|

سرعت پیشرفت علم در تاريخ

كسرا حقيقت

لودویگ ویتگنشتاین، فیلسوف بزرگ و تأثیرگذار سده‌های اخیر، جایی در کتاب مشهورش به نام (در باب یقین) که شامل یادداشت‌های سال‌های پایانی عمر اوست، می‌نویسد: «فرض کنیم فردی به کودکی گفته باشد که در ماه بوده است. کودک این مسئله را برای من توضیح می‌دهد و من به او می‌گویم آن شخص با تو شوخی کرده و او روی ماه نبوده است. هیچ‌کسی تا به حال در ماه نبوده است. ماه بسیار بسیار از ما دور است و انسان نمی‌تواند به آنجا پرواز کند... . اگر ما در چارچوب نظام اندیشه خود بیندیشیم، یقینا هیچ انسانی تاکنون روی ماه نبوده است. چنین چیزی نه به صورت جدی از سوی افراد عاقل گزارش شده و نه نظام فیزیک‌مان به ما اجازه می‌دهد آن را باور کنیم زیرا فیزیک می‌پرسد: او چگونه بر نیروی جاذبه غلبه کرده است. چگونه توانسته است بدون اتمسفر زنده بماند؟ و هزار پرسش بی‌جواب دیگر».
ویتگنشتاین این یادداشت‌ها را احتمالا حد‌فاصل سال‌های ۱۹۴۹ تا ۱۹۵۱ میلادی نوشته است. موضوع این کتاب البته نه اساسا ارتباطی به سفر به ماه دارد نه فیزیک. روش ویتگنشتاین، فیلسوف بزرگ، در این کتاب این‌گونه است که برای تشریح اندیشه‌های خود مثال‌های معمول و روزمره می‌آورد. البته سخن ویتگنشتاین مبنی بر اینکه هیچ‌کسی تا به حال در ماه نبوده است، اشتباه نیست. در زمان نوشتن این یادداشت‌ها پای هیچ انسانی به ماه نرسیده بود. تکنولوژی آن زمان هم اجازه تصور سفر به ماه را نیز نمی‌داد. آپولو-11 یعنی مأموریتی که منجر به فرود نخستین انسان روی کره ماه شد، در ۲۱ ماه جولای سال ۱۹۶۹ انجام شد. یعنی در حدود ۲۰ سال پس از دست‌نوشته ویتگنشتاین. این جملات بیش از هر چیز سرعت بالای رشد فناوری در سال‌های آخر قرن بیستم را نشان می‌دهد. در چند دهه رؤیاهای دست‌نیافتنی بشر با پیشرفت علوم کاملا ممکن شد.
این موضوع فقط مختص به قرن بیستم نیست. مثلا در قرن هفدهم میلادی، ریاضیات به صورت عجیبی رشد و توسعه پیدا کرد. نپر، گالیله، کپلر، پاسکال، دکارت، فرما، هویگنس، نیوتن و لایبنیتس همه‌وهمه در قرن هفدهم ریاضیات را با سرعت هرچه تمام‌تر پیش بردند. دلایل رشد سریع علم و فناوری در دوره‌های خاص تاریخی خیلی چیزها می‌تواند باشد. پژوهشگرانی که زمینه‌های اجتماعی رشد و توسعه علوم را بررسی می‌کنند، معتقدند سرعت عجیب در توسعه علم در این دوره، محصول پیشرفت‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بوده است. مثلا گفته می‌شود جو مساعدتر سیاسی در شمال اروپا و همچنین غلبه بر سرما و تاریکی از طریق ابداع روش‌هایی برای ایجاد گرما و روشنایی در زمستان‌های طولانی، احتمالا از دلیل‌های عمده انتقال فعالیت‌های ریاضیات از ایتالیا به سمت شمال اروپا و به عبارتی فرانسه و انگلستان بوده است.
