بهزاد نبوی:
در مشی اصلاحطلبی استمرارطلبیم
بهزاد نبوي در آستانه چهلمين سالگرد پيروزي انقلاب باور دارد كه با وجود نارضايتيهاي بسياري که در جامعه وجود دارد، مردم با اصل نظام مخالف نيستند و اعتراضهاي تند به نظام به معناي عبور از آن نيست. نبوي معتقد است كه هيچيك از طيفهاي سياسي داخلي درصدد براندازي نيستند؛ زيرا حركات براندازانه وضعيت را از آنچه هست، بدتر ميكند. او گفته است كه اگر استمرارطلبي اصلاحطلبان به معناي استمرار در رويكرد اصلاحگرايانه است، قبول داريم كه استمرارطلبيم؛ گرچه ممكن است در هر طيف سياسي برخي از نيروها همواره ميل به كسب قدرت داشته باشند كه اين موضوع مربوط به اصلاحطلب يا اصولگرابودن افراد ندارد.
مقبوليت اصل نظام
بهزاد نبوي، فعال سياسي اصلاحطلب، در گفتوگو با «ايسنا» گفت: «تصور ميکنم اکثريت مردم با وجود نارضايتي از شرايط موجود، با اصل نظام مخالفت ندارند. به باور آنها، اصل نظام بد نيست؛ بلکه آنچه مشکل درست کرده است، وضع موجود است. اقشار پاييندست جامعه به خاطر وضعيت اقتصادي و معيشتي و روشنفکران به خاطر مسائل سياسي ناراضي هستند. مردم نهتنها انتقاد بلکه اعتراضهاي تندی به نظام دارند؛ ولي اين نارضايتيها سبب نميشود که آنها به صف براندازان نظام پيوسته و دنبال براندازي باشند». او ادامه داد: «از سويي هيچکدام از طيفهاي سياسي داخل کشور به حرکتهاي براندازانه که آينده کشور را نامعلوم کرده و وضع را به احتمال زياد بدتر ميکند، معتقد نيستند. هيچيک از طيفهاي سياسي در داخل کشور از حوادث دي 96 استقبال نکردند و اگر کسي هم موضعي گرفت، فقط خواستهاش از نظام اين بود که در مقابل اعتراضات سعهصدر نشان دهد».
وسيعنبودن اعتراضات دي 96
اين فعال سياسي در تشريح اعتراضات دي سال گذشته ادامه داد: «در خارج از کشور تنها مجاهدين خلق(منافقین)و سلطنتطلبان خواهان براندازي نظام هستند؛ ولي عِده و عُده کافي در کشور ندارند که بتوانند بر حرکتهاي اجتماعي و سياسي در داخل کشور تأثير بگذارند. با وجود گستردگي حيطه جغرافيايي اعتراضات و درگيرشدن حدود 90 شهر در اعتراضات دي 96، جمع شرکتکنندگان از صد تا150 هزار نفر بيشتر نشد. اعتراضات هم عمدتا در شهرهاي خيلي کوچکي بود که معمولا اعتراضات سياسي از آنها شروع نميشود. من معتقدم مردم عاقلتر از آن هستند که در مسيري حرکت کنند که آينده نامعلومي براي کشور دارد. بههميندليل اين قبيل حوادث گسترش آنچناني پيدا نکرده و در سطح محدودي باقي ميماند».
اعتقاد مردم به امنيت و استقلال كشور
نبوي افزود: »مردم به منافع، امنيت و استقلال کشور توجه داشته و از طرف ديگر از آينده نامعلوم نگران هستند و حاضر نيستند در حرکتي شرکت کنند که آينده نامعلومي داشته باشد؛ ضمنا چنانکه همه ميدانند، همان اعتراضات محدود نيز در بدو امر با تحريکات سياسي داخلي شروع شد. عدهاي که مخالف دولت روحاني بودند، با دستورالعملهايي که برايشان صادر شده بود، ابتدا در مشهد و سپس در ساير شهرها حرکتهاي ضددولتي خود را آغاز کردند؛ ولي خيلي زود متوجه شدند که اختيار کار از دست آنها خارج شده و حرکت براساس برنامهريزي آنها پيش نميرود و به ناچار حرکت خود را متوقف کردند. بنابراين همان اعتراضات اوليه هم مردمي نبود؛ بلکه يک جريان خاص دنبال برخورد با دولت و طرح عدم کفايت دولت در مجلس بود و با اين روش ميخواست برنامه خود را شروع کند؛ ولي يکي، دو روز پس از آغاز اعتراضات مجبور شد که تغيير موضع دهد که تا تغيير موضع انجام شود، اعتراضات بخشهایی از شهرهاي کوچک را در بر گرفت. مردم ما هم کمکم دارند به بلوغ کافي رسيده و متوجه ميشوند که با نابودي همهچيز مشکلات حل نميشود. در ضمن ميدانند که قدرت در نظام سياسي ما ميان نهادها و قواي مختلف توزيع
شده است و قوه مجريه بهتنهايي قدرت چنداني براي تغيير وضع موجود به وضع مطلوب ندارد».
