|

منابع طبیعی قربانی موج دوم تخریب سیل

رحيم ملك‌نيا.عضو هيئت علمي دانشگاه لرستان

سیل فروردین ۹۸ به عرصه‌های طبیعی و انسان‌ساز صدمات بسیاری وارد کرد. جنگل‌ها و مراتع در این رخداد دچار خسارات متعددی از جمله فرسایش خاک، حرکات توده‌­ای و تخریب پوشش گیاهی شدند که خود عامل تخریب بیشتر این عرصه­‌ها و ایجاد سيل در آینده خواهد شد. اما آنچه اهمیت دارد، تداوم تخریب این عرصه‌‌های طبیعی بر اثر صدمات واردشده به عرصه­‌های انسان‌ساز است که می‌­توان از آن با نام موج دوم تخریب طبیعت بر اثر سیل یاد کرد. در صورت عدم توجه و‌ مدیریت، پیامدهای این سیل برای منابع طبیعی کشور تا سال‌ها تداوم خواهد داشت. تخریب عرصه‌های طبیعی پس از سیل ناشی از خسارت به مناطق انسانی را می‌توان در دو دسته کلی تقسیم‌بندی کرد. دسته اول حاصل صدمات واردشده به ابنیه، ساختمان­‌ها و پروژه­‌های توسعه و ‌نیاز به ساخت یا مرمت این عرصه‌هاست. جابه‌جایی و اسکان مجدد افراد صدمه‌دیده از سیل در مواردی مانند روستاهای غرق‌شده در مخزن سد سیمره یا مناطق نزدیک به بستر و حریم رودخانه­‌ها نیازمند تأمین زمین است که عرصه‌های طبیعی محتمل­‌ترین گزینه برای رفع این نیاز است. همچنین تخریب برخی راه‌های ارتباطی و عدم امکان بازسازی یا هزینه بالای ترمیم، نیاز به احداث آنها در ‌مناطق دیگر را ناگزیر ‌می‌کند. در ‌هر دوی این حالت‌ها، عدم توجه به حفظ طبیعت و به‌حداقل‌رساندن خسارت­ این پروژه‌ها نکته مهمی است که باید مورد توجه قرار‌گیرد. بی‌توجهی به جانمایی درست این طرح‌‌ها علاوه بر تخریب طبیعت، پتانسیل خسارت­‌های احتمالی در بلایای طبیعی آتی را افزایش می­‌دهد.‌دسته دوم ‌تخریب‌ها ناشی از شرایط اقتصادی جدید ایجادشده برای افراد ساکن در مناطق سیل‌زده است. در شرایط کنونی هموطنان سیل‌زده از نظر اقتصادی و درآمدی دچار خسارت شده و در مناطق سیل‌زده فقر ناشی از این تخریب‌ها رخ داده است. تجربیات و ‌مطالعات مختلف نشان می‌دهد که بین فقر در جامعه و تخریب محیط زیست ارتباط مستقیمی وجود دارد. به عبارت دیگر در جوامع با فقر اقتصادی، وابستگی معیشتی مردم به منابع طبیعی بیشتر است و تولیدات این منابع سهم بیشتری را در سبد درآمدی خانوار در اختیار دارد. از سوی دیگر در مناطق فقیر توجه به اصول استفاده درست از سرزمین مغفول
می­‌ماند که زمینه را برای تخریب­ ‌عرصه‌­های طبیعی فراهم می‌کند. این امر ‌در مناطق روستایی یا شهرهای کوچک‌ با وابستگی بیشتر به منابع طبیعی شدیدتر ‌خواهد بود. فقر و تخریب منابع طبیعی دو پدیده هستند که همدیگر را تشدید می­‌کنند. به عبارتی فقر در جامعه باعث افزایش فشار بر منابع طبیعی و در نتیجه تخریب آنها شده که به نوبه خود با ازبین‌رفتن منابع در اختیار جوامع­، فقر را تشدید می­‌کند. در مناطق سیل‌زده که کشاورزی به عنوان منبع اصلی درآمد مردم است، اراضی زراعی دچار خسارت شده و در مواردی زمین­‌های کشاورزی در مخزن سدها غرق یا زیر رسوبات ناشی از سیل دفن شده و توان تولیدی خود را از دست داده‌­اند. شنیده‌­ها و وعده برخی مسئولان محلی حکایت از آن دارد که در این مناطق یکی از گزینه‌­های احتمالی­ استفاده از عرصه‌­های طبیعی برای تأمین زمین جهت ادامه فعالیت‌های مختلف کشاورزی است. به طور معمول در مناطق روستایی اراضی دارای شیب مناسب در گذر زمان تبدیل به زمین زراعی شده و امروزه استفاده از عرصه‌­های مرتعی یا جنگلی برای تأمین زمین کشاورزی متوجه اراضی دارای شیب بالا و شکننده‌تر خواهد شد. بی‌توجهی به این نکته و تلاش برای حل سریع مشکلات روستاییان بدون درنظرگرفتن ملاحظات این‌چنینی می­‌تواند منجر به خسارات جبران‌ناپذیری شود. مدیریت شرایط ایجادشده بر اثر سیل، نیازمند توجه به منابع طبیعی برای جلوگیری از تخریب بیشتر است. در این زمینه باید دقت شود که بازسازی مناطق سیل‌زده و فعالیت‌­های معیشتی مردم منجر به تخریب بیشتر طبیعت نشود. امروزه به اجبار فرصتی ایجاد شده که جانمایی مناطق مسکونی، طرح‌های توسعه و بهبود معیشت مردم در مناطقی از کشور بر اساس اصول استفاده درست از سرزمین صورت گیرد تا موج دوم خسارات سیل 98 به حداقل ممکن برسد.

سیل فروردین ۹۸ به عرصه‌های طبیعی و انسان‌ساز صدمات بسیاری وارد کرد. جنگل‌ها و مراتع در این رخداد دچار خسارات متعددی از جمله فرسایش خاک، حرکات توده‌­ای و تخریب پوشش گیاهی شدند که خود عامل تخریب بیشتر این عرصه­‌ها و ایجاد سيل در آینده خواهد شد. اما آنچه اهمیت دارد، تداوم تخریب این عرصه‌‌های طبیعی بر اثر صدمات واردشده به عرصه­‌های انسان‌ساز است که می‌­توان از آن با نام موج دوم تخریب طبیعت بر اثر سیل یاد کرد. در صورت عدم توجه و‌ مدیریت، پیامدهای این سیل برای منابع طبیعی کشور تا سال‌ها تداوم خواهد داشت. تخریب عرصه‌های طبیعی پس از سیل ناشی از خسارت به مناطق انسانی را می‌توان در دو دسته کلی تقسیم‌بندی کرد. دسته اول حاصل صدمات واردشده به ابنیه، ساختمان­‌ها و پروژه­‌های توسعه و ‌نیاز به ساخت یا مرمت این عرصه‌هاست. جابه‌جایی و اسکان مجدد افراد صدمه‌دیده از سیل در مواردی مانند روستاهای غرق‌شده در مخزن سد سیمره یا مناطق نزدیک به بستر و حریم رودخانه­‌ها نیازمند تأمین زمین است که عرصه‌های طبیعی محتمل­‌ترین گزینه برای رفع این نیاز است. همچنین تخریب برخی راه‌های ارتباطی و عدم امکان بازسازی یا هزینه بالای ترمیم، نیاز به احداث آنها در ‌مناطق دیگر را ناگزیر ‌می‌کند. در ‌هر دوی این حالت‌ها، عدم توجه به حفظ طبیعت و به‌حداقل‌رساندن خسارت­ این پروژه‌ها نکته مهمی است که باید مورد توجه قرار‌گیرد. بی‌توجهی به جانمایی درست این طرح‌‌ها علاوه بر تخریب طبیعت، پتانسیل خسارت­‌های احتمالی در بلایای طبیعی آتی را افزایش می­‌دهد.‌دسته دوم ‌تخریب‌ها ناشی از شرایط اقتصادی جدید ایجادشده برای افراد ساکن در مناطق سیل‌زده است. در شرایط کنونی هموطنان سیل‌زده از نظر اقتصادی و درآمدی دچار خسارت شده و در مناطق سیل‌زده فقر ناشی از این تخریب‌ها رخ داده است. تجربیات و ‌مطالعات مختلف نشان می‌دهد که بین فقر در جامعه و تخریب محیط زیست ارتباط مستقیمی وجود دارد. به عبارت دیگر در جوامع با فقر اقتصادی، وابستگی معیشتی مردم به منابع طبیعی بیشتر است و تولیدات این منابع سهم بیشتری را در سبد درآمدی خانوار در اختیار دارد. از سوی دیگر در مناطق فقیر توجه به اصول استفاده درست از سرزمین مغفول
می­‌ماند که زمینه را برای تخریب­ ‌عرصه‌­های طبیعی فراهم می‌کند. این امر ‌در مناطق روستایی یا شهرهای کوچک‌ با وابستگی بیشتر به منابع طبیعی شدیدتر ‌خواهد بود. فقر و تخریب منابع طبیعی دو پدیده هستند که همدیگر را تشدید می­‌کنند. به عبارتی فقر در جامعه باعث افزایش فشار بر منابع طبیعی و در نتیجه تخریب آنها شده که به نوبه خود با ازبین‌رفتن منابع در اختیار جوامع­، فقر را تشدید می­‌کند. در مناطق سیل‌زده که کشاورزی به عنوان منبع اصلی درآمد مردم است، اراضی زراعی دچار خسارت شده و در مواردی زمین­‌های کشاورزی در مخزن سدها غرق یا زیر رسوبات ناشی از سیل دفن شده و توان تولیدی خود را از دست داده‌­اند. شنیده‌­ها و وعده برخی مسئولان محلی حکایت از آن دارد که در این مناطق یکی از گزینه‌­های احتمالی­ استفاده از عرصه‌­های طبیعی برای تأمین زمین جهت ادامه فعالیت‌های مختلف کشاورزی است. به طور معمول در مناطق روستایی اراضی دارای شیب مناسب در گذر زمان تبدیل به زمین زراعی شده و امروزه استفاده از عرصه‌­های مرتعی یا جنگلی برای تأمین زمین کشاورزی متوجه اراضی دارای شیب بالا و شکننده‌تر خواهد شد. بی‌توجهی به این نکته و تلاش برای حل سریع مشکلات روستاییان بدون درنظرگرفتن ملاحظات این‌چنینی می­‌تواند منجر به خسارات جبران‌ناپذیری شود. مدیریت شرایط ایجادشده بر اثر سیل، نیازمند توجه به منابع طبیعی برای جلوگیری از تخریب بیشتر است. در این زمینه باید دقت شود که بازسازی مناطق سیل‌زده و فعالیت‌­های معیشتی مردم منجر به تخریب بیشتر طبیعت نشود. امروزه به اجبار فرصتی ایجاد شده که جانمایی مناطق مسکونی، طرح‌های توسعه و بهبود معیشت مردم در مناطقی از کشور بر اساس اصول استفاده درست از سرزمین صورت گیرد تا موج دوم خسارات سیل 98 به حداقل ممکن برسد.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها