|

گزارش «شرق» از وضعیت 4 مدعی اصلی لیگ ‌برتر فوتبال

لیگِ شروع‌نشده و هزار دردسر

امسال هم مانند سال‌های گذشته قبل از شروع لیگ برتر، حواشی آن زودتر آغاز شده است؛ از داستان عجیب نقل‌و‌انتقالات گرفته تا اعتراض هواداران تیم‌ها و تجمع مقابل ساختمان باشگاه‌ها. همه این اتفاقات پیامد یک پدیده تکراری و همیشگی است به نام «مدیریت ناکارآمد». طبق شنیده‌ها و البته تصاویر منتشر‌شده، به نظر می‌رسد کمپی که بازیکنان استقلال در اردوی ترکیه از آن استفاده می‌کنند، کیفیت چندان مناسبی ندارد و زمین تمرین هم شبیه زمین‌های خودمان است.

لیگِ شروع‌نشده و هزار دردسر

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

افسون حضرتی: امسال هم مانند سال‌های گذشته قبل از شروع لیگ برتر، حواشی آن زودتر آغاز شده است؛ از داستان عجیب نقل‌و‌انتقالات گرفته تا اعتراض هواداران تیم‌ها و تجمع مقابل ساختمان باشگاه‌ها. همه این اتفاقات پیامد یک پدیده تکراری و همیشگی است به نام «مدیریت ناکارآمد». طبق شنیده‌ها و البته تصاویر منتشر‌شده، به نظر می‌رسد کمپی که بازیکنان استقلال در اردوی ترکیه از آن استفاده می‌کنند، کیفیت چندان مناسبی ندارد و زمین تمرین هم شبیه زمین‌های خودمان است. به همین دلیل هم رستم آشورماتوف، خرید جدید آبی‌ها، مصدوم شد و بازگشت او شش هفته‌ و شاید هم بیشتر زمان ببرد. علاوه بر اینها و در‌حالی‌که تنها 14 بازیکن بزرگ‌سال در اردوی فعلی استقلال حضور دارند، سکوت و خویشتن‌داری ساپینتو ‌در نوع خود جالب است. تا این لحظه او توانسته به‌خوبی هیجاناتش را کنترل کند. در این بین، تجمع روز گذشته هواداران استقلال هم مثل همیشه اعتراض به نحوه مدیریت این تیم بود و دلسوزان واقعی این تیم خواهان استعفا یا برکناری مدیرانی شده‌اند که چندان با اصول مدیریت آشنا نیستند. مدیرانی که از روز اول خشت بنای مدیریت‌شان با اشکالات بسیاری همراه بوده است. از انتخاب مدیران رده میانی گرفته تا پیشنهاد مالی با امضای مدیرعامل به فابیو کاریله برزیلی که گفته می‌شود ممکن است او را به سمت دریافت غرامت سوق دهد یا حتی عقد شتاب‌زده قرارداد با ساپینتو. وضعیت دروازه‌بان اول این تیم هنوز مشخص نیست و در همین اعتراض‌ها و تجمع‌ها هم چنددستگی‌هایی دیده می‌شود؛ آفتی که سال‌هاست به جان بخش آبی پایتخت افتاده؛ این حکایت استقلال است.

اما در پرسپولیس هم به نظر می‌رسد اتفاقاتی زیرپوستی در حال رخ‌دادن است. شاید ظاهر این تیم مرتب باشد و تمرینات در ترکیه در حال برگزاری، ولی شنیده‌ها حاکی از آن است که در رده مدیریتی و در طیف طرفدار مدیران این باشگاه، تحرکاتی انجام می‌شود تا صندلی مدیریت حفظ شود. در بین هواداران پرسپولیس هم همین چنددستگی دیده می‌شود؛ گروهی که طرفدار بازیکنان هستند و بخشی که مدیریت باشگاه را قبول دارند. البته شاید وضعیت پرسپولیسی‌ها بهتر از رقیب سنتی‌شان باشد؛ آنها کمتر به سمت‌و‌سوی هواداری از مدیران تمایل دارند. اما پشت این چهره نسبتا آرام که فعلا هاشمیان را به‌عنوان سرمربی تیم انتخاب کرده، هستند کسانی که با حمایت‌های غیبی، دندان برای مربیگری این تیم تیز کرده‌اند و چشم به کوچک‌ترین لغزشی دارند تا حقانیت خود را برای نشستن روی نیمکت سرخ‌ها نشان دهند. درد پرسپولیس هم اینجاست که فعلا هواداران این تیم با سروسامان‌گرفتن تیم‌شان و برد در بازی دوستانه خوشحال و راضی هستند، اما بعید نیست که در کوران لیگ فشرده پیش‌رو، زخم‌های کهنه سر باز کند. در سپاهان اوضاع کمی بهتر از تیم‌های تهرانی است. محرم نویدکیا بدون اتلاف وقت جایگزین کالدرون شد و هدایت تیم را به دست گرفت. به نظر می‌رسد داستان عشق بی‌پایان حاج‌صفی و سپاهان نیز تمامی ندارد و بازیکن 35‌ساله و ملی‌پوش سابق بار دیگر هوای نصف جهان را کرده است؛ یعنی در مقطعی که لیگ‌های جهان به دنبال بازیکنان جوان هستند، ما همچنان دست‌ به‌ دامن بازیکنانی هستیم که سن‌و‌سالی از آنها گذشته و به پایین‌ترین حد تأثیرگذاری خود رسیده‌اند. دوران بازیگری حاج‌صفی به پایان رسیده و دیگر در لیگ‌های درجه‌دوم اروپا خواهانی ندارد، اما دلیل نمی‌شود که با آمدن به سپاهان جای بازیکن جوانی را بگیرد که می‌تواند در بزنگاه‌های مختلف به داد زردپوشان برسد. بی‌دغدغه‌ترین تیم لیگ برتر در‌حال‌حاضر تراکتورسازی است؛ نه مشکلی برای خرید بازیکن دارد، نه نگران پول است. حتی مذاکرات زنوزی و درویش هم بخشی از سفیدشویی فوتبال بود که به نتیجه نرسید. دو مدیر مثلا فوتبالی تصمیم داشتند برای اینکه نه سیخ بسوزد و نه کباب، یک‌سری توافقات شفاهی انجام بدهند، اما مثل اینکه‌ این ترفند چندان مؤثر واقع نشده و بازیکنانی که پرسپولیس خواهان آنها بود، در تراکتور تمرینات خود را پشت سر می‌گذارند. حکم بیرانوند هنوز صادر نشده، اما احتمالا همه طرف‌های تلاشگر برای نجات بیرو به بن‌بست رسیده‌اند و برخی منابع مدعی شده‌اند‌ او در شروع لیگ باید چهار ماه محرومیت را پشت سر بگذارد. در‌واقع هر اتفاقی بیفتد، پرونده بیرانوند یکی از نقاط تاریک فوتبالی ماست که عدالت و قانون را به شکل دیگری و با واژه متفاوتی معنا کرد. اسکوچیچ، مربی آرام و بدون ادعایی که توانسته بود تیم‌ ملی را به جام جهانی ببرد، این روزها در اردوی آمادگی در ترکیه فارغ از هر مشکلی تیمش را آماده می‌کند تا بلکه بار دیگر قهرمانی «تی‌تی»‌ها تکرار شود. خیلی هم اتفاق بعیدی نیست؛ به‌خصوص وقتی تمام امکانات مهیا باشد و رقبای اصلی درگیر مشکلات و حواشی تکراری و بی‌پایان. نکته جالب اینکه اولین زنگ فصل فوتبال با برگزاری دیدار سوپرجام به صدا در‌‌می‌آید؛ تقابل دو تیمی که یکی در آرامش است و دیگری دریایی توفانی. استقلال در چنان بحرانی اسیر است که راه‌حلی برای آن پیدا نمی‌شود‌ و آن سوی میدان، تراکتوری‌ها ‌چنان آسوده‌خاطر که حسرت دیگر تیم‌ها را به همراه داشته است. یک نتیجه‌گیری کلی نشان می‌دهد که انگار پول خیلی هم تأثیرگذار نیست. شاید میزان تمول چهار مدعی اصلی خیلی برابر نباشد، اما به دست‌تنگی تیم‌های دیگر هم نیست. آنچه‌ ثبات یک تیم را شکل می‌دهد، مدیریت است. استقلال همچنان از سمت مدیران اشتباهی رنج می‌برد و تراکتور با مدیریت منسجم و البته کمک‌های غیبی که از راه می‌رسند، مسیر خودش را پیدا کرده است. اگر رأی بیرانوند مثل هر حکم دیگری صادر شده بود، احتمالا اوضاع متفاوت می‌شد، اما معلوم نیست چرا و به چه دلیل نه شخص رئیس فدراسیون فوتبال و نه کمیته استیناف، واکنشی شفاف به این ماجرا نداشته و ندارند. در‌واقع هر تنبیه و جریمه‌ای که برای تراکتور یا بیرانوند در نظر گرفته شده باشد، دیگر نه برای هواداران جذاب است و نه وجه تنبیهی دارد. یک بدعت اشتباه که می‌تواند بی‌انضباطی‌های دیگری در فوتبال‌مان رقم بزند. لیگی که هنوز شروع نشده تا این اندازه با مشکلات عجیب و غریب دست‌و‌پنجه نرم می‌کند؛ ببینید وقتی‌ سوت شروع رقابت‌ها زده شود و چند هفته‌ای بگذرد، چه آشوبی به پا خواهد شد. امیدواریم این‌طور نباشد؛ مخصوصا که سال منتهی به جام‌ جهانی است.

 

آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.