اجماع طيفهاي سياسي بر خويشتنداري در دي ماه96
بهزاد نبوي درباره رويكرد جناحهاي سياسي در اعتراضات دي 96 گفت: «تقريبا همه طيفها از حاکمیت ميخواستند که در مقابل اعتراضات دي، سعهصدر نشان داده و خويشتنداري کند. تقريبا هم همينطور بود و من خبري نديدم که برخورد سازماندهيشده تند و خشنی با مردم شده باشد. بايد خيلي خوشحال بود که نيروي انتظامي هم به اين بلوغ رسيده است که با مردم برخورد تند نداشته باشد. مردم بايد توجه داشته باشند که در کشور ما اگر همه اعتراض به سمت دولت برود، بعضا دادن آدرس اشتباه است. اگر دولت در انجام مسئوليتهاي خود کوتاهي ميکند، مردم به دولت اعتراض کنند. خوشبختانه مردم این مسئله را میفهمند. مثلا متوجه هستند که چه میزان از گرانیها به عملکرد دولت مربوط است. چه ميزان مربوط به تحريمهاست و متوجه سهم عوامل داخلي که در بازار ارز و سکه اخلال ايجاد ميکنند، نيز هستند».
رويكرد اپوزيسيون خارج از كشور
او ادامه داد: «در اپوزيسيون خارج از کشور خيليها حضور دارند؛ حتي گروههايي هستند که هدفشان تغيير ساختار نظام است، ولي نه به روشهاي براندازانه. در بين گروههاي اپوزيسيون خارج از کشور».
تقصير برابر اصلاحطلبان و اصولگرايان
بهزاد نبوي درباره سهم اصلاحطلبان و اصولگرايان در ايجاد بحرانهاي اينروزهاي كشور گفت: «اين بحث از آنجا شروع شد که حدود صد تا150 نفر در اعتراضهای ديماه مقابل دانشگاه تهران شعار دادند که اصلاحطلب، اصولگرا، ديگه تمومه ماجرا. طرح اين شعار از طرف جمع محدود، شعار همه مردم نبود؛ اما بعضا در ميان خود اصلاحطلبان اين باور ايجاد شد که اين شعار کل جامعه است. واقعيت اين است که با شکلگيري هر مشکل و بحرانی در جامعه، مردم دچار نااميدي ميشوند و اين نااميدي به نارضايتي تبديل ميشود و متناسب با سهم جناحها و گروههاي حاکم در ايجاد مشکلات، نارضايتي ميان اين گروههاي سياسي تقسيم ميشود؛ مثلا در دور دوم رياستجمهوري آقاي خاتمي، تقريبا شبيه امروز، با فشارها، تصور ناکارآمدي دولت در جامعه ايجاد و نارضايتيها از اصلاحطلبان بيشتر شد و نتيجه اين نارضايتي اين شد که مردم در انتخابات مجلس هفتم شرکت نکردند و تعداد آراي نفر اول انتخابات در تهران، حدود180 هزار رأي بود. درحالحاضر ترديدي نيست که نارضايتي مردم به دليل مشکلات بيشتر شده است و اصلاحطلب و اصولگرايان هر دو در ايجاد اين شرايط سهيم هستند. طبيعي است اگر دلايل بحرانهاي
اقتصادي موجود براي مردم ناشناخته يا مشکلات به دليل سوءمديريت باشد، اعتماد مردم کاهش مييابد و متناسب با سهم اصولگرايان و اصلاحطلبان در ايجاد مشکلات و نابسامانيها، موضع مردم در قبال آنها تغيير ميکند. درحالحاضر عمدهترين بياعتمادي به اصولگرايان تندرو است؛ زيرا بالاخره مردم آنها را بيشتر در قدرت سهيم ميدانند و احساس ميکنند قدرت آنها بيشتر بوده است و بنابراين سهم بيشتري در ايجاد مشکلات دارند». او ادامه داد: «سؤال اينجاست چرا تا اين حد روي شعار «اصلاحطلب، اصولگرا، ديگه تمومه ماجرا» کار ميکنند؟ تصور مخالفان جمهوري اسلامي اين است که اصولگرايان در افکار عمومي جايگاه و پايگاه اجتماعي نيرومندي ندارند؛ بنابراين نوک پيکان حملات خود را سمت اصلاحطلبان بردهاند که پايگاه اجتماعي گستردهاي در جامعه دارند. در حوادث ديماه بيشتر حملات به سمت آقاي خاتمي بود تا او ديگر «تکرار» نکند. مخالفان جمهوري اسلامي معتقدند اصولگرايان براي آنها مشکلي ندارند و اگر بتوانند حمايت مردم از اصلاحطلبان را کاهش دهند، نظام را به پايان خط نزديک ميکنند. به همين دليل، روي اين شعار خيلي مانور ميدهند. در اين زمينه اتحادي نانوشته ميان
آنان، تندروهاي داخلي و ترامپ ايجاد شده است. ترامپ برای نابودي برجام تلاش ميکند، براندازان برايش کف ميزنند و تندروها نیز ميگويند ما از اول گفتيم برجام به ضرر کشور است».
مقابله با خوانش اپوزيسيون خارج از كشور
نبوي درباره استمرارطلبخواندن اصلاحطلبان گفت: «ممکن است بين اصلاحطلبان افرادي باشند که بخواهند با حضور در قدرت، مشکل خود را حل کنند. در هر طيف سياسي، از اين قبيل افراد پيدا ميشود، ولي اگر منظور اپوزيسيون خارج از کشور از استمرارطلبي اين است که ما اصلاحطلبان به مشي اصلاحطلبي وفادار بوده و اين مسير را ادامه ميدهيم و حاضر نيستيم از مشي اصلاحات عدول کنيم که به نظر من اين برداشت صحيحتر است، ميگويم بله ما استمرارطلبيم. ما هيچ راهي براي تبديل وضع موجود به وضع مطلوب، جز اصلاحطلبي نميشناسيم. ممکن است اصلاحطلبان فعلي کارايي نداشته و دنبال پست و مقام باشند، ولي ما براي اصلاحطلبي جايگزيني نميشناسيم».
اهميت اتكا به نظام
اين شخصيت اصلاحطلب در پايان اظهار كرد: «کساني هم که با مشي اصلاحطلبي مخالف هستند، جايگزيني معرفي نکردهاند. هيچ گروهي که معتقد به انقلاب يا دخالت خارجي براي حل مشکلات باشد (حداقل به شکل علني) جز مجاهدين خلق(منافقین) و سلطنتطلبان وجود ندارد؛ زيرا تجربه ديگران نشان داده است اين مسيرها راه به جايي نميبرد. من نديدهام گروهي مشي و برنامه ديگري براي تبديل وضع موجود به وضع مطلوب بدهد. ما ميگوييم اصلاحات ميخواهد با روشهاي قانوني، تدريجي، مسالمتآميز و در چارچوب نظام، وضع موجود را به وضع مطلوب تغيير دهد. البته اين روش، سختيها و شکستهاي زيادي دارد؛ اما تنها راه تبديل وضع موجود به وضع مطلوب است. 40سالگي نظام محصول اين بوده است که مردم نظام را از خود ميدانستند، ولي هرچه بياعتمادي نسبت به عملکردها و نااميديها بيشتر شود، اين خطر وجود دارد که مردم پشت نظام را خالي کنند. يک نظام يا بايد متکي به نيروي خارجي باشد يا متکي به طبقات قدرتمند داخلي، مثل نظامهاي سرمايهداري، يا متکي باشد به مردم. اتکا به مردم براي جمهوري اسلامي بسيار اهميت دارد. مردم به برخي عملکردها بياعتماد شدهاند و به هر اقدامي که ميشود، شک و
ترديد در ميان مردم وجود دارد؛ بنابراين با سازوکارهايي بايد بياعتمادي را به اعتماد تبديل کرد».
بهزاد نبوي در آستانه چهلمين سالگرد پيروزي انقلاب باور دارد كه با وجود نارضايتيهاي بسياري که در جامعه وجود دارد، مردم با اصل نظام مخالف نيستند و اعتراضهاي تند به نظام به معناي عبور از آن نيست. نبوي معتقد است كه هيچيك از طيفهاي سياسي داخلي درصدد براندازي نيستند؛ زيرا حركات براندازانه وضعيت را از آنچه هست، بدتر ميكند. او گفته است كه اگر استمرارطلبي اصلاحطلبان به معناي استمرار در رويكرد اصلاحگرايانه است، قبول داريم كه استمرارطلبيم؛ گرچه ممكن است در هر طيف سياسي برخي از نيروها همواره ميل به كسب قدرت داشته باشند كه اين موضوع مربوط به اصلاحطلب يا اصولگرابودن افراد ندارد.
مقبوليت اصل نظام
بهزاد نبوي، فعال سياسي اصلاحطلب، در گفتوگو با «ايسنا» گفت: «تصور ميکنم اکثريت مردم با وجود نارضايتي از شرايط موجود، با اصل نظام مخالفت ندارند. به باور آنها، اصل نظام بد نيست؛ بلکه آنچه مشکل درست کرده است، وضع موجود است. اقشار پاييندست جامعه به خاطر وضعيت اقتصادي و معيشتي و روشنفکران به خاطر مسائل سياسي ناراضي هستند. مردم نهتنها انتقاد بلکه اعتراضهاي تندی به نظام دارند؛ ولي اين نارضايتيها سبب نميشود که آنها به صف براندازان نظام پيوسته و دنبال براندازي باشند». او ادامه داد: «از سويي هيچکدام از طيفهاي سياسي داخل کشور به حرکتهاي براندازانه که آينده کشور را نامعلوم کرده و وضع را به احتمال زياد بدتر ميکند، معتقد نيستند. هيچيک از طيفهاي سياسي در داخل کشور از حوادث دي 96 استقبال نکردند و اگر کسي هم موضعي گرفت، فقط خواستهاش از نظام اين بود که در مقابل اعتراضات سعهصدر نشان دهد».
وسيعنبودن اعتراضات دي 96
اين فعال سياسي در تشريح اعتراضات دي سال گذشته ادامه داد: «در خارج از کشور تنها مجاهدين خلق(منافقین)و سلطنتطلبان خواهان براندازي نظام هستند؛ ولي عِده و عُده کافي در کشور ندارند که بتوانند بر حرکتهاي اجتماعي و سياسي در داخل کشور تأثير بگذارند. با وجود گستردگي حيطه جغرافيايي اعتراضات و درگيرشدن حدود 90 شهر در اعتراضات دي 96، جمع شرکتکنندگان از صد تا150 هزار نفر بيشتر نشد. اعتراضات هم عمدتا در شهرهاي خيلي کوچکي بود که معمولا اعتراضات سياسي از آنها شروع نميشود. من معتقدم مردم عاقلتر از آن هستند که در مسيري حرکت کنند که آينده نامعلومي براي کشور دارد. بههميندليل اين قبيل حوادث گسترش آنچناني پيدا نکرده و در سطح محدودي باقي ميماند».
اعتقاد مردم به امنيت و استقلال كشور
نبوي افزود: »مردم به منافع، امنيت و استقلال کشور توجه داشته و از طرف ديگر از آينده نامعلوم نگران هستند و حاضر نيستند در حرکتي شرکت کنند که آينده نامعلومي داشته باشد؛ ضمنا چنانکه همه ميدانند، همان اعتراضات محدود نيز در بدو امر با تحريکات سياسي داخلي شروع شد. عدهاي که مخالف دولت روحاني بودند، با دستورالعملهايي که برايشان صادر شده بود، ابتدا در مشهد و سپس در ساير شهرها حرکتهاي ضددولتي خود را آغاز کردند؛ ولي خيلي زود متوجه شدند که اختيار کار از دست آنها خارج شده و حرکت براساس برنامهريزي آنها پيش نميرود و به ناچار حرکت خود را متوقف کردند. بنابراين همان اعتراضات اوليه هم مردمي نبود؛ بلکه يک جريان خاص دنبال برخورد با دولت و طرح عدم کفايت دولت در مجلس بود و با اين روش ميخواست برنامه خود را شروع کند؛ ولي يکي، دو روز پس از آغاز اعتراضات مجبور شد که تغيير موضع دهد که تا تغيير موضع انجام شود، اعتراضات بخشهایی از شهرهاي کوچک را در بر گرفت. مردم ما هم کمکم دارند به بلوغ کافي رسيده و متوجه ميشوند که با نابودي همهچيز مشکلات حل نميشود. در ضمن ميدانند که قدرت در نظام سياسي ما ميان نهادها و قواي مختلف توزيع
شده است و قوه مجريه بهتنهايي قدرت چنداني براي تغيير وضع موجود به وضع مطلوب ندارد».
اجماع طيفهاي سياسي بر خويشتنداري در دي ماه96
بهزاد نبوي درباره رويكرد جناحهاي سياسي در اعتراضات دي 96 گفت: «تقريبا همه طيفها از حاکمیت ميخواستند که در مقابل اعتراضات دي، سعهصدر نشان داده و خويشتنداري کند. تقريبا هم همينطور بود و من خبري نديدم که برخورد سازماندهيشده تند و خشنی با مردم شده باشد. بايد خيلي خوشحال بود که نيروي انتظامي هم به اين بلوغ رسيده است که با مردم برخورد تند نداشته باشد. مردم بايد توجه داشته باشند که در کشور ما اگر همه اعتراض به سمت دولت برود، بعضا دادن آدرس اشتباه است. اگر دولت در انجام مسئوليتهاي خود کوتاهي ميکند، مردم به دولت اعتراض کنند. خوشبختانه مردم این مسئله را میفهمند. مثلا متوجه هستند که چه میزان از گرانیها به عملکرد دولت مربوط است. چه ميزان مربوط به تحريمهاست و متوجه سهم عوامل داخلي که در بازار ارز و سکه اخلال ايجاد ميکنند، نيز هستند».
رويكرد اپوزيسيون خارج از كشور
او ادامه داد: «در اپوزيسيون خارج از کشور خيليها حضور دارند؛ حتي گروههايي هستند که هدفشان تغيير ساختار نظام است، ولي نه به روشهاي براندازانه. در بين گروههاي اپوزيسيون خارج از کشور».
تقصير برابر اصلاحطلبان و اصولگرايان
بهزاد نبوي درباره سهم اصلاحطلبان و اصولگرايان در ايجاد بحرانهاي اينروزهاي كشور گفت: «اين بحث از آنجا شروع شد که حدود صد تا150 نفر در اعتراضهای ديماه مقابل دانشگاه تهران شعار دادند که اصلاحطلب، اصولگرا، ديگه تمومه ماجرا. طرح اين شعار از طرف جمع محدود، شعار همه مردم نبود؛ اما بعضا در ميان خود اصلاحطلبان اين باور ايجاد شد که اين شعار کل جامعه است. واقعيت اين است که با شکلگيري هر مشکل و بحرانی در جامعه، مردم دچار نااميدي ميشوند و اين نااميدي به نارضايتي تبديل ميشود و متناسب با سهم جناحها و گروههاي حاکم در ايجاد مشکلات، نارضايتي ميان اين گروههاي سياسي تقسيم ميشود؛ مثلا در دور دوم رياستجمهوري آقاي خاتمي، تقريبا شبيه امروز، با فشارها، تصور ناکارآمدي دولت در جامعه ايجاد و نارضايتيها از اصلاحطلبان بيشتر شد و نتيجه اين نارضايتي اين شد که مردم در انتخابات مجلس هفتم شرکت نکردند و تعداد آراي نفر اول انتخابات در تهران، حدود180 هزار رأي بود. درحالحاضر ترديدي نيست که نارضايتي مردم به دليل مشکلات بيشتر شده است و اصلاحطلب و اصولگرايان هر دو در ايجاد اين شرايط سهيم هستند. طبيعي است اگر دلايل بحرانهاي
اقتصادي موجود براي مردم ناشناخته يا مشکلات به دليل سوءمديريت باشد، اعتماد مردم کاهش مييابد و متناسب با سهم اصولگرايان و اصلاحطلبان در ايجاد مشکلات و نابسامانيها، موضع مردم در قبال آنها تغيير ميکند. درحالحاضر عمدهترين بياعتمادي به اصولگرايان تندرو است؛ زيرا بالاخره مردم آنها را بيشتر در قدرت سهيم ميدانند و احساس ميکنند قدرت آنها بيشتر بوده است و بنابراين سهم بيشتري در ايجاد مشکلات دارند». او ادامه داد: «سؤال اينجاست چرا تا اين حد روي شعار «اصلاحطلب، اصولگرا، ديگه تمومه ماجرا» کار ميکنند؟ تصور مخالفان جمهوري اسلامي اين است که اصولگرايان در افکار عمومي جايگاه و پايگاه اجتماعي نيرومندي ندارند؛ بنابراين نوک پيکان حملات خود را سمت اصلاحطلبان بردهاند که پايگاه اجتماعي گستردهاي در جامعه دارند. در حوادث ديماه بيشتر حملات به سمت آقاي خاتمي بود تا او ديگر «تکرار» نکند. مخالفان جمهوري اسلامي معتقدند اصولگرايان براي آنها مشکلي ندارند و اگر بتوانند حمايت مردم از اصلاحطلبان را کاهش دهند، نظام را به پايان خط نزديک ميکنند. به همين دليل، روي اين شعار خيلي مانور ميدهند. در اين زمينه اتحادي نانوشته ميان
آنان، تندروهاي داخلي و ترامپ ايجاد شده است. ترامپ برای نابودي برجام تلاش ميکند، براندازان برايش کف ميزنند و تندروها نیز ميگويند ما از اول گفتيم برجام به ضرر کشور است».
مقابله با خوانش اپوزيسيون خارج از كشور
نبوي درباره استمرارطلبخواندن اصلاحطلبان گفت: «ممکن است بين اصلاحطلبان افرادي باشند که بخواهند با حضور در قدرت، مشکل خود را حل کنند. در هر طيف سياسي، از اين قبيل افراد پيدا ميشود، ولي اگر منظور اپوزيسيون خارج از کشور از استمرارطلبي اين است که ما اصلاحطلبان به مشي اصلاحطلبي وفادار بوده و اين مسير را ادامه ميدهيم و حاضر نيستيم از مشي اصلاحات عدول کنيم که به نظر من اين برداشت صحيحتر است، ميگويم بله ما استمرارطلبيم. ما هيچ راهي براي تبديل وضع موجود به وضع مطلوب، جز اصلاحطلبي نميشناسيم. ممکن است اصلاحطلبان فعلي کارايي نداشته و دنبال پست و مقام باشند، ولي ما براي اصلاحطلبي جايگزيني نميشناسيم».
اهميت اتكا به نظام
اين شخصيت اصلاحطلب در پايان اظهار كرد: «کساني هم که با مشي اصلاحطلبي مخالف هستند، جايگزيني معرفي نکردهاند. هيچ گروهي که معتقد به انقلاب يا دخالت خارجي براي حل مشکلات باشد (حداقل به شکل علني) جز مجاهدين خلق(منافقین) و سلطنتطلبان وجود ندارد؛ زيرا تجربه ديگران نشان داده است اين مسيرها راه به جايي نميبرد. من نديدهام گروهي مشي و برنامه ديگري براي تبديل وضع موجود به وضع مطلوب بدهد. ما ميگوييم اصلاحات ميخواهد با روشهاي قانوني، تدريجي، مسالمتآميز و در چارچوب نظام، وضع موجود را به وضع مطلوب تغيير دهد. البته اين روش، سختيها و شکستهاي زيادي دارد؛ اما تنها راه تبديل وضع موجود به وضع مطلوب است. 40سالگي نظام محصول اين بوده است که مردم نظام را از خود ميدانستند، ولي هرچه بياعتمادي نسبت به عملکردها و نااميديها بيشتر شود، اين خطر وجود دارد که مردم پشت نظام را خالي کنند. يک نظام يا بايد متکي به نيروي خارجي باشد يا متکي به طبقات قدرتمند داخلي، مثل نظامهاي سرمايهداري، يا متکي باشد به مردم. اتکا به مردم براي جمهوري اسلامي بسيار اهميت دارد. مردم به برخي عملکردها بياعتماد شدهاند و به هر اقدامي که ميشود، شک و
ترديد در ميان مردم وجود دارد؛ بنابراين با سازوکارهايي بايد بياعتمادي را به اعتماد تبديل کرد».