زنان و فضاهای عمومی شهر
سپهر سلیمی
یکی از دستههای حامیان حقوق حیوانات در جهان، گروهها و افرادی هستند که به مخالفت با آزمایش روی حیوانات میپردازند. مخالفان آزمایش روی حیوانات معتقدند خطای آزمایش روی حیوانات در حدی است که باید از بخش قابلتوجهی از آزمایشها چشمپوشی کرد و از طرفی دیگر روشهای جایگزین برای رسیدن به نتایج از طریق آزمایشهای گذشته و ابزارها و نرمافزارهای جدید فراهم شده است. این دسته از حامیان حقوق حیوانات استفاده از حیوانات سالم را برای آموزش کالبدگشایی و کالبدشناسی عملی غیراخلاقی دانسته و استفاده از جسد مرده حیوانات، ماکت، فیلم و نرمافزارهای شبیهسازی را توصیه میکنند.
آزمایش روی حیوانات به 2000 سال قبل برمیگردد که در آنموقع روی بردگان و مجرمان انجام میشد. روشهای آزمایشهای تجربی در قرن ۱۷ توسط گالیله و بیکن کشف شدند. آنها اعتقاد داشتند که حیوان درد را درک نمیکند. در قرن ۱۹ با انقلاب صنعتی که رخ داد، انجام آزمایشها شدت گرفت. محققان بهطور تماموقت در آزمایشگاههای مخصوص حیوانات به کار گرفته شدند. در همین زمان بود که جنبشهای ضدکالبدشکافی موجود زنده در انگلستان به طور رسمی شکل گرفت. اکثر آزمایشهای قبل از سال ۱۸۴۶ در شرایطی بود که هنوز داروی بیحسی کشف نشده بود. در یکی از نمایشها که در لندن انجام میداد، آنقدر حیوان را دچار زجر و درد و شکنجه کرد که صدای خشم و اعتراض مردم در آمد. این اتفاق منجر شد به اینکه مجلس انگلیس به فکر ایجاد قوانینی برای کنترل آزمایش روی حیوان افتاد که البته ۵۰ سال بعد این قانون تصویب شد. در رشتههای بیولوژی، پزشکی، دامپزشکی، داروسازی، دندانپزشکی، فیزیولوژی، صنایع غذایی، محیط زیست و حتی آموزش هنر، از حیوان زنده استفاده میشود. در مراکزی که به تکنيسینهای آزمایشگاه و دانشجویان دامپزشکی و بیولوژی آموزش میدهند و در کلاسهای آزمایشگاهی آناتومی،
فیزیولوژی و فارماکولوژی بیشترین تعداد حیوان به کار میرود.
آسیبرساندن و کشتن حیوان، به دانشجو احترامنگذاشتن به زندگی و حیات را میآموزد و عملا به آنها نشان میدهد که خشونت و کشتن روشی مجاز و قابلقبول است. حساسبودن نسبت به سایر موجودات زنده یک ارزش اخلاقی است که بسیاری از اساتید دانسته یا ندانسته آن را در دانشجو از بین میبرند و بعد از مدتی آنها بیاحساس میشوند. در نتیجه نسبت به سایر انسانها و بیماران هم حس همدردی و شفقت را از دست میدهند. دانشجو باید بداند که مسئول کارهایی است که انجام میدهد و صدمهزدن به حیوان نوعی خشونت و بهرهکشی و استثمار است و با سایر خشونتهای متداول در جامعه مانند تبعیضهای جنسی و نژادی مشابه و همجنس است.
در این یادداشت به کلیات تفکر حامیان روشهای جایگزین آزمایش روی حیوانات پرداخته شد. در نوشته بعدی با ارائه آمار و اسناد معتبر به دفاع از دلایل علمی استفاده از روشهای جایگزین خواهم پرداخت. نوشته بعدی را از اینجا شروع خواهم کرد که بنا بر گفته سازمان غذا و داروی آمریکا 92 درصد داروهای تأییدشده برای آزمایش روی انسان موفق به دریافت گواهینامه مصرف انسانی نمیشوند.
