اظهارنظر جنجالی درباره مرگ مارادونا؛ خودخواسته بود!
روح مارادونا پنج سال بعد از مرگش هنوز به آرامش نرسیده. حالا ادعا شده که اسطوره بزرگ فوتبال خودخواسته پایان زندگی را انتخاب کرده است.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
روح مارادونا پنج سال بعد از مرگش هنوز به آرامش نرسیده. حالا ادعا شده که اسطوره بزرگ فوتبال خودخواسته پایان زندگی را انتخاب کرده است.
پنج سال پس از مرگ دیهگو مارادونا، نه جنجالها درباره مرگ او تمام شده و نه آرامشی در کار است. پروندهها همچنان باز میشود، اتهامات تازه مطرح میشود، اطرافیان از نام او سود میسازند و دادگاهی که باید حقیقت را روشن میکرد بار دیگر از ابتدا آغاز خواهد شد. در روزهایی که آرژانتین در سالگرد آن مرگ تلخ یاد بزرگترین اسطوره ورزشی تاریخش را زنده نگه میدارد، سایه یک پرسش سنگین بر همهچیز سنگینی میکند: مارادونا واقعاً چگونه مرد؟
سهشنبه گذشته، تصویر عظیمی از مارادونا، تصویری سیاه و سفید، با حاشیههایی آبی و سفید، بر فراز ورزشگاه مونومنتال ریور ظاهر شد. در حالی که لیام و نوئل گالاگر روی صحنه رفتند و آهنگ «Live Forever» را اجرا میکردند، ۸۵ هزار نفر یکصدا فریاد میزدند: «اُله، اُله، اُله... دیهگو، دیهگو!» لیام گالاگر پشت به جمعیت، رو به تصویر مارادونا ایستاده بود، دستها را بالا گرفته و کلماتی نامفهوم را به سمت او فریاد میکشید. حال و هوای احساسی سنگینی در ورزشگاه موج زد؛ اشک و فریاد در سالگرد مردی که برای بسیاری، نه فقط بزرگترین فوتبالیست، بلکه بزرگترین شخصیت تاریخ کشور بود. با این حال، او هنوز «در آرامش نیست».
«به نظر من او را کشتند.» این جمله را ماریانو ایسرائلیت، یکی از نزدیکترین دوستان مارادونا، در گفتوگو با الموندو میگوید. او کتابی منتشر کرده با عنوان «دوست خدا» و در آن آشکارا میگوید: مرگ دیهگو یک قتل بود.
اگر قتل رخ داده، متهمان آن پزشکان و اطرافیانی هستند که در ماههای پایانی کنار مارادونا بودند. پروندهای کیفری آغاز شد که میتوانست روشنگر حقیقت باشد، اما ناگهان با رسوایی بزرگی لغو شد: یکی از قضات دادگاه مخفیانه در حال تهیه یک مستند درباره پرونده بود. عنوان آن مستند؟ «عدالت الهی». جولیتا ماکینتاچ با این اقدام حرفهاش را نابود کرد؛ حرکتی که، به گفته نویسنده، «کاملاً با فضای آشفته و سودجویانه پیرامون مارادونا» هماهنگ است.
ایسرائلیت بار دیگر تأکید میکند: «برای من این یک قتل است.» او انگشت اتهام را به سمت لئوپولدو لوکه، پزشک معالج مارادونا، آگستینا کوساخوف، روانپزشک او، و حلقهای از افراد مشکوک و غیرقابل اعتماد اطراف این اسطوره نشانه میرود.
سپس او یک کلمه را به زبان میآورد: «کوبا». و خط داستانی به سال ۲۰۰۱ پرتاب میشود. مارادونا در کلینیک «لا پرادرا» برای ترک اعتیاد بستری بود. آنجا دوباره از نو ساخته شد، چه از نظر اخلافی و چه از نظر مالی مالی، البته قبل از آنکه بعدها دوباره سقوط کند.
ایسرائلیت داستانی از آن روزها تعریف میکند: شبی که طوفان بزرگ میشل در هاوانا میتاخت و درخت نخل بزرگی خانه مارادونا را تهدید میکرد، دیهگو نیمهشب شماره خصوصی فیدل کاسترو را گرفت و کمک خواست. «ده دقیقه بعد چهار کارگر آمدند و درخت را بریدند.» مارادونا رو به دوستانش گفت: «دیدید گفتم فیدل واقعاً دوست منه؟»
ایسرائلیت میگوید پزشک قدیمی مارادونا، آلفردو کائه، همیشه تأکید میکرد که یک قرص برای قلب او حیاتی است و دیهگو نباید هیچوقت خوردنش را قطع کند. او روزانه ۱۰ تا ۱۲ قرص مصرف میکرد؛ برای حافظه، حفظ مایعات بدن و خیلی چیزهای دیگر... اما قرص قلب، مهمترین بود. طبق گفته ایسرائلیت، لوکه هرگز این قرص را تجویز نکرد و «در کالبدشکافی هیچ نشانهای از مصرف داروی قلب دیده نشد».
چند هفته پیش از مرگ، مارادونا او را در آغوش گرفت و در گوشش زمزمه کرد: «ترکم نکنید... من رو تنها نذارید.» این جمله اکنون محور اصلی دادگاهی است که باید روشن کند آیا او واقعاً «تنها رها شد»؟
ایسرائلیت میگوید پس از یادداشتهای تهدیدآمیز، نگران جان خودش است. او مدعی است که میلیونها دلار از پولهای مارادونا ناپدید شده؛ پولهایی که از قراردادهای پنهانی در مکزیک، معاملات با حکومت ونزوئلا و همکاری با امارات به دست آمده و به شکل پول «سیاه» پرداخت شده بود.
شکوه و افول یک اسطوره
پنج سال پس از مرگ دیهگو، آرژانتین تغییر کرده است. زمانی مارادونا بیچونوچرا بزرگترین بود، و مسی در سایه. اما بعد از قهرمانی جهان در قطر، شرایط عوض شد. «مسی تا حدودی دوران یکهتازی دیهگو را تحتالشعاع قرار داد، ولی بزرگی او در تاریخ را هرگز».پ
خانوادهای که از نام مارادونا پول درمیآورد
در کنار این پروندهها، خانواده مارادونا هم مسیر خود را میرود. دالما مستندی به نام «دختر خدا» ساخته، و کلودیا ویلائنی در شبکههای اجتماعی برای هوادارانش نقش راهنمای تور را بازی میکند: «میخواهیم اشک بریزیم، فریاد بزنیم، شادی کنیم و با قلبی نو شده برگردیم.»
در مرکز بوئنوس آیرس، پروژه «M10 Memorial» در انتظار مجوز قضایی است تا بقایای مارادونا از گورستان فعلی به آرامگاهی دیگر منتقل شود؛ بنایی ۱۰۰۰ مترمربعی برای زیارت دوستداران مارادونا.
روسیو اولیوا، آخرین شریک زندگی مارادونا، مدعی است آخرین حرفهای او قبل از مرگش این بوده: «به من گفت: امیدوارم زندگی خوبی داشته باشی، ازدواج کنی، بچه داشته باشی... چیزی که من نتونستم بهت بدم.»
و وقتی از او پرسیدند آیا مارادونا را کشتند؟ آخرین شریک زندگی دیهگو اینطور پاسخ داد: «نمیدانم. فقط فکر میکنم خودش را رها کرده بود... شاید دیگر نمیخواست زندگی کند.»
آخرین اخبار ورزش را از طریق این لینک پیگیری کنید.