|

«دهقان فداکار» و قصورها و تقصیرهای ما

امید شاهد . مدرس دانشگاه

پیرمرد چشم ما بود. بالاخره در ۸۶ سالگی پس از تحمل دردها و رنج‌های ناشی از بیماری و بی‌مهری‌های سخت‌تر از آن، با کوهی از خاطرات، از قطار زندگی پیاده شد. نگاهی گذرا به داستان زندگی قهرمان نوستالژیک نیم‌قرن فرزندان این سرزمین، غیر از حس تحسین و تکریم جاودانه، نکات تلخی را نیز به ذهن متبادر می‌کند که صرفا به چند مورد برجسته آنها اشاره می‌شود:

۱- مهم‌ترین قصور در قبال این بزرگمرد به درج نام درست ایشان در کتب درسی برمی‌گردد. بی‌مبالاتی و سوءتفاهم مأمور- خبرنگار دهه 40، باعث می‌شود نام واقعی ایشان («اَزبَرعلی حاجوی») به‌غلط در گزارش و بعد هم در کتاب درسی «ریزعلی خاجوی» ثبت شود و قهرمان قصه، سال‌های‌سال با نامی جعلی و غیرواقعی بر سر زبان‌ها بیفتد. یادمان باشد یک ثبت‌وضبط غلط و مهمل می‌تواند دهه‌های متمادی در حافظه جمعی یک ملت بنشیند. (#دقیق_باشیم) ۲- حقیقت داستان برابر آنچه خود قهرمان فقید بارهاوبارها در محافل، مراسم‌ها و بزرگداشت‌های موردی تعریف کرده، با آنچه در کتاب درسی نقل شده تفاوت دارد. برخلاف تصور و روایت مندرج، راننده قطار اعتنایی به کت (و نه پیراهن) آتش‌گرفته نکرده و «ازبرعلی» مجبور می‌شود دست به تفنگ شکاری‌اش ببرد و با چندبار شلیک، قطار را متوقف کند. بعد هم مردم هراسان و متعجب بیرون می‌ریزند و بی‌خبر از حادثه، فداکار را کتک می‌زنند! و... تا حقیقت ماجرا برملا شود، مدتی طول می‌کشد. (#درست_نقل_کنیم) ۳- به دلایل مختلف که واکاوی چرایی آنها مثنوی هفتادمن کاغذ می‌طلبد، از این قهرمان ملی، آن‌سان که بایدوشاید، در حیات ساده‌زیستانه‌اش تجلیل نکردیم. کوتاهی‌ها باعث شد دهقان فداکار بخشی از روزگارش را در فقر و فاقه و رنج و مصیبت سپری کند. گفته می‌شود پس از نصب تندیس «ازبرعلی» در یکی از میادین شهر زادگاهش - میانه - پرسیده و شنیده بود هفت میلیون تومان هزینه مجسمه شده، گویا گفته بود هفت میلیون را به خودم می‌دادند، شب و روز و زمستان و بهار به‌جایش می‌ایستادم! ۴- با بی‌ملاحظگی و نظرتنگی در سال‌های اخیر، نام این قهرمان ملی و تندیس فداکاری از کتاب‌های درسی حذف شده! به قول ظریفی، شاید «چوپان دروغگو»ی قصه‌های امروز ما آن‌قدر زیاد شده که دیگر کسی امثال «دهقان فداکار» را باور ندارد! ۵- از زمان رخ‌دادن آن اتفاق قهرمان‌ساز (آبان‌ماه سال ۱۳۴۰) بیش از نیم‌قرن می‌گذرد. در این چند دهه مطرح‌شدن دهقان فداکار، واقعا چه تعداد از مسئولان و فرهنگیان گرفته تا دانش‌آموزان سابق و اصحاب نوستالژی به دیدار قهرمان قصه رفتند؟! (#قدردان_باشیم) ۶- در سال‌های اخیر، به‌ویژه پس از استیلای فضای مجازی بارهاوبارها شایعه مرگ او مطرح و سپس تکذیب شد و بارها پیش از مرگ طبیعی و واقعی، وی را کشتند. دل‌آزردگی آن مرحوم را در صفحات نشریات گذشته می‌توان خواند. (#راست‌گو باشیم) ۷- همین که خبر درگذشت ایشان در فضای مجازی پیچید، سیل پیام‌های دریغ و افسوس همراه با تصاویر نوستالژیک کودکی و مطالب بسیار مربوط به دهقان فداکار در رسانه‌های مجازی دست‌به‌دست شد. به قول شاعر؛ «چه توان کرد که ما مرده‌پرستیم هنوز!» ای‌کاش عزیزان و بزرگانمان را - مادامی که در قید حیاتند - دریابیم. پس از اینکه از دستشان دادیم، حسرت و افسوس دردی دوا نخواهد کرد. به قول مولانای کبیر: چو بر گورم بخواهی بوسه دادن / رخم را بوسه کن! اکنون همانیم!

آخرین اخبار اخبار را از طریق این لینک پیگیری کنید.