استفاده از فضاهای امن در سطح شهر، کمترین حقوق یک شهروند و مهمترین وظیفه یک دولت در برابر اعضای یک جامعه است. اگر موضوع را بر امنیت زنان در فضاهای عمومی متمرکز کنیم باید گفت برای زنان بهعنوان نیمی از کل جمعیت باید فرصت برابر در آموزش و تحقیق، در محیط کار و در همه مشاغل موجود در شهر، فضای شهری، مسکن، تحرک و تردد امن فراهم شود. زنان باید از مواهب زندگی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در شهر بهرهمند شوند؛ بنابراین بهدستآوردن اطلاعاتی درباره میزان احساس امنیت زنان در فضاهای شهری و تمهید روشها و راهکارهایی در جهت کاهش احساس ناامنی در میان آنان اهمیت دارد، چراکه یافتههای این قبیل مطالعات میتواند برای برنامهریزی و اقدام مناسب در زمینه طراحی و مدیریت شهری، بهویژه از سوی شهرداری، برای تقویت احساس امنیت در میان شهروندان و بهخصوص زنان مورد استفاده قرار گیرد.
این نوشتار حاصل یک پژوهش میدانی با موضوع احساس امنیت زنان به تفکیک فضاهای عمومی شهر و نیز کیفیت فضاهای مورد مطالعه براساس شاخصهای امنیت فضاست. این تحقیق به این پرسشها پاسخ میدهد که زنان در هریک از فضاهای عمومی مورد مطالعه چقدر احساس امنیت میکنند؟ و شرایط کالبدی فضاهای عمومی شهری تا چه حد الزامات تأمین امنیت برای شهروندان را براساس شاخصهای تعریفشده در این تحقیق تأمین میکنند؟ آنچه در این مختصر ارائه میشود، حاصل مطالعه میدانی در 300 فضای عمومی در یک شهر است که به بررسی ابعاد فیزیکی، اجتماعی و نمادین فضای عمومی در ارتباط با الزامات تأمین امنیت برای زنان پرداخته است. در این تحقیق منظور از بُعد فیزیکی متغیرهایی نظیر پاکیزگی محیط از زباله، نور مناسب، فقدان فضاهای ناامن، دیوارنویسیهای ناهنجار و وندالیستی و... بوده است. بعد نمادین وجود علائم راهنما درباره موقعیت منطقه و تابلوهای اطلاعرسانی و نهایتا در بعد اجتماعی عواملی مثل جریان مناسب جمعیت در مکان، نظارتپذیری فضا، فعالیتهای ناهنجار و مجرمانه، حضور مأموران یا مسئول کنترل و نظارت و... مدنظر بوده است. در این تحقیق احساس امنیت زنان 15ساله و بالاتر در
فضاهای عمومی (بوستانها، زیرگذرها، پلها و مسیرهای اصلی تردد شهروندان) نیز بررسی شده است.
نتایج حاصله حاکی از آن است که در زمینه مؤلفههای فیزیکی، اجتماعی و نمادین امنیت فضا، در پارکها مشکلاتی وجود دارد که بستر مناسبی برای ناامنی محسوب میشوند؛ نظیر کمبود نور در نیمی از پارکهای نمونه مورد بررسی و وجود فضاهای پنهان و غیرقابل دید، فقدان علائم و تابلوهای راهنما برای نحوه کمکخواهی در شرایط ویژه، عدم امکان نظارت عمومی در بیشتر (دوسوم) پارکها، فقدان واحد نگهبانی یا انتظامات در یکسوم پارکها و در نهایت وجود فعالیتهای مجرمانه در نیمی از پارکها.
درباره زیرگذرها نیز در بعد فیزیکی، وضعیت نور تقریبا نیمی از زیرگذرها متوسط یا ضعیف بود. در ورودی هیچکدام از زیرگذرها علائم نحوه کمکخواهی در شرایط ویژه پیشبینی نشده بود. در حدود دوسوم زیرگذرها جریان مناسب جمعیت دیده نشد. دوسوم پلها هم بهلحاظ نور شب در حد متوسط بود و از پایین قابل رؤیت بودند.
