فیروزه نماد تاریخی مد ایران است
ستاره جاويد
قدمت آبي ايراني يا آبي فيروزهاي قدمتي به کهنسالي کوههاي ايران است؛ کوههايي که در دل خود، خاستگاه فيروزه اصل ايراني هستند و بر ارزش و نماد اين سنگ بهعنوان آيکوني ايراني صحه ميگذارند. آلودن رنگها، بهخصوص رنگهايي که نماد کهني از سرزمينهاي پير هستند به سياست و ديپلماسي هميشه با نتيجه معکوس همراه بوده است. فيروزهاي که در آنسوي آبها به نام آبي ايراني (Persian Blue) شناخته ميشود، قرنهاي متمادي است که الهامبخش معماران داخلي و خارجي بوده و همواره مورد تأكيد ديزاينرها و معماران نوگرا يا سنتگرا قرار گرفته است. مصادره به مطلوبکردن رنگها و ايهامزايي درخصوص رنگهايي که در هيچ فرقه سياسي نميگنجند و از دل طبيعت نشئت ميگيرند، تاريخ مصرف کوتاهمدتي دارد و هيچ جريان سياسي يا تفکر اپوزيسيونی نميتواند روح ناميراي تاريخ را از رنگها بزدايد.
يکي از رنگهايي که اين روزها قرباني جريانهاي سياسي قرار گرفته، فيروزهاي است که تحت نام جنبش فيروزهاي تبليغ ميشود و در حال يارگيري در فضاي مجازي است و هرگونه استفاده از اکسسوريهاي فيروزهاي را نمادي از طرفداري از اين جريان انحرافي قلمداد ميکنند، درحاليکه نقبي به تاريخ اين سرزمين و جايگاه رنگ فيروزهاي و روانشناسي اين رنگ آرام و متين، گوياي سن کهن اين رنگ و حضور تاريخي آن از ادوار گذشته تا حال، در فرهنگ پوشش و چيدمان اين سرزمين انکارناشدني است. تأثيرات روانشناختي و جامعهشناختي اين رنگ و عمر کهن آن به اندازهاي است که حتي ردپاي حضور اين رنگ را در دنياي مد جهان در سالهاي خيلي دور ميتوان ديد و به وضوح لمس کرد. تأثيرات الهامبخش فيروزه ايراني و رنگ اصيل آن در دنياي هنر و اقتصاد و اجتماع به اندازهاي بود که 182 سال قبل، توجه معروفترين برند مد جهان را به خود جلب کرد و تبديل شد به رنگ سازماني برندي خلاق و بسيار لوکس در زمينه مد و جواهرات که خاستگاه آن، ايران نبود.در ادعاهاي اخيري که یک گروه اپوزيسيون مطرح کردهاند، آلودن رنگ اصيل آبي ايراني به شنل انديشههاي يکسونگرانه و مخرب گروهکي است که هر انتخاب يا سليقهاي از سوي افراد برجسته را به اين جريان نسبت ميدهد و سعي دارد بدون توجه به مخالفت چهرههاي جريانسازي که بيتوجه به بار سياسي تحميلشده به رنگها، برحسب استايل و سليقههاي کاملا شخصي دست به انتخاب رنگها يا اکسسوريها براي حضور در رويدادهاي جهاني ميزنند، اين چهرهها را به جريان مربوطه منتسب کند. منشأ رواني فيروزهاي خاستگاه آبی فیروزهای در تاریخ و پیشینه مد ایرانی و حتی اسلامی نیز، خاستگاهی انکارناپذیر است و ارتباطی به سیاست ندارد. رنگ فيروزهاي سردتر از رنگ سبز است، بنابراین آرامشي که ايجاد ميکند داراي سکون بيشتري است. اين رنگ خستگي را از ذهن ميزدايد و باعث ايجاد نشاط ميشود. علاقهمندان