گفتوگوی «شرق» با برادر زنی ۶۸ ساله که از صدای انفجار جان باخت:
پیکر «فرزانه» را همسایهها پیدا کردند
برادر فرزانه با صدایی گرفته اما شمرده و آرام در گفتگو با «شرق» تعریف میکند: «همان اولین صدای انفجار که در تهران پیچیید کافی بود که خواهر عزیزم از دست برود. یک هفته است که جای فرزانه در چشمان ما خالی است و هرگز پر نمیشود».

به گزارش گروه رسانهای شرق،
بامداد جمعه بود که حملات اسرائیل علیه ایران شروع شد؛ درست زمانیکه مردم در تعطیلات به سر میبردند. هیچکس گمان نمیکرد ناگهان سایه هولناک جنگ بر سر شهروندان ایران که در خوابی آرام فرو رفته بودند، بیفتد.
حالا که یک هفته از آغاز حملات گذشته و گوشهای شهروندان کمی به شنیدن صدای انفجار و پدافند و شنیدن کلمه جنگ و حمله عادت کرده شاید دیگر کسی از شنیدن این صداها جا نخورده و غافلگیر نشود اما در ساعات آغازین حمله داستان متفاوت بود. در آن دقایق اولیه همه چیز مبهم بود.
همان زمان جانهای عزیز و بیگناهی از دست رفتند درست مانند «فرزانه». او نه زیر آوار ماند و نه مورد اصابت گلوله و ترکش قرار گرفت. فرزانه در اثر صدای هولناک اصابت اولین پرتابه اسرائیلی جان خود را از دست داد.
برادر فرزانه با صدایی گرفته اما شمرده و آرام در گفتگو با «شرق» تعریف میکند: «همان اولین صدای انفجار که در تهران پیچیید کافی بود که خواهر عزیزم از دست برود. یک هفته است که جای فرزانه در چشمان ما خالی است و هرگز پر نمیشود».
فرزانه 68 ساله بود و دارای بیماری آسم. با این حال اگر آن صدای لعنتی در گوش تهران نمیپیچید و آن لحظه از راه نمیرسید، سفر فرزانه چنین زود و غیرمنتظره اتفاق نمیافتاد و خانوادهاش داغدار نمیشدند: «منزل خواهرم در شهر پرند است. اولین انفجار مهیبی که ناغافل رخ داد، فرودگاه امام را هدف گرفته بود جایی در نزدیکی منطقه پرند. خواهرم سابقه بیماری آسم داشت و به دلیل ترس و اضطراب ناشی از صدا و انفجار ناگهانی دچار حمله شدید آسم شد».
برادر ادامه میدهد: «خواهرزادهام هر قدر با اورژانس تماس گرفت فایده نداشت، تمام خطوط آن لحظه اشغال بودند. سرآخر هم با کمک همسایهها خواهرم را که توان نفس کشیدن نداشت به بیمارستان رساندند. آنجا گفتند از دنیا رفته است. نمیدانیم در منزل قلبش ایستاد یا در مسیر یا شاید هم در بیمارستان فقط فهمیدیم که فرزانه دیگر نیست و پرکشیده است».
آخرین اخبار جامعه را از طریق این لینک پیگیری کنید.