|

سوسیالیسم و کاپیتالیسم

جورج فریدمن

سوسیالیسم یک جنبش سیاسی جهانی است که در پی تحولات انقلاب فرانسه پدیدار شده است. هدف این جنبش هم که گاهی به‌عنوان یک حزب سیاسی دموکرات فعالیت می‌کند، بلند‌کردن صدای محرومان و طبقه کارگر بود. جنبش سوسیالیسم در هر موقعیتی و با هر شکل ظاهری، خود را به‌عنوان یکی از قدرتمندترین نیروهای سیاسی معرفی کرده؛ اما در ایالات متحده به دلیل خلقیات متفاوت آمریکایی‌ها، این جنبش به حاشیه سیاست رانده شده است. با‌این‌حال به‌تازگی سوسیالیسم به موضوع روز مباحث سیاسی آمریکا تبدیل شده و به‌این‌ترتیب روشنگری درباره جنبش سوسیالیسم امری ضروری شده است.تفاوت مهم میان سوسیالیسم و کاپیتالیسم فراتر از شعارهایی است که هر‌کدام از این مکاتب درباره ماهیت وجودی خود می‌دهند. کاپیتالیسم بیشتر از آنکه یک سیستم فکری و اخلاقی باشد، واقعیتی است که در جریان تحولات انقلاب صنعتی شکل گرفته است؛ اما در آن سو سوسیالیسم همواره جنبشی روشنفکرانه و زاییده افکار سن سیمون، فوریه، لاسال و مارکس بوده و تمام این افراد بر‌اساس انتظارات و آمال خود، چهره‌ای اخلاقی از سوسیالیسم را شکل داده‌اند. آنها که از نابرابری بیزار بودند و دانش سطحی و کم‌مایگی روشنفکران درباره ثروت را تحقیر می‌کردند، قصد داشتند جنبشی سیاسی ایجاد کنند تا دیدگاه‌ها و افکار خود را در زندگی انسان‌ها تسری دهند؛ اما خیلی زود تحت فرمان سیاست‌مدارانی مانند کارل کائوتسکی در آلمان و ولادیمیر لنین در روسیه قرار گرفتند.سوسیالیسم این بحث را مطرح کرد که مالکیت خصوصی و کنترل سرمایه که ابزارهای تولید را شکل می‌دهند، به دو دلیل معیوب و غیر قابل اتکا هستند. اول اینکه دارایی و ثروت که باید منفعتی همگانی محسوب شود، به منفعت خصوصی ثروتمندان تقلیل می‌یابد. ایراد دوم هم از نگاه سوسیالیسم این بود که از نگاه آنها کاپیتالیسم یا سرمایه‌داری در حوزه‌ها و بخش‌هایی سرمایه‌گذاری می‌کرد که بیشترین بازگشت سرمایه را داشت و به‌همین‌دلیل کالاهای اجتماعی که بازگشت سرمایه آنها کم یا صفر بود، نادیده گرفته می‌شد و این باعث می‌شد تا قابلیت‌های بشری محدود شود.سوسیالیسم به طور کلی از انجام اصلاحات رادیکال در جامعه حمایت می‌کند که انتقال ابزار تولید به دولت را شامل می‌شود. همچنین در چنین اصلاحاتی لازم است تا دولت استراتژی سرمایه‌گذاری را مشخص کند. سه دلیل مشخص در این دیدگاه‌ها و استدلال‌های سوسیالیسم وجود دارد. اول اینکه این جنبش فکری می‌خواهد نوعی برابری سیاسی ایجاد کند که در آن نابرابری ثروت ممنوع باشد. دوم آنکه تولید کالاهای مورد نیاز همگانی را به دست دولت بسپارد؛ چرا‌که مقام‌های دولتی به دنبال هیچ سود و منفعتی از این تصمیم‌ها نیستند. سومین دلیل هم این است که دولت به صورت دموکراتیک تحت کنترل مردم قرار گیرد.چالش میان سوسیالیسم و کاپیتالیسم، ابعاد متعددی دارد؛ اما مهم‌ترین موضوع مورد اختلاف این است که سرمایه‌گذاری کاپیتالیستی متمرکز نیست. سرمایه‌ها از منابع متعددی تأمین می‌شوند و سرمایه‌گذاران مختلفی تصمیم‌گیرنده هستند. افزایش تعداد تصمیم‌گیرنده‌ها تبعات تصمیم‌گیری از سوی یک فرد را کاهش می‌دهد. با‌این‌حال یکی از مهم‌ترین ایرادات کاپیتالیسم اینجا نمایان می‌شود. افزایش تعداد تصمیم‌گیرندگان و تأمین‌کنندگان سرمایه خطر سوء‌استفاده شخصی را اجتناب‌ناپذیرتر می‌کند؛ اما تفاوت مهم این است که این رویکرد کاپیتالیسم می‌تواند به خرابی بینجامد؛ اما آنچه سوسیالیسم به آن توصیه می‌کند، نه خرابی؛ بلکه نابودی کامل است.با‌این‌حال این فاصله در دهه‌ها و سال‌های اخیر به‌شدت کاهش یافته است و تفاوت ناچیزی میان سرمایه‌داری صنعتی مدرن و سوسیال‌دموکراسی به چشم می‌خورد. در‌حال‌حاضر دیگر چندان خبری از فانتزی‌های سوسیالیسم درباره سرمایه‌داری و نیز فانتزی‌های سرمایه‌داری درباره اینکه دولت نباید هیچ انتظاری از مردم داشته باشد، به‌شدت کم‌رنگ شده است. امروز دیگر حامیان هر دو مکتب سرمایه‌داری و سوسیالیسم سرمایه‌داری بخش خصوصی را پذیرفته‌اند. همچنین هر دو طرف این امر را پذیرفته‌اند که اقتصادها به‌ویژه با کمک بخش خصوصی باید رشد کنند و این رشد طبیعتا افزایش مالیات را هم به همراه خواهد داشت.در ساختار سیاسی ایالات متحده، حزب دموکرات بیش از حزب جمهوری‌خواه حامی دیدگاه‌های سوسیالیستی به شمار می‌آید و به همین دلیل است که دونالد ترامپ به‌عنوان نماد سرمایه‌داری امروز آمریکا، دموکرات‌ها را به پشتیبانی از افکار و دیدگاه‌های سوسیالیستی متهم کرده است. با‌این‌حال در درون حزب دموکرات نیز افکار سوسیالیستی مخالفان زیادی دارد. مخالفان این افکار استدلال می‌کنند که شکست دموکرات‌ها از دونالد ترامپ در انتخابات 2016 یک دلیل مهم دارد و آن هم اینکه ترامپ خود را در جایگاه حامی طبقه کارگر آمریکا قرار داد و توانست دموکرات‌های معمولا سوسیالیست را شکست دهد.حال دموکرات‌ها تلاش می‌کنند با فاصله‌گرفتن از دیدگاه‌های سوسیالیستی، وضعیت فعلی و نارضایتی آمریکایی‌ها از دونالد ترامپ را نتیجه شعار‌های سوسیالیستی ترامپ در دوره رقابت‌های انتخاباتی نشان دهند؛ اما آنچه مشخص است، این است که صحبت از افکار و آرمان‌های سوسیالیستی با توجه به جامعه آمریکا و تغییرات گسترده اقتصادی در جهان دیگر به امری سمبولیک تبدیل شده است. منبع:Geopolitical Futures