مسیر متفاوت دو خودروساز؛ ایرانخودرو و سایپا در تقاطع خصوصیسازی
هر دو خودروساز امسال در شرایطی کار خود را آغاز کردند که با بحرانهای متعددی روبهرو بودند: کمبود نقدینگی، خاموشیهای پیدرپی، نوسانات ارزی و ابهام دائمی در قیمتها. هر دو مدیرعامل تازهوارد بودند و هر دو در میدانی پرخطر قدم گذاشتند.

به گزارش گروه رسانهای شرق،
کمتر از ۹ ماه از آغاز خصوصیسازی نسبی ایرانخودرو گذشته است، اما همین زمان کوتاه کافی بود تا شکاف میان این شرکت و رقیب سنتیاش، سایپا، آشکار شود. امیرحسین کاکایی، عضو هیئت علمی دانشکده مهندسی خودرو دانشگاه علم و صنعت، در گفتوگو با روزنامه شرق میگوید، افت تولید تنها سهدرصدی ایرانخودرو، در حالی که سایپا ۳۰ درصد کاهش تولید داشت، بیشتر نتیجه سپردن «اختیار و مسئولیت» به مدیران این شرکت بوده است. به گفته او، اگر این مسیر زودتر پیموده میشد، وضعیت امروز صنعت خودرو متفاوت بود.
صنعت خودرو در میدان مین
هر دو خودروساز امسال در شرایطی کار خود را آغاز کردند که با بحرانهای متعددی روبهرو بودند: کمبود نقدینگی، خاموشیهای پیدرپی، نوسانات ارزی و ابهام دائمی در قیمتها. هر دو مدیرعامل تازهوارد بودند و هر دو در میدانی پرخطر قدم گذاشتند. اما تفاوت ساختار مدیریتی مسیر دو شرکت را جدا کرد:
ایرانخودرو با ساختار نیمهخصوصی، تلاش کرد قیمتها را بر اساس قانون و مستندات رسمی تعیین کند.
سایپا، با هیئتمدیره دولتی، ناچار به تبعیت از فرمولهای غیرشفاف شد.
نتیجه واضح است: ایرانخودرو با افتی سهدرصدی از بحران عبور کرد و سایپا در گرداب کاهش ۳۰ درصدی تولید گرفتار شد.
چرا مسیرها جدا شد؟
کاکایی معتقد است هنوز زود است برای قضاوت نهایی، زیرا کمتر از ۹ ماه زمان بسیار کوتاهی در مقیاس صنعت خودروست. اما مقایسه عملکرد دو شرکت در همین بازه نشان میدهد ایرانخودرو مسیر پایدارتری داشته است. او یادآور میشود که افت تولید ناشی از ضعف مدیریتی نبوده، بلکه نتیجه سیاستهای دستوری، زیان انباشته، تخریب زنجیره تأمین و خالی شدن ذخایر اعتباری طی سالهای گذشته است.
در همین چند ماه نخست، بحرانهای متعددی از جمله بیبرقی، کمبود ارز و نقدینگی و ابهام در اعلام قیمتها فشار مضاعفی ایجاد کرده بود. با این حال، مدیریت ایرانخودرو با اقدامات کلیدی توانست تولید را تا حد زیادی حفظ کند و اگر جنگ اقتصادی و مشکلات جدید نبود، شاید همین سه درصد افت هم رخ نمیداد.
نقطه تفاوت؛ اختیار و پاسخگویی
به گفته کاکایی، تفاوت اصلی در «اختیار و مسئولیت» است، نه کیفیت مدیران که هر دو از باسابقههای صنعت خودرو هستند.
در ایرانخودرو، مدیران بخش خصوصی موظفاند در برابر سهامداران پاسخگو باشند و نمیتوانند بدون مجوز زیان تولید کنند.
در سایپا، دولتی بودن هیئتمدیره باعث شده مدیران به تبعیت از دستورهای غیرمحاسباتی ادامه دهند.
ایرانخودرو حتی با زیان ۱۳ همتی در دو ماه اول سال، توانست از مسیرهای قانونی برای اصلاح قیمتها استفاده کند و با مدیریت نقدینگی، تولید را سرپا نگه دارد.
قیمتگذاری؛ میدان مناقشه
کاکایی یکی از مشکلات اصلی را فرمولهای دستکاریشده دولت میداند. او توضیح میدهد: هر دو خودروساز باید دستکم ۲۵ درصد افزایش قیمت میداشتند، اما دولت تنها ۱۵ درصد را پذیرفت و این تصمیم فشار مالی را تشدید کرد.
طبق ماده ۹۰ سیاستهای اصل ۴۴، دولت موظف است در صورت تعیین قیمت کمتر از بازار، مابهالتفاوت را جبران کند یا از بدهی مالیاتی شرکتها کسر کند. اما این کار تاکنون انجام نشده و زیانهای چندصد همتی به دو شرکت و سهامداران وارد شده است.
سکوت هیئتمدیرهها
کاکایی میگوید دلیل روشن است: هر مدیرعاملی که بخواهد در برابر فشار دولت مقاومت کند، برکنار میشود. همین اتفاق در سالهای گذشته برای مدیران ایرانخودرو و سایپا رخ داده است. به همین دلیل، خصوصیسازی نسبی ایرانخودرو امروز نشانههای مثبت خود را نشان میدهد، در حالی که سایپا همچنان تحت فشار سیاستگذاریهای دولتی است.
آینده؛ چشمانداز و هشدار
کاکایی تأکید میکند خصوصیسازی به معنای جنگ میان دولت و بخش خصوصی نیست. هدف آن استفاده از ظرفیتهای مدیریتی و مالی بخش خصوصی برای ارتقای بهرهوری و آزادسازی منابع دولت برای امور زیرساختی است. اما اگر دولت به مداخلههای دستوری ادامه دهد، بخش خصوصی شانسی برای بقا نخواهد داشت.
او نتیجهگیری میکند: «یا دولت رسما اعلام کند با خصوصیسازی موافق نیست و سهام مردم را بازخرید کند و شرکتها را دولتی کند؛ یا اگر پایبند به خصوصیسازی است، مسیر فعلی را اصلاح کند. ادامه این وضعیت، هر دو خودروساز را به خاک سیاه خواهد نشاند.»
آخرین اخبار اقتصادی را از طریق این لینک پیگیری کنید.