اوانجلیستا توریچلی: نابغه ناکام
حسن فتاحي.عضو هیئت تحریریه فصلنامه نقد کتاب علوم محض و کاربردی
اِوانجلیستا توریچلی دانشمند ایتالیایی است که کمتر دیده شده. او در خانوادهای نسبتا فقیر به دنیا آمد. پدرش گاسپار توریچلی، کارگر فنی متوسطی در صنایع نساجی بود و مادرش کاترینا آنگنتی، زنی خانهدار. او در تاریخ 25 اکتبر 1608 مقارن با عهد شاهعباس کبیر در ایران، در فائنتسا، واقع در ایتالیای امروزی به دنیا آمد. پدرش بهخاطر فقر مالی او را وادار کرد نزد عمویش در مدرسه محلی ژزوئیتها درس بخواند. پس از دو سال تحصیل دروسی نظیر ریاضیات، فلسفه و فیزیک، استادانش خانواده توریچلی نوجوان را متقاعد کردند که پسرشان را برای تحصیل به روم بفرستند. او در حالی تحصیلاتش را در روم شروع کرد که در 18سالگی پدرش درگذشت. در پی فوت پدرش، مادر و دو برادرش به روم نقلمکان کردند. آنچه از گزارشها به دستآمده، مادرش و برادرانش تا پایان عمر در روم بودند. توریچلی جوان در روم از درسهای بندتو کاستلی و یکی از شاگردان گالیله بهرهمند بود. او با دستاوردهای هندسی آپولوئیوس و با نظریههای بطلمیوس آشنا شد و همچنین آشنایی خوبی با کارهای کوپرنیک پیدا کرد. توریچلی کتاب معروف گالیله را که بهاختصار «گفتوگوها» نام دارد و عنوان دقیق انگلیسی آن
Dialogue Concerning the Two Chief Systems of the World - Ptolemaic and Copernican
است، به دقت مطالعه کرد. این کتاب تأثیرگذار در تاریخ علم به تاریخ 1632، یعنی 10 سال قبل از مرگ گالیله انتشار یافته بود. توریچلی هم این اثر برجسته را در اوج جوانی، 24سالگی مطالعه کرده بود. کاستلی که به استعداد توریچلی جوان پی برده بود، بلافاصله او را به سمت منشی شخصی خود انتخاب کرد. شش سال بعد به سال 1638 ویرایشی از کتاب گفتارهای گالیله منتشر شد که گالیله در کهنسالی در پناهگاه شخصی خودش واقع در آرچتری نوشته بود. این سال در ایران مقارن با ازدستدادن بغداد در جنگهای متوالی با عثمانیها بود. در همین سالها کاستلی به گالیله پیشنهاد داد که اوانجلیستا توریچلی را به دستیاری خود بپذیرد؛ موقعیتی بینظیر که شاید هر پژوهشگر جوانی آرزویش را داشته باشد. گالیله این پیشنهاد را پذیرفت و توریچلی با شادمانی راهی آرچتری شد. در اکتبر 1641 توریچلی کارش را با گالیله شروع کرد. او فرصت یافت با گالیله روابط محکمی برقرار کند، اما از اقبال بد او گالیله در هشتم ژانویه سال 1642 در 77سالگی درگذشت. جالب است بدانید گالیله و فیلسوف شهیر ایران، صدرالمتألهین ملاصدرا همدوره بودهاند. ملاصدرا دو سال پیش از گالیله در بازگشت از سفر حج در
شهر بصره عراق دار فانی را وداع گفت. هرچند مرگ گالیله برای توریچلی جوان و جویای نام و جستوجوگر علم بسیار گران آمد، اما از بخت بلند او دوک بزرگ توسکانی از وی خواست که بهعنوان ریاضیدان و فیلسوف شخصی وی جانشین گالیله شود. توریچلی این پیشنهاد را پذیرفت و تا واپسین روزهای زندگی در فلورانس ماند.