به اين رنگ داراي نيروي جواني و سرزندگي خاصي هستند. از طرفي نور فيروزهاي را نيز بهواقع بايد نزديکترين نور به رنگ آسمان دانست. ازاينرو نور فيروزهاي در ذهن، احساس رهابودن را القا ميکند. نور فيروزهاي، نور خستهکنندهاي نيست و ميتوان بيشتر از آن در نورپردازي و بهعنوان رنگ نور غالب استفاده کرد، هرچند که استفاده صددرصد از آن نيز عوارض نامطلوبي دارد. فيروزهاي رنگ آرامش فکري و ذهني و رنگي است که به پيشرفت و تسهيل رشد معنوي انسان کمک شايانتوجهي ميکند و ازاينرو يکي از علل استفاده در اغلب گنبدهاي مساجد است. رنگ فيروزهاي را ميتوان هم در دکوراسيونهاي سنتي و کلاسيک و هم در دکوراسيونهاي مدرن به زيبايي به کار برد. رنگ فيروزهاي تيره، فضا را مدرن و مردانه جلوه ميدهد و تا حدي هم روشنايي محيط اطرافش را ميگيرد و دکوراسيون را به سمت تيرگي سوق ميدهد، درحاليکه فيروزهاي هرچقدر روشن ميشود، فانتزيتر و زنانهتر ديده ميشود و آنهايي که دوست دارند فضاي سنگين و تشريفاتي بر محيط اتاق نشيمن حاکم باشد بهتر است خيلي به سمت فيروزهاي روشن نروند. فيروزهاي ذاتا يک رنگ رمانتيک است، بنابراين ميتوان فيروزهاي را يک رنگ عاشقانه قلمداد کرد. رنگ فيروزهاي را ميتوان نام مجموعهاي از رنگهاي بين طيف سبز و آبي و رنگي مشابه سنگ فيروزه دانست. وايلر (2007، Wyler) يک طبقهبندي سهگانه از رنگواژهها در زبانها ارائه ميدهد که عبارت است از: رنگواژههاي اصلي (cardinal color names)، رنگواژههاي تبديلي (converted color names) و رنگواژههاي تغييريافته (modified color names) که هرکدام زيرطبقههايي دارند. رنگواژههاي تبديلي ميتوانند از نام سنگها مشتق شوند. بنابراين فيروزهاي يک رنگواژه تبديلي است؛ سنگ فيروزه بهخاطر رنگ و ويژگيهايي که در باور عامه به آن نسبت داده ميشد، مانند خوشيمنبودن و حائلشدن در برابر نظر بد، سنگي محبوب و رنگي عامهپسند تلقي ميشود. شيمِل (۱۹۹۲) مينويسد برخي اقسام آن مانند فيروزه ابواسحاقي و فيروزه سليماني که از نيشابور به دست ميآيد، ارزشمند است. استفاده از فيروزه در زينتآلات و جلد کتابهاي باارزش رواج داشته و فیروزه حتي در ظرفها و اثاثيه برخي حکمرانان و اشراف به کار ميرفته است. در سال ۱۸۴۵، کتاب آبي تيفاني که دقيقا برگرفته از آبي ايراني بود، اولين کاتالوگ خردهفروشي در ايالات متحده آمريکا محسوب ميشد که از سوي کمپاني تيفاني (Tiffany & Co) عرضه شد. نوآوري ديگري که خبرساز شد، اين بود که در سال ۱۸۸۵ از تيفاني خواسته شد که «نشان بزرگ ايالات متحده آمريکا» (عقاب علامت آمريکا) را دوباره طراحي کند و اين طراحي مجدد، هنوز روي همه اسکناسهاي يکدلاري ايالات متحده، کماکان ديده ميشود. در سال ۱۸۷۸، چارلز تيفاني يکي از بزرگترين و مرغوبترين الماسهاي ممتاز زردرنگ جهان را با وزن بيش از ۲۸۷ قيراط به دست آورد که در معادن الماس کيمبرلي در آفريقاي جنوبي کشف شده بود. «الماس تيفاني» زينتبخش آدري هپبورن در عکسهاي تبليغاتي فيلم صبحانه در تيفاني بود که امروز ميتوان در طبقه اول فروشگاه تيفاني آن را مشاهده کرد. در سال ۱۸۶۱، آبراهام لينکلن، براي مراسم تحليف رياستجمهوري خود، ساخت يک جام را به شرکت تيفاني سفارش داد و در طول دوران رياستجمهوري، براي همسرش يکسري زينتآلات از مرواريدهاي ريزِ ساخت تيفاني خريد. اين شرکت همچنين با طراحان برجسته مد، مثل پالوما پيکاسو و کوکو شانل همکاري کرده است و براي سربازان جنگهاي داخلي آمريکا نیز شمشير ميساخت. طرحهاي نقره چارلز تيفاني مورد توجه «نمايشگاه جهاني پاريس» (Universal Exposition) در سال ۱۸۶۷ قرار گرفت که برايش «نشان شايستگي» را به ارمغان آورد. تيفاني اولين شرکت آمريکايي بود که به چنين افتخاري دست يافت. در کنار اين ارتباطات که چارلز تيفاني و جانشينان متعددش آنها را با موفقيت در اذهان مردم تقويت کردهاند، نام تجاري تيفاني همچنين توانسته است با گسترش محصولات براي طيفهاي گوناگون اجتماع، به موفقيت دست يابد. ترديدي نبود که تيفاني يک نام تجاري تجملي است که رنگ رؤيايي و لوکس خود را از فيروزه کهن ايراني الهام گرفته است.خيلي پيشتر از اين تأثيرات جهاني، فيروزهاي بهعنوان رنگي با ارزشهاي مثبت نشانهشناختي نزد ايرانيان شناخته شده و رواج پيدا کرده بود و ايرانيان به رؤيت اين رنگ در محيط عادت کرده بودند. رنگ فيروزهاي در ظروف سفالين نيز يکي ديگر از کاربردهاي اين رنگ را در توليدات و مصنوعات ايراني مينماياند. ويلکينسون (Wilkinson) در مقالهاي به هنر رنگآميزي ديوارهاي گچي و چوبي در ايران اشاره و رنگهاي غالب را زرد، سرخ و آبي لاجوردي معرفي ميکند. البته اينکه هرکدام از اين رنگها در کجا به کار گرفته ميشده، محل صحبت است. آبي لاجوردي غالبا براي پسزمينهها به کار گرفته ميشد. در سدههاي ۱۳ تا ۱۹ ميلادي در ايران، رنگهاي فيروزهاي و آبي روشن براي رنگآميزي گنبد و فضاي ورودي بهمنظور القاي استعاره آسمان به کار گرفته ميشد (شيمل، ۱۹۹۲). روانشناسي رنگ فيروزهاي رنگ فيروزهاي به همين دليل آرامشي که از آن ايجاد ميشود، سکون بيشتري دارد. ازاينرو نور فيروزهاي در ذهن، احساس رهابودن را القا ميکند. فيروزهاي رنگ آرامش فکري و ذهني است. فيروزهاي رنگي است که به پيشرفت و تسهيل رشد معنوي انسان کمک شايانتوجهي ميکند. همانطورکه هويداست قدمت کهن و پيشينه خوشنامي اين رنگ به اندازهاي فراگير و غني است که هرگونه امکان مصادره به مطلوب و تعلق به جريانهاي سياسي را از آن سلب ميکند و خوشبختانه نهتنها نميتواند مبلغ محدودي از يک روح غرغرو و انحرافي باشد بلکه اگر در هر اشلي محدود بشود، اصالت کهن خود را به رخ ميکشد.
آخرین اخبار اخبار را از طریق این لینک پیگیری کنید.