یونان، قبرس، ایتالیا و اردن بهعنوان سازمانی بیندولتی در مراسمی مجازی به میزبانی قاهره در ماه سپتامبر تأسیس شد و امارات شنبه گذشته به آن پیوسته است. براساس این ائتلاف، با عملیاتیشدن پروژه خط لوله «ایستمد» (EastMed) که تصمیم نهایی درباره سرمایهگذاری در آن تا سال ۲۰۲۲ گرفته خواهد شد، حدود ۱۰ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی ازطریق یونان و ایتالیا به اتحادیه اروپا منتقل میشود. طبق گزارشهای منتشرشده، کشورهای پیشرو در این مجمع نهتنها متعهد شدهاند به قوانین بینالمللی احترام بگذارند، بلکه اعلام کردهاند برای تبدیلشدن به یک منطقه ویژه برای تأمین گاز جهانی تلاش کنند. به گفته متخصصان، دولت مصر اکنون بهخوبی فهمیده که آینده بزرگی در انتظار مدیترانه شرقی است و به همین دلیل مجموعهای از اقدامات اقتصادی، سیاسی و نظامی را در این زمینه انجام داده و شبکهای مهم از کشورهایی تشکیل داده است که نگران تأمین منافع و امنیت جمعی خود هستند. با این ائتلاف نهتنها ترکیه در مدیترانه شرقی تنها میماند، بلکه روسیه نیز مشتری مهم گازی خود، یعنی اروپا را از دست میدهد. پس از آنکه فرانسه خواست به این مجمع بپیوندد و ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا نیز خواهان پیوستن به این مجمع بهعنوان عضو ناظر شدند، ترکیه خود را در مدیترانه شرقی تنهاتر از گذشته احساس میکند و در تلاش است این بازی را به هم بزند؛ اما پس از تحولات اخیر در مدیترانه شرقی و با توجه به ائتلاف بهوجودآمده، مصر به کشوری کلیدی در مدیترانه شرقی تبدیل شده است. همچنین با توجه به اختلاف شدید ترکیه با مصر بعد از برکناری «محمد مرسی»، رئیسجمهوری سابق این کشور، قاهره با رفتن به سمت اسرائیل، صفآرایی جدیدی را در منطقه صورت داده است؛ بنابراین مسئله مدیترانه شرقی نیز به تنشها میان مثلث ترکیه- اسرائیل- مصر که پیش از این در مسئله قبرس نیز مطرح بود بدون آنکه راهحلی برای آن ارائه شود، افزوده شده است. نادیدهگرفتن مسیر ترکیه مسیر ترکیه برای ترانزیت منابع گاز دریای مدیترانه به اروپا یکی از کوتاهترین مسیرها بود. درحالحاضر مقدمات انتقال گاز میدان «شاهدنیز» آذربایجان از طریق خط لوله «تاناپ» و «تاپ» آماده شده است و انتظار میرود سال آینده گاز آذربایجان به اروپا برسد. اگر پروژه خط لوله مدیترانه شرقی از خاک ترکیه عبور میکرد، ترکیه این امکان را مییافت تا هم بخشی از نیاز داخلی را از این طریق تأمین کند، هم از حق ترانزیت برخوردار شود و هم در امنیت انرژی اروپا نقش بیشتری ایفا کند. اوایل ماه دسامبر وزارت خارجه ترکیه به اسرائیل هشدار داد که عبور هرگونه خط لوله گاز از دریای مدیترانه به اروپا، باید با موافقت ترکیه انجام شود. در همین زمان، نیروی دریایی ترکیه کشتی تحقیقاتی اسرائیل را که در حال حرکت در آبهای نزدیک قبرس بود، وادار کرد منطقه را ترک کند. پیش از این درگیریها، تلآویو و آنکارا توافق کرده بودند تا گاز اسرائیل ازطریق خاک ترکیه به اروپا منتقل شود. در ماه اکتبر سال ۲۰۱۷ «درور کوهن»، مشاور وقت وزیر زیرساخت، انرژی و آب اسرائیل، در گفتوگو با خبرگزاری آناتولی ترکیه اعلام کرده بود مذاکرات برای انتقال گاز اسرائیل به اروپا از خاک ترکیه در مرحله «نهایی» قرار دارد و تأکید کرده بود «هماکنون طرفین روی قیمت گاز، مسیر ساخت خط لوله، مقاصد نهایی و حجم گاز صادراتی مذاکره میکنند». اما روابط پرتنش بین اسرائیل و ترکیه، تلآویو را منصرف کرد و این تصمیم با اعتراض آنکارا مواجه شد. ترکیه معتقد است چون خط لوله مدیترانه شرقی از آبهای اقتصادی ترکیه عبور میکند، باید رضایت این کشور نیز جلب شود. بیتفاوتی مسکو اما این خط لوله تنها منافع اقتصادی آنکارا را از بین نمیبرد، بلکه باعث میشود وابستگی گازی اروپا به گاز روسیه نیز کاهش یابد؛ آنهم در شرایطی که مسکو درحالحاضر دو پروژه «ترک استریم» و «نورد استریم۲» را در حال اجرا دارد و قرار است پروژه ترک استریم هشتم ماه ژانویه در سفر پوتین به ترکیه افتتاح شود. اما سنای آمریکا اخیرا شرکتهای دخیل در این دو پروژه را تحریم کرده تا مانع اتمام پروژه نورد استریم۲ شود. روابط تجاری بین روسیه و ترکیه بیش از ۲۰ میلیارد دلار است و دو کشور در راستای اجرای پروژه خط لوله نورد استریم2 همکاری دارند که این خط انتقالی هم گاز روسیه را به آلمان میرساند. هرچند اروپا تاکنون نتوانسته میزان استقلال عمل و حاکمیت خود را برای تکمیل این پروژه بسیار سودآور نشان دهد، ولی روسیه در تحقق این پروژه و امنیت آن روی ترکیه حساب باز کرده است. کاخ کرمیلن با دقت پروژههای انتقال انرژی منطقه را با هدف حضور فعال در پروژههای اکتشاف، استخراج و انتقال انرژی در منطقه رصد میکند و بازار اتحادیه اروپا اولویت اول روسیه است. با بهرهبردای از پروژه ترک استریم، این کشور ۱۵.۵ میلیارد مترمکعب گاز به ترکیه و ۱۵.۵ میلیارد مترمکعب به اروپا صادر خواهد کرد. روسیه همچنین درصدد افزایش صادرات الانجی به اروپاست و به نظر نمیرسد در کوتاهمدت سهم این کشور در بازار اروپا کاهش یابد. با وجود تمام این شرایط، کاخ کرملین تاکنون واکنش خاصی به پروژه مدیترانه شرقی نشان نداده است. از سوی دیگر، روسیه برای پیشبرد اهداف خود، هم یونان و هم ترکیه را در مدیترانه شرقی بهخوبی مدیریت میکند. به نظر میرسد صادرات تسلیحاتی روسیه بهسرعت در حال تبدیلشدن به ابزاری در تاکتیکهای قدرت و ایجاد شرایط ارعاب از سوی یونان و ترکیه است؛ زیرا یونان در راهاندازی و استفاده از موشکهای اس-۳۰۰ گام برداشته و ترکیه نیز بهتازگی اقدام به نصب و پرتابهای آزمایشی اس-۴۰۰ کرده است و با وجود انتقاد ایالات متحده، اردوغان بهصراحت اعلام کرده ترکیه برای حفظ شرایط دفاعی خود نیازمند کسب اجازه از هیچ دولتی نیست. همین رویکرد اردوغان عاملی در جلب نظر پوتین است. روسیه هرچند تلاش دارد تأثیر غیرمستقیمی در رویارویی بین ترکیه و یونان داشته باشد و حمایت قاطع از یکی از اردوگاههای موجود را نشان ندهد، اما کاهش یا افزایش تنشهای کنونی در دست کرملین است. همکاری مصر با امارات به گفته تحلیلگران، پیوستن امارات به این مجمع گازی به معنای آن است که همهچیز در منطقه در حال تغییر است. به گفته آنان، بسیاری از کشورهای عربی و اروپایی ازجمله مصر و امارات متوجه شدهاند که تهدید ترکیه بیش از حد خطرناک است و با اقدامات جداگانه نمیتوان رؤیاهای رجب اردوغان را مهار کرد و این مسئله بیش از هر چیزی به هماهنگی احتیاج دارد. این در حالی است که در سالهای گذشته اردوغان از خلأ امنیتی بهره برده و حضور خود را در سوریه و عراق تثبیت کرده و همزمان با تلاش برای افزایش ردپاهای خود در آسیا، نیروهایش را به منطقه خلیج فارس و لیبی اعزام کرده است. در حقیقت آنکارا بر این باور است که تفاهمهای تاکتیکی با روسیه و ایالات متحده برای آنکه ترکیه بتواند استراتژیهایش را پیش ببرد، کافی است؛ اما این مجمع گازی و عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل، به خوبی نشان داده که توازن قدرت در حال تغییر است. منابع سیاسی در قاهره میگویند مصر آماده است تا بهطور مؤثر و عینی در برابر ترکیه قد علم کند و در این مسیر به درگیریهای سیاسی معمولی رضایت نخواهد داد. به گفته این منابع، مصر اکنون دارای کارت گازی حیاتی است که موقعیت قاهره را بیش از پیش تقویت میکند. یکی از مقامات مصری بدون ذکر نامش به رویترز میگوید: «ترکیه از نظر سیاسی منزوی شده و هرگونه افراط و تفریط ممکن است به آنکارا این فرصت را بدهد تا نیروهایش را در مناطق مختلف منطقه مستقر کند؛ بنابراین لازم است گامهایی برداشته شود که عملا از نقش قاهره در برابر آنکارا پشتیبانی کند». ایندیپندنت مینویسد: «دیپلماسی انرژی در دریای مدیترانه به روزهای حساسی نزدیک میشود. اگر مشکلات ترکیه با کشورهای منطقه در چارچوب مشخصی با درنظرگرفتن منافع طرفین حل شود، میتوان پروژه خط لوله مدیترانه شرقی را خط لوله صلح نامید. اما اگر پروژه اجرائی شود، اسرائیل به تأمینکننده امنیت انرژی اروپا و به بازیگر منطقهای انرژی تبدیل خواهد شد و میتواند با افزایش تولید و صادرات انرژی، روابط خود را با کشورهای عربی بهبود بخشد. اکنون باید دید کشورهای حاضر در مدیترانه شرقی کدام راهحل برای ازبینبردن چالشهای موجود انتخاب میکنند».