به نظر میرسد که توریچلی نخست به مسائل هندسی و حل آنها گرایش داشته و اشتیاق فراوانی داشت، اما بلافاصله بعد از همکاری با گالیله تحت نفوذ او قرار گرفته و در پی تحقیقات گالیله، از ساخت عدسی تا بررسی حرکت اشیا، در مسائل فیزیک غرق میشود. یکی از مسائلی که گالیله و دیگر دانشمندان معاصرش در حل آن میکوشیدند این بود که نمیتوانستند آب را با پمپکردن تا ارتفاعی مشخص بالاتر ببرند. در حدود سال 1630 بحثهایی دراینباره درگرفت. برخی از دانشمندان آن را به وزن هوا نسبت میدادند، اما گالیله همواره به نیروی خلأ باور داشت. پس از مرگ گالیله گفتوگو دراینباره بالا گرفت. توریچلی تصمیم گرفت این آزمایش را با مایعی سنگینتر از آب انجام دهد. او موفق شد سازندهای را پیدا کند تا برایش لولهای شیشهای به طول یک متر بسازد. او در ابتدای سال 1644 آزمایشی را ترتیب داد. او در دو نامه به تاریخ ژوئن 1644 شیوه انجام آزمایش و نتیجه آن را به اطلاع عموم رساند. توریچلی این نتیجه را به نیروی بیرونی انتقالیافته از هوا نسبت داد و نه به نیروی درونی وابسته به خلأ بهوجودآمده. این دو نامه توریچلی بهطور وسیع در مجامع علمی ایتالیا و حتی خارج از آن
منتشر شد. این دستاورد توریچلی درواقع مقدمهای شد بر اختراع او؛ یعنی: فشارسنج توریچلی یا فشارسنج جیوهای که گاهی اوقات بهاختصار بارومتر گفته میشود.
توریچلی پژوهشهایش درباره نقش فشار جو را ادامه نداد و کار نیمهتمام او را پاسکال دو سال بعد به سرانجام رساند. توریچلی هنوز 40ساله نشده، درست 10 روز بعد از تولد 39سالگیاش بهخاطر ابتلا به بیماری عفونی حصبه درگذشت و هرآنچه داشت به تنها پسرش، آلساندرو، به ارث رسید.
اِوانجلیستا توریچلی دانشمند ایتالیایی است که کمتر دیده شده. او در خانوادهای نسبتا فقیر به دنیا آمد. پدرش گاسپار توریچلی، کارگر فنی متوسطی در صنایع نساجی بود و مادرش کاترینا آنگنتی، زنی خانهدار. او در تاریخ 25 اکتبر 1608 مقارن با عهد شاهعباس کبیر در ایران، در فائنتسا، واقع در ایتالیای امروزی به دنیا آمد. پدرش بهخاطر فقر مالی او را وادار کرد نزد عمویش در مدرسه محلی ژزوئیتها درس بخواند. پس از دو سال تحصیل دروسی نظیر ریاضیات، فلسفه و فیزیک، استادانش خانواده توریچلی نوجوان را متقاعد کردند که پسرشان را برای تحصیل به روم بفرستند. او در حالی تحصیلاتش را در روم شروع کرد که در 18سالگی پدرش درگذشت. در پی فوت پدرش، مادر و دو برادرش به روم نقلمکان کردند. آنچه از گزارشها به دستآمده، مادرش و برادرانش تا پایان عمر در روم بودند. توریچلی جوان در روم از درسهای بندتو کاستلی و یکی از شاگردان گالیله بهرهمند بود. او با دستاوردهای هندسی آپولوئیوس و با نظریههای بطلمیوس آشنا شد و همچنین آشنایی خوبی با کارهای کوپرنیک پیدا کرد. توریچلی کتاب معروف گالیله را که بهاختصار «گفتوگوها» نام دارد و عنوان دقیق انگلیسی آن
Dialogue Concerning the Two Chief Systems of the World - Ptolemaic and Copernican
است، به دقت مطالعه کرد. این کتاب تأثیرگذار در تاریخ علم به تاریخ 1632، یعنی 10 سال قبل از مرگ گالیله انتشار یافته بود. توریچلی هم این اثر برجسته را در اوج جوانی، 24سالگی مطالعه کرده بود. کاستلی که به استعداد توریچلی جوان پی برده بود، بلافاصله او را به سمت منشی شخصی خود انتخاب کرد. شش سال بعد به سال 1638 ویرایشی از کتاب گفتارهای گالیله منتشر شد که گالیله در کهنسالی در پناهگاه شخصی خودش واقع در آرچتری نوشته بود. این سال در ایران مقارن با ازدستدادن بغداد در جنگهای متوالی با عثمانیها بود. در همین سالها کاستلی به گالیله پیشنهاد داد که اوانجلیستا توریچلی را به دستیاری خود بپذیرد؛ موقعیتی بینظیر که شاید هر پژوهشگر جوانی آرزویش را داشته باشد. گالیله این پیشنهاد را پذیرفت و توریچلی با شادمانی راهی آرچتری شد. در اکتبر 1641 توریچلی کارش را با گالیله شروع کرد. او فرصت یافت با گالیله روابط محکمی برقرار کند، اما از اقبال بد او گالیله در هشتم ژانویه سال 1642 در 77سالگی درگذشت. جالب است بدانید گالیله و فیلسوف شهیر ایران، صدرالمتألهین ملاصدرا همدوره بودهاند. ملاصدرا دو سال پیش از گالیله در بازگشت از سفر حج در
شهر بصره عراق دار فانی را وداع گفت. هرچند مرگ گالیله برای توریچلی جوان و جویای نام و جستوجوگر علم بسیار گران آمد، اما از بخت بلند او دوک بزرگ توسکانی از وی خواست که بهعنوان ریاضیدان و فیلسوف شخصی وی جانشین گالیله شود. توریچلی این پیشنهاد را پذیرفت و تا واپسین روزهای زندگی در فلورانس ماند.
به نظر میرسد که توریچلی نخست به مسائل هندسی و حل آنها گرایش داشته و اشتیاق فراوانی داشت، اما بلافاصله بعد از همکاری با گالیله تحت نفوذ او قرار گرفته و در پی تحقیقات گالیله، از ساخت عدسی تا بررسی حرکت اشیا، در مسائل فیزیک غرق میشود. یکی از مسائلی که گالیله و دیگر دانشمندان معاصرش در حل آن میکوشیدند این بود که نمیتوانستند آب را با پمپکردن تا ارتفاعی مشخص بالاتر ببرند. در حدود سال 1630 بحثهایی دراینباره درگرفت. برخی از دانشمندان آن را به وزن هوا نسبت میدادند، اما گالیله همواره به نیروی خلأ باور داشت. پس از مرگ گالیله گفتوگو دراینباره بالا گرفت. توریچلی تصمیم گرفت این آزمایش را با مایعی سنگینتر از آب انجام دهد. او موفق شد سازندهای را پیدا کند تا برایش لولهای شیشهای به طول یک متر بسازد. او در ابتدای سال 1644 آزمایشی را ترتیب داد. او در دو نامه به تاریخ ژوئن 1644 شیوه انجام آزمایش و نتیجه آن را به اطلاع عموم رساند. توریچلی این نتیجه را به نیروی بیرونی انتقالیافته از هوا نسبت داد و نه به نیروی درونی وابسته به خلأ بهوجودآمده. این دو نامه توریچلی بهطور وسیع در مجامع علمی ایتالیا و حتی خارج از آن
منتشر شد. این دستاورد توریچلی درواقع مقدمهای شد بر اختراع او؛ یعنی: فشارسنج توریچلی یا فشارسنج جیوهای که گاهی اوقات بهاختصار بارومتر گفته میشود.
توریچلی پژوهشهایش درباره نقش فشار جو را ادامه نداد و کار نیمهتمام او را پاسکال دو سال بعد به سرانجام رساند. توریچلی هنوز 40ساله نشده، درست 10 روز بعد از تولد 39سالگیاش بهخاطر ابتلا به بیماری عفونی حصبه درگذشت و هرآنچه داشت به تنها پسرش، آلساندرو، به ارث رسید.