بلاياي طبيعي و چندجانبهگرايي
لیو ژنمین، معاون دبیرکل سازمان ملل در امور اقتصادی و اجتماعی، این هفته در یادداشتی با عنوان «بحران چندجانبهگرایی یک فرصت است» به این مسئله پرداخته که افزایش روزافزون بلایای طبیعی مخرب، تغییرات ژئوپلیتیک و نابرابریهای چشمگیر، جامعه بینالمللی را مجبور کرده به نیاز به بازسازی چارچوب موجود برای حل مسائل جهانی اذعان کند و این کار احتمالا آخرین فرصت یک رویکرد جهانی جدی برای توسعه پایدار است. بخشهایی از یادداشت او را میخوانیم. گردبادی که ماه گذشته به موزامبیک، مالاوی، زیمبابوه و ماداگاسکار صدمه زد، تقریبا هزار نفر کشته و صدها هزار نفر بیخانمان و گرسنه و در معرض بیماری بر جا گذاشت. تخمین زده شده بیش از یک میلیارد دلار زیرساخت از بین رفته باشد. این فاجعهای آشناست و آخرین مورد از یک رشته حوادث شدید آبوهوایی که نشان میدهد آثار ویرانگر تغییرات آبوهوایی نه در آینده دور؛ بلکه اکنون بروز میکند. بدتر از همه اینکه فقیرترین و آسيبپذيرترین جوامع دنيا بهشدت تحت تأثير قرار گرفتهاند. موزامبیک، کشوری که بیشترین آسیب از گردباد ایدا نصیبش شده، باید با دستهای بسته بازسازی کند. این کشور اکنون مشغول مذاکرات برای پرداخت بدهیهای کمرشکن خارجی خود است. جامعه بینالمللی برای مقابله با چنین چالشهایی بود که در سال 2015 دستور کار توسعه پایدار 2030 را اتخاذ کرد که راهی برای افزایش رفاه و ثبات در سطح جهان است؛ اما به اهداف توسعه پایدار (SDGs) نمیتوان دست یافت؛ مگر آنکه ما نظامهای مالی خود را با توجه به برنامه اقدام موسوم به «آدیس آبابا»ی سازمان ملل متحد اصلاح کنیم. ما نیاز به یک معماری مالی جهانی داریم که ما را قادر کند تا سرمایهگذاریهای لازم (ازجمله در زیرساختهای انعطافپذیر) را تأمین کنیم، بهسرعت به شوکها واکنش نشان بدهیم و بنیانهای مالی کشورهای مشکلدار را بهبود بخشیم. پیشرفتهایی حاصل شده است. ارزیابی جدید سازمان ملل متحد از سرمایهگذاری جهانی برای توسعه پایدار که در همکاری با صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی انجام شده است، نشان داده که بخش خصوصی به سرمایهگذاری در توسعه پایدار بیشازپیش علاقهمند میشود. علاوهبراین، اهداف توسعه پایدار به طور روزافزونی در بودجههای عمومی و اقدامات همکاری توسعه گنجانیده میشوند. اما این تغییرات چنانکه باید سریع اتفاق نمیافتد و همهجا در حد مورد نیاز نیست. برای مثال در نیمه اول سال 2018 کل سرمایهگذاری بخش خصوصی در زیرساخت کشورهای در حال توسعه 43 میلیارد دلار بود و امروزه پایینتر از میزان سال 2012 است. برای تحقق هدف تأمین آموزش ابتدایی جهانی تا سال 2030، بودجه آموزش سالانه در فقیرترین کشورهای جهان باید بیش از سه برابر شود. درعینحال برای پرهیز از بحرانهای آتی باید به خطرهای سیستمی اساسی توجه کنیم. چشمانداز فعلی امیدوارکننده نیست. رشد اقتصاد جهانی به سه درصد رسیده است، به مراتب کمتر از آنکه برای امحای فقر در بسیاری از کشورها لازم است. در سال 2017، دستمزد واقعی (با درنظرگرفتن تورم) تنها 1.8 درصد افزایش یافت که کمترین میزان در دهه گذشته است. در اکثر کشورها نابرابری درآمد رو به افزایش است. اگرچه جهانیشدن ثروت را به طور درخورتوجهی افزایش داده و به پیشرفت درخورتوجهی در مبارزه با فقر انجامیده، دستاوردها عادلانه توزیع نشده است. بسیاری از خانوادهها، جوامع و کشورها از رشد و شکوفایی باز ماندهاند. با این پیشزمینه، عجیب نیست اگر اعتماد به چندجانبهگرایی در بسیاری از نقاط جهان از بین رفته است؛ اما همزمان با وجود بحران مشروعیت در نظم چندجانبه بینالمللی، فرصتی نیز پیش آمده است. تغییر سریع - در ژئوپلیتیک و فناوری، علاوه بر آبوهوای کره زمین- توجه مردم دنیا را به چالشهای پیشروی مناسبات مالی سراسر جهان، تجارت، بدهی، همکاریهای مالیاتی و دیگر زمینهها متمرکز کرده است. اکنون که در این مناسبات بازنگری میکنیم، میتوانیم آنها را برای توسعه پایدار از نو بسازیم. همچنین این واقعیت که در اواسط اکتبر 2018 (مهر 97) بیش از 588 میلیارد دلار از کالاها مشمول محدودیتهای تجاری شدهاند - افزایش هفتبرابری در مقایسه با سال قبل - از بحران سیستم تجارت چندجانبه حکایت دارد و درعینحال فرصتی برای رویکرد جهانی به یک تجارت عادلانهتر است. درحالحاضر دستکم 30 کشور دیگر در حال توسعه و کمدرآمد مانند موزامبیک با مشکل بدهی بالا مواجهاند؛ اما این موضوع، جامعه بینالمللی را به شکاف موجود در مناسبات مالی حساس کرده است. در نهایت، دیجیتالیشدن به بحث درباره طراحی سیستم مالی بینالمللی و تأثیر آن بر نابرابری دامن زده است و تمرکز روزافزون بازار بهویژه در اقتصاد دیجیتال، نیاز به توجه خاص به نیاز به امکانات فناورانه جدید در داخل و بین کشورها را آشکار کرده است. مهمترین مشکلات جهان را کشورها نمیتوانند بهتنهایی حل کنند. جامعه بینالمللی باید به جای کنارگذاشتن چندجانبهگرایی، اقدامات جمعی را تقویت کند. فقط با همکاری با یکدیگر میتوانیم شرایط خوبی برای همه مردم فراهم کنیم. اگر نتوانیم توسعه پایدار برای همه فراهم کنیم، آینده سیاره و رفاه همه ما در معرض خطر است. دیگر بهانهای برای بیعملی پذیرفته نیست.
لیو ژنمین، معاون دبیرکل سازمان ملل در امور اقتصادی و اجتماعی، این هفته در یادداشتی با عنوان «بحران چندجانبهگرایی یک فرصت است» به این مسئله پرداخته که افزایش روزافزون بلایای طبیعی مخرب، تغییرات ژئوپلیتیک و نابرابریهای چشمگیر، جامعه بینالمللی را مجبور کرده به نیاز به بازسازی چارچوب موجود برای حل مسائل جهانی اذعان کند و این کار احتمالا آخرین فرصت یک رویکرد جهانی جدی برای توسعه پایدار است. بخشهایی از یادداشت او را میخوانیم. گردبادی که ماه گذشته به موزامبیک، مالاوی، زیمبابوه و ماداگاسکار صدمه زد، تقریبا هزار نفر کشته و صدها هزار نفر بیخانمان و گرسنه و در معرض بیماری بر جا گذاشت. تخمین زده شده بیش از یک میلیارد دلار زیرساخت از بین رفته باشد. این فاجعهای آشناست و آخرین مورد از یک رشته حوادث شدید آبوهوایی که نشان میدهد آثار ویرانگر تغییرات آبوهوایی نه در آینده دور؛ بلکه اکنون بروز میکند. بدتر از همه اینکه فقیرترین و آسيبپذيرترین جوامع دنيا بهشدت تحت تأثير قرار گرفتهاند. موزامبیک، کشوری که بیشترین آسیب از گردباد ایدا نصیبش شده، باید با دستهای بسته بازسازی کند. این کشور اکنون مشغول مذاکرات برای پرداخت بدهیهای کمرشکن خارجی خود است. جامعه بینالمللی برای مقابله با چنین چالشهایی بود که در سال 2015 دستور کار توسعه پایدار 2030 را اتخاذ کرد که راهی برای افزایش رفاه و ثبات در سطح جهان است؛ اما به اهداف توسعه پایدار (SDGs) نمیتوان دست یافت؛ مگر آنکه ما نظامهای مالی خود را با توجه به برنامه اقدام موسوم به «آدیس آبابا»ی سازمان ملل متحد اصلاح کنیم. ما نیاز به یک معماری مالی جهانی داریم که ما را قادر کند تا سرمایهگذاریهای لازم (ازجمله در زیرساختهای انعطافپذیر) را تأمین کنیم، بهسرعت به شوکها واکنش نشان بدهیم و بنیانهای مالی کشورهای مشکلدار را بهبود بخشیم. پیشرفتهایی حاصل شده است. ارزیابی جدید سازمان ملل متحد از سرمایهگذاری جهانی برای توسعه پایدار که در همکاری با صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی انجام شده است، نشان داده که بخش خصوصی به سرمایهگذاری در توسعه پایدار بیشازپیش علاقهمند میشود. علاوهبراین، اهداف توسعه پایدار به طور روزافزونی در بودجههای عمومی و اقدامات همکاری توسعه گنجانیده میشوند. اما این تغییرات چنانکه باید سریع اتفاق نمیافتد و همهجا در حد مورد نیاز نیست. برای مثال در نیمه اول سال 2018 کل سرمایهگذاری بخش خصوصی در زیرساخت کشورهای در حال توسعه 43 میلیارد دلار بود و امروزه پایینتر از میزان سال 2012 است. برای تحقق هدف تأمین آموزش ابتدایی جهانی تا سال 2030، بودجه آموزش سالانه در فقیرترین کشورهای جهان باید بیش از سه برابر شود. درعینحال برای پرهیز از بحرانهای آتی باید به خطرهای سیستمی اساسی توجه کنیم. چشمانداز فعلی امیدوارکننده نیست. رشد اقتصاد جهانی به سه درصد رسیده است، به مراتب کمتر از آنکه برای امحای فقر در بسیاری از کشورها لازم است. در سال 2017، دستمزد واقعی (با درنظرگرفتن تورم) تنها 1.8 درصد افزایش یافت که کمترین میزان در دهه گذشته است. در اکثر کشورها نابرابری درآمد رو به افزایش است. اگرچه جهانیشدن ثروت را به طور درخورتوجهی افزایش داده و به پیشرفت درخورتوجهی در مبارزه با فقر انجامیده، دستاوردها عادلانه توزیع نشده است. بسیاری از خانوادهها، جوامع و کشورها از رشد و شکوفایی باز ماندهاند. با این پیشزمینه، عجیب نیست اگر اعتماد به چندجانبهگرایی در بسیاری از نقاط جهان از بین رفته است؛ اما همزمان با وجود بحران مشروعیت در نظم چندجانبه بینالمللی، فرصتی نیز پیش آمده است. تغییر سریع - در ژئوپلیتیک و فناوری، علاوه بر آبوهوای کره زمین- توجه مردم دنیا را به چالشهای پیشروی مناسبات مالی سراسر جهان، تجارت، بدهی، همکاریهای مالیاتی و دیگر زمینهها متمرکز کرده است. اکنون که در این مناسبات بازنگری میکنیم، میتوانیم آنها را برای توسعه پایدار از نو بسازیم. همچنین این واقعیت که در اواسط اکتبر 2018 (مهر 97) بیش از 588 میلیارد دلار از کالاها مشمول محدودیتهای تجاری شدهاند - افزایش هفتبرابری در مقایسه با سال قبل - از بحران سیستم تجارت چندجانبه حکایت دارد و درعینحال فرصتی برای رویکرد جهانی به یک تجارت عادلانهتر است. درحالحاضر دستکم 30 کشور دیگر در حال توسعه و کمدرآمد مانند موزامبیک با مشکل بدهی بالا مواجهاند؛ اما این موضوع، جامعه بینالمللی را به شکاف موجود در مناسبات مالی حساس کرده است. در نهایت، دیجیتالیشدن به بحث درباره طراحی سیستم مالی بینالمللی و تأثیر آن بر نابرابری دامن زده است و تمرکز روزافزون بازار بهویژه در اقتصاد دیجیتال، نیاز به توجه خاص به نیاز به امکانات فناورانه جدید در داخل و بین کشورها را آشکار کرده است. مهمترین مشکلات جهان را کشورها نمیتوانند بهتنهایی حل کنند. جامعه بینالمللی باید به جای کنارگذاشتن چندجانبهگرایی، اقدامات جمعی را تقویت کند. فقط با همکاری با یکدیگر میتوانیم شرایط خوبی برای همه مردم فراهم کنیم. اگر نتوانیم توسعه پایدار برای همه فراهم کنیم، آینده سیاره و رفاه همه ما در معرض خطر است. دیگر بهانهای برای بیعملی پذیرفته نیست.