همچنین در ورودی اکثر پلها علائم نحوه کمکخواهی در شرایط ویژه پیشبینی نشده بود. در دوسوم پلها جریان مناسب جمعیت دیده شد. درخصوص مسیرهای تردد اصلی عوامل محدودکننده نظارت بر فضا و زمینها یا مکانهای متروک در نیمی از مسیرها مشاهده شد. فضاهای خالی دارای امکان اختفای یک مجرم یا مهاجم در دوسوم زمینها یا مکانهای متروک بود. علاوهبرآن فقدان یا کمبود تابلوهای راهنما و اطلاعرسانی درباره موقعیت محل در دوسوم مسیرها و نبود علائم نحوه کمکخواهی در شرایط ویژه تقریبا در هیچیک از مسیرها از دیگر نتایج بررسی است. همانگونه که اشاره شد، بررسی احساس امنیت زنان در فضاهای عمومی، بخش دیگر این تحقیق بود. نتایج بهدستآمده نشان داد احساس امنیت مالی و جانی در موقعیتهای گوناگون و در بازه یک تا 20 در حدود 11 و میانگین احساس امنیت اخلاقی در این بازه 8.86 بود. نکته حائز اهمیت در این بخش از نتایج، سطح پایین احساس امنیت اخلاقی در جامعه مورد بررسی است. بهگونهای که نزدیک به نیمی از زنان مورد مطالعه (47 درصد) در فضاهای عمومی شهر مورد مطالعه این احساس را داشتند که در معرض اتفاقاتی نظیر تماس بدنی، ربودهشدن و... هستند. از حیث احساس
امنیت به تفکیک فضاها، زیرگذرها و مسافربران شخصی ناامنترین موقعیتها از نظر پاسخگویان بودهاند. پارکها و محدوده اطراف محل زندگی با میانگین نزدیک به هم در رده بعدی قرار میگیرند و اتوبوس، پلهای عابر پیاده و تاکسی در مقایسه با فضاهای عمومی دیگر از نظر پاسخگویان از امنیت بیشتری برخوردار هستند. در یک جمعبندی نهایی میتوان متذکر شد که فضا و مختصات آن، بهویژه در محیطهای شهری میتواند بر امنیت اجتماعی واقعی و ادراکشده در میان شهروندان تأثیری جدی بر جای بگذارد. در وجه فیزیکی، در جامعهای که پاکیزگی محیط، هنجار است، رعایتنکردن پاکیزگی و نظافت در فضای شهری اولین نماد هنجارشکنی محسوب میشود و شرایط را برای پیدایش سایر ناهنجاریها باز میکند. در وجه نمادین، کیفیت زندگی انسان به انواع پیامهایی که از محیط زندگی و اطراف خود دریافت میکند، بستگی دارد زیرا این طبیعت محیط است که طبیعت زیستی و ذهنی انسان را پیریزی میکند. نشانهها از دید صاحبنظران سیمای شهری از عوامل مهم تشخیص قسمتهای مختلف شهر هستند و افراد، بهویژه تازهواردها از طریق برقراری ارتباط با آنها احساس امنیت میکنند و میتوانند مسیر خود را بیابند.
در وجه اجتماعی نیز حضور جمعیت و جریان تردد شهروندان نوعی احساس ایمنی به افراد میبخشد و امکان ارتکاب جرم را کاهش میدهد. این تحقیق با پیشنهادات محقق در زمینه بهبود وضعیت امنیت در فضاهای عمومی بسته شد. برخی از این پیشنهادها عبارت بودند از در بعد نمادین (مناسبسازی بصری نماها، اطلاعرسانی به شهروندان درباره مسیرها و جهتها با استفاده از بناها یا عناصر شاخص در محله، استفاده از تابلوی راهنمای مسیر برای مشخصکردن وضعیت دسترسیها و...)، در بعد اجتماعی (تقویت نظارت عمومی در محدوده محله از طریق فعالکردن کاربریهای 24ساعته، افزایش سطح تعاملات اجتماعی از طریق توجه به وجود تنوع کاربری و فعالیت در محله، حضور مردم و نظارتهای مردمی مثلا در قالب پلیس محله، استفاده از عناصر طبیعی و درختان و گیاهان برای تقویت و سرزندگی و شادابی محیط، فعالکردن میدانچهها و محلات شهری، ایجاد محیطهای فرهنگی و ورزشی نظیر فرهنگسراها و انجمنهای علمی و فرهنگی، ایجاد مراکز خرید در محلات، ایجاد کیوسکهای نگهبانی و...)، در بعد فیزیکی (توجه به کفسازی مطلوب و آرایش درختان و گیاهان و فضای سبز شهری برای کاهش احساس آشفتگی در فضا، ازبینبردن
کنجها و فضاهای بلااستفاده، استفاده از فضای سبز مناسب و پیوند میان عناصر طبیعی و مصنوع، استفاده از روشنایی مناسب در معابر و بهویژه زیرگذرها، ازمیانبرداشتن عناصر زائد برای افزایش دید شهروندان، ایجاد محیط جذاب از طریق تنوع فرمی و کالبدی، استفاده از اصول طراحی در اجرای فضای سبز و...).
