|

روايتي از تدوين «هزار حکایت و هزار عبارت عرفانی» *

داستان عرفانی و عرفان داستانی

عارف خرمشاهی

سال 1385 کتابی از دکتر محمود عابدی با عنوان «يك حرف صوفيانه» منتشر شد. این کتاب قالب تازه‌ای داشت و بعد از خواندنش آن را بسیار پسندیدم. دکتر عابدی در این کتاب از بین سی- چهل اثر و البته با وفاداری به متن عبارت‌هایی عارفانه را بر اساس موضوعاتی که مدنظرشان بوده انتخاب و گردآوری کرده‌اند. اگرچه این کتاب را پسندیده بودم، اما احساس کردم که چیزی کم دارد و آن هم حکایت‌های عرفانی است که جاذبه‌شان کمتر از عبارت‌های عرفانی نیست. حکایت‌های عرفانی ما اکثرا مثل داستان‌های کوتاه و داستان‌های مینی‌مالیستی هستند و امروز هم گرفتاری آدم‌ها باعث شده تا فرصت کمی برای خواندن داستان‌های بلند وجود داشته باشد. ازاین‌رو ما تصمیم گرفتیم در قالب یک کتاب، حکایت‌های جذاب و کوتاه عرفانی را بین آثار شاخص منثور عرفانی انتخاب کنیم تا هرکسی، بنا به فرصتی که در اختیار دارد، این حکایت‌ها را بخواند. بر این اساس بود که من پیشنهاد گردآوری و تدوین کتاب «هزار حکایت و هزار عبارت عرفانی» را با پدر و عمویم مطرح کردم. معیار انتخاب کتاب‌هایی که منبع این حکایت‌ها و عبارت‌ها بودند، در وهله اول اعتبار آنها بود. ما به سراغ کتاب‌هایی رفتیم که نسخه خطی نباشند و حتما چاپ شده باشند و در دسترس باشند. البته برخی کتاب‌ها هستند که قدیمی‌ترند و اکنون نایاب هستند و برخی هم مثل «تذکرة‌الاولیاء» و «رساله قشیریّه» چند تصحیح مختلف دارند و بارها چاپ شده‌اند. بازۀ زمانی که برای کتاب مشخص کردیم، از ابتدای قرن سوم تا پایان قرن نهم و عصر جامی بود. معیار دیگری که در انتخاب کتاب‌ها داشتیم، این بود که کتاب‌ها برای مخاطب عادی امروزی قابل فهم باشند. ضمنا منظم هم نباشند و جملات عربی زیادی هم نداشته باشند و اگر کتابی به طور کلی عربی است، به فارسی ترجمه شده باشد، مانند «کشف‌الاسرار». همچنین سعی کردیم متن‌هایی که انتخاب می‌کنیم برای خواننده امروزی جذاب باشد. بر این اساس ما در مرحله اول صد کتاب را بررسی کردیم و بعد از بین آنها هشتادوشش کتاب را انتخاب کردیم. در كتاب‌مان، همه آثار انتخاب‌شده را معرفی کرده‌ایم و اگر کسی بخواهد اصل کتاب‌ها را مطالعه کند، به‌راحتی می‌تواند با اطلاعات کتاب‌شناسی داده‌شده، به اصل کتاب رجوع کند. من برای هر کتاب معرفی کوتاهی نوشتم و اطلاعات اصلی اثر مثل مؤلف کتاب و شارحانش و مشخصات نشر کتاب در آن آمده است. در مرحلۀ بعدی تصمیم گرفتیم که برای عبارت‌ها و حکایت‌های انتخاب‌شده شرحی نیاوریم و تا جایی که می‌شود معنی لغات را ننویسیم و ازاین‌رو عبارت‌ها و حکایت‌هایی را انتخاب کردیم که کلمات یا جملات دشوار نداشته باشند. در این هشتادوشش کتاب، برخی آثار هم حکایت دارند و هم عبارت و برخی کتاب‌ها هم مثل «تذکرة الاولیاء» فقط حکایت دارد و برخی آثار مثل «مناجات خواجه‌عبدالله» فقط عبارت دارد. صد کتاب مورد نظر را در وهله اول عمویم، شهاب‌الدین خرمشاهی، خواند و از بین آنها حکایات و عباراتی انتخاب کرد. بعد من از بین انتخاب‌های او به انتخاب می‌پرداختم. در موارد معدودی هم اگر می‌دیدم انتخاب‌های او دلچسب نیست، با سریع‌خوانی کتاب انتخاب دیگری می‌کردم و در مرحله