|

روحانی: مذاکره سخت ولی امکان‌پذیر است/ مردم باید بعد از جنگ ۱۲ روزه اصلاح در امور را ببینند

رئیس‌جمهور ایران در دوره‌های یازدهم و دوازدهم مهم‌ترین قدرت را رابطه با ملت عنوان کرد و گفت: این ملت در جنگ ۱۲ روزه با همه قدرت در کنار ایران ایستاد. گفتند ما ایرانی هستیم و برای ایرانمان فداکاری می‌کنیم. ما باید این حس را تقویت کنیم. چطور به حماسه ملت پاسخ بدهیم؟ یعنی هرچه بار هست بر گُرده اکثریت مردم باشد و هرچه امتیاز هست برای اقلیت کوچک باشد؟! اینکه معنی ندارد. جنگ ۱۲ روزه که تمام شده بود اوایل یک نسیم خوبی داشت می‌وزید، یک دفعه این نسیم قطع شد. حالا فکر می‌کنند که این جنگ به زودی شروع نمی‌شود و عقب افتاده لذا دوباره برگشتند به بداخلاقی‌های قبلی‌شان.

روحانی: مذاکره سخت ولی امکان‌پذیر است/ مردم باید بعد از جنگ ۱۲ روزه اصلاح در امور را ببینند

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

حجت‌الاسلام‌والمسلمین حسن روحانی، روز یکشنبه (۲۰ مهر) در جلسه دوره‌ای خود با استانداران دولت‌های یازدهم و دوازدهم گفت: اگر قدرت نظامی و اطلاعاتی و سیاسی و دیپلماسی را تقویت کنیم و بالاتر از همه قدرت ملی را افزایش دهیم، جنگ نخواهد شد. رهبری فرمود «نه جنگ، نه صلح» به نفع کشور نیست، «نه جنگ» را محقق کنیم و این کار شدنی است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حسن روحانی، رئیس‌جمهور ایران در دوره‌های یازدهم و دوازدهم مهم‌ترین قدرت را رابطه با ملت عنوان کرد و گفت: این ملت در جنگ ۱۲ روزه با همه قدرت در کنار ایران ایستاد. گفتند ما ایرانی هستیم و برای ایرانمان فداکاری می‌کنیم. ما باید این حس را تقویت کنیم. چطور به حماسه ملت پاسخ بدهیم؟ یعنی هرچه بار هست بر گُرده اکثریت مردم باشد و هرچه امتیاز هست برای اقلیت کوچک باشد؟! اینکه معنی ندارد. جنگ ۱۲ روزه که تمام شده بود اوایل یک نسیم خوبی داشت می‌وزید، یک دفعه این نسیم قطع شد. حالا فکر می‌کنند که این جنگ به زودی شروع نمی‌شود و عقب افتاده لذا دوباره برگشتند به بداخلاقی‌های قبلی‌شان.

روحانی با بیان اینکه مردم باید بعد از جنگ ۱۲ روزه اصلاح در امور را ببینند، خاطرنشان کرد: مردم از فردا ببینند که قانون را در بحث انتخابات در ۴ مورد اصلاح کردیم که اگر عده زیادی از مردم به یک فردی علاقه دارند یا ۶۰ درصد مردم علاقه دارند، یک جمع کوچک نمی‌تواند او را رد کند. اصلاح کنید قانون را. صداوسیما را یک سال ملی کنیم. صداوسیما علیه اتحاد و انسجام ملی کار می‌کند. دولت یا حاکمیت همه تلاششان را بکنند ظرف یک سال آینده رشد تورم را متوقف کنند. این به مردم امید می‌دهد. در قدم اول نقدینگی را مهار کنید. به بانک‌ها اولویت بدهید برای سرمایه در گردش، برای رشد تولید و ارز آنچه که صادرات می‌شود - انشاءالله نفتی که برمی‌گردد - غیرنفتی‌اش هم برگردد. وقتی برگردد یک مقدار قیمت ارز در بازار مهار می‌شود.

او با تأکید بر ضرورت تقویت دستگاه اطلاعاتی کشور گفت: در بخش اطلاعاتی اگر ده جاسوس درجه یک موساد را در کشور دستگیر کنید و دشمن بداند که افراد اصلی‌اش دستگیر شده‌اند، طرح‌هایش به هم می‌خورد و ناچار است از نو طراحی کند. ممکن است این کار چند ماه طول بکشد. با «نه جنگ و نه صلح» این‌طور می‌شود مقابله کرد، «نه جنگ» از این راه امکان‌پذیر است. ولی از جنگ ۱۲ روزه بیش از ۳.۵ ماه گذشته، به هرحال فرصت داشتیم، از این فرصت می‌توانستیم استفاده کنیم الان هم می‌توانیم تا چند ماه دیگر به نتایج خوبی برسیم، تا جنگ را عقب بیاندازیم و حتی جنگ را منتفی کنیم.

رئیس‌جمهور ایران در دوره‌های یازدهم و دوازدهم دوگانه «جنگ یا تسلیم» را غلط دانست و اظهار داشت: ما باید کاری کنیم که برگردیم به قدرت بازدارندگی در بخش نظامی، اطلاعاتی و سیاست خارجی؛ گرچه مذاکره الان سخت‌تر شده و پیدا کردن راه یک مقدار پیچیده است ولی به هر حال نمی‌توانیم بگوییم ما در شرایط فعلی نمی‌توانیم با دنیا مذاکره کنیم. این حرف درست نیست که یا جنگ است یا تسلیم. این دوگانه غلطی است که یا باید بجنگیم و اگر نجنگیم باید تسلیم شویم. ما می‌توانیم هم نجنگیم هم تسلیم نشویم و راه دیگری را پیدا کنیم، یعنی راه تعامل را پیدا کنیم، در پی بحث برد - برد باشیم که اساس سیاست خارجه و توافقات خارجی دولت تدبیر و امید بود. امروز هم امکان‌پذیر است که با دنیا مذاکره و مسائل‌مان را حل کنیم البته کمی پیچیده و سخت است.

متن کامل اظهارات حسن روحانی به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

در دو سال اخیر با مجموعه مسائل و معضلاتی در منطقه مواجه شدیم که در سال‌ها یا حتی در دهه‌های گذشته کمتر شبیه آن‌ها وجود داشته است. ضربه‌های بزرگی بر انواع سرمایه‌ها، از جمله انسان‌های ارزشمند و بی‌گناه در منطقه ما توسط شرورترین رژیم تروریست دولتی جهان یعنی اسرائیل غاصب و جلادی مثل نتانیاهو وارد شد و در طول این دو سال برای جهان ظلم و سبوعیت این رژیم نسبت به گذشته آشکارتر شد. البته این‌ها همیشه سبوعیت داشتند ولی در این دو سال به مراتب بیشتر شد؛ شهری مانند غزه با دو میلیون و سیصد هزار نفر جمعیت را به یک ویرانه تبدیل کردند، با آن همه کشته و زخمی. این باریکه را شبانه‌روز با هواپیما، موشک، توپخانه و تانک بمباران کردند. وحشی‌گری به این صورت کمتر سابقه داشت. البته در این دو سال، در اهداف مهم‌شان که اعلام کردند ناموفق بودند؛ یعنی گفتند ما به زودی حماس را نابود می‌کنیم و از بین می‌بریم. حزب‌الله را نابود می‌کنیم. مقاومت را به طور کل در منطقه نابود می‌کنیم؛ حتی در یمن با همکاری آمریکا و انگلیس بمباران‌های شدید را انجام دادند، ولی ناموفق بودند.

اسرائیل، آمریکا و ناتو نسبت به ایران در جنگ ۱۲ روزه به آن اهداف اصلی و مهم‌شان نرسیدند؛ البته خسارت‌های زیادی به حماس، حزب‌الله، لبنان، یمن و کشورهای دیگر منطقه مخصوصاً سوریه که تروریست‌ها را بر آن کشور مسلط کردند، وارد کردند. تروریست‌هایی که قبلاً همین کشورهای غربی با آن‌ها جنگیدند و عده‌ای از آن‌ها را زندانی کردند و بعد هم برخی را آزاد کردند. همان‌ها امروز شدند حاکم بر سوریه.

عامل اصلی شکست آمریکا و اسرائیل، حماسه ملت ایران بود

در تمامی موارد به نظر من ملت‌ها ایستادگی خوبی کردند؛ از ملت فلسطین گرفته که انصافاً در این دو سال استقامت و صبوری فوق‌العاده‌ای از خودشان نشان دادند و علی‌رغم این همه بمباران و خسارت‌های بزرگ، همچنان استوار و مقاوم ایستادند. حزب‌الله لبنان علی‌رغم همه خسارت‌ها و مشکلاتی که برای آن پیش آمد، ایستادگی کردند. یمن با همه این خسارت‌ها ایستادگی کرد؛ حتی عراق و کشورهای دیگر.

ایران به ویژه در این جنگ ۱۲ روزه فوق‌العاده ظاهر شد. انصافاً مردم استقامت، مقاومت و ایستادگی بزرگی کردند و عامل اصلی شکست آمریکا و اسرائیل همین حماسه ملت ایران بود. البته اقدامات فرماندهی معظم کل قوا و تلاش ارزشمند نیروهای مسلح سر جای خودش محفوظ است اما نقش ملت، برجسته بود.

منتهی نباید اشتباه کنیم این مردم در جنگ ۱۲ روزه به خاطر عشق به ایران، عشق به وطن، عشق به آحاد مردم ایران و عشق به استقلال کشور که نمی‌خواستند یک مشت اجنبی بر این کشور مسلط شوند، این کار را کردند. این هوشیاری و بیداری بزرگی از طرف ملت بود. مردم ممکن است نسبت به حاکمان گله داشته باشند، ناراحت باشند، عصبانی باشند، حتی عده‌ای بگویند حاکمان نالایق هستند، تا این حد هم ممکن است عده‌ای معترض باشند اما در عین حال برای کشور، وطن و استقلالشان با تمام قدرت ایستادگی کردند و این چیزی بود که آمریکا و اسرائیل پیش‌بینی نکرده بود. اینکه آن‌ها بتوانند به پدافند هوایی ما صدمه بزنند را پیش‌بینی کرده بودند. اینکه بتوانند در برابر موشک‌های ما چگونه توسط گنبد آهنین و سیستم تاد و سایر سیستم‌ها مقابله کنند پیش‌بینی کرده بودند اما اینکه از این ملت بزرگ حتی یک نفر نیاید به نفع آن‌ها در خیابان شعار بدهد را فکر نمی‌کردند. علی‌رغم اینکه مردم ناراحتند، گرفتارند، در معیشت و زندگی خودشان این همه مشکلات دارند اما باز هم ایستادگی کردند. حالا اگر ما این جنگ ۱۲ روزه را درست تبیین نکنیم و در پیچ و خم به اصطلاح جنگ روایت‌ها منحرف کنیم، در صداوسیما و سایر رسانه‌ها تعبیراتی کنیم و نکاتی بگوییم که برخی درست و برخی نادرست باشد، نگران‌کننده است. باید مسأله را درست ببینیم و تبیین کنیم، نقطه ضعف‌های خودمان را پیدا کنیم و بتوانیم جبران کنیم، نقطه قوت‌های خودمان را هم ببینیم و بتوانیم تقویت کنیم.

از هر ابتکاری باید استفاده کنیم

نیروهای مسلح ما باید تقویت شوند. به اصطلاح بنیه دفاعی ما باید از هر نظر قوی شود. این مسأله در یک زمان کوتاه و چند روزه و چند هفته‌ای ممکن نیست. البته ابتکار همیشه مهم است. گاهی وقت‌ها در مسائل بسیار علمی پیچیده با ابتکار می‌شود ایستادگی کرد.