در همین قرن هفدهم ابداع لگاریتم به وسیله جان نپر، (البته ابداع لگاریتم به یوبست بورگی، دانشمند و ابزارساز سوئیسی، هم نسبت داده می‌شود) تحول چشمگیری در تمام ریاضیات و نجوم به وجود آورد. این روش محاسباتی در سراسر اروپای آن زمان از آن استقبال شد و لاپلاس، دانشمند بزرگ فرانسوی، معتقد بود اختراع لگاریتم‌ها، با کوتاه‌کردن زحمات، عمر منجمان را دو برابر کرده است. جان نپر در کتابی که در زمان حیاتش منتشر شده بود، تلاش می‌کرد رویدادهای آینده را پیش‌بینی کند. او از ماشین‌های جنگی جهنمی گوناگونی نام برده و طرح و نمودارهای آنها را نیز نقاشی کرده بود. مثلا نوشته که در آینده آتشباری به وجود می‌آید که قادر به پاک‌سازی میدانی به محیط ۴ مایل از هر موجود زنده‌ای با بیش از یک فوت بلندی خواهد بود. ابزارهای دریانوردی، ارابه‌ای با پوزه جانداری از آهن به عرصه می‌آیند که باعث مرگ و ویرانی می‌شوند. این پیش‌بینی‌های دانشمند بزرگ، در جنگ جهانی اول با مسلسل و زیردریایی و تانک تحقق پیدا کرد.
بخش زیادی از توسعه علم و فناوری در دوران اخیر اما محصول جنگ جهانی دوم و بخش دیگری نیز پیامد دوران جنگ سرد و حتی رقابت تسلیحاتی بوده است. آلمان نازی هیتلری پیشتاز این پیشرفت‌ها در دنیا بوده است. راکت‌های مافوق صوت، هواپیمای مجهز به موتور جت، موشک‌های هدایت‌شونده، فناوری ردیابی و... فقط برخی از فناوری‌های بسیار مدرن عصر جدید بودند که در آزمایشگاه‌ها و کارخانه‌های آلمان نازی، حتی در سال‌های آخر و منتهی به شکست نیز توسعه می‌یافت. هنشل که سابقه تأسیس آن به سال ۱۸۱۰ میلادی بازمی‌گردد، بزرگ‌ترین لکوموتیوساز اروپا بود. قطعات صنعتی‌ای که در این کارخانه تولید می‌شود، اعجاب‌انگیز است. این کارخانه در زمان جنگ جهانی دوم نقش مهمی در تجهیز نظامی و ساخت تانک و زرهی برای ارتش هیتلر داشت و به همین سبب در ۲۲ اکتبر سال ۱۹۴۳ در بمباران هوایی انگلیسی‌ها تقریبا با خاک یکسان شد.

لودویگ ویتگنشتاین، فیلسوف بزرگ و تأثیرگذار سده‌های اخیر، جایی در کتاب مشهورش به نام (در باب یقین) که شامل یادداشت‌های سال‌های پایانی عمر اوست، می‌نویسد: «فرض کنیم فردی به کودکی گفته باشد که در ماه بوده است. کودک این مسئله را برای من توضیح می‌دهد و من به او می‌گویم آن شخص با تو شوخی کرده و او روی ماه نبوده است. هیچ‌کسی تا به حال در ماه نبوده است. ماه بسیار بسیار از ما دور است و انسان نمی‌تواند به آنجا پرواز کند... . اگر ما در چارچوب نظام اندیشه خود بیندیشیم، یقینا هیچ انسانی تاکنون روی ماه نبوده است. چنین چیزی نه به صورت جدی از سوی افراد عاقل گزارش شده و نه نظام فیزیک‌مان به ما اجازه می‌دهد آن را باور کنیم زیرا فیزیک می‌پرسد: او چگونه بر نیروی جاذبه غلبه کرده است. چگونه توانسته است بدون اتمسفر زنده بماند؟ و هزار پرسش بی‌جواب دیگر».
ویتگنشتاین این یادداشت‌ها را احتمالا حد‌فاصل سال‌های ۱۹۴۹ تا ۱۹۵۱ میلادی نوشته است. موضوع این کتاب البته نه اساسا ارتباطی به سفر به ماه دارد نه فیزیک. روش ویتگنشتاین، فیلسوف بزرگ، در این کتاب این‌گونه است که برای تشریح اندیشه‌های خود مثال‌های معمول و روزمره می‌آورد. البته سخن ویتگنشتاین مبنی بر اینکه هیچ‌کسی تا به حال در ماه نبوده است، اشتباه نیست. در زمان نوشتن این یادداشت‌ها پای هیچ انسانی به ماه نرسیده بود. تکنولوژی آن زمان هم اجازه تصور سفر به ماه را نیز نمی‌داد. آپولو-11 یعنی مأموریتی که منجر به فرود نخستین انسان روی کره ماه شد، در ۲۱ ماه جولای سال ۱۹۶۹ انجام شد. یعنی در حدود ۲۰ سال پس از دست‌نوشته ویتگنشتاین. این جملات بیش از هر چیز سرعت بالای رشد فناوری در سال‌های آخر قرن بیستم را نشان می‌دهد. در چند دهه رؤیاهای دست‌نیافتنی بشر با پیشرفت علوم کاملا ممکن شد.
این موضوع فقط مختص به قرن بیستم نیست. مثلا در قرن هفدهم میلادی، ریاضیات به صورت عجیبی رشد و توسعه پیدا کرد. نپر، گالیله، کپلر، پاسکال، دکارت، فرما، هویگنس، نیوتن و لایبنیتس همه‌وهمه در قرن هفدهم ریاضیات را با سرعت هرچه تمام‌تر پیش بردند. دلایل رشد سریع علم و فناوری در دوره‌های خاص تاریخی خیلی چیزها می‌تواند باشد. پژوهشگرانی که زمینه‌های اجتماعی رشد و توسعه علوم را بررسی می‌کنند، معتقدند سرعت عجیب در توسعه علم در این دوره، محصول پیشرفت‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بوده است. مثلا گفته می‌شود جو مساعدتر سیاسی در شمال اروپا و همچنین غلبه بر سرما و تاریکی از طریق ابداع روش‌هایی برای ایجاد گرما و روشنایی در زمستان‌های طولانی، احتمالا از دلیل‌های عمده انتقال فعالیت‌های ریاضیات از ایتالیا به سمت شمال اروپا و به عبارتی فرانسه و انگلستان بوده است.
در همین قرن هفدهم ابداع لگاریتم به وسیله جان نپر، (البته ابداع لگاریتم به یوبست بورگی، دانشمند و ابزارساز سوئیسی، هم نسبت داده می‌شود) تحول چشمگیری در تمام ریاضیات و نجوم به وجود آورد. این روش محاسباتی در سراسر اروپای آن زمان از آن استقبال شد و لاپلاس، دانشمند بزرگ فرانسوی، معتقد بود اختراع لگاریتم‌ها، با کوتاه‌کردن زحمات، عمر منجمان را دو برابر کرده است. جان نپر در کتابی که در زمان حیاتش منتشر شده بود، تلاش می‌کرد رویدادهای آینده را پیش‌بینی کند. او از ماشین‌های جنگی جهنمی گوناگونی نام برده و طرح و نمودارهای آنها را نیز نقاشی کرده بود. مثلا نوشته که در آینده آتشباری به وجود می‌آید که قادر به پاک‌سازی میدانی به محیط ۴ مایل از هر موجود زنده‌ای با بیش از یک فوت بلندی خواهد بود. ابزارهای دریانوردی، ارابه‌ای با پوزه جانداری از آهن به عرصه می‌آیند که باعث مرگ و ویرانی می‌شوند. این پیش‌بینی‌های دانشمند بزرگ، در جنگ جهانی اول با مسلسل و زیردریایی و تانک تحقق پیدا کرد.
بخش زیادی از توسعه علم و فناوری در دوران اخیر اما محصول جنگ جهانی دوم و بخش دیگری نیز پیامد دوران جنگ سرد و حتی رقابت تسلیحاتی بوده است. آلمان نازی هیتلری پیشتاز این پیشرفت‌ها در دنیا بوده است. راکت‌های مافوق صوت، هواپیمای مجهز به موتور جت، موشک‌های هدایت‌شونده، فناوری ردیابی و... فقط برخی از فناوری‌های بسیار مدرن عصر جدید بودند که در آزمایشگاه‌ها و کارخانه‌های آلمان نازی، حتی در سال‌های آخر و منتهی به شکست نیز توسعه می‌یافت. هنشل که سابقه تأسیس آن به سال ۱۸۱۰ میلادی بازمی‌گردد، بزرگ‌ترین لکوموتیوساز اروپا بود. قطعات صنعتی‌ای که در این کارخانه تولید می‌شود، اعجاب‌انگیز است. این کارخانه در زمان جنگ جهانی دوم نقش مهمی در تجهیز نظامی و ساخت تانک و زرهی برای ارتش هیتلر داشت و به همین سبب در ۲۲ اکتبر سال ۱۹۴۳ در بمباران هوایی انگلیسی‌ها تقریبا با خاک یکسان شد.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها