از نوتردام تا لوور؛ تکرار حس زوال در فرانسه امروز
شکوهی که میسوزد
پاریس هنوز در شوک است. سرقتی که فقط هفت دقیقه طول کشید، موزهای را هدف گرفت که خود نماد شکوه و میراث ملت فرانسه است. این بار، حمله نه به یک بانک یا طلافروشی، بلکه به غرور ملی صورت گرفت. لوور، پناهگاه میراث فرهنگی جهان، حالا به فهرست طولانی و بلندبالای ارزشهایی پیوسته که دولت فرانسه دیگر نمیتواند از آنها محافظت کند.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
شرق: پاریس هنوز در شوک است. سرقتی که فقط هفت دقیقه طول کشید، موزهای را هدف گرفت که خود نماد شکوه و میراث ملت فرانسه است. این بار، حمله نه به یک بانک یا طلافروشی، بلکه به غرور ملی صورت گرفت. لوور، پناهگاه میراث فرهنگی جهان، حالا به فهرست طولانی و بلندبالای ارزشهایی پیوسته که دولت فرانسه دیگر نمیتواند از آنها محافظت کند.
دزدان با استفاده از جرثقیل بالابر، از سمت رود سن به پنجرههای گالری آپولون دست یافتند؛ تالاری باشکوه که در قرن هفدهم برای لویی چهاردهم ساخته شد و جواهرات سلطنتی فرانسه در آن نگهداری میشد. آنان ویترینها را شکستند و پیش از حضور پلیس با موتورسیکلت گریختند. در میان اشیای ربودهشده، تاج امپراتریس اوژنی، همسر ناپلئون سوم، با هزارو ۳۵۴ الماس درخشان و ۵۶ زمرد میدرخشید. ساعتی بعد، تاج خردشده در خیابانی نزدیک موزه پیدا شد؛ گویی دزدان در شتاب فرار، نماد شکوه گذشته را بر سنگفرش پاریس انداخته بودند. این رویداد فقط دزدی نبود؛ نمایش فروپاشی اقتدار بود. فرانسه نهتنها از جواهرات خود، بلکه از حس امنیت و غرور ملیاش هم تهی شد. در سالهای اخیر، موج خشونت و سرقت در سراسر کشور به امری عادی تبدیل شده است؛ از شورشهای خیابانی گرفته تا غارت فروشگاهها. هفته گذشته در نزدیکی لوور، کنسرتی رپ به آشوب کشیده شد. اکنون بسیاری از شهروندان این سرقت را نشانهای از کشوری میدانند که دیگر قانون را اجرا نمیکند؛ دولتی که نمیتواند از مردمش محافظت کند، نه در خیابانها، نه در خانهها و حالا حتی نه از گنجینههای ملی خود. راشیدا داتی، وزیر فرهنگ، ساعتی پس از شنیدن خبر، به همراه مأموران پلیس خود را به موزه رساند. لوران نونِز، وزیر کشور، وعده بازداشت سریع عاملان را داد، اما تاکنون هیچ پیشرفتی گزارش نشده است. در همین حال، ژوردان باردلا، رهبر حزب «اجتماع ملی»، در شبکه ایکس نوشت: «این یک تحقیر غیرقابل تحمل برای کشور ماست. تا کجا باید شاهد فروپاشی دولت باشیم؟». ماجرا بهسرعت رنگ سیاسی گرفت و به بحثی داغ درباره ضعف ساختارهای امنیتی دولت انجامید. این سرقت دو اضطراب قدیمی فرانسه را در هم آمیخت؛ ناامنی و افول. از آتشسوزی کلیسای نوتردام در ۲۰۱۹ تا شورشهای خیابانی اخیر، احساس مشترک فروپاشی در جامعه موج میزند. همانگونه که پاریسیها روز سوختن نوتردام را با اشک بر پلهای سن تماشا کردند، اکنون نیز با ناباوری به این توهین ملی مینگرند. خشم و اندوه به هم آمیخته و حس ناتوانی در برابر زوال اعتماد عمومی را تقویت کرده است.
هشدارهایی که نادیده ماند
گزارش داخلی لوور در بهار امسال، کمبود نیرو و کهنگی سامانههای هشدار را یادآور شده بود. مدیران موزه بارها درخواست بودجه برای ارتقای امنیت داده بودند، اما وزارت فرهنگ به کندی واکنش نشان داد. در کاخ ورسای و موزه اورسه نیز شبکاریها کاهش یافته و پستهای نگهبانی حذف شدهاند. لوور در حقیقت بیدفاع مانده بود و دزدان فقط واقعیتی آشکار را ثابت کردند. ماه گذشته نیز از موزه تاریخ طبیعی پاریس طلاهای ارزشمندی به سرقت رفت؛ سرقتی با ارهبرقی و مشعل حرارتی که یادآور حملهای صنعتی به قلب علم و فرهنگ بود. در کلیساهای سراسر کشور نیز ربودن آثار مذهبی به رخدادی عادی بدل شده است. این مجموعه حوادث برای فرانسویها معنایی فراتر از جرم دارد؛ نشانهای از سستی بنیادهای مدنیت و بیاعتمادی به کارایی حکومت. گالری آپولون، با طاقهای طلایی و پرترههای سلطنتیاش، تجسم اطمینان و استمرار فرانسه بود. اما اکنون همان مکان یادآور اضطراب ملی است. در میانه بنبست سیاسی، افزایش جرم و سقوط اعتماد عمومی، این سرقت به استعارهای از ناتوانی دولت بدل شده است. کشوری که دیگر نمیتواند از زنان در خیابان، مغازهداران در حومه یا گنجینههای فرهنگی خود دفاع کند، با بحران هویت روبهرو است. واکنش عمومی ترکیبی از ناباوری، شرم و اندوه است؛ زخمی بر روح ملت، فراتر از شکستن ویترینها. جواهرات سلطنتی فرانسه، از انقلاب و تبعید تا امپراتوری و بازسازی، از توفانهای تاریخ جان به در برده بودند. بخشی فروخته و بخشی بازخرید شد و آنچه باقی ماند، در لوور به نمایش درآمد؛ نماد آشتی جمهوری با گذشته سلطنتیاش. اکنون همین نماد، در برابر چشمان جهانیان خرد شده است؛ تصویری تلخ از کشوری که روزی مهد نظم و شکوه بود و امروز در جستوجوی اقتدار ازدسترفته خود میگردد.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.