من یک نمونه بگویم؛ در جنگ ۸ ساله تقریباً از اواسط سال ۶۱ سیستم‌های پدافندی موشکی ما نمی‌توانست به خوبی فعالیت کند. دلیلش این بود که هم شوروی سابق و هم فرانسه موشک‌های ضد تشعشع رادار را به عراق داده بودند. به محض اینکه رادار روشن و تشعشع راداری آغاز می‌شد آن موشک به سمت رادار شلیک و رادار سیستم پدافندی منفجر می‌شد. آن موشک‌ها از فاصله ۶۰ کیلومتری شلیک می‌شد، این سیستم پدافندی ما اگر هم می‌خواست فعال شود به هدف ۶۰ کیلومتری نمی‌رسید، بنابراین به محضی که رادار روشن می‌شد قبل از اینکه آن هواپیما در بُرد این سیستم موشکی ما قرار بگیرد، رادارها منفجر می‌شدند. هرچه ما سیستم موشکی می‌بردیم به جبهه نمی‌توانستند کاری کنند. لذا در سال ۶۲ و ۶۳ نتوانستیم کاری کنیم البته خیلی دوستان تلاش کردند، ولی نشد. اما در سال ۶۴ که من فرمانده پدافند هوایی شدم همه دوستان را جمع کردم. اولین مسأله من این بود که با موشک ضد تشعشع راداری چه کار کنیم، اینکه می‌گویم ابتکار مهم است، نمونه‌اش همین است. الان من نمی‌خواهم آن ابتکار را بیان کنم که چه بوده، از نظر من هنوز هم آن طرح دارای طبقه‌بندی است. عده‌ای از نظامیان و اپراتورهای این سیستم، چند نفر درجه‌دار و افسر جزء طرحی داشتند آوردند و ما بحث کردیم در ستاد پدافند هوایی، شهید ستاری و شهید بابایی خیلی نقش داشتند و کمک می‌کردند، هر دو معاونین من در این ستاد بودند که کارشان بسیار ارزشمند بود، واقعاً فکر و طراحی آن‌ها خیلی مفید بود. ما در ستاد درباره این ابتکار بحث کردیم و به این نتیجه رسیدیم که این طرح را عملیاتی کنیم، دیدیم ضرری نمی‌کنیم، البته تردید بود که این ابتکار بتواند جلوی موشک ضد تشعشع راداری را بگیرد. این را اولین بار در سال ۶۴ در خوزستان تجربه کردیم. آن موشک به رادار اصابت نکرد و این سیستم موشکی پدافند هوایی یک مقدار که هواپیما جلوتر آمد آن را هدف قرار داد و سرنگون کرد. این حادثه برای عراقی‌ها خیلی مهم بود؛ یعنی یک نقطه عطف در جنگ و در سیستم پدافند هوایی بود. همین باعث شد که ما در اواخر سال ۶۴، سال ۶۵ و بهار ۶۶، در ۱۵ ماه حدود ۱۵۰ هواپیمای عراقی را سرنگون کنیم که دنیا متعجب شده بود. این موفقیت در سایه این ابتکار بود، اگر این ابتکار نبود نمی‌توانستیم کاری کنیم. الحمدالله دیدم کسی تا به حال راجع به این موضوع چیزی نگفته و همچنان مخفی مانده است. خیلی مهم است که چند نفر بنشینند فکر کنند، البته از روی مباحث علمی و تجربه به این نتیجه رسیدند.

ما اولین موضوعی که امروز باید درباره آن فکر کنیم موضوع ابتکار است. ما در برابر این هجمه تکنولوژی نو که امروز به جنگ آمده، می‌توانیم کاری یا فکری بکنیم؟ به نظر من نباید مأیوس باشیم. البته خیلی کارها باید انجام بدهیم. اما در عین حال از هر ابتکاری هم باید استفاده کنیم. شاید افراد خلاقی باشند، دانشمندان و صاحب‌نظرانی باشند؛ آن‌هایی که متخصص الکترونیک، جنگال و فضای مجازی هستند بتوانند کاری کنند که ما بتوانیم بر تفوق تکنولوژیک دشمن غالب شویم که در این جنگ ۱۲ روزه مواردی را شاهد بودیم.

می‌توانیم با دیگر کشورها ائتلاف نظامی داشته باشیم

علاوه بر این آیا می‌توانیم در زمینه دفاعی شرکایی را پیدا کنیم و به یک ائتلاف یا اتحادی با دیگر کشورها برسیم؟ شاید گفته شود که در شرایط فعلی کشوری را نمی‌بینیم که بیاید با ما ائتلاف نظامی تشکیل دهد. لازم است در اینجا من نکته‌ای اشاره کنم و داستانی را بگویم که تاکنون نگفته‌ام؛ الان هم جزئیات آن را نمی‌خواهم بگویم. ما در دولت تدبیر و امید با یکی از رهبران کشورهای منطقه دو نفری این بحث را مطرح کردیم که در برابر توطئه‌های منطقه آیا ما می‌توانیم چند کشور با هم متحد شویم یا نه؟ ما دو نفر بدون مترجم در یک فضای باز با هم این بحث را کردیم. اول این بحث را او آغاز کرد؛ بعد هم من ادامه دادم. در نهایت به این نتیجه رسیدیم که ۵ کشور در منطقه می‌توانیم با هم متحد شویم. این ۵ کشور منطقه با هم یک پیمان و ائتلاف و یا اتحاد نظامی تشکیل بدهیم. بنا شد ایشان با چند کشور صحبت کند، من هم با چند کشور صحبت کنم. در نهایت این ۵ کشور پذیرفتند. البته در موقع تشکیل جلسه پنج‌گانه در یکی از این کشورها، یک کشور ششمی هم به دلیلی به ما اضافه شد که این ۵ کشور، شد ۶ کشور. اما به محض دعوت به این اجلاس هم آمریکا و هم یکی از کشورهای منطقه مداخله کرد تا دو کشور در این اجلاس شرکت نکنند. هر دو کشور پیغام دادند؛ یکی از آن‌ها گفت آمریکا به ما فشار آورده که شرکت نکنیم، دیگری هم گفت یک کشور عرب منطقه به ما فشار آورده که ما در این اجلاس حضور پیدا نکنیم. به‌هرحال آن روند عمدتاً به دلیل فشار آمریکا و یکی از کشورهای عرب منطقه ادامه پیدا نکرد. پس ما نمی‌توانیم بگوییم به هیچ عنوان نمی‌توانیم با دیگر کشورها به ائتلاف یا اتحادی برسیم. این کار امکان‌پذیر است، البته خیلی پیچیده و سخت است. ضمناً شرایط آن روز که ما تصمیم گرفتیم با امروز خیلی متفاوت است، اما در عین حال نمی‌توانیم بگوییم کاملاً منتفی است.

باید دستگاه اطلاعاتی را تقویت کنیم

پس در بخش نظامی باید خودمان را تجهیز کنیم و پیشرفته شویم و مشکلات علمی و فنی را حل کنیم؛ ضمناً باید به فکر نوعی ائتلاف یا اتحاد نظامی با دیگران هم باشیم. مسأله دوم و سومی هم وجود دارد که به نظر من از این اولی کمی آسان‌تر هست. دومیش اینست که دستگاه اطلاعاتی را تقویت کنیم؛ دستگاه اطلاعاتی را قوی کردن ساده‌تر از اینست تا اینکه سیستم پدافندی و آفندی، جنگنده‌ها و موشک‌های ضدهوایی، موشک زمین به زمین و صدها مورد دیگر که پیچیدگی‌های خاص خودش را دارد و زمان‌بر هم هست، نوسازی کنیم. اما تقویت اطلاعاتی، هم ضد اطلاعات و به طور کلی قدرت اطلاعاتی به مراتب آسان‌تر است. به نظر من بعد از جنگ ۱۲ روزه اگر در این چند ماهه ما می‌توانستیم در تهران ۱۰۰ نفر و یا حتی ۲۰ نفر از جاسوس‌های موساد را دستگیر می‌کردیم، در سال ۱۴۰۴ دستگاه‌های اطلاعاتی ما در تهران ۱۰۰ نفر جاسوس را دستگیر می‌کردند، در سراسر کشور ۵۰۰ یا هزار نفر را دستگیر می‌کردند، هم به مردم روحیه می‌دادند و هم بازدارندگی را بالا می‌بردند. همین بحثی که مقام معظم رهبری هم فرمودند که شرایط «نه جنگ، نه صلح»، شرایط خوبی نیست. چون در این شرایط سرمایه‌دار سرمایه‌گذاری نمی‌کند. تولید را بالا نمی‌برد، فعالیت اقتصادی کلاً با مشکلات همراه می‌شود. نمی‌دانند فردا یا دو ماه دیگر چه می‌شود، آیا جنگی رخ می‌دهد یا نه؟ راهش چیست؟ چطور می‌توانیم نه جنگ و نه صلح را حل کنیم، خب صلح را که ما می‌خواهیم ولی «نه جنگ» مهم است. چطور بتوانیم «نه جنگ» را حل کنیم؟ به محض اینکه در بخش نظامی و در آفند و پدافند یک کار مهمی انجام بدهید دشمن خواهد فهمید چون آثارش را می‌بیند. حالا ممکن است این اقدامات جنگ را به طور کامل از بین نبرد ولی حتما عقب می‌اندازد، حداقل چند ماه دشمن به ناچار به فکر برنامه جدید می‌افتد به دلیل این پیشرفتی که ما به آن رسیدیم.

می‌توانیم جنگ را عقب بیاندازیم و حتی منتفی کنیم

در بخش اطلاعاتی اگر ده جاسوس درجه یک موساد را در کشور دستگیر کنید و او بداند که افراد اصلی‌اش دستگیر شده‌اند، طرح‌هایش به هم می‌خورد و ناچار است از نو طراحی کند. از نو افراد جدید را نفوذ بدهد، ممکن است این کار چند ماه طول بکشد. «نه جنگ و نه صلح» را اینطور می‌شود با آن مقابله کرد، ما باید «نه جنگ» را درست کنیم، «نه صلح» که ما نمی‌خواهیم. صلح مسلماً مقدم بر جنگ است. «نه جنگ» از این راه امکان‌پذیر است. به نظر من این مسأله اینقدر پیچیده نیست که بگوییم امکان‌پذیر نیست. بله یک روزه و دو روزه نمی‌شود ولی از جنگ ۱۲ روزه بیش از ۳.۵ ماه گذشته، به هرحال فرصت داشتیم، از این فرصت می‌توانستیم استفاده کنیم الان هم می‌توانیم تا چند ماه دیگر به نتایج خوبی برسیم، تا جنگ را عقب بیاندازیم و حتی جنگ را منتفی کنیم.

اگر بازدارندگی باشد، جنگ نخواهد شد

اگر بازدارندگی باشد، جنگ نخواهد شد. جنگ زمانی خواهد شد که بازدارندگی مورد تردید قرار بگیرد والا اسرائیل که همیشه می‌خواست با ما بجنگد، مگر تازه تصمیم گرفته؟ آمریکا همیشه نمی‌خواسته با ما بجنگد؟ مگر همیشه آمریکایی‌ها نمی‌گفتند که جنگ و حمله نظامی هم روی میز است. همه رؤسای‌جمهور قبلی هم می‌گفتند و تأکید می‌کردند. این را رئیس‌جمهور آمریکا نقل می‌کند – اگر درست بگوید – که خلبان‌های بی-۲ در کاخ سفید گفتند ۲۲ سال است ما و اسلاف ما برای عملیاتی که در فردو انجام دادیم تمرین می‌کنیم. ۲۲ سال قبل می‌دانید یعنی چه؟ یعنی از آن وقتی که داشتیم نطنز می‌ساختیم، آن‌ها دنبال حمله بودند و طراحی آن را کرده بودند و هواپیمایش را آماده کرده بودند و بمبش را ساخته بودند و خلبان‌ها تمرین می‌کردند. پس دشمن که همیشه می‌خواسته به ما حمله کند ولی وقتی که احساس می‌کند موازنه قوا به هم خورده، تصمیم به حمله می‌گیرد.

باید توازن قوا با اسرائیل، آمریکا و ناتو را حفظ کنیم

اگر می‌خواهید کشورتان را حفظ کنید در برابر دشمن و قدرتی که می‌خواهد به شما حمله کند باید توازن قوا را برقرار کنید، اگر این توازن قوا به هم بخورد او حمله خواهد کرد. به هم خوردن توازن قوا یعنی تصمیم دشمن به حمله. پس معلوم است توازن قوای ما در این مقطع دچار مشکل شده است. شاید برخی فکر می‌کردند باید با اسرائیل توازن قوا داشته باشیم اما ما باید با اسرائیل و آمریکا و حتی معلوم شد با کل ناتو توازن قوا داشته باشیم. در این جنگ ناتو هم حضور پیدا کرد. اروپایی‌ها گفتند اسرائیل این کار کثیف را به نیابت ما انجام داد. یعنی خود اروپایی‌ها گفتند اسرائیل نیابتی ما هست و انتقام ما را دارد می‌گیرد، حالا نمی‌دانم مقصودشان از انتقام، اوکراین است یا چیز دیگری هم هست، چون از مسأله اوکراین خیلی از ما عصبانی هستند، اسنپ‌بک را به دلیل همین عصبانیت انجام دادند. البته ما که می‌گوییم اسنپ‌بک نشده، ما که قبول نداریم چون می‌گوییم سه کشور تخلف کرده‌اند و شورای امنیت هم تخلف کرده است. چون سه کشور مراحلی را که در برجام آمده را طی نکرده‌اند. به همین دلیل هم روس‌ها گفتند خلاف بوده و هم چینی‌ها گفتند، شاید هم این اولین قطعنامه در سازمان ملل است که دو عضو دائم با آن مخالف هستند. چون قطعنامه با مخالفت یک عضو دائم به معنای وتو خواهد بود؛ حالا که حتی دو عضو مخالفند. حتی آن‌هایی که قطعنامه را قبول کرده‌اند، می‌دانند قطعنامه بسیار ضعیف و غیرقابل اجراست.

به دروغ می‌گویند دولت روحانی به شرق اعتنا نمی‌کرد

این نکته را هم در پرانتز بگویم که تمام قطعنامه‌های قبلی که علیه ایران تصویب شد یعنی آن شش قطعنامه‌ای که سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ علیه ایران بود، فصل هفتی هم بود که معنایش این است که ایران مخل صلح و امنیت جهان است. قطعنامه فصل ۷ اهمیت ویژه‌ای دارد به خاطر مواد ۴۰ و ۴۱ و ۴۲ آن که البته معمولاً از ماده ۴۲ در قطعنامه‌ها استفاده نمی‌شود چون ماده ۴۲ جنگ است. در آن شش قطعنامه هم روس رأی مثبت داد و هم چین. در سال ۹۴ آمریکا و اروپا می‌گفتند اگر اسنپ‌بک نباشد و بخواهیم از نو قطعنامه‌ای علیه ایران تصویب کنیم، روس و چین رأی نخواهند داد.

برخی آدم‌های دغل و دروغگو، اتهام می‌زدند و می‌زنند که دولت تدبیر و امید مایل نبود با شرق کار کند و همه‌اش چشمش به غرب بود و با روس و چین کار نمی‌کرد. در دولت قبل ما، در همه قطعنامه‌ها که آن دو دولت رأی داده بودند، چطور در دولت تدبیر و امید غرب نگران شد؟ این‌ها که همیشه رأی داده‌اند چطور حالا می‌گویند ممکن است روس و چین وتو کنند؟ چون غرب فهمیده بود که ایران در دولت تدبیر و امید با دو کشور به سمت روابط راهبردی پیش می‌رود و لذا اگر بخواهند قطعنامه‌ای علیه ما صادر کنند آن‌ها رأی نخواهند داد کمااینکه در دولت ما قطعنامه‌های دیگری در موضوعات دیگر غیر از برجام پیش آمد که روس‌ها و چینی‌ها وتو کردند، این موضوع دروغ این دغل‌کاران را افشا می‌کند که می‌گویند دولت روحانی چشمش به آمریکا و اروپا بود و اعتنا نمی‌کرد به شرق.

شما بدانید بعد از برجام بالاترین قراردادی که درباره آن با کشورهای دنیا مذاکره کردیم با چین بود. آقای شی‌جین‌پینگ به تهران قول داد که ۴۰ میلیارد دلار در ایران سرمایه‌گذاری کند. حالا کشورهای دیگر هم بودند مثل برخی اروپایی‌ها که ۱۰ یا ۱۲ میلیارد مطرح کرده بودند، ولی ۴۰ میلیارد را بانک‌های چینی به ما قول داده بودند. بعد از داستان خروج ترامپ از برجام بود که آن‌ها عقب‌نشینی کردند.

دوگانه «جنگ یا تسلیم» غلط است

ما باید کاری کنیم که برگردیم به قدرت بازدارندگی. در بخش نظامی، در بخش اطلاعاتی و یک بخش دیگر هم که به نظر من مهم است و آن بخش دیپلماسی و سیاست خارجی است. درست است که مذاکره الان سخت‌تر و مشکل‌تر شده و پیدا کردن راه یک مقدار پیچیده است ولی به هر حال نمی‌توانیم بگوییم ما در شرایط فعلی نمی‌توانیم با دنیا مذاکره کنیم. این حرف درست نیست که یا جنگ است یا تسلیم. این دوگانه غلطی است که یا باید بجنگیم و اگر نجنگیم باید تسلیم شویم. ما می‌توانیم هم نجنگیم هم تسلیم نشویم و راه دیگری را پیدا کنیم، یعنی راه تعامل را پیدا کنیم، در پی بحث برد - برد باشیم که اساس سیاست خارجه و توافقات خارجی دولت تدبیر و امید بود. امروز هم امکان‌پذیر است که با دنیا مذاکره و مسائل‌مان را با دنیا حل کنیم البته کمی پیچیده و سخت است.

البته همه می‌دانند که در مذاکره با دیگر کشورها هیچ‌وقت به هدف صد درصد خود نمی‌رسید طرف مقابل هم به هدف صد درصد نمی‌رسد، اگر شما بخواهید به صد درصد برسید یعنی مذاکره بی‌مذاکره. یعنی همان کاری که دولت قبل از ما انجام می‌داد که دنبال صد درصد بود و به هیچ کجا نرسیدند و مرتب قطعنامه علیه کشور گرفتند. اگر کشور مقابل هم بخواهد به صد درصد برسد او هم راه به جایی نمی‌برد. ما باید صد درصد را قبول کنیم که به ۸۰ یا۷۰ درصد می‌رسیم، او هم باید قبول کند به جای صد درصد به ۳۰ یا ۴۰ درصد می‌رسد.

مهم‌ترین مسأله رابطه با ملت است

اما مسأله مهم‌تر از بحث نظامی و اطلاعاتی و دیپلماسی، رابطه با ملت خودمان است؛ بالاترین قدرتی که در جنگ ۱۲ روزه در برابر آمریکا، اسرائیل و ناتو و حتی برخی از کشورهای منطقه بود، ملت ما با قدرت ایستادگی کرد و به آن‌ها اعتنایی نکرد. از آن‌ها روی برگرداند. به آن‌ها گفت ما تسلیم شما نمی‌شویم. به آن‌ها گفت ما گرچه از این حاکمان رنجیده‌ایم، گله داریم و ناراحتیم اما متجاوزین را به کشور راه نمی‌دهیم که پا روی خاک پاک میهنمان بگذارند؛ مخصوصاً رژیم کثیفی مثل اسرائیل.

یکی از اشتباهات بزرگ این‌ها این بود که اسرائیل را فرستادند جلو. اسرائیل منفور است نه در ایران بلکه در میان همه ملت‌های منطقه. اخیراً به نظر من اسرائیل در سطح افکار عمومی جهان خیلی صدمه دیده است. در این دو سال افکار عمومی دنیا علیه اسرائیل شده، یعنی جایگاه اسرائیل در افکار عمومی دنیا تغییر کرده، نه فقط در منطقه و در کل اروپا حتی در خود آمریکا. اینکه شما می‌بینید تظاهرات بزرگ در اروپا برگزار می‌شود به دلیل همین نفرت عمومی است. در خبرگزاری‌ها بود که در لندن تظاهرات ۵۰۰ هزار نفری برگزار شد. خیلی مهم است آن‌ها که در اروپا زندگی کرده‌اند می‌دانند تظاهرات صد هزار و دویست هزار نفری هم به ندرت اتفاق می‌افتد تا چه رسد به ۵۰۰ هزار نفری.

اسرائیل از لحاظ حقوقی هم شکست خورد و در دادگاه لاهه محکوم شد، همه مجامع بین‌المللی و حقوق بشری از دبیرکل سازمان ملل گرفته تا تا نهادهای حقوق بشری همه اسرائیل را محکوم کردند، هیچ یک حامی اسرائیل نبودند.

از طرف دیگر، کشورهای منطقه هم برخلاف آنچه آن‌ها ادعا می‌کنند فهمیدند که خطر اصلی در منطقه اسرائیل است. قبلاً تبلیغ می‌کردند که خطر اصلی ایران است. در این مدت برایشان روشن شد مخصوصاً بعد از حمله اسرائیل به قطر که اسرائیل خطر بزرگ منطقه است. اسرائیل ضررهای جبران‌ناپذیری کرده، حالا به غیر از صدمه‌های اقتصادی و مسأله مهاجرت معکوس.

معنی ندارد بار بر گُرده اکثریت مردم و امتیاز برای اقلیت کوچک باشد

اما آنچه برای ما مهم است بحث ملت بزرگ ایران است. این ملت در این جنگ ۱۲ روزه با همه قدرت در کنار ایران ایستاد نه در کنار ما حاکمان. فکر می‌کنیم این‌ها آمدند به سمت ما و دست روی سینه گذاشتند و گفتند که شما خیلی آدم‌های خوبی هستید ما اشتباه می‌کردیم. نه! دست رو سینه گذاشتند در برابر ایران، تمامیت ارضی و منافع ملی. گفتند ما ایرانی هستیم و برای ایرانمان فداکاری می‌کنیم. سرود ای ایران هم خواندند. حتی مداح‌ها هم‌ ای ایران خواندند. ما باید این حس را تقویت کنیم. چطور باید تقویت کنیم؟ چطور به حماسه ملت پاسخ بدهیم؟ یعنی هرچه بار هست بر گُرده اکثریت مردم باشد و هرچه امتیاز هست برای اقلیت کوچک باشد؟! اینکه معنی ندارد. جنگ ۱۲ روزه که تمام شده بود اوایل یک نسیم خوبی داشت می‌وزید، یک دفعه این نسیم قطع شد. حالا فکر می‌کنند که این جنگ به زودی شروع نمی‌شود و عقب افتاده لذا دوباره برگشتند به بداخلاقی‌های قبلی‌شان.

ما باید در برابر ملت تواضع کنیم و سر فرود بیاوریم. حالا می‌گویند فلان چیز، فلان مسأله را مجلس تصویب کرده است. مگر مجلس رأی چند درصد مردم را دارد؟ حالا اگر رأی هم داشته باشند. کار آن‌ها هم قانونی باشد. اگر یک موضوعی برای ما روشن باشد که ۸۰ درصد مردم مخالف آن هستند، قانونگذاری در مقابل نظر ۸۰ درصد مردم یعنی چه؟ این که قانون نیست. اصلاً وقتی یک چیزی را ۹۰ درصد مردم مخالفند، می‌شود بگوییم چون در مجلس رأی داده و شورای نگهبان هم امضا کرده پس همه باید مطیع باشند؟ چه ارزشی دارد کار شما؟ بله یک وقتی است که ۵۰ درصد این طرف ۵۰ درصد آن طرف، حتی ۴۰ درصد این طرف، ۶۰ درصد آن طرف هستند قابل قبول است اما اگر ۹۰ درصد این طرف و ۱۰ درصد آن طرف هستند، اینکه قانون نمی‌شود. البته ظاهرش نمی‌توانیم ایراد بگیریم. به ظاهر قانونی است چون مجلس رأی داد و شورای نگهبان امضا کرده، بله ظاهرش قانونی است اما روح آن هم قانونی است؟! مثل یک گردویی است که مغزش فاسد است و پوستش خیلی قشنگ است ولی وقتی باز می‌کنید مغزی وجود ندارد.

مردم باید بعد از جنگ ۱۲ روزه اصلاح در امور را ببینند

ما باید به مردم احترام کنیم، به افکار مردم احترام کنیم، باید نوکر مردم باشیم. ما غیر از نوکری کار دیگر و وظیفه‌ای نداریم. بالاترین مقام حکومتی هم نوکر ایران و نوکر ملت ایران است. تمام مقامات در کشور نوکر ملت‌اند. به قول مرحوم مدرس – خدا رحمتش کند – در مجلس گفت ما باید نوکر مردم باشیم. یک نماینده بلند شد گفت آقا ما نوکر هستیم؟ مدرس گفت: بله، گفت: آنچه من می‌فهمم پیغمبر هم آمد برای خدمت به مردم، کار دیگری نداشت. آمد به مردم خدمت کند. ما همه باید خادم مردم باشیم و به مردم خدمت کنیم.

راهش اصلاح است. باید در امور سیاسی به سمت اصلاح برویم. باید در امور خبری و رسانه‌ای به سمت اصلاح برویم. باید در زمینه اجتماعی به سمت اصلاح برویم. باید در زمینه اقتصادی به سمت اصلاح برویم. نمی‌شود اصلاح نکنیم. مردم باید این اصلاح را بعد از جنگ ۱۲ روزه ببینند. با چشمانشان هر روز باید ببینند که یک اصلاحی انجام شده است. آن وقت روبه‌روی اسرائیل و آمریکا و ناتو بازدارندگی قدرتمندی ایجاد می‌شود.

مردم از فردا ببینند که قانون را در بحث انتخابات در ۴ مورد اصلاح کردیم که اگر عده زیادی از مردم به یک فردی علاقه دارند یا ۶۰ درصد مردم علاقه دارند، یک جمع کوچک نمی‌تواند او را رد کند. اصلاح کنید قانون را! اینکه اسلام از دست نمی‌رود. انتخابات برای چیست؟ انتخابات برای این است که یک فردی که رئیس‌جمهور می‌شود نماینده ملت ایران باشد، یک فردی که به مجلس می‌رود نماینده ملت ایران باشد.

صداوسیما دنبال ایجاد اختلاف و دروغ و تهمت است

ما به فکر خواست و نظر مردم باشیم، برویم خودمان را اصلاح کنیم. این چه رسانه ملی است که داریم؟ دنبال یک جناح خاص و یک اقلیت است. هر روز یک کاری می‌کند که مردم تنفر بیشتری پیدا کنند. یک کاری نمی‌کند که مردم را علاقه‌مند بکند. دنبال ایجاد اختلاف است، دنبال دروغ و تهمت به این و آن. حالا من که نگاه نمی‌کنم، نه رادیو را گوش می‌کنم نه تلویزیون را نگاه می‌کنم چون هر وقت که نگاه می‌کنم می‌بینم که در عمق برنامه‌هاشان ضرر ملی است. علیه اتحاد ملی فعالیت می‌کنند. علیه انسجام ملی کار می‌کنند. متأسفانه در چارچوب اسلام کاری نمی‌کنند. گویی قبول ندارند که در اسلام، اخلاق اصل است. فرمود إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ این گفته پیغمبر(ص) را گویی قبول ندارند. می‌گویند پیغمبر آمد حکومت کند. می‌گویند اصلش حکومت است بقیه‌اش که چیزی نیست. این‌ها اشتباه می‌کنند، اصلش اخلاق است نه اینکه حکومت باشد. شما سوراخ دعا را گم کرده‌اید، شما اسلام را نفهمیدید. پیغمبر حکومت کرد ولی حکومتش هم برای این بود که اخلاق حسنه را مستقر کند. نه اینکه بداخلاقی مستقر شود. پیغمبر عشقی به حکومت نداشت، پیغمبر عشق به اخلاق و اطاعت خدا و وحدت و اخوت مسلمانان داشت. عشق پیغمبر به این‌ها بود. عشق پیغمبر که حکومت کردن بر مردم نبود. مگر امیرالمومنین(ع) دنبال حکومت کردن بود؟ فرمود به اندازه کفش پاره من حکومت شما برای من ارزش ندارد، مگر اینکه حقی را بتوانم اقامه کنم یا باطلی را از بین ببرم و ظلمی را از بین ببرم. اصل این است. اصل از بین بردن ظلم است، کنار زدن باطل است، اجرای حق است نه اینکه من روی صندلی قدرت بنشینم. ما باید دنبال اخلاق باشیم ما باید قدم به قدم برویم جلو. خدا شاهد است اگر یک قدم درست برداریم اگر مردم ۴۰ درصد با ما هستند می‌شود ۴۵ درصد، اگر قدم دوم را درست برداریم می‌شود ۵۰ درصد، اگر قدم سوم را درست برداریم می‌شود ۵۵ درصد. مگر از اصلاح چه ضرری کردیم؟ مگر از اخلاق حسنه چه ضرری کردیم، صداوسیما را یک سال ملی کنیم ببینیم ضرر می‌کنیم یا منفعت؟ همه‌اش جناحی و گروهکی بودن؟ یک بار بیاییم آن را ملی کنیم. اشکال که ندارد امتحان کنیم. اگه بد بود سال بعد دو مرتبه جناحی کنیم.

اساس اقتصاد بخش خصوصی است

ما در کشور اقتصادمان را باید درست کنیم. فقط در شعار می‌گوییم مردم. در اقتصاد مقاومتی مگر مردمی شدن یک اصل نبود تا اقتصاد مال مردم شود؟ آیا این اقتصاد مال مردم است؟ واقعاً هرچه بنگاه بزرگ است یا این نهاد دارد یا آن نهاد. یا این خصولتی است یا آن خصولتی یا دولت دارد! بدهیم به مردم. اساس اقتصاد بخش خصوصی است. بعد از بخش خصوصی اگر مواردی لازم و ضروری است دولت باشد. بعد هم در مواردی اگر تعاونی می‌تواند، فعال شود. ما در قانون اساسی خصولتی نداریم، نیروی مسلحی که دنبال اقتصاد باشد دیگر بازدارندگی ندارد. همه‌اش دنبال اقتصاد و به فکر پول است. درحالی که باید برود دنبال وظیفه ذاتی خودش و آن را انجام بدهد.

بیاییم این اقدامات اساسی را برای کشور انجام بدیم. لااقل دو قدم برداریم. چند قدم برای اصلاح جامعه، برای خواست مردم، نه خواست ۵۵ درصد لااقل خواست ۹۰ درصدی مردم برداریم. ده‌ها مورد من سراغ دارم که بالای ۸۰ درصد یا حتی ۹۰ درصد مردم، جزو خواستشان است. در شرایطی که امروز هستیم دولت و همه حاکمیت باید به فکر رفع مشکلات مردم باشند.

توقف رشد تورم به مردم امید می‌دهد

دو موضوع الان برای مردم خیلی مهم است یکی امنیت و دیگری معیشت است. امنیت را بتوانیم درست کنیم، مردم را بتوانیم به آینده امیدوار کنیم. معیشت مردم را هم در حدی که بتوانند زندگی معمولی داشته باشند تأمین کنیم، حالا رشد و توسعه اقتصاد بماند. این حداقلی است که باید انجام دهیم، لااقل یک مورد برویم دنبالش. دولت یا حاکمیت همه تلاششان را بکنند ظرف یک سال آینده رشد تورم را متوقف کنند. این به مردم امید می‌دهد. چطور می‌شود این کار را کرد؟ به نظرم خیلی پیچیده نیست. مرتب مالیات را اضافه نکنیم، به جایش جلوی قاچاق را بگیریم. شما که می‌گویید اینقدر گازوئیل و بنزین قاچاق می‌شود که ارزش آن بیش از آن مالیاتی است که می‌گیرید. این‌ها را درست کنیم. نیروهای انتظامی و نظامی اقدام کنند. ما در دوره خودمان امنیت انتظامی و مبارزه با قاچاق را در خلیج فارس به سپاه پاسداران واگذار کردیم و گفتیم سپاه این کار را انجام دهد چون نیروی انتظامی توان کافی ندارد.

باید کاری کنیم که مردم احساس راحتی کنند. چند کار را انجام دهید. در قدم اول نقدینگی را مهار کنید. به بانک‌ها اولویت بدهید برای سرمایه در گردش، برای رشد تولید و سوم اینکه ارز آنچه که صادرات می‌شود - انشاءالله نفتی که برمی‌گردد - غیرنفتی‌اش هم برگردد. وقتی برگردد یک مقدار قیمت ارز در بازار مهار می‌شود. این سه تا کار را انجام بدهید، بر مهار تورم تاثیر زیادی خواهد داشت. البته ده‌ها کار دیگر هم باید بشود ولی اگر همین سه مورد بتوانند انجام دهند و تورم را مهار کنند امیدی به جامعه داده شده است.

البته روشن است که اگر تحریم برداشته شود خیلی مؤثر خواهد بود، آن سر جای خودش محفوظ که آثارش را هم قبلاً ما دیده‌ایم. به هرحال حتی قبل از اینکه برجام عملیاتی و اجرایی بشود، علی‌رغم ناسپاسی‌ها آثارش در اقتصاد ظاهر شد.

رهبری فرمودند بار سنگین برجام را به تنهایی به دوش نگیرید

اینجا یاد می‌کنم از مراحم رهبر معظم انقلاب، وقتی برجام می‌خواست تصویب شود من نظرم این بود که لازم نیست به مجلس برود و فقط در شورای عالی امنیت ملی تصویب کنیم. بعضی از دوستان مجلسی حتی رئیس مجلس نظرشان این بود که برجام باید برود در مجلس و تصویب شود. آقا به من فرمود که شما مخالفید گفتم بله. گفت چرا؟ من دلایلم را خدمت ایشان گفتم، ایشان به من فرمود من به شما می‌گویم بگذارید برود مجلس. گفتم چرا؟ گفت این بار سنگین را شما به تنهایی به دوش نگیرید، بعدها یک عده پیدا می‌شوند سر هر چیزی شروع می‌کنند به ایراد گرفتن و شما را اذیت می‌کنند. واقعاً با مرحمت و لطف این را فرمود بگذار برود مجلس، به نفع شماست.

حتی وقتی داشتیم روی بندهای برجام بررسی می‌کردیم آن اوایل بعد از توافق موقت ژنو که برای توافق دائم کار می‌کردیم، ایشان به من فرمودند که شما چند نفر دیگر را هم شریک کنید که همه بار به دوش شما نباشد و واقعاً هم پدرانه به من می‌گفتند. ایشان گفت در همه این کارها یک جلسه‌ای درست کنید که دیگران هم باشند و نظر بدهند، لذا ما یک جلسه گذاشتیم، تمام موارد برجام را در آن جلسه هسته‌ای بررسی می‌کردیم. من بودم آقای ولایتی بود، آقای لاریجانی بود، آقای صالحی بود، آقای شمخانی بود، آقای ظریف بود، گاهی آقای عراقچی و تخت‌روانچی هم بودند، آقای نهاوندیان هم در جلسه بود، البته وزیر خارجه و گاهی معاونین او هم بودند، تمام برجام آنجا بررسی شد. چند روز قبل از اینکه برجام می‌خواست تصویب شود در ۲۳ تیر ۹۴، هفتادمین جلسه را ما تشکیل دادیم، ۷۰ جلسه در طول آن یکسال و چند ماه تشکیل شده بود. این به غیر از جلساتی بود که خدمت مقام معظم رهبری می‌رفتیم، رؤسای سه قوه و برخی از مقامات دیگر هم بودند. آخرین جلسه خدمت ایشان در روز ۱۹ تیرماه بود. همه مواردی را که ما می‌خواستیم عملی نبود. ما صد درصد می‌خواستیم، همه ما هم می‌دانستیم که این صد درصد نخواهد شد. ولی خب لازم بود بگوییم صد درصد را تا مذاکره‌کننده‌ها بر مبنای صد درصد حرکت کنند ولی می‌دانستیم که همه صد درصد عملی نخواهد شد. همه راضی بودیم با درصد بالا. ایشان محبت کردند، این برجامی که شورای عالی امنیت ملی تصویب کرد، مجلس تصویب کرد، شورای نگهبان تصویب کرد. این همه جلسات خدمت رهبری داشتیم. حالا ببینید یک عده چه حرف‌ها می‌زنند. بعضی از آن‌ها سوابقشان روشن است که آن‌ها چه کرده‌اند و حالا مدعی شده‌اند.

«نه جنگ» را محقق کنیم

پس در شرایط فعلی به نظر من دو سه اقدام باید دولت و حاکمیت انجام بدهد برای تحقق خواست مردم. در بخش اقتصادی انجام دهد تا مردم نسبت به آینده امیدوار شدند. اگر ما قدرت ملی‌مان را بالا ببریم جنگ نمی‌شود. شما از من می‌پرسید جنگ می‌شود یا نه؟ می‌گویم اگر قدرت نظامی و اطلاعاتی و سیاسی و دیپلماسی را بالا ببریم و بالاتر از همه قدرت ملی را بالا ببریم جنگ نخواهد شد. اگر این کارها را نکنیم احتمالاً جنگ خواهد شد. پس آن نکته‌ای که رهبری فرمود «نه جنگ، نه صلح» به نفع کشور نیست. کاری کنیم که «نه جنگ» را محقق کنیم و این کار شدنی است. انشاالله. خدا به همه ما توفیق بدهد.

و السلام علیکم و رحمت‌الله و برکاته.

 

آخرین اخبار سیاست را از طریق این لینک پیگیری کنید.