ملاقات ويلموتس با «مرد مخفي» فوتبال
شرق: بامداد چهارشنبه که مارک ويلموتس، پايش را به فرودگاه امام خميني گذاشت ديگر خيال اهال فوتبال راحت شد که اين مرد بلژيکي «شايعه» نيست و «واقعيتِ» تازهاي است که فوتبال ايران پيشروي خودش ميبيند؛ ويلموتس روز گذشته هم پرکار بود؛ علاوه بر ديدار و مذاکره با مهدي تاج، رئيس فدراسيون فوتبال، به زيرساختهاي فوتبالي که در اختيار تيم ملي است هم سر زد تا با ديدن همه جوانب «بله» را بگويد؛ او به کمپ سر زد و حتي در کنار ابراهيم شکوري، سرپرست دبيرکلي فدراسيون فوتبال و مهدي تاج، يک نهال هم کاشت. با اين حال و با وجود حرفهاي زيادي که درباره مدت زمان قرارداد اين مربي بلژيکي و البته دستمزدش مطرح شده است هنوز يک مورد مبهم، ذهن بسياري از اهالي فوتبال را درگير کرده است: «مردِ مخفي». نکتهاي که درباره حضور مارک ويلموتس بلژيکي در ايران کمتر دربارهاش صحبت شد، فردي بود که به استقبال او رفت: محمدرضا ساکت!
نام ساکت با فدراسيون و بهصورت کلي با فوتبال ايران عجين شده بود و در دهه اخير هميشه گوشهوکناري پيدا ميشد تا بخشي از کارها به او سپرده شود. با اين حال، محمدرضا ساکت که پيشتر عنوان دبيرکلي فدراسيون فوتبال را به عهده داشت به دلیل اينکه مشمول قانون بازنشستگي ميشد از سمتش استعفا داد. اتفاقا او اولين نفري از چند نفر مشمول فدراسيون فوتبال بود که سمتش را ترک کرد تا مثلا جا براي جوانها باز شود. جواني مثل همين ابراهيم شکوري که حالا سرپرستِ پست دبيرکلي است، ولي حق امضا هم ندارد! با استعفاي ساکت از فدراسيون فوتبال به نظر ميرسيد يارِ شفيق مهدي تاج ديگر از او و فدراسيون متبوعش جدا شود، ولي زهي خيال باطل! اندکي بعد از استعفا، ساکت که پيشتر هم به عنوان سرپرست تيم ملي فعاليت ميکرد دوباره به سمت قبلياش برگشت؛ او اينبار همراه تيم ملي راهي اردوي قطر شد تا دوباره کارهاي سرپرستي را انجام دهد! آنهم در شرايطي که با استعفايش از فدراسيون فوتبال، رسما ديگر سمَتي نداشت. البته تاج در قطر تلاش زيادي ميکرد تا از دوربينهاي عکاسي پنهان بماند به اين اميد که کسي تاج، رفيق و رئيسش در فدراسيون را بازخواست نکند.
حضور او البته در تيم ملي و تا آخرين لحظات حضور کيروش در ايران هم ادامه داشت تا اينکه با رفتن آن سرمربي پرتغالي، ديگر اثر پررنگي از محمدرضا ساکت در فوتبال ديده نشد. با اين حال، بامداد روز گذشته، محمدرضا ساکت دوباره سروکلهاش پيدا شد؛ اين مرد مخفي، اينبار با دستهگل به سراغ مارک ويلموتس، سرمربي جديد تيم ملي رفت تا نشان دهد علنا فقط در ظاهر ماجرا از فدراسيون جدا شده وگرنه هنوز کارهاي مهمتر را انجام ميدهد. سؤالي که ذهن اهالي فوتبال را درگير کرده اين است که ساکت با چه عنوان و سمتي به مارک ويلموتس بلژيکي معرفي شده است؟ نزديکان تاج که دل در گرو رفاقت با ساکت دارند ميگويند او «مشاور» فدراسيون فوتبال است، ولي آيا پست يک مشاور بالاتر از يکي از اعضاي هيئت رئيسه فدراسيون فوتبال است که او براي خيرمقدمگفتن به مربي بلژيکي پيشقدم ميشود؟ ساکت حتي اگر پست مشاور هم گرفته باشد، مهلت يک ماهه و حتي چند ماهه کارکردش با اين سمَت جديد هم به پايان رسيده و طبق قانون بازنشستگي بايد قيد کار در فوتبال را بزند، ولي به نظر ميرسد عطش او براي «خدمتِ رايگان»(!) به فوتبال خيلي شديدتر از اين حرفها است؛ آنقدر شديد که زودتر از
دستياران ويلموتس خودش را در خودروی تشريفات جا دهد.
شرق: بامداد چهارشنبه که مارک ويلموتس، پايش را به فرودگاه امام خميني گذاشت ديگر خيال اهال فوتبال راحت شد که اين مرد بلژيکي «شايعه» نيست و «واقعيتِ» تازهاي است که فوتبال ايران پيشروي خودش ميبيند؛ ويلموتس روز گذشته هم پرکار بود؛ علاوه بر ديدار و مذاکره با مهدي تاج، رئيس فدراسيون فوتبال، به زيرساختهاي فوتبالي که در اختيار تيم ملي است هم سر زد تا با ديدن همه جوانب «بله» را بگويد؛ او به کمپ سر زد و حتي در کنار ابراهيم شکوري، سرپرست دبيرکلي فدراسيون فوتبال و مهدي تاج، يک نهال هم کاشت. با اين حال و با وجود حرفهاي زيادي که درباره مدت زمان قرارداد اين مربي بلژيکي و البته دستمزدش مطرح شده است هنوز يک مورد مبهم، ذهن بسياري از اهالي فوتبال را درگير کرده است: «مردِ مخفي». نکتهاي که درباره حضور مارک ويلموتس بلژيکي در ايران کمتر دربارهاش صحبت شد، فردي بود که به استقبال او رفت: محمدرضا ساکت!
نام ساکت با فدراسيون و بهصورت کلي با فوتبال ايران عجين شده بود و در دهه اخير هميشه گوشهوکناري پيدا ميشد تا بخشي از کارها به او سپرده شود. با اين حال، محمدرضا ساکت که پيشتر عنوان دبيرکلي فدراسيون فوتبال را به عهده داشت به دلیل اينکه مشمول قانون بازنشستگي ميشد از سمتش استعفا داد. اتفاقا او اولين نفري از چند نفر مشمول فدراسيون فوتبال بود که سمتش را ترک کرد تا مثلا جا براي جوانها باز شود. جواني مثل همين ابراهيم شکوري که حالا سرپرستِ پست دبيرکلي است، ولي حق امضا هم ندارد! با استعفاي ساکت از فدراسيون فوتبال به نظر ميرسيد يارِ شفيق مهدي تاج ديگر از او و فدراسيون متبوعش جدا شود، ولي زهي خيال باطل! اندکي بعد از استعفا، ساکت که پيشتر هم به عنوان سرپرست تيم ملي فعاليت ميکرد دوباره به سمت قبلياش برگشت؛ او اينبار همراه تيم ملي راهي اردوي قطر شد تا دوباره کارهاي سرپرستي را انجام دهد! آنهم در شرايطي که با استعفايش از فدراسيون فوتبال، رسما ديگر سمَتي نداشت. البته تاج در قطر تلاش زيادي ميکرد تا از دوربينهاي عکاسي پنهان بماند به اين اميد که کسي تاج، رفيق و رئيسش در فدراسيون را بازخواست نکند.
حضور او البته در تيم ملي و تا آخرين لحظات حضور کيروش در ايران هم ادامه داشت تا اينکه با رفتن آن سرمربي پرتغالي، ديگر اثر پررنگي از محمدرضا ساکت در فوتبال ديده نشد. با اين حال، بامداد روز گذشته، محمدرضا ساکت دوباره سروکلهاش پيدا شد؛ اين مرد مخفي، اينبار با دستهگل به سراغ مارک ويلموتس، سرمربي جديد تيم ملي رفت تا نشان دهد علنا فقط در ظاهر ماجرا از فدراسيون جدا شده وگرنه هنوز کارهاي مهمتر را انجام ميدهد. سؤالي که ذهن اهالي فوتبال را درگير کرده اين است که ساکت با چه عنوان و سمتي به مارک ويلموتس بلژيکي معرفي شده است؟ نزديکان تاج که دل در گرو رفاقت با ساکت دارند ميگويند او «مشاور» فدراسيون فوتبال است، ولي آيا پست يک مشاور بالاتر از يکي از اعضاي هيئت رئيسه فدراسيون فوتبال است که او براي خيرمقدمگفتن به مربي بلژيکي پيشقدم ميشود؟ ساکت حتي اگر پست مشاور هم گرفته باشد، مهلت يک ماهه و حتي چند ماهه کارکردش با اين سمَت جديد هم به پايان رسيده و طبق قانون بازنشستگي بايد قيد کار در فوتبال را بزند، ولي به نظر ميرسد عطش او براي «خدمتِ رايگان»(!) به فوتبال خيلي شديدتر از اين حرفها است؛ آنقدر شديد که زودتر از
دستياران ويلموتس خودش را در خودروی تشريفات جا دهد.