حسین شهرابی، مدیرعامل شرکت «امیدفضا»:
برای توسعه صنعت فضایی دولت باید نقش کاتالیزور را ایفا کند
صنعت فضایی ایران در دهههای اخیر با وجود بودجه و صرف سرمایه بالا، دستاوردهای زیادی در کاربردسازی فناوری فضایی نداشته است. مسیر توسعه این صنعت به گفته فعالان آن همچنان با چالشهای ساختاری و نهادی مواجه است. برخلاف دنیا که در این صنعت نقش بخش خصوصی پررنگتر میشود، در ایران بخش خصوصی هنوز سهم واقعی و مؤثری از این صنعت ندارد و اکوسیستم استارتاپی فضایی کشور شکل نگرفته است.

به گزارش گروه رسانهای شرق،
صنعت فضایی ایران در دهههای اخیر با وجود بودجه و صرف سرمایه بالا، دستاوردهای زیادی در کاربردسازی فناوری فضایی نداشته است. مسیر توسعه این صنعت به گفته فعالان آن همچنان با چالشهای ساختاری و نهادی مواجه است. برخلاف دنیا که در این صنعت نقش بخش خصوصی پررنگتر میشود، در ایران بخش خصوصی هنوز سهم واقعی و مؤثری از این صنعت ندارد و اکوسیستم استارتاپی فضایی کشور شکل نگرفته است. حسین شهرابی، بنیانگذار و مدیرعامل شرکت خصوصی «امیدفضا» که سابقه مدیریت پروژه ماهواره ملی امید و چندین پروژه دولتی فضایی را در کارنامه دارد، در گفتوگو با «شرق» به مشکلات و نیازهای صنعت فضایی کشور اشاره میکند. شهرابی معتقد است موانع ذهنی مدیران دولتی در برخی موارد از قوانین و مقررات رسمی جدیتر است. او میگوید: «زمانی که تصمیم داشتم شرکت خصوصی فضایی راهاندازی کنم، همکارانم گفتند مگر میشود ماهواره خصوصی ساخت؟ من پرسیدم کجا قانونی هست که گفته باشد نمیشود؟». او معتقد است سازوکارهای اجرای دولتی، پروژههای فضایی را مانند پروژههای عمرانی معمولی میبینند، درحالیکه صنعت فضایی ماهیت متفاوتی دارد و با ریسک فناوری همراه است. او در این مصاحبه بارها تأکید میکند که دولت باید نقش کاتالیزوری را در این حوزه ایفا کند تا بازار اولیه شکل گیرد و بخش خصوصی فرصت توسعه پیدا کند.
اطلاعاتی که از شرکت امیدفضا وجود دارد و همچنین براساس اظهارنظر برخی فعالان این صنعت، گفته میشود شرکت شما تنها شرکت خصوصی است که در حال حاضر بهطور واقعی در ایران به ساخت ماهواره میپردازد.
البته شرکتهایی دیگر خصوصی هم هستند، ولی شاید درجه «خصوصیبودن» آنها فرق کند؛ یعنی بخشی از سهام متعلق به دانشگاه باشد. با این دید میتوان گفت ما خالص خصوصی هستیم.
شما از کسانی بودید که در پروژه ماهواره ملی امید نقش داشتید و بیشتر در بدنه دولتی فعال بودید. چه شد که تصمیم گرفتید از آن قالب دولتی جدا شوید و یک شرکت خصوصی در حوزه ساخت ماهواره راهاندازی کنید؟
سابقه کار من در حوزه ماهواره به سال ۱۳۷۷ برمیگردد؛ زمانی که در مقطع کارشناسی ارشد، پروژهای مرتبط با ماهواره گرفتم و از همان زمان در این حوزه ماندهام. در پروژه ماهواره ملی امید، مدیر پروژه بودم. این ماهواره نخستین ماهواره بومی جمهوری اسلامی ایران بود که در سال ۱۳۸۷ با پرتابگر بومی به فضا فرستاده شد. تقریبا تا سال ۱۳۹۷ در همین حوزه و در قالب فعالیتهای دولتی کار کردم، اما شرایطی پیش آمد که باعث شد تصمیم بگیرم به سمت ایجاد یک شرکت خصوصی حرکت کنم. این تصمیم دو جنبه داشت؛ یک جنبه بیرونی و بینالمللی و یک جنبه درونی و مربوط به وضعیت داخل کشور.
از منظر بیرونی، ما شاهد تحولاتی بزرگ در صنعت فضایی جهان بودیم. به بیان ساده، زیستبوم یا زنجیره ارزش فضایی دنیا از محوریت دولتها به سمت محوریت شرکتهای خصوصی و دانشبنیان حرکت میکرد. شرکتهای نوآفرین و استارتاپها خودشان پروژه تعریف میکردند، خدماتی را پیشنهاد میدهند و ارزش خلق میکردند؛ نه اینکه صرفا منتظر باشند دولت برایشان پروژهای تعریف کند. مثال بارز این تحول، شرکت اسپیسایکس و پروژه استارلینک است. درواقع کسبوکار اینترنت ماهوارهای توسط خود شرکت خلق شد، نه به سفارش دولت. به عبارت دیگر، بخش خصوصی پا را از زنجیره تأمین فراتر گذاشته و وارد زنجیره ارزش شده بود. وقتی چنین تغییری در جهان رخ میدهد، سرعت رشد صنعت فضایی چندین برابر میشود. دیگر بازیگر اصلی دولتها نیستند و زنجیره ارزش حول دولتها شکل نمیگیرد، بلکه بخش خصوصی خلاق محوریت پیدا میکند. درحالیکه ما در داخل کشور طی ۲۰ سال فعالیت دولتی دستاوردهای فناورانه خوبی داشتیم، اما سرعت رشد ما بههیچعنوان با روند جهانی قابل رقابت نبود. به همین دلیل اگر با همان رویکرد قبلی ادامه میدادیم، محکوم به عقبماندن بودیم.
من علاقهمند بودم جوانان و تیمهای نوآفرین در این مسیر وارد شوند، اما واقعیت این است که حوزه ماهواره از نظر فناوری، چندان در دسترس عموم نیست و جسارت ورود بخش خصوصی کم بود. تجربه هم نشان میدهد معمولا در چنین حوزههایی باید عدهای «صفشکن» باشند تا مسیر را باز کنند. این موضوع محدود به ایران نیست؛ در جهان هم همینطور است. برای مثال، اگر شخصیتی مثل ایلان ماسک جسارت صفشکنی نداشت، شاید کسی جرئت نمیکرد ایده اینترنت ماهوارهای را عملی کند؛ چون تجربه منظومه «ایریدیوم» در دهه ۱۹۹۰ در ذهن همه بهعنوان نمونهای شکستخورده باقی مانده بود. بنابراین، من احساس کردم اگر بخواهیم در حوزه فضایی کار جدی انجام دهیم، باید زمین بازی را تغییر دهیم. واقعیت این بود که دولت دیگر ظرفیت لازم برای تغییر زمین بازی را نداشت. این انگیزه اصلی من برای حرکت به سمت ایجاد یک شرکت خصوصی بود. البته دلایل فرعی هم وجود داشت؛ ازجمله اینکه خود دولت به دلایل مختلف -ازجمله تغییر و تحولات سیاسی و تأثیر برجام- دیگر شرایط لازم برای پیشبرد پروژهها را نداشت. همین مجموعه عوامل در سالهای ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۸ باعث شد ایده راهاندازی یک شرکت خصوصی در ذهن من شکل بگیرد. درواقع به خاطر شرایطی دولت در عمل انگیزهای برای ورود جدی به این موضوع نداشت و این هم مزید بر علت شد. البته شاید دلیل اصلی نبود، اما قطعا در تصمیم من بیتأثیر هم نبود. در عین حال باید بگویم در همان شرایط، معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری (که خود بخشی از دولت به حساب میآمد) انصافا کمکهای بسیاری به ما کرد. آن زمان آقای دکتر ستاری در رأس معاونت علمی بودند و در دورههای بعد هم این حمایتها ادامه یافت. این نشان میدهد که بهرغم سیاستهای کلان دولت، در حوزه معاونت علمی و دانشبنیان شاهد تصمیمات منطقی، درست و حمایتی بودیم.
شما اعلام میکنید که برای رشد فناوری فضایی توسط بخش خصوصی با توجه به شرایط باید کسی میآمد و صفشکنی میکرد. بااینحال وقتی بعد از چند سال از ورود شرکت شما به صنعت فضا گذشته و به این صنعت نگاه میکنیم، بخش خصوصی همچنان فعالیت اندک و انگشتشماری دارد. دلیل اینکه هنوز اکوسیستم استارتاپی و بخش خصوصی در این صنعت شکل نگرفته است چه میتواند باشد؟
اگر از من بپرسید نیاز امروز صنعت فضایی کشور چیست، چند نکته را بهعنوان نیازهای مبرم مطرح میکنم. اول اینکه ما باید از بخش دولتی به سمت بخش خصوصی مهاجرت کنیم؛ خصوصی «دانشبنیان». من بر این واژه تأکید دارم؛ چون امروز بازار به خلاقیت نیاز دارد. صرفا خصوصیبودن کافی نیست؛ خصوصیبودن در کنار خلاقیت و نوآوری (یعنی دانشبنیانبودن) اهمیت دارد.
دوم، صنعت ما باید از حالت درونزایی خارج شود و به سمت برونگرایی حرکت کند. نگاه ما باید بینالمللی باشد و بازار جهانی را هدف بگیریم، نهفقط بازار داخل کشور را.
اگر این دو محور را مبنا قرار دهیم، متوجه میشویم که سابقه ما در حوزه اقتصاد بسیار ضعیف است. به دلایل مختلف، درصد عمدهای از اقتصاد کشور دولتی است؛ برخی آمارها از ۷۰ درصد و برخی حتی از ۹۰ درصد سخن میگویند. ذات اقتصاد دولتی با ریسک و ریسکپذیری سازگاری ندارد و همین موضوع به نوعی تنبلی در اقتصاد ما ایجاد کرده است. طبیعی است که این مشکل در حوزه فضایی نیز خود را نشان میدهد. وقتی به بخشهای دیگر اقتصاد نگاه میکنیم، سهم بخش خصوصی و دانشبنیان نیز چندان پررنگ نیست؛ درحالیکه باید بسیار بیشتر از وضعیت فعلی باشد. بنابراین، ضعف حضور بخش خصوصی در صنعت فضایی هم از همین ریشه ناشی میشود.
متأسفانه در سالهای گذشته برخی انگارههای نادرست در ذهنها شکل گرفته که مانعی جدیتر از قوانین و مقررات اجرائی است. تغییر این ذهنیتها بسیار سختتر از تغییر دستورالعملها و قوانین است. اجازه دهید مثالی بزنم. زمانی که تصمیم داشتم از دولت خارج شوم و یک شرکت خصوصی در حوزه فضایی راهاندازی کنم، این موضوع را در جمعی از همکارانم که مدیران دولتی بودند، مطرح کردم. بلافاصله گفتند: «مگر میشود ماهواره خصوصی ساخت؟ اصلا چنین چیزی شدنی است؟». پاسخ من این بود: «کجا نوشته که نمیشود؟ شما قانونی، مقررهای یا بندی را نشان دهید که گفته باشد این کار امکانپذیر نیست». این نشان میدهد که موانع ذهنی در بسیاری از مواقع پررنگتر از موانع اجرائی و عملیاتی هستند.
این موانع ذهنی که اشاره میکنید از کجا ریشه میگیرند؟
تجربه من نشان میدهد که این موضوع ریشه در سابقه دولتیبودن اقتصاد کشور دارد. برای نمونه، اگر به دهه ۱۳۶۰ برگردیم، زمانی بود که جهان به سمت اقتصاد خصوصی حرکت میکرد، اما در ایران شرایط بهگونهای دیگر رقم خورد. چند عامل موجب شد مسیر ما معکوس شود. یکی از این عوامل، جنگ تحمیلی با عراق بود. شرایط کشور بسیار سخت بود و ناگزیر به سمت اقتصاد کوپنی و دولتی حرکت کردیم. از سوی دیگر در سالهای ابتدایی انقلاب هم برخی برداشتهای نادرست از مفهوم عدالت اجتماعی باعث شد اقتصاد بهشدت دولتی شود. این الگو متأسفانه در کشور تثبیت شد و امروز بخش بزرگی از گردش مالی کشور در دست دولت است. جداکردن دولت از این گردش مالی اکنون بسیار دشوار است. هر بار هم که تصمیم بر این شده که اقدامی در این زمینه انجام شود، حواشی زیادی ایجاد شده است؛ ازجمله نگرانی درباره تضییع حقوق کارگران، تخلفات یا رعایتنشدن قواعد. در نتیجه هیچگاه این تغییر بهطور کامل و درست شکل نگرفته است. به نظر من دستکم برای موضوعات جدید، راهحل این است که دولت اصلا ورود نکند. درواقع جداکردن دولت از اقتصاد کار سادهای نیست، اما حداقل میتوانیم در موضوعات جدید تلاش کنیم که دولت ورود نکند. عرصهای که ما امروز وارد آن شدهایم، درواقع همان «عصر نوین فضایی» یا به تعبیر جهانی NewSpace است. این حوزه بهطور مشخص با منظومههای فضایی تعریف میشود و ما تلاش میکنیم در این عرصه بخش دانشبنیان نقشآفرین و بازیگر جدی باشد.
شما بهعنوان بخش خصوصی که از اواسط دهه ۹۰ وارد این حوزه شدهاید، با گذشت زمان تغییری در روندها و سیاستها برای ورود بخش خصوصی به این حوزه مشاهده کردهاید یا همچنان همان روالهای گذشته حاکم است؟
قطعا تغییراتی رخ داده است. اگر بخواهم دقیقتر بگویم، نسبت به گذشته شرایط بهتر شده است، اما نسبت به آینده، همچنان نیازمند تغییرات جدی هستیم تا شرایط مطلوب شکل بگیرد. به نظر من، در گذشته دو ایراد عمده در نگاه مدیران وجود داشت؛ اول اینکه تحولات صنعت فضا به سمت منظومههای ماهوارهای را جدی نمیگرفتند و باور چندانی به آن نداشتند. دوم اینکه محور این تحولات یعنی بخش خصوصی دانشبنیان را قبول نداشتند و تصور نمیکردند این بخش میتواند محرک اصلی باشد. امروز خوشبختانه وقتی نگاه میکنم ایراد نخست تقریبا برطرف شده و به این نتیجه رسیدهاند که واقعا در دنیا تحولات جدی در صنعت فضا رخ داده و منظومههای ماهوارهای کارهای انقلابی و شگفتانگیزی انجام میدهند؛ هرچند اگر این درک زودتر اتفاق میافتاد، قطعا نتایج بهتری برای کشور داشت. درخصوص ایراد دوم، یعنی باور به محوریت بخش دانشبنیان، باید بگویم بسیاری از ذهنها تغییر کرده است و نگاهها به سمت پذیرش این واقعیت رفته، اما هنوز در عمل این باور به واقعیت تبدیل نشده است. اجازه دهید مثالی بزنم. ما بهعنوان یک شرکت خصوصی فضایی، برای اینکه بتوانیم بازاری ابتدایی و حداقلی در این حوزه داشته باشیم، پس از نزدیک به چهار سال مذاکره و پیگیری مستمر توانستیم به حداقل نتیجهای در یک قرارداد برسیم. این روند بهقدری طولانی شد که عملا سه دولت مختلف را پشت سر گذاشتیم. مذاکرات از دوران آقای روحانی آغاز شد و نهایتا در دولت آقای رئیسی موفق شدیم قرارداد را منعقد کنیم و این قرارداد در زمان آقای پزشکیان همچنان ادامه دارد.
چه قراردادی؟
قرارداد ما مربوط به ساخت ماهواره «کوثر» بود. ما این پروژه را با بضاعت و سرمایه چهار شرکت دانشبنیان کلید زدیم. در ابتدا هیچ مشتری مشخصی برای این پروژه پیدا نکردیم، حتی تلاش کردیم مشتری خارجی پیدا کنیم یا سرمایهگذار جذب کنیم، اما موفق نشدیم. در نهایت ما یک کنسرسیوم را تشکیل دادیم و کار را شروع کردیم. البته انصافا معاونت علمی در آن مقطع به ما کمک کرد تا کار شکل بگیرد. وقتی کار کمی جلو رفت، توانستیم دولت را قانع کنیم که حداقل خدمات این ماهواره را پیشخرید کند. همین شد که قرارداد ما در دولت قبل از آقای رئیسی به امضا رسید. به این ترتیب، دولت پذیرفت تصاویر ماهوارهای را از ما خریداری کند.
این قرارداد در عمل چگونه پیش رفت؟
بهطور شفاف عرض کنم، ما سال گذشته ماهواره کوثر را پرتاب کردیم، اما متأسفانه به مرحله ارسال تصویر نرسید. طبق قرارداد، بهعنوان کار اولی که پرتاب کردیم، قرار بود اگر دادهها از این ماهواره ارسال شود، تصاویر این ماهواره را دولت از ما بهعنوان پیشخرید بخرد. قرارداد هم بهگونهای بود که اگر ما به عکس نرسیم یا کیفیت عکس براساس تعهدات ما نباشد، به میزانی که کیفیت عکس پایین میآید، از قرارداد ما کم میشود و اگر از حدی هم پایینتر باشد، ارائه خدمات ما رایگان میشد. این یعنی ریسک بزرگ که باید بهعنوان بخش خصوصی میپذیرفتیم و قبول هم کردیم. وقتی پرتاب اول به نتیجه نرسید، ما بلافاصله کار ساخت ماهواره دوم را آغاز کردیم تا بتوانیم به تعهد قراردادی خودمان عمل کنیم. ولی در این بین اتفاقاتی افتاد؛ یکی از مشکلات اساسی، تغییر نرخ ارز بود. وقتی قرارداد را بستیم، نرخ دلار حدود ۲۷ هزار تومان (نیمایی) بود و قرارداد هم بر همین میزان تنظیم و به ریال تبدیل شد. امروز دلار از صد هزار تومان هم گذشته است. ما بارها تلاش کردیم دولت را متوجه کنیم که این تغییر نرخ ارز، ریسک اقتصادی سنگینی را به بخش خصوصی تحمیل کرده و لازم است دولت پای کار بیاید و جبران کند. بخش خصوصی که با همه سختیها وارد این حوزه شده، نباید قربانی چنین شرایطی شود.
از طرفی، در برنامه هفتم توسعه به صراحت تکلیف شده که دولت موظف است ریسک سرمایهگذاری بخش خصوصی در حوزه منظومههای ماهوارهای را پوشش دهد. واقعیت این است که انتظار اینکه یک شرکت خصوصی که میانگین سنش شش سال است، در اولین پرتاب خود دقیقا به تمام استانداردها و کیفیتهای نهایی برسد، واقعا غیرمنطقی است. در هیچ جای دنیا چنین انتظاری وجود ندارد. برای مثال، شرکت اسپیسایکس که امروز همه آن را میشناسند، در پروژه فالکون بیش از ۱۳ پرتاب ناموفق داشت تا بالاخره به موفقیت رسید یا در پروژههای دیگر بارها شکست خوردند. این نشان میدهد ریسک فناوری بخش جدانشدنی این صنعت است. اما متأسفانه سازوکارهای اجرائی دولت ما طوری است که گویی این پروژهها را مانند پروژههای تکراری عمرانی میبیند؛ مثلا مانند ساخت یک پل یا یک بزرگراه. همان قوانین و قراردادهایی را که در چنین پروژههایی در نظر گرفته میشود، برای ما هم در نظر میگیرند. درحالیکه این حوزه بهکلی ماهیت متفاوتی دارد. این مسئله برای ما چالشهایی جدی ایجاد کرده است.
پرسش دیگری که مطرح است، این است که ماهوارههایی که شما در بخش خصوصی یا حتی در پروژههای دولتی میسازید، تا چه اندازه واقعا قابل رقابت با نمونههای خارجی هستند؟ مثلا اینکه شما ماهوارهای میسازید و به فضا پرتاب میکنید و نمیتواند نتیجه لازم را در اختیار دولت بگذارد، آیا از نظر تکنولوژی و فناوری به کار بردهشده قابل با مقایسه با ماهوارهای است که برای نمونه ایلان ماسک میخواهد پرتاب کند و چند بار در پرتاب آن با شکست مواجه میشود؟
اگر خاطرتان باشد، در ابتدای گفتوگو اشاره کردم که در دنیا اتفاقی رخ داده و منظومههای ماهوارهای شکل گرفتهاند؛ اتفاقی که در ادبیات جهانی به NewSpace یا «فضای نوین» مشهور است. ویژگی اصلی این منظومهها استفاده از ماهوارههای کوچک، ارزان و پرشمار است. نکته جالب این است که در صنعت سنتی فضایی همیشه صحبت از «سرریز فناوری از صنعت فضا به سایر صنایع» میشد، اما در فضای نوین، مسیر برعکس شده است؛ یعنی میگویند در صنعت فضایی نوین (نیو اسپیس) باید فناوریها را از سایر صنایع وارد فضا کنید و به کار بگیرید. همین امر باعث میشود رشد این صنعت از نظر فناوری و اقتصاد بسیار سریعتر باشد. این تحولات یک پنجره تازه پیشروی کشورهای در حال توسعه باز کرده است. برای مثال، کرهجنوبی اگر میخواست رقابت خود را از صنعت آنالوگ آغاز کند، هیچگاه نمیتوانست به ژاپن برسد. بنابراین مسیر دیجیتال را برگزید و اساسا وارد حوزه آنالوگ نشد. این میانبُر زدن باعث شد کره بتواند جایگاه خود را در رقابت جهانی تثبیت کند. یا نمونه دیگر، در صنعت هوایی، ایران هواپیمای مسافربری یا جنگنده سرنشیندار تولید نمیکند و در نسلهای گذشته سابقه فناورانه موفقی نداشت، اما در صنعت پهپاد، کشور جزء قدرتهای برتر جهان است؛ چون رقابت را از تحولات بهروز آغاز کرد.
همین اتفاق امروز در حوزه منظومههای ماهوارهای رخ داده است. این فرصت به دلیل ویژگیهای خاص صنعت نوین فراهم شده است؛ پرتاب در مدارهای پایین، ساخت ماهوارههای کوچک و ارزان و استفاده حداکثری از فناوریهای سایر صنایع. خوشبختانه ایران در این زمینهها جایگاه نسبتا مناسبی دارد. توان پرتاب در مدار پایین را داریم، توان ساخت ماهوارههای کوچک را داریم و میتوانیم این ماهوارهها را تکثیر کرده و به منظومه تبدیل کنیم. بنابراین مشکل اصلی ما از جنس فناوری نیست، بلکه بیشتر سازمانی و دولتی است؛ یعنی نگرانی اصلی آن است که همچنان تفکر دولتی بر این حوزه حاکم باشد. من نمیخواهم بگویم از نظر فناوری همپایه دنیا هستیم، اما فاصله ما در این زمینه با دنیا زیاد نیست. بیشترین نگرانی در این زمینه، نگاه دولتی حاکم است.
اما ماهوارهها نیازمند تجهیزات بسیار پیشرفته هستند تا نتیجه مطلوب هم به دست بیاورند. با توجه به تحریمها، شما این تجهیزات را چگونه تأمین میکنید؟ آیا همه بومیسازی شده یا بخشی هم وارد کشور میشود؟
واقعیت این است که تحریمها -و حتی جنگ تحمیلی در گذشته- بهنوعی باعث شد ایران در حوزههای فناوری عمیق پیشرفت کند. این پیشرفتها در سطح جامعه چندان دیده نمیشود، اما کسانی که در صنایع فناورانه کار کردهاند، آن را به خوبی لمس میکنند. بارها پیش آمده که در پروژههای ماهوارهای ابتدا تصور میکردیم فناوری مورد نیاز در کشور وجود ندارد، اما پس از جستوجو دیدیم که هست؛ حتی توسط شرکتهای خصوصی. اگر بخواهم عددی بدهم، بیش از ۸۰ درصد قطعات مورد نیاز ساخت ماهواره اکنون در داخل کشور قابل تولید است. این موضوع فقط مربوط به شرکت ما نیست؛ سایر سازندگان دولتی هم عمدتا قطعات را از شرکتهای دانشبنیان داخلی تأمین میکنند. این روند سالهاست آغاز شده و هر پروژه ماهوارهای که در گذشته ساخته شده، بخشی از این زنجیره توسعه را شکل داده است. امروز هرکسی بخواهد وارد این حوزه شود، با یک بستر نسبتا آماده روبهرو است. بنابراین از این منظر نگرانی چندانی وجود ندارد.
تا اینجا درباره مسیر و چالشها صحبت کردیم، حالا میتوانم بپرسم شرکت شما تاکنون چند ماهواره ساخته و وضعیت آنها چگونه است؟
تاکنون سه ماهواره ساختهایم که دو مورد از آنها پرتاب شده و یک ماهواره دیگر هم امسال پرتاب خواهد شد. سال گذشته ما دو ماهواره را همزمان پرتاب کردیم؛ «کوثر ۱» و «هدهد». امسال هم انشاءالله یک ماهواره دیگر از «کوثر» پرتاب خواهد شد. ماهواره «کوثر» درواقع ویرایش دوم پروژه ماست. در نامگذاری داخلی، آن را «کوثر یکونیم» مینامیم، اما در ثبت بینالمللی با عنوان «دونمای ۱» یا به انگلیسی «2c-1« شناخته میشود. این ماهواره امسال پرتاب خواهد شد و امیدواریم از سال آینده تعداد پرتابهایمان افزایش یابد. نیت ما این است که ظرف سه سال آینده بتوانیم یک منظومه ماهوارهای شکل دهیم.
ماهوارههای هدهد و کوثر در چه حوزههایی امکان کاربردیکردن خدمات فناوری فضایی را فراهم میکنند و تاکنون چقدر دادههایشان مورد استفاده قرار گرفته است؟
«کوثر» یک ماهواره تصویربرداری است، درحالیکه «هدهد» ماهوارهای مخابراتی با باند باریک و متمرکز بر اینترنت اشیا محسوب میشود. محور اصلی هر دو پروژه، کشاورزی دقیق است. علت انتخاب این حوزه هم روشن است؛ زمینهای کشاورزی معمولا از مناطق شهری فاصله دارند و زیرساختهای مخابراتی در آن نقاط ضعیف است. بنابراین اینترنت اشیا میتواند در خدمت کشاورزی دقیق قرار گیرد. از سوی دیگر، بخش تصویربرداری هم میتواند در پایشهای دورهای سطح مزارع نقش مؤثری ایفا کند. محموله ماهوارهای ما شامل دو دوربین است؛ یکی دوربین رنگی (RGB) و دیگری دوربین نزدیک مادون قرمز (NIR). این ترکیب بهطور خاص با هدف کشاورزی انتخاب شده است. با تحلیل تصاویر در این دو طیف، میتوان بیش از ۸۰ درصد کیفیت رشد گیاه را تشخیص داد و تخمین زد. البته باید توجه داشت که با یک ماهواره به هدف اصلی نمیرسیم؛ در کشاورزی لازم است تصاویر حداقل بهصورت هفتگی بهروز شوند تا پایش مستمر امکانپذیر باشد. در حوزه اینترنت اشیا هم حالت ایدئال ارتباطات برخط است. این اهداف تنها با یک ماهواره محقق نمیشود و حتما به یک منظومه متشکل از چندین ماهواره نیاز داریم.
با این توضیحات، آیا دادههای ماهوارههایی که ساختهاید اکنون به مرحله کاربردی رسیده است؛ یعنی سازمانها یا بخش خصوصی از دادههای آن استفاده میکنند؟
همانطور که در ابتدای مصاحبه اشاره کردم، دولت در اینجا میتواند به توسعه بازار کمک کند؛ بازاری که تا امروز کاملا دولتی بوده و در شرایط گذشته فاصله زیادی با نیازهای واقعی داشته است. ایدئالهایی که اکنون مدنظر است، ایجاب میکند برای جانگرفتن حوزه کشاورزی فضایی، تعامل گستردهای داشته باشیم. ما برای اینکه این حوزه جان بگیرد تقریبا سه سال است با کشتوصنعتهای مختلف و دیگر بازیگران زیستبوم کشاورزی وارد همکاری شدهایم؛ از شرکتهایی که با پهپادها عملیات سمپاشی انجام میدهند گرفته تا شرکتهای فعال در آبیاری هوشمند، ارتقای تجهیزات هوشمند، مدیریت ناوگان و حتی هوشمندسازی نهادهها، بذرها و کودها. با چند کشتوصنعت نیز فازهای آزمایشی برگزار کردهایم تا نشان دهیم فناوریهای فضایی میتواند بهطور مستقیم در کشاورزی به کار گرفته شود.
این مسیر سیر طبیعی است که در دنیا طی میشود یا فقط در ایران؟
در دنیا هم تقریبا وضعیت به همین شکل است و این بازار هنوز جا نیفتاده است. برای مثال، شرکت آمریکایی «پلنت لبز» که با بیش از ۲۰۰ ماهواره یکی از پیشروترین منظومههای ماهوارهای دنیا را شکل داده، همچنان یکی از محورهای اصلی فعالیتش کشاورزی است و هنوز در تلاش است تا بازارش را گسترش دهد. بنابراین این حوزه نیازمند خلاقیت، نوآوری و قانعکردن مصرفکننده است. به همین دلیل، ما در «امیدفضا» تلاش میکنیم این بازار را جا بیندازیم؛ هرچند هنوز با نقطه مطلوب فاصله داریم. نقش دولت در این مسیر بسیار مهم است؛ زیرا تا زمانی که بازار به بلوغ کامل برسد، دولت باید فرصتی برای «نفسکشیدن» به شرکتهای نوپا بدهد. بر همین اساس، ما با سازمان فضایی ایران قراردادی برای پیشخرید تصاویر ماهواره «کوثر» امضا کردیم. به این معنا که دولت بهعنوان مشتری اولیه وارد شد، خدمات ما را پیشخرید کرد و این فرصت ایجاد شد تا بتوانیم بازار را توسعه دهیم. خوشبختانه امروز شاهد نتایج این تصمیم هستیم. بهعنوان نمونه، اکنون در حال همکاری با یکی از کشتوصنعتهای بزرگ کشور هستیم تا از این تصاویر در پایش محصولاتشان استفاده کنند. یا دو هفته پیش جهاد کشاورزی یکی از شهرستانها ما را دعوت کرد و درخواست داشت از پلتفرمی که توسعه دادهایم، استفاده کند. بنابراین این مسیر یک پاسخ صفر و یک ندارد؛ ما در حال تلاش برای تثبیت جایگاه خود در بازار هستیم، اما همزمان نقش دولت بهعنوان ایجادکننده بازار اولیه را نادیده نمیگیریم. به نظر من، دولت باید نقش کاتالیزور را ایفا کند تا بازار به جایگاه واقعی خود برسد.
با توجه به مشکلاتی که در بازار داخلی وجود دارد، آیا امکان ورود به بازارهای بینالمللی یا حتی منطقهای را دارید؟ آیا کسی خریدار دادههای ماهوارهای شما در جهان است؟
یکی از راهبردهای اصلی ما از همان ابتدای تأسیس شرکت این بود که بازار خود را در سطح بینالمللی ببینیم. برای همین هم نخستین بار که به سراغ پرتابگر رفتیم، پرتابگر بینالمللی را انتخاب کردیم؛ چون معتقد بودیم شرکتی که میخواهد در بازار جهانی حضور داشته باشد، باید زبان و ادبیات بینالمللی را یاد بگیرد و با آن کار کند. به همین دلیل، اولین قرارداد خود را با همین نگاه بستیم و این در صنعت ما باب جدیدی گشود. اکنون نیز در تلاش هستیم منظومهای که برایش برنامهریزی کردهایم و انشاءالله طی سه سال آینده بتوانیم تعداد زیادی ماهواره در مدار بگذاریم، سعی میکنیم آن را بهعنوان یک پروژه در حد کشورهای «بریکس» نگاه کنیم که البته قابل تأمین به شانگهای و اوراسیا هم هست. ما بازار را به دو بخش بالادست و پاییندست تقسیم میکنیم. بخش بالادست شامل ساخت ماهواره، پرتاب و شبکه ایستگاههای زمینی است. در این حوزه تلاش میکنیم با کشورهای دیگر همکاری مشترک داشته باشیم. احتمالا شروع ما در این زمینه با روسیه خواهد بود؛ زیرا روابط پرتاب فضایی با این کشور شکل گرفته است. این همکاری مشترک میتواند باعث شود در بخش پاییندست -یعنی ارائه خدمات- مسیر برای ما باز شود و مقاومت کشورها در استفاده از خدمات ماهوارهای ما کاهش یابد. اگر به ائتلافهای بینالمللی مانند بریکس و شانگهای نگاه کنید، خواهید دید این دو ائتلاف از نظر وسعت سرزمینی، جمعیتی و حتی فناوری فضایی جزء بزرگترین مجموعههای جهان (شامل روسیه، هند و چین) هستند. حضور فعال در چنین بلوکهایی میتواند برای ما فرصتهای بینظیری در سطح بینالمللی ایجاد کند. اینکه الان در نقطه بالفعل هستیم، درست نیست و ما هم چنین ادعایی نداریم، ولی در تلاش هستیم در این بخش بازار خوبی را شکل دهیم. اگر سازمان فضایی و معاونت علمی به شکل مشترک در این زمینه به خوبی ایفای نقش کنند، رسیدن به این هدف دور از دسترس نخواهد بود و امیدواریم همین امسال قراردادهایی در حوزههای بینالمللی منعقد کنیم.
بهعنوان پرسش پایانی، به نظر شما چه اقدام کلیدی باید انجام شود تا اکوسیستم بخش خصوصی در صنعت فضایی کشور شکل بگیرد و این صنعت رشد کند؟
ما معتقدیم و بر همین اساس هم عمل میکنیم که اگر منظومه ماهوارهای با محوریت شرکتهای دانشبنیان در سطح بینالملل شکل بگیرد، گام اولیه بسیار ارزشمندی برداشتهایم. این اتفاق میتواند مسیر را به سمت ایجاد یک منظومه مخابراتی و اینترنت ماهوارهای ملی هموار کند. تحقق این هدف نیازمند همکاری و همافزایی دولت، معاونت علمی و سازمان فضایی است. اگر این نقشها به درستی ایفا شود، شکلگیری چنین اکوسیستمی دور از دسترس نیست.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.