آخر پدر و استادم، بهاء‌الدین خرمشاهی، از بین گزیده‌هایی که ما انتخاب کرده بودیم، دست به انتخاب می‌زد. درمجموع نهصدو پنجاه و شش حکایت و هزار و صدو هفتادوچهار عبارت در کتاب گردآوری شدند. البته بهتر بود برای کتاب فهرست اعلام تهیه می‌کردیم، اما از آنجایی که کار به درازا کشیده بود، تصمیم گرفتیم که فهرست اعلام را برای چاپ‌های بعدی اضافه کنیم. ما در انتخاب عبارت‌ها و حکایت‌ها، سعی کردیم که عبارت‌های آسان‌فهم و جذاب را انتخاب کنیم تا طیف وسیعی از مخاطبان را جذب کنیم. قصد ما از انتشار این کتاب انجام کاری علمی نبود و ازاین‌رو وارد نسخه بدل‌ها و بحث‌های این‌گونه نشدیم. نکته‌ای که به‌خصوص پدرم درباره آن وسواس داشت و این وسواس درنهایت به نفع کتاب تمام شد، این بود که آدرس هرآنچه نقل کرده‌ایم را بدهیم تا اگر کسی می‌خواهد بعد یا قبل هر عبارت را بخواند، به‌راحتی بتواند آن را پیدا کند. اساس این کتاب براساس فیلترینگ بود و در سه مرحله انتخاب صورت می‌گرفت. ما از نقل حکایت‌هایی که صفات و ویژگی‌های عجیب‌و‌غریب به عرفا داده‌اند که با عقل امروزی جور درنمی‌آید، پرهیز کردیم. سعی کردیم حکایت‌های سرراست را بیاوریم تا ذهن مخاطب را دچار سوء‌تفاهم نکنیم. ما به دنبال عرفان فلسفه یا فلسفه عرفان نبوده‌ایم و در این کتاب عرفان داستانی و داستان عرفانی اهمیت زيادي برای ما داشت. من فکر می‌کنم حکایت‌ها و عبارت‌هایی که در این کتاب آمده‌اند، به لحاظ فرمی می‌توانند به ادبیات داستانی ما کمک کنند. نوع گفت‌وگوها و فضاسازی‌هایی که با کمترین حجم کلمات به کار رفته‌اند می‌توانند به نویسندگان امروزی ما کمک کنند. همچنین یکی از مواردی که می‌تواند مورد توجه پژوهشگران ادبیات قرار گیرد، شباهت داستان‌نویسی عرفانی ما با رئالیسم ‌جادویی است. ما با این کتاب خواستیم خوانندگان امروزی را با نثر کلاسیک و عرفانی ایرانی آشتی دهیم. در غرب انتشار چنین آثاری مرسوم است و در آنجا انواع مختلفی از «فرهنگ نقل‌قول» منتشر می‌کنند و می‌دانند که بزرگان‌شان چه جملاتی داشته‌اند. اما ما در مورد عُرفامان چنین اثری نداشتیم و جای چنین اثری خالی بود. * کتاب «هزار حکایت و هزار عبارت عرفانی» آن‌طور که مؤلف آن، بهاءالدین خرمشاهی می‌گوید حاصل یک کار جمعی است. طبعا گردآوری و انتخاب هزار حکایت و عبارت از میان حکایات و عبارات بسیار در ادبیات قدیم ما کاری است دشوار و جز با همراهی جمعی امکان‌پذیر نبود. در این کتاب مجموعه‌ای از گفتارها و حکایت‌های کوتاه عرفانی گردآوری شده‌اند. یکی از همراهان خرمشاهی در این کتابِ قریب به هزار صفحه‌ای، عارف خرمشاهی، پسر او بوده است و همراه دیگر او شهاب‌الدین خرمشاهی، «برادر کارآشنای» مؤلف. «هزار حکایت و هزار عبارت عرفانی» نه تصحیح، که گردآوری و به‌گزینی بیش از هزار حکایت و هزار عبارت از متون عرفانی در زبان فارسی است. بهاءالدین خرمشاهی در همان مقدمه چند صفحه‌ای خود بر کتاب، به‌طور جامع از منابع خود نوشته است که چیزی در حدود هشتاد‌و‌شش کتاب بوده و از دامنه تاریخی کار که از قرن سوم تا نهم را در بر دارد. باقی مسائل ناگفته‌هایی است از روند تدوین و شکل‌گیری ایده کتاب، که در این صفحات آمده است.

آخرین اخبار اخبار را از طریق این لینک پیگیری کنید.