سیمین فروغزاده- عضو هیئت علمی جهاد دانشگاهی خراسانرضوی
یکی از دستههای حامیان حقوق حیوانات در جهان، گروهها و افرادی هستند که به مخالفت با آزمایش روی حیوانات میپردازند. مخالفان آزمایش روی حیوانات معتقدند خطای آزمایش روی حیوانات در حدی است که باید از بخش قابلتوجهی از آزمایشها چشمپوشی کرد و از طرفی دیگر روشهای جایگزین برای رسیدن به نتایج از طریق آزمایشهای گذشته و ابزارها و نرمافزارهای جدید فراهم شده است. این دسته از حامیان حقوق حیوانات استفاده از حیوانات سالم را برای آموزش کالبدگشایی و کالبدشناسی عملی غیراخلاقی دانسته و استفاده از جسد مرده حیوانات، ماکت، فیلم و نرمافزارهای شبیهسازی را توصیه میکنند.
آزمایش روی حیوانات به 2000 سال قبل برمیگردد که در آنموقع روی بردگان و مجرمان انجام میشد. روشهای آزمایشهای تجربی در قرن ۱۷ توسط گالیله و بیکن کشف شدند. آنها اعتقاد داشتند که حیوان درد را درک نمیکند. در قرن ۱۹ با انقلاب صنعتی که رخ داد، انجام آزمایشها شدت گرفت. محققان بهطور تماموقت در آزمایشگاههای مخصوص حیوانات به کار گرفته شدند. در همین زمان بود که جنبشهای ضدکالبدشکافی موجود زنده در انگلستان به طور رسمی شکل گرفت. اکثر آزمایشهای قبل از سال ۱۸۴۶ در شرایطی بود که هنوز داروی بیحسی کشف نشده بود. در یکی از نمایشها که در لندن انجام میداد، آنقدر حیوان را دچار زجر و درد و شکنجه کرد که صدای خشم و اعتراض مردم در آمد. این اتفاق منجر شد به اینکه مجلس انگلیس به فکر ایجاد قوانینی برای کنترل آزمایش روی حیوان افتاد که البته ۵۰ سال بعد این قانون تصویب شد. در رشتههای بیولوژی، پزشکی، دامپزشکی، داروسازی، دندانپزشکی، فیزیولوژی، صنایع غذایی، محیط زیست و حتی آموزش هنر، از حیوان زنده استفاده میشود. در مراکزی که به تکنيسینهای آزمایشگاه و دانشجویان دامپزشکی و بیولوژی آموزش میدهند و در کلاسهای آزمایشگاهی آناتومی،
فیزیولوژی و فارماکولوژی بیشترین تعداد حیوان به کار میرود.
آسیبرساندن و کشتن حیوان، به دانشجو احترامنگذاشتن به زندگی و حیات را میآموزد و عملا به آنها نشان میدهد که خشونت و کشتن روشی مجاز و قابلقبول است. حساسبودن نسبت به سایر موجودات زنده یک ارزش اخلاقی است که بسیاری از اساتید دانسته یا ندانسته آن را در دانشجو از بین میبرند و بعد از مدتی آنها بیاحساس میشوند. در نتیجه نسبت به سایر انسانها و بیماران هم حس همدردی و شفقت را از دست میدهند. دانشجو باید بداند که مسئول کارهایی است که انجام میدهد و صدمهزدن به حیوان نوعی خشونت و بهرهکشی و استثمار است و با سایر خشونتهای متداول در جامعه مانند تبعیضهای جنسی و نژادی مشابه و همجنس است.
در این یادداشت به کلیات تفکر حامیان روشهای جایگزین آزمایش روی حیوانات پرداخته شد. در نوشته بعدی با ارائه آمار و اسناد معتبر به دفاع از دلایل علمی استفاده از روشهای جایگزین خواهم پرداخت. نوشته بعدی را از اینجا شروع خواهم کرد که بنا بر گفته سازمان غذا و داروی آمریکا 92 درصد داروهای تأییدشده برای آزمایش روی انسان موفق به دریافت گواهینامه مصرف انسانی نمیشوند.
