|

مگر هاشمی از ما دفاع کرد که ما از او دفاع کنیم؟

خبرگزاري «ايرنا» بخش سوم گفت‌وگو با سیدمحمد موسوی‌‌خوئینی‌ها را منتشر كرد. در بخش اخير اين گفت‌‌وگو، خوئيني‌ها از روحيه تند هاشمي با منتقدانش سخن گفت. خوئيني‌ها درباره انتخابات مجلس چهارم اظهار كرد: «بنده و بسیاری از دوستان، در آن دوره نامزد شدیم و در انتخابات حضور داشتیم و رأی نیاوردیم؛ اما آقای هاشمی، در دوران ریاست‌جمهوری اساسا با جناح چپ میانه خوبی نداشت. در زمان ریاست‌جمهوری ایشان، مجلس سوم مجلسی بود که در اختیار جناح چپ بود. از همان‌جا روزبه‌روز فاصله جناح چپ و آقای هاشمی بیشتر شد. قبلا هم این ذهنیت فراهم شده بود و مرتب بیشتر شد. آقای هاشمی در سیاست‌ها و اظهاراتش به‌گونه‌ای بود که با جناح چپ فاصله داشت. طبیعی بود برای جناح چپ تلاشی نکند. اگر هم توقع و انتظاری از سوی جناح چپ بوده، انتظار بی‌خودی بوده است. مگر می‌شود هم با آقای هاشمی سر ناسازگاری داشته باشند و هم حالا که ردصلاحیت شده‌اند، از او بخواهند بیاید فداکاری کرده و برود با شورای نگهبان و دیگران صحبت کند تا اینها را تأیید صلاحیت کنند».
‌هاشمي زبان گزنده‌اي نسبت به منتقدانش داشت
اين شخصيت اصلاح‌طلب در واكنش به اين موضوع كه در دهه70 گاهي نقدها به هاشمي به سمت تخريب مي‌رفت، بيان كرد: «اصلا کلمه تخریب را متوجه نمی‌شوم. این کلمه، ابزاری است در دست قدرت‌ها که هروقت نمی‌خواهند نقدها را تحمل کنند، نامش را تخریب می‌گذارند. همه هم از این ادبیات استفاده می‌کنند؛ اسم نقد را می‌گذارند تخریب». او ادامه داد: «البته آقای هاشمی نیز در تخریب، خودش کم از دیگران نداشت. مثلا در خطبه‌های نمازجمعه‌اش ببینید مخالفانش را چطوری نوازش می‌کند. آقای هاشمی زبان گزنده‌ای نسبت به منتقدان و مخالفانش داشت».
‌ چرا بايد بي‌قيد‌و‌شرط از هاشمي حمايت كرد؟
او افزود: «من به‌عنوان یکی از اصلاح‌طلب‌ها، بی‌کار ننشستم که هرکسی حرفی علیه آقای هاشمی زد، فوری به میدان بیایم و از آقای هاشمی دفاع کنم. مگر آقای هاشمی نسبت به من این‌طور بود؟ در دنیای سیاست اینها توقعات یک‌طرفه نیست. چه دلیلی داشته هرکسی به ناروا علیه آقای هاشمی حرفی زده، اصلاح‌طلب‌ها به صحنه بیایند و از او اعلام برائت کنند؟ مگر آقای هاشمی برای اصلاح‌طلبان از این کارها کرده است؟ در دنیای سیاسی، این‌طور نیست. معمولا کسانی که با هم هستند و همکار و همراه هستند، مواظب همدیگرند. کسی که خودش را اصلا از بقیه فراتر هم می‌داند، چه لزومی دارد ما به دفاع از او به صحنه بیاییم».
