فولاد بناب، بهسوی بالندگی
دکتر سيدابوتراب فاضل. مديرعامل مجتمع فولاد صنعت بناب
دولت به دليل تثبيت قيمتها و جلوگيري از افزايش قيمت به طور دستوري وارد بازار شد و سمت عرضه را دچار مشکل کرد که اين امر رفته رفته سمت تقاضا را نيز متأثر کرد. اين در حالي است که بازار به واسطه شوک ارزي و تورمي در اوايل سال، واکنش افزايش قيمت در حوزه فولاد را در پيش گرفت در حالي که دولت در آن هنگام بايد مکانيسم بازار را بر عهده عرضه و تقاضا قرار ميداد. قيمت در اقتصاد، دستوري تعيين نميشود. فرصتي که از گراني نرخ ارز براي صادرات حاصل شد، براي صنعت فولاد يک فرصت طلايي به شمار ميرفت و فولادسازان ميتوانستند از آن بهره ببرند و بازارهاي صادراتي را قبل از آغاز تحريمهاي جديد فتح کنند.
از سوي ديگر، در بازار داخلي تقاضاي واقعي وجود نداشت؛ زيرا پروژههاي عمراني و ساختوساز بسيار کم شده بود. وزارت صنعت، معدن و تجارت به اين موضوعات توجه نکرد و با سياستگذاري اشتباه، سمت تقاضا را تحتالشعاع قرار داد. در اين مدت با صدور دستورالعملهاي مختلف مانند قيمتگذاري دستوري، باعث شدند تا وضع فولادسازان سختتر شود و اين شرايط، در نهايت منجر به گراني قيمت فولاد شد که سود آن به جاي توليدکننده تنها عايد دلالان ميشد. با دستورالعملهاي جديد وزارت صمت، وضعيت بازار فولاد رو به بهبود است، اما در اين بين فرصت حاصله براي صادرات از دست رفته، زيرا تحريمهاي جديد اعمال شده است. اميدواريم با سياستگذاري جديد وضعيت بهتر شود. زيرا بازار از سمت تقاضا ديگر کشش ندارد و در يک ماه گذشته با يک بازار کمتقاضا و سردرگم مواجهيم که بنگاههاي کوچک را دچار مشکل کرده است.
چشمانداز 1404 براي صنعت فولاد مشخص است. هدفگذارياي که براي توليد 55 ميليون تن فولاد صورت گرفت، چندين فرض براي آن پيشبيني شده بود؛ ابتدا اينکه رشد اقتصادي کشور در چند سال متوالي هشت درصد باشد. اين به معناي افزايش تقاضا و بازارهاي صادراتي است. در حالي که کشور دچار تحريم شد و فرضهاي موجود محقق نشد. به طور مثال، سال گذشته از 25 ميليون تن فولاد تنها 10 ميليون تن صادر شد. اين ميزان در شرايط خوب صادراتي صورت گرفت.
متأسفانه در حال حاضر وضعيت صادرات مناسب نيست و هيچ چارهاي جز اينکه اهداف صادراتي فولاد را محقق کنيم، نداريم. روندهاي حرکتي و افتوخيز توليدي اين مجموعه در گذشته، ضرورت اصلاح ساختار بهعنوان مهمترين اولويت اين مجموعه فولادي را اجتنابناپذير کرده است. اصلاح ساختار منطبق با سازوکاري منظم که با مشخصسازي مؤلفههايي چون تجميع داراييها، ميزان بدهيها، اصلاح ساختار بوروکراتيک و نيروي فني و انساني حرکت آن آغاز شده است، با جديت تمام در اين مجموعه در حال انجام است و اين مسير تا افزايش ظرفيت توليدي و بهرهوري مناسب ادامه خواهد داشت. در حکم من بر اصلاح ساختار توليد، برنامه مدون با تمرکز جدي بر توليد، اصلاح ساختار نيروي انساني، شبکه فروش داخلي و صادرات، برنامهريزي براي ورود به بازار سرمايه، حذف هزينههاي زائد در حوزههاي مختلف و توسعه همهجانبه مجتمع فولاد صنعت بناب، حمايت مسئولان دستاندرکار و مديريت صحيح به عنوان مهمترين اولويتهاي اين مجموعه تأكيد شده است.
فولاد بناب داراي پتانسيل کمنظيري است. حضور نيروي جوان و متخصص در اين مجتمع که سرمايه انساني گرانبهايي به شمار ميروند، سالها تجربه فعاليت در شرکتهاي فولادي و آشنايي کامل به حوزه توليد و درک درست از نيازهاي امروز بازار، فولاد بناب را داراي نقاط مثبت قابل توجهي کرده و به همين دليل آن را در زمره توليدکنندگان اصلي فولاد در شمالغرب کشور قرار داده است.
دولت به دليل تثبيت قيمتها و جلوگيري از افزايش قيمت به طور دستوري وارد بازار شد و سمت عرضه را دچار مشکل کرد که اين امر رفته رفته سمت تقاضا را نيز متأثر کرد. اين در حالي است که بازار به واسطه شوک ارزي و تورمي در اوايل سال، واکنش افزايش قيمت در حوزه فولاد را در پيش گرفت در حالي که دولت در آن هنگام بايد مکانيسم بازار را بر عهده عرضه و تقاضا قرار ميداد. قيمت در اقتصاد، دستوري تعيين نميشود. فرصتي که از گراني نرخ ارز براي صادرات حاصل شد، براي صنعت فولاد يک فرصت طلايي به شمار ميرفت و فولادسازان ميتوانستند از آن بهره ببرند و بازارهاي صادراتي را قبل از آغاز تحريمهاي جديد فتح کنند.
از سوي ديگر، در بازار داخلي تقاضاي واقعي وجود نداشت؛ زيرا پروژههاي عمراني و ساختوساز بسيار کم شده بود. وزارت صنعت، معدن و تجارت به اين موضوعات توجه نکرد و با سياستگذاري اشتباه، سمت تقاضا را تحتالشعاع قرار داد. در اين مدت با صدور دستورالعملهاي مختلف مانند قيمتگذاري دستوري، باعث شدند تا وضع فولادسازان سختتر شود و اين شرايط، در نهايت منجر به گراني قيمت فولاد شد که سود آن به جاي توليدکننده تنها عايد دلالان ميشد. با دستورالعملهاي جديد وزارت صمت، وضعيت بازار فولاد رو به بهبود است، اما در اين بين فرصت حاصله براي صادرات از دست رفته، زيرا تحريمهاي جديد اعمال شده است. اميدواريم با سياستگذاري جديد وضعيت بهتر شود. زيرا بازار از سمت تقاضا ديگر کشش ندارد و در يک ماه گذشته با يک بازار کمتقاضا و سردرگم مواجهيم که بنگاههاي کوچک را دچار مشکل کرده است.
چشمانداز 1404 براي صنعت فولاد مشخص است. هدفگذارياي که براي توليد 55 ميليون تن فولاد صورت گرفت، چندين فرض براي آن پيشبيني شده بود؛ ابتدا اينکه رشد اقتصادي کشور در چند سال متوالي هشت درصد باشد. اين به معناي افزايش تقاضا و بازارهاي صادراتي است. در حالي که کشور دچار تحريم شد و فرضهاي موجود محقق نشد. به طور مثال، سال گذشته از 25 ميليون تن فولاد تنها 10 ميليون تن صادر شد. اين ميزان در شرايط خوب صادراتي صورت گرفت.
متأسفانه در حال حاضر وضعيت صادرات مناسب نيست و هيچ چارهاي جز اينکه اهداف صادراتي فولاد را محقق کنيم، نداريم. روندهاي حرکتي و افتوخيز توليدي اين مجموعه در گذشته، ضرورت اصلاح ساختار بهعنوان مهمترين اولويت اين مجموعه فولادي را اجتنابناپذير کرده است. اصلاح ساختار منطبق با سازوکاري منظم که با مشخصسازي مؤلفههايي چون تجميع داراييها، ميزان بدهيها، اصلاح ساختار بوروکراتيک و نيروي فني و انساني حرکت آن آغاز شده است، با جديت تمام در اين مجموعه در حال انجام است و اين مسير تا افزايش ظرفيت توليدي و بهرهوري مناسب ادامه خواهد داشت. در حکم من بر اصلاح ساختار توليد، برنامه مدون با تمرکز جدي بر توليد، اصلاح ساختار نيروي انساني، شبکه فروش داخلي و صادرات، برنامهريزي براي ورود به بازار سرمايه، حذف هزينههاي زائد در حوزههاي مختلف و توسعه همهجانبه مجتمع فولاد صنعت بناب، حمايت مسئولان دستاندرکار و مديريت صحيح به عنوان مهمترين اولويتهاي اين مجموعه تأكيد شده است.
فولاد بناب داراي پتانسيل کمنظيري است. حضور نيروي جوان و متخصص در اين مجتمع که سرمايه انساني گرانبهايي به شمار ميروند، سالها تجربه فعاليت در شرکتهاي فولادي و آشنايي کامل به حوزه توليد و درک درست از نيازهاي امروز بازار، فولاد بناب را داراي نقاط مثبت قابل توجهي کرده و به همين دليل آن را در زمره توليدکنندگان اصلي فولاد در شمالغرب کشور قرار داده است.