استفاده از فضاهای امن در سطح شهر، کمترین حقوق یک شهروند و مهمترین وظیفه یک دولت در برابر اعضای یک جامعه است. اگر موضوع را بر امنیت زنان در فضاهای عمومی متمرکز کنیم باید گفت برای زنان بهعنوان نیمی از کل جمعیت باید فرصت برابر در آموزش و تحقیق، در محیط کار و در همه مشاغل موجود در شهر، فضای شهری، مسکن، تحرک و تردد امن فراهم شود. زنان باید از مواهب زندگی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در شهر بهرهمند شوند؛ بنابراین بهدستآوردن اطلاعاتی درباره میزان احساس امنیت زنان در فضاهای شهری و تمهید روشها و راهکارهایی در جهت کاهش احساس ناامنی در میان آنان اهمیت دارد، چراکه یافتههای این قبیل مطالعات میتواند برای برنامهریزی و اقدام مناسب در زمینه طراحی و مدیریت شهری، بهویژه از سوی شهرداری، برای تقویت احساس امنیت در میان شهروندان و بهخصوص زنان مورد استفاده قرار گیرد.
این نوشتار حاصل یک پژوهش میدانی با موضوع احساس امنیت زنان به تفکیک فضاهای عمومی شهر و نیز کیفیت فضاهای مورد مطالعه براساس شاخصهای امنیت فضاست. این تحقیق به این پرسشها پاسخ میدهد که زنان در هریک از فضاهای عمومی مورد مطالعه چقدر احساس امنیت میکنند؟ و شرایط کالبدی فضاهای عمومی شهری تا چه حد الزامات تأمین امنیت برای شهروندان را براساس شاخصهای تعریفشده در این تحقیق تأمین میکنند؟ آنچه در این مختصر ارائه میشود، حاصل مطالعه میدانی در 300 فضای عمومی در یک شهر است که به بررسی ابعاد فیزیکی، اجتماعی و نمادین فضای عمومی در ارتباط با الزامات تأمین امنیت برای زنان پرداخته است. در این تحقیق منظور از بُعد فیزیکی متغیرهایی نظیر پاکیزگی محیط از زباله، نور مناسب، فقدان فضاهای ناامن، دیوارنویسیهای ناهنجار و وندالیستی و... بوده است. بعد نمادین وجود علائم راهنما درباره موقعیت منطقه و تابلوهای اطلاعرسانی و نهایتا در بعد اجتماعی عواملی مثل جریان مناسب جمعیت در مکان، نظارتپذیری فضا، فعالیتهای ناهنجار و مجرمانه، حضور مأموران یا مسئول کنترل و نظارت و... مدنظر بوده است. در این تحقیق احساس امنیت زنان 15ساله و بالاتر در
فضاهای عمومی (بوستانها، زیرگذرها، پلها و مسیرهای اصلی تردد شهروندان) نیز بررسی شده است.
نتایج حاصله حاکی از آن است که در زمینه مؤلفههای فیزیکی، اجتماعی و نمادین امنیت فضا، در پارکها مشکلاتی وجود دارد که بستر مناسبی برای ناامنی محسوب میشوند؛ نظیر کمبود نور در نیمی از پارکهای نمونه مورد بررسی و وجود فضاهای پنهان و غیرقابل دید، فقدان علائم و تابلوهای راهنما برای نحوه کمکخواهی در شرایط ویژه، عدم امکان نظارت عمومی در بیشتر (دوسوم) پارکها، فقدان واحد نگهبانی یا انتظامات در یکسوم پارکها و در نهایت وجود فعالیتهای مجرمانه در نیمی از پارکها.
درباره زیرگذرها نیز در بعد فیزیکی، وضعیت نور تقریبا نیمی از زیرگذرها متوسط یا ضعیف بود. در ورودی هیچکدام از زیرگذرها علائم نحوه کمکخواهی در شرایط ویژه پیشبینی نشده بود. در حدود دوسوم زیرگذرها جریان مناسب جمعیت دیده نشد. دوسوم پلها هم بهلحاظ نور شب در حد متوسط بود و از پایین قابل رؤیت بودند.
همچنین در ورودی اکثر پلها علائم نحوه کمکخواهی در شرایط ویژه پیشبینی نشده بود. در دوسوم پلها جریان مناسب جمعیت دیده شد. درخصوص مسیرهای تردد اصلی عوامل محدودکننده نظارت بر فضا و زمینها یا مکانهای متروک در نیمی از مسیرها مشاهده شد. فضاهای خالی دارای امکان اختفای یک مجرم یا مهاجم در دوسوم زمینها یا مکانهای متروک بود. علاوهبرآن فقدان یا کمبود تابلوهای راهنما و اطلاعرسانی درباره موقعیت محل در دوسوم مسیرها و نبود علائم نحوه کمکخواهی در شرایط ویژه تقریبا در هیچیک از مسیرها از دیگر نتایج بررسی است. همانگونه که اشاره شد، بررسی احساس امنیت زنان در فضاهای عمومی، بخش دیگر این تحقیق بود. نتایج بهدستآمده نشان داد احساس امنیت مالی و جانی در موقعیتهای گوناگون و در بازه یک تا 20 در حدود 11 و میانگین احساس امنیت اخلاقی در این بازه 8.86 بود. نکته حائز اهمیت در این بخش از نتایج، سطح پایین احساس امنیت اخلاقی در جامعه مورد بررسی است. بهگونهای که نزدیک به نیمی از زنان مورد مطالعه (47 درصد) در فضاهای عمومی شهر مورد مطالعه این احساس را داشتند که در معرض اتفاقاتی نظیر تماس بدنی، ربودهشدن و... هستند. از حیث احساس
امنیت به تفکیک فضاها، زیرگذرها و مسافربران شخصی ناامنترین موقعیتها از نظر پاسخگویان بودهاند. پارکها و محدوده اطراف محل زندگی با میانگین نزدیک به هم در رده بعدی قرار میگیرند و اتوبوس، پلهای عابر پیاده و تاکسی در مقایسه با فضاهای عمومی دیگر از نظر پاسخگویان از امنیت بیشتری برخوردار هستند. در یک جمعبندی نهایی میتوان متذکر شد که فضا و مختصات آن، بهویژه در محیطهای شهری میتواند بر امنیت اجتماعی واقعی و ادراکشده در میان شهروندان تأثیری جدی بر جای بگذارد. در وجه فیزیکی، در جامعهای که پاکیزگی محیط، هنجار است، رعایتنکردن پاکیزگی و نظافت در فضای شهری اولین نماد هنجارشکنی محسوب میشود و شرایط را برای پیدایش سایر ناهنجاریها باز میکند. در وجه نمادین، کیفیت زندگی انسان به انواع پیامهایی که از محیط زندگی و اطراف خود دریافت میکند، بستگی دارد زیرا این طبیعت محیط است که طبیعت زیستی و ذهنی انسان را پیریزی میکند. نشانهها از دید صاحبنظران سیمای شهری از عوامل مهم تشخیص قسمتهای مختلف شهر هستند و افراد، بهویژه تازهواردها از طریق برقراری ارتباط با آنها احساس امنیت میکنند و میتوانند مسیر خود را بیابند.
در وجه اجتماعی نیز حضور جمعیت و جریان تردد شهروندان نوعی احساس ایمنی به افراد میبخشد و امکان ارتکاب جرم را کاهش میدهد. این تحقیق با پیشنهادات محقق در زمینه بهبود وضعیت امنیت در فضاهای عمومی بسته شد. برخی از این پیشنهادها عبارت بودند از در بعد نمادین (مناسبسازی بصری نماها، اطلاعرسانی به شهروندان درباره مسیرها و جهتها با استفاده از بناها یا عناصر شاخص در محله، استفاده از تابلوی راهنمای مسیر برای مشخصکردن وضعیت دسترسیها و...)، در بعد اجتماعی (تقویت نظارت عمومی در محدوده محله از طریق فعالکردن کاربریهای 24ساعته، افزایش سطح تعاملات اجتماعی از طریق توجه به وجود تنوع کاربری و فعالیت در محله، حضور مردم و نظارتهای مردمی مثلا در قالب پلیس محله، استفاده از عناصر طبیعی و درختان و گیاهان برای تقویت و سرزندگی و شادابی محیط، فعالکردن میدانچهها و محلات شهری، ایجاد محیطهای فرهنگی و ورزشی نظیر فرهنگسراها و انجمنهای علمی و فرهنگی، ایجاد مراکز خرید در محلات، ایجاد کیوسکهای نگهبانی و...)، در بعد فیزیکی (توجه به کفسازی مطلوب و آرایش درختان و گیاهان و فضای سبز شهری برای کاهش احساس آشفتگی در فضا، ازبینبردن
کنجها و فضاهای بلااستفاده، استفاده از فضای سبز مناسب و پیوند میان عناصر طبیعی و مصنوع، استفاده از روشنایی مناسب در معابر و بهویژه زیرگذرها، ازمیانبرداشتن عناصر زائد برای افزایش دید شهروندان، ایجاد محیط جذاب از طریق تنوع فرمی و کالبدی، استفاده از اصول طراحی در اجرای فضای سبز و...).
سیمین فروغزاده- عضو هیئت علمی جهاد دانشگاهی خراسانرضوی