‌هاشمي خودش را خیلی رئیس‌جمهور می‌دانست
موسوي‌خوئيني‌ها درباره جايگاه‌هاي متفاوت هاشمي اظهار كرد: «آقای هاشمی به دلیل اینکه جایگاهش در این سال‌ها متفاوت شد، به تناسب، رفتارهای متفاوت هم داشت. زمانی رئیس‌جمهور نبود، بعد رئیس‌جمهور شد؛ رئیس‌جمهوری که شخصیتی مثل امام هم نبود. بنابراین خودش را خیلی رئیس‌جمهور می‌دانست. در آن شرایط، طبعا نسبت به کسانی که به ایشان تمایل چندانی نداشتند، خیلی بی‌مهری کرده است. او اصلاح‌طلب‌ها را اصلا تحویل نگرفت، اما یک زمان آقای هاشمی دیگر رئیس‌جمهور نیست، دوباره با اینها رفیق شده، البته در یک حدی؛ نه آن‌چنان که اصلاح‌طلب شده باشد».
‌برخورد بسيار تند هاشمي با ميرحسين موسوي
خوئيني‌ها درباره اصلاح قانون اساسي و حذف نخست‌وزيري گفت: «درخود جلسه و هنگام بحث، هرچه آقای مهندس موسوی گفت، آقای هاشمی برخورد خیلی تندی با مهندس موسوی کرد. جایی آن‌قدر برخورد ایشان با مهندس موسوی تند بود که من ناراحت شدم و فریاد زدم چرا این‌طور حرف می‌زنید؟ رعایت کنید. به من خیلی برخورد. خود مهندس موسوی بنده‌خدا چیزی نگفت و ساکت بود. پیدا بود آقای هاشمی تمام توجهش به این است که این قانون جوری تصویب بشود که پست نخست‌وزیری حذف شود و پست ریاست‌جمهوری به همین ترتیبی که الان هست، باشد.

آقای هاشمی چون ذهنش آن قضیه بود، در اداره جلسه هم گاهی از خودش این نابردباری‌ها را بروز می‌داد و بی‌صبرانه اظهاراتی می‌کرد که نشان می‌داد روی موضوع خیلی حساس است».
هاشمي مخالف مدت‌داربودن جايگاه رهبري بود
اين شخصيت اصلاح‌طلب درباره نگاه هاشمي به فردي يا شورايي‌شدن رهبري گفت: «در مسئله دائمی یا مدت‌دارشدن رهبری، خود آقای خامنه‌ای پیشنهاد 10ساله دادند.
این پیشنهاد نیز زمانی بود که ایشان رهبر شده بودند و امام از دنیا رفته بود. تصویب هم شد. فردای آن روز، چند نفر از آن اعضای بازنگری که از قم می‌آمدند، مثل آقای آذری‌قمی و آقای مؤمن آمدند و گفتند دیروز در قم آن موضوع بحث و مطرح شده که مدت‌دارکردن رهبری خلاف شرع است. وقتی به کسی به‌عنوان رهبر رأی دادند، این دیگر مادام‌العمر رهبر است؛ مگر آنکه فاقد شرایط بشود. بعضی مثل آقای کروبی معترض می‌شوند و می‌گویند این دیروز تصویب شده و گذشته است؛ اما آقای هاشمی می‌گوید نه، دیروز هم مثل اینکه این رأی شبهه داشته است».
هاشمي دنبال شورايي‌شدن رهبري نبود
او افزود: «من از آقای هاشمی چیزی در ذهنم نیست که دنبال شورايی‌شدن باشد. اصلا دو گزینه داشتیم؛ یا باید شورایی می‌بود یا فردی. در قانون نوشته شده بود اگر کسی از مراجع طراز اول تقلید نبود که صلاحیت رهبری داشته باشد، آن‌وقت شورایی باشد.
آقای هاشمی هم به‌عنوان مدیر جلسه ناگزیر بود بحث شورایی را مطرح کند. چند نفر در مخالفت با شورایی‌بودن صحبت کردند. بعد به رأی‌گیری رسید، ولی شورایی‌شدن رهبری رأی نیاورد. آقای خامنه‌ای هم هیچ صحبتی نکرد. بعدا وقتی که بنا شد آقای خامنه‌ای انتخاب شود، خود ایشان گفت من فکر نمی‌کردم شورایی رأی نمی‌آورد، و الّا می‌آمدم در موافقت با شورایی صحبت می‌کردم؛ یعنی آقای خامنه‌ای هم بنا داشته در حمایت از شورایی‌بودن صحبت کند اما این را که آقای هاشمی چه در دل داشته، نمی‌دانم».

