|

همسر «علي شريعتي» بودن تنها در توان «پوران» بود

ناهيد توسلي

بايد «زن» باشي، بايد «مادر» باشي و بايد «زن/مادر» باشي و... بايد «همسر» باشي!‌بايد همسر/ زنِ «دکتر علي شريعتي» باشي، مردي در تاريخ که تنها فاطمه را فاطمه مي‌دانست! بايد مادرِ «احسان» باشي و «سوسن» و «سارا» و «مونا»... تا بتواني «پوران» باشي، تا بتواني در اوج شکفتگي دل و خِرَد، «علي» تنها بگذاردت و تنها برود و تو چونان «ماده‌شير» در جنگل تنهايي و بي‌کسي، فرزندان را به دندان بگيري و... .نه مگر از آغاز و در پيشاتاريخ تنها «زن/مادر» بود به دنبال فرزند و کشف «دوست‌داشتن»! آن هم در ناآگاهي و بي‌خبري از ابوّت (پدري)؟ نه مگر «زن/مادر» بود که زمين را مي‌خراشيد تا دانه‌ها و سبزي‌هاي خوراکي را بيابد و در دهان جگرگوشه‌اش بنهد و سيرش کند؟ نه مگر همو کشاورزي را شناخت و شناساند و آموزاند! و آن‌گاه بود که «مرد/پدر» در غيبت چندين‌روزه «زن/مادر» در ماه و چندماهه بارداري او، همه را به سود اقتدار مردمحورانه خويش مصادره کرد؟ اما... همين «زن/مادر»، «پوران» شد: «دکتر (فاطمه) پوران شريعت‌رضوي»... تا به‌رغم همه سدهاي برساخته متصلب، تک‌صدايي و تک‌محوري «مرد/پدرسالارانه» جهاني، همه توان‌هاي زنانه و مادرانه خويش را در تنهايي بي‌حضورِ «علي» - که خود يک «جهان حضور» بود - به کار گيرد و به تأسي از همسرش، علي شريعتي که باور داشت: «فاطمه، فاطمه است»، بگويد: «زن/مادر»، « زن/مادر» است... از آغاز تا انتهاي تاريخ!!

بايد «زن» باشي، بايد «مادر» باشي و بايد «زن/مادر» باشي و... بايد «همسر» باشي!‌بايد همسر/ زنِ «دکتر علي شريعتي» باشي، مردي در تاريخ که تنها فاطمه را فاطمه مي‌دانست! بايد مادرِ «احسان» باشي و «سوسن» و «سارا» و «مونا»... تا بتواني «پوران» باشي، تا بتواني در اوج شکفتگي دل و خِرَد، «علي» تنها بگذاردت و تنها برود و تو چونان «ماده‌شير» در جنگل تنهايي و بي‌کسي، فرزندان را به دندان بگيري و... .نه مگر از آغاز و در پيشاتاريخ تنها «زن/مادر» بود به دنبال فرزند و کشف «دوست‌داشتن»! آن هم در ناآگاهي و بي‌خبري از ابوّت (پدري)؟ نه مگر «زن/مادر» بود که زمين را مي‌خراشيد تا دانه‌ها و سبزي‌هاي خوراکي را بيابد و در دهان جگرگوشه‌اش بنهد و سيرش کند؟ نه مگر همو کشاورزي را شناخت و شناساند و آموزاند! و آن‌گاه بود که «مرد/پدر» در غيبت چندين‌روزه «زن/مادر» در ماه و چندماهه بارداري او، همه را به سود اقتدار مردمحورانه خويش مصادره کرد؟ اما... همين «زن/مادر»، «پوران» شد: «دکتر (فاطمه) پوران شريعت‌رضوي»... تا به‌رغم همه سدهاي برساخته متصلب، تک‌صدايي و تک‌محوري «مرد/پدرسالارانه» جهاني، همه توان‌هاي زنانه و مادرانه خويش را در تنهايي بي‌حضورِ «علي» - که خود يک «جهان حضور» بود - به کار گيرد و به تأسي از همسرش، علي شريعتي که باور داشت: «فاطمه، فاطمه است»، بگويد: «زن/مادر»، « زن/مادر» است... از آغاز تا انتهاي تاريخ!!

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها