در یک مناظره رخ داد
جراحی 18 تیر با تاجزاده و زاکانی
مصطفي تاجزاده و عليرضا زاکاني كه با هماهنگي يكديگر مكاني را براي مناظره اجاره كردند، به مناظره درباره موضوعات مربوط به كوي دانشگاه در سال 78 پرداختند. ايده اين مناظره از صحبتهاي زاكاني در يك برنامه زنده اينترنتي پيش آمد كه تاجزاده اعلام كرد حاضر است بر سر مسئله كوي دانشگاه با او مناظره كند. به گزارش «ايسنا» عليرضا زاكاني در ابتداي اين مناظره گفت: «امروز پيوستگي قدرت و ثروت بيداد ميکند. رابطه سال ۷۸ و ۸۸ حلقه مفقوده همين جريان است. عواملش يکي است. اساسش دعواي قدرت، ثروتاندوزي و تبعيت از بيگانه است». او با اشاره به ماجراي ۱۸ تير ۷۸ افزود: عدهاي در عرصه سياسي کم آوردند؛ روزنامه سلام تيتري زد که وزارتخانه دولت آقاي خاتمي از آن شکايت کرد. سلام دوشنبه بسته شد، دوشنبه و چهارشنبه روزنامه صبح امروز و ديگران تهديدهايي کردند. شب آن روز در کوي دانشگاه در ايام انتخابات جمع قليلي آشوب کردند». او ادامه داد: «همه از بعد از ورود پليس به ماجرا نگاه ميکنند. شکستن حريم و امنيت مردم به هر اسمي رخ داد. از نيروي پليس آمدند. عدهاي يک نفر را گروگان گرفتند، او آزاد شد، مجدد سه نفر ديگر را گروگان گرفتند. بعد از آن وزير کشور
دستور برخورد داد». زاکاني با تأكيد بر اينکه «ما هر دو طرف را محکوم کرديم»، گفت: «در آن ايام براي من واضح شد آقاي تاجزاده و دوستانشان دوست ندارند اين موضوع جمع شود. مسئولاني مثل معين با استعفادادن آتش را بيشتر ميکردند. حتي عدهاي از اراذل و اوباش آمدند، در زماني که تاجزاده به معترضان اعلام ميکرد برويد داخل کوي، اراذل گفتند کجا برويم ما تازه آمديم؛ يادتان هست که آقاي تاجزاده؟». اين نماينده پيشين مجلس شوراي اسلامي ابراز عقيده کرد: «من معتقدم برخلاف شعار آزادي که ميدهند، ديکتاتور هستند؛ چون دوران صدارتشان را ديدهايم».
در مقابل مردم نايستيد
مصطفي تاجزاده، معاون سياسي وزارت کشور در سال 76، گفت: «۱۸ تير که اتفاق افتاد، هيئتي به پيشنهاد آقاي خاتمي در شوراي امنيت تشکيل شد. درباره اينكه در کوي دانشگاه غربيه رفته است يا خير، گزارشي به اين کميته واصل نشده است و تا امروز هيچ سرنخي از اينکه گروهکي باشد تا اكنون كه 20 سال گذشته، نه سپاه و نه اطلاعات گزارشي به دست نياورده است». تاجزاده از زاکاني پرسيد: «۲۰ سال براي دستگاه اطلاعاتي ايران کافي نيست که بفهمند اين تظاهرات خودجوش بوده يا خير؟ اگر اشتباه کرديد، عيبي ندارد، به مردم بگویيد. اينقدر مقابل مردم نايستيد. ۲۰ سال است همه تريبونها دست شماست. شما که دستت ميرسد، در صداوسيما برنامهاي بگير تا من هم بيايم و موضوعاتي را براي مردم بگويم».
نقش لباسشخصيها
تاجزاده ادامه داد: «ما پديدهاي به نام لباسشخصيها داريم. ضلع سوم ماجراست که 20 سال است دربارهاش حرف نزدهاند». زاکاني در پاسخ به ادعاي تاجزاده مبني بر حضور عدهاي مديريتشده به نام لباسشخصي در کوي دانشگاه گفت: «لباسشخصيها هم ممکن است عضو ناجا باشند. در همهجاي دنيا هم هستند. گروه دوم کساني هستند که احساس وظيفه ميکنند و به صحنه ميآيند. بعضا اشتباه هم ميکنند». او ادامه داد: «من مدافع دانشجوها بودم و با اين گروه درگير شدم. به من ميگفتند ليبرال شدي. گروه ديگر طرفداران آقاي تاجزاده بودند. در آن زمان عدهاي جمع شدند به نفع کرباسچي که براي دادگاهش آماده ميشد، شعار ميدادند. عدهاي با چاقو آمدند تا با آنها درگير شوند. ما با آنها درگير شديم و چاقو را تحويل انتظامات دانشگاه داديم. چندي بعد همان گروه را ديدم که دارند لَه کرباسچي شعار ميدهند. سر ما که کلاه نميرود».
ربيعي گفت ممكن است دانشگاه را با آرپيجي بزنند
زاکاني گفت: «من ورود به دانشگاه را غلط ميدانم. مجالس پنجم و ششم به ممنوعيت ورود به کوي دانشگاه رأي نداد. ربيعي گفت ممکن است بخواهند در دانشگاه آرپيجي بزنند، نميشود ورود پليس را ممنوع کرد». او خطاب به تاجزاده گفت: «اينکه شما نان لباسشخصي را بخوريد، درست نيست. بخشي از آنها طرفداران خود شما هستند، برخي سازماندهيشده هستند که من جلوي آنها ايستادم و برخي هم مردم هستند».
لباسشخصيها به نوري و هاشمي و تأييد خاتمي برميگشت
اين فعال سياسي ادامه داد: «درباره لباسشخصيها که گفتم، به نوري و هاشمي و تأييد خاتمي برميگشت؛ اما ريشه آنان به دهه 60 برميگردد. من نميدانم هنوز با کدام تاجزاده روبهرو هستيم». او افزود: «افراطي آن کسي است که سال ۸۸ سطل آشغال آتش زد و آقاي موسوي شما گفت آنها مردان خداجو هستند. دنبال مجرم ميگردید؟ از آقاي يونسي خودتان بپرسيد افراطي کيست؟ چرا يکطرفه به قاضي ميرويد؟ سوت پايان را کشيدند. ديگر قرار نيست سر مردم را کلاه بگذاريد. بگوييد چه شد خاتمي رئيسجمهور از نظري عذرخواهي کرد؟».
چرا 20 سال است عزت ابراهيمنژاد را پيدا نکردهايد؟
تاجزاده در ادامه اين مناظره گفت: «۲۵ خرداد به کوي دانشگاه حمله کردند، مجلس گزارش تهيه کرد چرا منتشر نکرديد. چرا اين افراد فقط از وسط آتش و سفارت به شما زنگ ميزنند مگر دوستان ما نيستند!». وي ادامه داد:
«من ميگويم چرا 20 سال است عزت ابراهيمنژاد را پيدا نکردهايد؟ من رفتم در کوي ماندم گفتم مگر اينکه از روي جنازه من رد شويد، کمااينکه براي بزرگان تعريف کردم باور نميکردند؛ بس که حمله وحشيانه بود». تاجزاده اظهار کرد: «بچهها را آرام کردند، گفتند که کنار کوي تير خورده، همانجا گفتم اينها براي تخريب است. همانجا گفتيم اين را ببريد دکتر تا زنده بماند، وقتي که مرد گفتم نگه داريد بچهها آرام بمانند».
تاجزاده و شمسالواعظين دانشجويان را به کوي دعوت ميکردند
زاکاني گفت: «گزارش مجلس در روز بيستوپنجم را خودم نوشتم. بنده عضو گروه تحقيق بودم و بايد ديد چرا پخش نشد و الان پخش کنيد. در حوادث مشکوک من کف صحنه بودم و براي مانعشدن سنگ سرم ميخورد. من در گزارشها انصاف را درباره شما رعايت کردم و گفتم که آقاي تاجزاده و شمسالواعظين دانشجويان را به داخل کوي دعوت ميکردند، البته براي چلهگيري و ادامه بحران و نه براي خواباندن آتش فتنه. نيروي انتظامي آمده بود و من به آقاي نظري گفتم نيروهاي خود را عقب بکشيد، همزمان از بالاي ساختمان کوکتلمولوتوف انداختند و نيروي انتظامي آسيب ديد».
تاجزاده هم خطاب به زاکاني گفت: «مگر اين گزارش را شما ننوشتيد؛ گزارش را منتشر کنيد». زاکاني پاسخ داد: «ندارم». تاجزاده پرسيد: «براي خودتان پرينت نگرفتيد؟ از مجلس تقاضا کنيد به شما يک نسخه بدهند». زاکاني گفت: «مجلس که دست شماست». تاجزاده پرسيد: «هيچ وقت دست شما نبود؟» زاکاني در جواب پرسيد: «کي بود؟» تاجزاده گفت: «هيچي؛ مجلس هفتم و هشتم دست عمه و خاله من بود».
وي سپس مجددا گفت: «سؤال من روشن است؛ قوه قضائيه و دستگاههاي اطلاعاتي نميتوانند تکليف اين قتل و ترور را روشن کنند؟ نبايد بعد از 20 سال سؤال کرد چه شد؟». اين فعال سياسي گفت: «جواب موضوعي که گفتيد، گفتم؛ الان وقت تظاهرات نيست؛ روز يکشنبهاي که ميگوييد کوکتل پرت ميکردند، اين بود که روز دربي بود، دنبال اين بوديم که برگزار شود يا نه. از افتخارات ما اين است که برگزار کرديم تا به دنيا بگوييم شرايط کشور عادي است. تنها اتفاقش اين بود كه پرسپوليس برد». وي ادامه داد: «بعدش ديگر اجازه ورود به دانشگاه را به هيچ وجه به پليس نداديم. اينکه گفتيد سه افسر شهيد شدند را الان در خاطرم نيست. با همه نهادها شرايط را کنترل کرديم و گزارشها را براي مردم منتشر کرديم».
وقتي ميرويد زندان لپهايتان گل مياندازد!
زاکاني در پاسخ به تاجزاده گفت: «مجلس هشتم و نهم دست ما نبود؛ دست دوست شما آقاي لاريجاني بود، امروز آقاي لاريجاني مسيري ميرود که مسير شماست. از آقاي لاريجاني سؤال کنيد». وي ادامه داد: «شما درباره حصر سؤال کرديد؟ حصر ايشان مانند حصر آقاي خاتمي و منتظري است، حصر اينها چيست که لپهايشان گل مياندازد؟ فائزه هاشمي ميگويد من دلم براي زندان تنگ شده است. زندانرفتن شما معلوم است، وقتي ميرويد لپهايتان گل مياندازد. آقاي عبدالله نوري و علي افشاري آشوب مياندازند. همه حرفهايي که ميزنيد شعار است».
تفکر کنید چه شد؟
تاجزاده به زاکاني پاسخ داد: «تفکر کنيد چه شد که اصولگراها به سمت ما آمدند؟ هيچکس به اندازه لاريجاني مقابل اصلاحطلبان نايستاد. علي مطهري سال ۸۲ نامهنگاري ميکرد با من، اصلاحطلبان ال و بل هستند و حالا اينچنين شده است. فکر کنيد چه شده که از شما جدا ميشوند. اکرمي، ناطق نوري و هاشميرفسنجاني هم همينطور». وي مدعي شد: «هفت سال در انفرادي بودم، ميگويد لپت گل انداخته است! نگهبان من ميگفت چطور طاقت ميآوري؟ يک شب در انفرادي بيدار شدم، چشمم نميديد. مرا بردند پيش دکتر، اول فکر کرد دنبال مرخصي هستم. گفت براي سن است. آخر متوجه شديم چشم من نوعي از سکته داشته است. من نه در تظاهرات بودم نه در ترافيک؛ فرداي انتخابات مرا گرفتند. به من گفتند تو را ۲۳ خرداد گرفتيم و ۲۵ خرداد جبهه مشارکت دعوت به تظاهرات کرده است. خب به من چه ارتباطي داشت؛ وقتي دو روز جلوتر مرا گرفته بودند».
ناطق و لاريجاني ميخواستند انتخابات باطل شود
زاکاني هم در زمان صحبت خود گفت: «از عجايب روزگار اين است که هيچکس تا به حال فاسد نشده و همه هم جذب آنها ميشوند. اگر اصولگرايان به اصول و اگر اصلاحطلبان به اصلاحات واقعي پايبند نباشند سر مردم کلاه ميگذارند». وي با بيان اين ادعا که «آقاي ناطق و آقاي لاريجاني کساني بودند که سال ۷۶ ميخواستند انتخاب آقاي خاتمي باطل شود» ادامه داد: «رهبر معظم انقلاب در اين برهه از حق و حقوق ملت دفاع کردند، اين داستان سال ۸۴ و ۸۸ و ۹۲ هم همين بود و حضرت آقا از حقوق مردم دفاع کردند».
تاجزاده به عنوان جمله پاياني ابراز عقيده کرد: «دو ديدگاه است در کشور؛ يکي ميگويد قطار انقلاب راه افتاده و عدهاي بايد پياده شوند و يک عده ميگويند همه بايد با هم حرکت کنيم».
مصطفي تاجزاده و عليرضا زاکاني كه با هماهنگي يكديگر مكاني را براي مناظره اجاره كردند، به مناظره درباره موضوعات مربوط به كوي دانشگاه در سال 78 پرداختند. ايده اين مناظره از صحبتهاي زاكاني در يك برنامه زنده اينترنتي پيش آمد كه تاجزاده اعلام كرد حاضر است بر سر مسئله كوي دانشگاه با او مناظره كند. به گزارش «ايسنا» عليرضا زاكاني در ابتداي اين مناظره گفت: «امروز پيوستگي قدرت و ثروت بيداد ميکند. رابطه سال ۷۸ و ۸۸ حلقه مفقوده همين جريان است. عواملش يکي است. اساسش دعواي قدرت، ثروتاندوزي و تبعيت از بيگانه است». او با اشاره به ماجراي ۱۸ تير ۷۸ افزود: عدهاي در عرصه سياسي کم آوردند؛ روزنامه سلام تيتري زد که وزارتخانه دولت آقاي خاتمي از آن شکايت کرد. سلام دوشنبه بسته شد، دوشنبه و چهارشنبه روزنامه صبح امروز و ديگران تهديدهايي کردند. شب آن روز در کوي دانشگاه در ايام انتخابات جمع قليلي آشوب کردند». او ادامه داد: «همه از بعد از ورود پليس به ماجرا نگاه ميکنند. شکستن حريم و امنيت مردم به هر اسمي رخ داد. از نيروي پليس آمدند. عدهاي يک نفر را گروگان گرفتند، او آزاد شد، مجدد سه نفر ديگر را گروگان گرفتند. بعد از آن وزير کشور
دستور برخورد داد». زاکاني با تأكيد بر اينکه «ما هر دو طرف را محکوم کرديم»، گفت: «در آن ايام براي من واضح شد آقاي تاجزاده و دوستانشان دوست ندارند اين موضوع جمع شود. مسئولاني مثل معين با استعفادادن آتش را بيشتر ميکردند. حتي عدهاي از اراذل و اوباش آمدند، در زماني که تاجزاده به معترضان اعلام ميکرد برويد داخل کوي، اراذل گفتند کجا برويم ما تازه آمديم؛ يادتان هست که آقاي تاجزاده؟». اين نماينده پيشين مجلس شوراي اسلامي ابراز عقيده کرد: «من معتقدم برخلاف شعار آزادي که ميدهند، ديکتاتور هستند؛ چون دوران صدارتشان را ديدهايم».
در مقابل مردم نايستيد
مصطفي تاجزاده، معاون سياسي وزارت کشور در سال 76، گفت: «۱۸ تير که اتفاق افتاد، هيئتي به پيشنهاد آقاي خاتمي در شوراي امنيت تشکيل شد. درباره اينكه در کوي دانشگاه غربيه رفته است يا خير، گزارشي به اين کميته واصل نشده است و تا امروز هيچ سرنخي از اينکه گروهکي باشد تا اكنون كه 20 سال گذشته، نه سپاه و نه اطلاعات گزارشي به دست نياورده است». تاجزاده از زاکاني پرسيد: «۲۰ سال براي دستگاه اطلاعاتي ايران کافي نيست که بفهمند اين تظاهرات خودجوش بوده يا خير؟ اگر اشتباه کرديد، عيبي ندارد، به مردم بگویيد. اينقدر مقابل مردم نايستيد. ۲۰ سال است همه تريبونها دست شماست. شما که دستت ميرسد، در صداوسيما برنامهاي بگير تا من هم بيايم و موضوعاتي را براي مردم بگويم».
نقش لباسشخصيها
تاجزاده ادامه داد: «ما پديدهاي به نام لباسشخصيها داريم. ضلع سوم ماجراست که 20 سال است دربارهاش حرف نزدهاند». زاکاني در پاسخ به ادعاي تاجزاده مبني بر حضور عدهاي مديريتشده به نام لباسشخصي در کوي دانشگاه گفت: «لباسشخصيها هم ممکن است عضو ناجا باشند. در همهجاي دنيا هم هستند. گروه دوم کساني هستند که احساس وظيفه ميکنند و به صحنه ميآيند. بعضا اشتباه هم ميکنند». او ادامه داد: «من مدافع دانشجوها بودم و با اين گروه درگير شدم. به من ميگفتند ليبرال شدي. گروه ديگر طرفداران آقاي تاجزاده بودند. در آن زمان عدهاي جمع شدند به نفع کرباسچي که براي دادگاهش آماده ميشد، شعار ميدادند. عدهاي با چاقو آمدند تا با آنها درگير شوند. ما با آنها درگير شديم و چاقو را تحويل انتظامات دانشگاه داديم. چندي بعد همان گروه را ديدم که دارند لَه کرباسچي شعار ميدهند. سر ما که کلاه نميرود».
ربيعي گفت ممكن است دانشگاه را با آرپيجي بزنند
زاکاني گفت: «من ورود به دانشگاه را غلط ميدانم. مجالس پنجم و ششم به ممنوعيت ورود به کوي دانشگاه رأي نداد. ربيعي گفت ممکن است بخواهند در دانشگاه آرپيجي بزنند، نميشود ورود پليس را ممنوع کرد». او خطاب به تاجزاده گفت: «اينکه شما نان لباسشخصي را بخوريد، درست نيست. بخشي از آنها طرفداران خود شما هستند، برخي سازماندهيشده هستند که من جلوي آنها ايستادم و برخي هم مردم هستند».
لباسشخصيها به نوري و هاشمي و تأييد خاتمي برميگشت
اين فعال سياسي ادامه داد: «درباره لباسشخصيها که گفتم، به نوري و هاشمي و تأييد خاتمي برميگشت؛ اما ريشه آنان به دهه 60 برميگردد. من نميدانم هنوز با کدام تاجزاده روبهرو هستيم». او افزود: «افراطي آن کسي است که سال ۸۸ سطل آشغال آتش زد و آقاي موسوي شما گفت آنها مردان خداجو هستند. دنبال مجرم ميگردید؟ از آقاي يونسي خودتان بپرسيد افراطي کيست؟ چرا يکطرفه به قاضي ميرويد؟ سوت پايان را کشيدند. ديگر قرار نيست سر مردم را کلاه بگذاريد. بگوييد چه شد خاتمي رئيسجمهور از نظري عذرخواهي کرد؟».
چرا 20 سال است عزت ابراهيمنژاد را پيدا نکردهايد؟
تاجزاده در ادامه اين مناظره گفت: «۲۵ خرداد به کوي دانشگاه حمله کردند، مجلس گزارش تهيه کرد چرا منتشر نکرديد. چرا اين افراد فقط از وسط آتش و سفارت به شما زنگ ميزنند مگر دوستان ما نيستند!». وي ادامه داد:
«من ميگويم چرا 20 سال است عزت ابراهيمنژاد را پيدا نکردهايد؟ من رفتم در کوي ماندم گفتم مگر اينکه از روي جنازه من رد شويد، کمااينکه براي بزرگان تعريف کردم باور نميکردند؛ بس که حمله وحشيانه بود». تاجزاده اظهار کرد: «بچهها را آرام کردند، گفتند که کنار کوي تير خورده، همانجا گفتم اينها براي تخريب است. همانجا گفتيم اين را ببريد دکتر تا زنده بماند، وقتي که مرد گفتم نگه داريد بچهها آرام بمانند».
تاجزاده و شمسالواعظين دانشجويان را به کوي دعوت ميکردند
زاکاني گفت: «گزارش مجلس در روز بيستوپنجم را خودم نوشتم. بنده عضو گروه تحقيق بودم و بايد ديد چرا پخش نشد و الان پخش کنيد. در حوادث مشکوک من کف صحنه بودم و براي مانعشدن سنگ سرم ميخورد. من در گزارشها انصاف را درباره شما رعايت کردم و گفتم که آقاي تاجزاده و شمسالواعظين دانشجويان را به داخل کوي دعوت ميکردند، البته براي چلهگيري و ادامه بحران و نه براي خواباندن آتش فتنه. نيروي انتظامي آمده بود و من به آقاي نظري گفتم نيروهاي خود را عقب بکشيد، همزمان از بالاي ساختمان کوکتلمولوتوف انداختند و نيروي انتظامي آسيب ديد».
تاجزاده هم خطاب به زاکاني گفت: «مگر اين گزارش را شما ننوشتيد؛ گزارش را منتشر کنيد». زاکاني پاسخ داد: «ندارم». تاجزاده پرسيد: «براي خودتان پرينت نگرفتيد؟ از مجلس تقاضا کنيد به شما يک نسخه بدهند». زاکاني گفت: «مجلس که دست شماست». تاجزاده پرسيد: «هيچ وقت دست شما نبود؟» زاکاني در جواب پرسيد: «کي بود؟» تاجزاده گفت: «هيچي؛ مجلس هفتم و هشتم دست عمه و خاله من بود».
وي سپس مجددا گفت: «سؤال من روشن است؛ قوه قضائيه و دستگاههاي اطلاعاتي نميتوانند تکليف اين قتل و ترور را روشن کنند؟ نبايد بعد از 20 سال سؤال کرد چه شد؟». اين فعال سياسي گفت: «جواب موضوعي که گفتيد، گفتم؛ الان وقت تظاهرات نيست؛ روز يکشنبهاي که ميگوييد کوکتل پرت ميکردند، اين بود که روز دربي بود، دنبال اين بوديم که برگزار شود يا نه. از افتخارات ما اين است که برگزار کرديم تا به دنيا بگوييم شرايط کشور عادي است. تنها اتفاقش اين بود كه پرسپوليس برد». وي ادامه داد: «بعدش ديگر اجازه ورود به دانشگاه را به هيچ وجه به پليس نداديم. اينکه گفتيد سه افسر شهيد شدند را الان در خاطرم نيست. با همه نهادها شرايط را کنترل کرديم و گزارشها را براي مردم منتشر کرديم».
وقتي ميرويد زندان لپهايتان گل مياندازد!
زاکاني در پاسخ به تاجزاده گفت: «مجلس هشتم و نهم دست ما نبود؛ دست دوست شما آقاي لاريجاني بود، امروز آقاي لاريجاني مسيري ميرود که مسير شماست. از آقاي لاريجاني سؤال کنيد». وي ادامه داد: «شما درباره حصر سؤال کرديد؟ حصر ايشان مانند حصر آقاي خاتمي و منتظري است، حصر اينها چيست که لپهايشان گل مياندازد؟ فائزه هاشمي ميگويد من دلم براي زندان تنگ شده است. زندانرفتن شما معلوم است، وقتي ميرويد لپهايتان گل مياندازد. آقاي عبدالله نوري و علي افشاري آشوب مياندازند. همه حرفهايي که ميزنيد شعار است».
تفکر کنید چه شد؟
تاجزاده به زاکاني پاسخ داد: «تفکر کنيد چه شد که اصولگراها به سمت ما آمدند؟ هيچکس به اندازه لاريجاني مقابل اصلاحطلبان نايستاد. علي مطهري سال ۸۲ نامهنگاري ميکرد با من، اصلاحطلبان ال و بل هستند و حالا اينچنين شده است. فکر کنيد چه شده که از شما جدا ميشوند. اکرمي، ناطق نوري و هاشميرفسنجاني هم همينطور». وي مدعي شد: «هفت سال در انفرادي بودم، ميگويد لپت گل انداخته است! نگهبان من ميگفت چطور طاقت ميآوري؟ يک شب در انفرادي بيدار شدم، چشمم نميديد. مرا بردند پيش دکتر، اول فکر کرد دنبال مرخصي هستم. گفت براي سن است. آخر متوجه شديم چشم من نوعي از سکته داشته است. من نه در تظاهرات بودم نه در ترافيک؛ فرداي انتخابات مرا گرفتند. به من گفتند تو را ۲۳ خرداد گرفتيم و ۲۵ خرداد جبهه مشارکت دعوت به تظاهرات کرده است. خب به من چه ارتباطي داشت؛ وقتي دو روز جلوتر مرا گرفته بودند».
ناطق و لاريجاني ميخواستند انتخابات باطل شود
زاکاني هم در زمان صحبت خود گفت: «از عجايب روزگار اين است که هيچکس تا به حال فاسد نشده و همه هم جذب آنها ميشوند. اگر اصولگرايان به اصول و اگر اصلاحطلبان به اصلاحات واقعي پايبند نباشند سر مردم کلاه ميگذارند». وي با بيان اين ادعا که «آقاي ناطق و آقاي لاريجاني کساني بودند که سال ۷۶ ميخواستند انتخاب آقاي خاتمي باطل شود» ادامه داد: «رهبر معظم انقلاب در اين برهه از حق و حقوق ملت دفاع کردند، اين داستان سال ۸۴ و ۸۸ و ۹۲ هم همين بود و حضرت آقا از حقوق مردم دفاع کردند».
تاجزاده به عنوان جمله پاياني ابراز عقيده کرد: «دو ديدگاه است در کشور؛ يکي ميگويد قطار انقلاب راه افتاده و عدهاي بايد پياده شوند و يک عده ميگويند همه بايد با هم حرکت کنيم».