مروری بر کتاب «ذهن فریبکار شما: راهنمای علمی برای مهارتهای تفکر نقاد»
اندیشیدن درباره تفکر
شعبدهبازها درست در برابر چشمان ما کبوتری را حاضر و سپس غایب میکنند؛ پیشگویان با اعتمادبهنفس از اخباری در آینده خبر میدهند؛ نشریات زرد از رؤیت بشقابپرنده مینویسند؛ درمانگران دروغین از راهحل جادویی برای درمان بیماریها سخن میرانند و بلیتهای بختآزمایی مدعیاند که ما را ثروتمند خواهند کرد.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
جواد لگزیان: شعبدهبازها درست در برابر چشمان ما کبوتری را حاضر و سپس غایب میکنند؛ پیشگویان با اعتمادبهنفس از اخباری در آینده خبر میدهند؛ نشریات زرد از رؤیت بشقابپرنده مینویسند؛ درمانگران دروغین از راهحل جادویی برای درمان بیماریها سخن میرانند و بلیتهای بختآزمایی مدعیاند که ما را ثروتمند خواهند کرد. «ذهن فریبکار شما: راهنمای علمی برای مهارتهای تفکر نقاد» کتابی از پروفسور استیون نوولا، نورولوژیست و استاد دانشکده پزشکی ییل، آمده است تا بیاموزیم که چگونه با تفکر نقاد و دانش علمی در زندگی روزمره تجربه زیستی بهتری داشته باشیم. در این کتاب با ترفندهای مغز برای گمراهکردن و سوقدادن ما به سمت نتیجهگیریهایی آشنا میشویم که ارتباط چندانی با واقعیت ندارند و البته راهبردهایی را میآموزیم که میتوان از آنها برای مبارزه با فریبهای ذهن بهره برد. درواقع در این کتاب به بررسی «فراشناخت» میپردازیم؛ یعنی اندیشیدن درباره خود تفکر. همچنین با نقش علم و تفکر نقاد در دموکراسی، ضرورت آموزش علم و چگونگی رویکرد شکاکانه به رسانهها آشنا میشویم. هدف کتاب این است که در پایان آن به درک جامعی از تفکر نقاد، مؤلفههای آن و همچنین ضرورت فراگیری این تفکر برسیم. باید توجه داشت که فراشناخت بههیچوجه ساده نیست و مستلزم تمرین، ممارست، دانش و فداکاری برای باقیماندن در وضعیت فراشناختی است؛ وضعیتی که بهجای سوگیریها و هیجانها، منطق و واقعیتها بر تفکر ما حاکم باشند.
در اولین بخش این کتاب، شیوه ادراک جهان پیرامون خود را بررسی میکنیم. هر چیزی که فکر میکنیم میبینیم، میشنویم و تجربه میکنیم، نه ثبت مستقیم جهان خارج که برساخته و تفسیری از جهان است. اطلاعات فیلتر، تحریف و مقایسه و بخشهای خالی با دادههای غیرواقعی پر میشود و در نهایت در بطن روایتی قرار میگیرد که با فرضیات ما درباره جهان سازگار است. تجربیات و افکار ما نیز از فیلتر «ایگو» و نیازهای هیجانی مختلف ما میگذرد و پالایش میشود. پس از بررسی این موضوع که مغز ما چگونه واقعیت را تحریف میکند، به این مسئله میپردازیم که چگونه میتوان با استفاده از مهارتها و ابزارهای تفکر نقاد با فریبهای ذهن مقابله کرد. در بخش دوم به تاریخ علم میپردازیم و به اینکه چگونه میتوان تفاوت بین علم خوب، علم بد و شبهعلم را تشخیص داد. در این بخش، نمونههای متعددی از شبهعلم مطرح شده که در آنها تلاشهای متعدد برای رسیدن به اکتشافات جدید به بیراهه رفته است. همچنین اشتباههای بزرگ علمی را بررسی میکنیم و درسهایی را که باید از این اشتباهات فراگرفت. در بخش پایانی این کتاب یاد میگیریم که چگونه تفکر نقاد، دانش علمی و دانش سازوکارهای خودفریبی را در زندگی روزمره به کار ببندیم. بهعلاوه، با نقش علم و تفکر نقاد در دموکراسی، ضرورت آموزش علم و چگونگی رویکرد شکاکانه به رسانهها آشنا خواهیم شد.
استیون نوولا میگوید ادراک ما شبیه ضبطصوت یا دستگاه فیلمبرداری نیست که جزئیات فقط روی آن ثبت شود. درواقع، مغز ما براساس بخش بسیار کوچکی از دادههای اندامهای حسی، به صورتی فعالانه، تصویری از آنچه پیرامون ما میگذرد میسازد؛ و همین موضوع فرصتهای زیادی برای بروز تحریف و خطا فراهم میکند. شعبدهبازها بعد از قرنها تجربه یاد گرفتهاند که چطور از نقاط ضعف مغز در پردازش دادههای حسی سوءاستفاده کنند. آنها به دانشی دست یافتهاند که به واسطه آن میتوانند بدون اینکه متوجه شوید یا ببینید، درست در مقابل چشمان شما کارهایی محیرالعقول انجام دهند. اما با درک جامع منطق و سوگیریهای شناختی ما این فرصت را داریم که به استدلال فراشناختی بپردازیم. ما این توانایی را داریم که بهصورتی آگاهانه و فراشناختی استدلالهای خود را بررسی کنیم. ما از عملکرد مدیریتی بخش قدامی مغز خود برای فیلترکردن و جلوگیری از تأثیرگذاری تکانههای بدوی بهره میگیریم و میتوانیم با آگاهی کامل نسبت به سوگیریهای خود برای فراتر رفتن از آنها تلاش کنیم. نوولا تأکید دارد وقتی بپذیریم که نمیتوانیم به خاطرهها و اندیشههای خود اطمینان کنیم، در مواجهه با تجربهها و دانش خود، فروتن میشویم. و تنها در این صورت است که نیاز مبرم به رویکرد نظاممند به دانش را درک میکنیم؛ رویکردی که روشهای مورد استفاده در آن میتواند خطاها و نقطهضعفهای مغز را جبران کند. به تعبیری، علم و تفکر نقاد راهحل ماست برای تصحیح همه خطاهای تعقل و استدلال بشر. در این راستا ما میتوانیم از روشهای در دسترس علمی یاری بجوییم، مانند روش تجزیه و تحلیل بِیز: روشی برای محاسبه احتمال درستبودن یک نظریه یا پدیده با بهروزرسانی مداوم محاسبات به محض دسترسی به واقعیتها و دادههای جدید. در این روش همه دانش موجود را در نظر میگیریم تا به بهترین جواب ممکن برای هر سؤال برسیم و در عین حال به همه محدودیتها و عدم قطعیتهای موجود در دادهها و نتایج اذعان میکنیم. پس از آن بهطور مداوم نتایج غیرقطعی خود را همراه با دریافت دادههای جدید بهروزرسانی میکنیم.
با توضیح دقیق و کامل مهارتهای تفکر نقاد است که استیون نوولا توضیح میدهد شعبدهبازها چطور از نقاط ضعف مغز در پردازش دادههای حسی سوءاستفاده میکنند؛ در زمینه پیشگوییها تنها بر اثر گذشت زمان و با استفاده از تطبیق واپسنگر میتوان بین رویدادها و پیشگوییها تشابه پیدا کرد، در حالی که در علم، امکان توضیح وقایع با نگاه به گذشته، معیار مناسبی برای صحتسنجی یک نظریه محسوب نمیشود؛ تحقیقات نشان میدهد که در جریان یک رویداد که به نظر میرسید افراد بشقابپرنده را رؤیت کردهاند، درواقع تعدادی منور دیدهاند و این شاهدان، بشقابپرنده را با وصلکردن نقطههای نورانی به همدیگر در ذهن خود ساخته بودند؛ مردم با «آرزواندیشی» برای بیماریهای مزمن خود به دنبال درمانهای نامحتمل و حتی جادویی میگردند و به هشدارهای مربوط به بیفایدهبودن این روشها توجه نمیکنند. در چنین مواردی، آرزوی آنها برای اثربخشبودن این درمانها بر منطقشان غلبه میکند و به ادعای درمانگران دروغین دل میسپارند؛ و همچنین صنعت بختآزمایی نیز عمدتا بر مبنای همین «آرزواندیشی» شکل گرفته است و بهعلاوه کازینوها بر این واقعیت متکیاند که مردم در حساب احتمالات ضعیف هستند و تصور مىکنند بر رویدادهای تصادفی کنترل دارند.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.