خبرگزاري «ايرنا» بخش سوم گفت‌وگو با سیدمحمد موسوی‌‌خوئینی‌ها را منتشر كرد. در بخش اخير اين گفت‌‌وگو، خوئيني‌ها از روحيه تند هاشمي با منتقدانش سخن گفت. خوئيني‌ها درباره انتخابات مجلس چهارم اظهار كرد: «بنده و بسیاری از دوستان، در آن دوره نامزد شدیم و در انتخابات حضور داشتیم و رأی نیاوردیم؛ اما آقای هاشمی، در دوران ریاست‌جمهوری اساسا با جناح چپ میانه خوبی نداشت. در زمان ریاست‌جمهوری ایشان، مجلس سوم مجلسی بود که در اختیار جناح چپ بود. از همان‌جا روزبه‌روز فاصله جناح چپ و آقای هاشمی بیشتر شد. قبلا هم این ذهنیت فراهم شده بود و مرتب بیشتر شد. آقای هاشمی در سیاست‌ها و اظهاراتش به‌گونه‌ای بود که با جناح چپ فاصله داشت. طبیعی بود برای جناح چپ تلاشی نکند. اگر هم توقع و انتظاری از سوی جناح چپ بوده، انتظار بی‌خودی بوده است. مگر می‌شود هم با آقای هاشمی سر ناسازگاری داشته باشند و هم حالا که ردصلاحیت شده‌اند، از او بخواهند بیاید فداکاری کرده و برود با شورای نگهبان و دیگران صحبت کند تا اینها را تأیید صلاحیت کنند».
‌هاشمي زبان گزنده‌اي نسبت به منتقدانش داشت
اين شخصيت اصلاح‌طلب در واكنش به اين موضوع كه در دهه70 گاهي نقدها به هاشمي به سمت تخريب مي‌رفت، بيان كرد: «اصلا کلمه تخریب را متوجه نمی‌شوم. این کلمه، ابزاری است در دست قدرت‌ها که هروقت نمی‌خواهند نقدها را تحمل کنند، نامش را تخریب می‌گذارند. همه هم از این ادبیات استفاده می‌کنند؛ اسم نقد را می‌گذارند تخریب». او ادامه داد: «البته آقای هاشمی نیز در تخریب، خودش کم از دیگران نداشت. مثلا در خطبه‌های نمازجمعه‌اش ببینید مخالفانش را چطوری نوازش می‌کند. آقای هاشمی زبان گزنده‌ای نسبت به منتقدان و مخالفانش داشت».
‌ چرا بايد بي‌قيد‌و‌شرط از هاشمي حمايت كرد؟
او افزود: «من به‌عنوان یکی از اصلاح‌طلب‌ها، بی‌کار ننشستم که هرکسی حرفی علیه آقای هاشمی زد، فوری به میدان بیایم و از آقای هاشمی دفاع کنم. مگر آقای هاشمی نسبت به من این‌طور بود؟ در دنیای سیاست اینها توقعات یک‌طرفه نیست. چه دلیلی داشته هرکسی به ناروا علیه آقای هاشمی حرفی زده، اصلاح‌طلب‌ها به صحنه بیایند و از او اعلام برائت کنند؟ مگر آقای هاشمی برای اصلاح‌طلبان از این کارها کرده است؟ در دنیای سیاسی، این‌طور نیست. معمولا کسانی که با هم هستند و همکار و همراه هستند، مواظب همدیگرند. کسی که خودش را اصلا از بقیه فراتر هم می‌داند، چه لزومی دارد ما به دفاع از او به صحنه بیاییم».
‌هاشمي خودش را خیلی رئیس‌جمهور می‌دانست
موسوي‌خوئيني‌ها درباره جايگاه‌هاي متفاوت هاشمي اظهار كرد: «آقای هاشمی به دلیل اینکه جایگاهش در این سال‌ها متفاوت شد، به تناسب، رفتارهای متفاوت هم داشت. زمانی رئیس‌جمهور نبود، بعد رئیس‌جمهور شد؛ رئیس‌جمهوری که شخصیتی مثل امام هم نبود. بنابراین خودش را خیلی رئیس‌جمهور می‌دانست. در آن شرایط، طبعا نسبت به کسانی که به ایشان تمایل چندانی نداشتند، خیلی بی‌مهری کرده است. او اصلاح‌طلب‌ها را اصلا تحویل نگرفت، اما یک زمان آقای هاشمی دیگر رئیس‌جمهور نیست، دوباره با اینها رفیق شده، البته در یک حدی؛ نه آن‌چنان که اصلاح‌طلب شده باشد».
‌برخورد بسيار تند هاشمي با ميرحسين موسوي
خوئيني‌ها درباره اصلاح قانون اساسي و حذف نخست‌وزيري گفت: «درخود جلسه و هنگام بحث، هرچه آقای مهندس موسوی گفت، آقای هاشمی برخورد خیلی تندی با مهندس موسوی کرد. جایی آن‌قدر برخورد ایشان با مهندس موسوی تند بود که من ناراحت شدم و فریاد زدم چرا این‌طور حرف می‌زنید؟ رعایت کنید. به من خیلی برخورد. خود مهندس موسوی بنده‌خدا چیزی نگفت و ساکت بود. پیدا بود آقای هاشمی تمام توجهش به این است که این قانون جوری تصویب بشود که پست نخست‌وزیری حذف شود و پست ریاست‌جمهوری به همین ترتیبی که الان هست، باشد.

آقای هاشمی چون ذهنش آن قضیه بود، در اداره جلسه هم گاهی از خودش این نابردباری‌ها را بروز می‌داد و بی‌صبرانه اظهاراتی می‌کرد که نشان می‌داد روی موضوع خیلی حساس است».
هاشمي مخالف مدت‌داربودن جايگاه رهبري بود
اين شخصيت اصلاح‌طلب درباره نگاه هاشمي به فردي يا شورايي‌شدن رهبري گفت: «در مسئله دائمی یا مدت‌دارشدن رهبری، خود آقای خامنه‌ای پیشنهاد 10ساله دادند.
این پیشنهاد نیز زمانی بود که ایشان رهبر شده بودند و امام از دنیا رفته بود. تصویب هم شد. فردای آن روز، چند نفر از آن اعضای بازنگری که از قم می‌آمدند، مثل آقای آذری‌قمی و آقای مؤمن آمدند و گفتند دیروز در قم آن موضوع بحث و مطرح شده که مدت‌دارکردن رهبری خلاف شرع است. وقتی به کسی به‌عنوان رهبر رأی دادند، این دیگر مادام‌العمر رهبر است؛ مگر آنکه فاقد شرایط بشود. بعضی مثل آقای کروبی معترض می‌شوند و می‌گویند این دیروز تصویب شده و گذشته است؛ اما آقای هاشمی می‌گوید نه، دیروز هم مثل اینکه این رأی شبهه داشته است».
هاشمي دنبال شورايي‌شدن رهبري نبود
او افزود: «من از آقای هاشمی چیزی در ذهنم نیست که دنبال شورايی‌شدن باشد. اصلا دو گزینه داشتیم؛ یا باید شورایی می‌بود یا فردی. در قانون نوشته شده بود اگر کسی از مراجع طراز اول تقلید نبود که صلاحیت رهبری داشته باشد، آن‌وقت شورایی باشد.
آقای هاشمی هم به‌عنوان مدیر جلسه ناگزیر بود بحث شورایی را مطرح کند. چند نفر در مخالفت با شورایی‌بودن صحبت کردند. بعد به رأی‌گیری رسید، ولی شورایی‌شدن رهبری رأی نیاورد. آقای خامنه‌ای هم هیچ صحبتی نکرد. بعدا وقتی که بنا شد آقای خامنه‌ای انتخاب شود، خود ایشان گفت من فکر نمی‌کردم شورایی رأی نمی‌آورد، و الّا می‌آمدم در موافقت با شورایی صحبت می‌کردم؛ یعنی آقای خامنه‌ای هم بنا داشته در حمایت از شورایی‌بودن صحبت کند اما این را که آقای هاشمی چه در دل داشته، نمی‌دانم».

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها